زنان در پنجه خونین بیدادگران عصر حجر
نادیه کوچی
استبداد دینی از صدها سال تا بدینسو نیمی از نفوس کشور یعنی قشر ستمدیده زن را از ابتدایی ترین حقوق شان محروم نگهداشته است ، با آنکه قشر ستمدیده و زحمتکش زن برغم تلاش در امور منزل ، بیرون از خانه نیزهمراه با مردان کار طاقت فرسای جسمی را در مزارع وکارگاه متحمل میشوند . علاوه برآن ، محدودیت های اجتماعی و اقتصادی وعدم دسترسی به امور فرهنگی ، تعصبات جنسیتی ، ظلم ونابرابری ، تهدید و شرایط بربریت در جامعه سنتی افغانستان همچون رسوم پیچیده ایی که از مذهب پیشی گرفته ، کرامت انسانی آن را پایمال و زنان ستمدیده را به قشرمحکوم جامعه مبدل کرده است . این پدیده ننگین بجامانده از قرون متمادی وناهنجاری های ریشه دار جهالت ومداخلات خارجی در جنگ های چهار دهه اخیر وضاحت کامل دارد که بربنیاد آن زنان کشور در آتش تعصبات جنسیتی ، ستم مذهبی ، نابرابری ها و رسوم بی جا وکشنده قرون وسطایی ، خشونت، ازدواج اجباری، عقد اطفال صغیر، ودربسا نقاط حتا خرید و فروش زنان و دختران ، مصارف کمرشکن عروسی ، پرداخت هزینه های نقدی و محرومیت از تعین سرنوشت و ازحق تعلیم تحصیل و کار میسوزند که عوامل عمده آن طوری که در بالا ذکر شد عبارت است از تجاوزات خارجی ، دوام جنگ ونا امنی ، فقر ،جهل ، مرض ، اعتیاد ، و برعلاوه عقب مانی اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی موجود ، بیشتر ازهمه به عوامل سیاسی متمرکز است . چنانچه درسال های اخیر با سرازیر شدن گروه های تروریستی ، القاعده ، طالب و داعش وغیره گروه های خرابکار ، اجیران و تیکه داران جنگ نیابتی وپرتاب شده ازخارج کشور، این پیام آوران مرگ ، در قدم اول مکاتب ومدارس وکارگاه ها را به آتش کشیده زنان ودختران را منحیث اولین قربانی از درس وتعلیم ،شغل کار و سایر حقوق وآزادی های دموکراتیک شان محروم ساخته و به این تر تیب آنها مطابق پلان باداران خارجی شان میخواهند نیمی از پیکر جامعه را فلج ساخته وآتش جنگ را شعله ورنگهدارند تا بتوانند به اهداف شوم تجاوزکارانه واستراتیژی جنایتبار وتاراج گرانه خود برسند .
گروه های ساخته شده استخبارات خارجی بنام های طالب و داعش ، القاعده ، وحزب التحریر با حملات غافلگیرانه در برخی مناطق دورافتاده کشورمردان محلات را متواری ساخته مادران و دختران کودک ونوجوانا ن را برده وار در سیه خانه ها ، پس از مغزشویی ، بنیاد گیری استعمال سلاح و اعمال انفجاری ، انتحاری واعتیاد وادارساخته و در صورت سرپیچی مورد سنگسار قرار میدهند . این نابکاران سیه دل کودکان مناطق تحت تسلط خود را بنام تعلیم وتحصیل به کمپ های آدمکشی پاکستان فرستاده وبسیاری کودکان را اختطاف و از طریق پاکستان به بازارهای عربی بفروش می رسانند. آنها زن را از شوهر ، فرزند را از والدین ، والدین را از فرزندان جدا میسازند .علاوه بر آن ، زنان مسن محلات وملابچه های ساخت پاکستان را برای توجیه پذیری اوامر واعمال ضدانسانی خود به تبلیغات کشنده عقب گرایی موظف ساخته تا دایره تسلط خود را برمناطق دیگر محکم سازند.این گروه های تروریستی در مناطق زیر امرشان بخصوص در ولایات شمال و شرق کشور زنان و دختران را درمیان پارچه های سیاه بنام حجاب که اصلاً مسطور ومحجوب تر از کفن و طراحی شده کشورهای عربی می باشد پیچانیده و درمناطق غرب کشورگروه های فاطمیون سرهای اطفال و نوجوانان را با تکه های سبز وسفید نماد راه حسن وحسین پوشش داده و رسوم خمینست های ایران را به نمایش میگذارند. زنان و مردان عربی به جای اینکه زنان و مردان فلسطینی را از محکومیت وکشتارنجات دهند ، خود را اسیر ادارات استخبارتی کشورهای بیگانه ساخته برای بدست آوردن دالر وکلدار در کشورما دست به خرابکاری میزنند . البته زنان ودخترانی که عرصه زنده گی و راه های نجات خود را ازدست میدهند دست به خودکشی زده وهزاران زن هموطن فرار را بر قرار ترجیح داده متاسفانه بی خانمان و آواره میشوند .
دولت افغانستان برغم ایجاد وزارت نمایشی امور زنان و نیروهای جامعه جهانی که درپاکسازی مناطق کشور از لوث گروه های تروریستی و نجات قشر زن ازمرگ ونابودی ، ظلم وستم ومشکلات اقتصادی موفقیت چندانی نداشته اند .درچنین شرایط زنان تحت ستم ، جبراً در سایه ی استبداد خشن گروه های عقبگرا وجهالت پیشه و درپنجه خونین بیداد گران عصر حجر بسختی نفس می کشند .
سوال اساسی اینست که چرا جامعه جهانی برای دستگیری و نجات زن در افغانستان دولت را در پوشش کمک های انساندوستانه بشکل موثر نتوانسته مورد همکاری قراردهد . و در چنین حال وهوا زنان افغانستان نمی توانند کم از کم با فراگیری از درس و تعلیم وشرایط نیم بند موجود خود را بدور سازمانهای دموکراتیک زنان افغانستان که الهامبخش نجات وآزادی زنان کشور است بخاطر حق خواهی خویش متحد ومتشکل سازند .
با آنکه فرزندان فداکار وطن همچو سربازان شجاع کشور و صفوف زنان رزمنده و فداکار با ایثارگری بدفاع از نوامیس ملی در برابر لشکرمزدور ومتجاوزین ، شجاعانه میرزمند ولی عدم مدیریت شایسته و رسیده گی لازم به قوای مسلح کشور این مشکل را طولانی میسازد .
دراخیر باید خاطر نشان ساخت که درحال حاضر ، شرایط موجود درکشور، زنان ومردان مستضعف افغانستان را ملزم میسازد تا با همبسته گی ملی این آتش تباه کن را خاموش ساخته و مردم را از مصیبت جنگ خانمانسوز نجات دهند . نخست ازهمه این رسالت تاریخی فرزندان آگاه ، آزاده و دادخواه مردم افغانستان است که با اتحاد وهمبسته گی ملی در یک جنبش واحد ترقی خواهانه و دموکراتیک ، شرایط جانکاه موجود را عوض نموده تا مردم ستمدیده کشور ما راه نجات خود را پیدا کنند.
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۶/ ۱۸ـ ۰۶۰۶
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2018