نگاه مختصری به گذ شته مطبوعات در افغانستان
عبدالوکیل کوچی
هرچند بحث در رابطه به چگونگی مطبوعات یک کشور را نمی توان در قالب چند جلد کتاب ویا چند تا مضمون ومقاله خلاصه کرد ، ولی هدف از نوشته حاضر این است تا شمه ی ازگذشته های مطبوعات کشور را به تصویر کشیده تقدیم خواننده گان عزیز کرده باشیم . مطبوعات عبارت است از فعالیت های نوشتاری و رسانشی که از ذهن و زبان انسان منشا می گیرد. زبان استعداد فطری واحد های ذهنی است به نحوی که هیچ موجود زنده دیگری به جز انسان به انجام آن قادر نیست . به همین ترتیب زبان وسیله ارتباطات ، اطلاعات ، تفکر فرهنگی آوایی و ارتباطی می باشد. دانشمندان زبان را وسیله بیان تفکر وانتقال آن را به وسیله گفتن، نوشتن ومسایل شعوری می دانند پس ادبیات نوشتاری کاربردی زبان است که همچون احساس و ابزاری در حیات بشری نقش اساسی دارد .
با اختراع خط ، بشر پای در مرحله تازه ی از زنده گی وتکامل فرهنگ خود نهاد . کاربرد خط بروی سنگ ها ، استخوان و پوست حیوانات و اشیا برای نشر وانتقال دانش دشوار بود . با پیدایش کاغذ این مشکل برطرف شد. قبل از اسلام در افغانستان رسم الخط های مختلف مانند خروشتی ، یونانی ، پهلوی ، اوستایی رواج داشت . با ظهور اسلام جای رسم الخط های گذشته را عربی گرفت و در نوشته های فارسی ، قدیم ترین نسخ خطی فارسی که تا به حا ل بدست آمده به خط کوفی بود و در سرزمین خرآسان نوشته شده است که توسط کاتب آن ، شیخ اسد طوسی در ۴۴۷ هجری به تحریر درآمده است .
پس از آن در سال ۴۷۳ کتاب دیگری به نوشته ابوبکرکلا بازی بخاری کتابت شده است باید گفت که از گذشته ها ی دور تا بدینسو دانش کتاب نویسی در خراسان رونق یافته بود که در راستای آن رودکی ، مولوی ،غزالی ،بیرونی ،ابوسینای بلخی ،نظامی ، فردوسی ،گوهرشاد بیگم ، رابعه بلخی ، عنصری ،سید جمال الدین افغان وغیره از علما ورشنگران عصر خود بوده اند . در سال ۱۴۸۷ میلادی خطاطی کتاب نویسی نقاشی ودیگر آفریده هایی از مردم خرآسان وجود داشت که درین دوره هزاران کتاب قلمی نفیس توسط علما و دانشمندان خرآسان نوشته و تالیف شده است .
نوشتن کتاب در دوران محمد زایی ها با تاسیس مطابع مرتضاوی ومصطفاوی ، کتب درسی مکتبی ، جنگنامه ها ،فتحنامه ها ، کتب علمی مذهبی ، سیاسی ، اجتماعی ومسایل فرهنگی بنشر میرسید .وشمس النهار در کابل فصل تازه یی در علم وفرهنگ افغانستان بازکرد .
مطبوعات به معنی واقعی واژه پس از تشکیل افغانستان واحد آغاز می شود. مادامیکه صابر شاه کابلی در سال ۱۷۴۷ میلادی خوشه گندم را بر سر احمد خان نصب کرد. افغانستان یکپارچه با پادشاهی احمد شاه ابدالی کشور پهناور ی بود . احمد شاه که با آغاز سلطنت اش برای تشکیل مجدد افغانستان کار هایی نمود ولی هجومات پی در پی او به هندوستان زمینه را برای تجاوز انگریز به سرزمین های هند ومنطقه مساعد ساخت و راه را برای حملات استعماری انگریز هموار کرد.
زمانیکه اولاده تیمور شاه ساحه وسیع ایران ، هند و ماورالنهر را زیرتسلط خود داشتند در خراسان زمین ، هنر خطاطی ، تذهیب ، نقاشی ،مینا توری ، وتجلید به اوج ترقی وتعالی رسیده بود . علمای آن دوره کتاب های نفیس قلمی می نوشتند وصاحب مکتب و دیوان بودند . تا اینکه ماشین چاپ برای نخستین بار در المان ساخته شد و در سال ۸۶۸ میلادی کتاب های خود را به چاپ رساندند . سایر اروپاییان در سال ۱۲۲۳ میلادی پروسه چاپ کتب را تکمیل کردند .واما در افغانستان آن زمان افغان ها بیشتر به ساختن اسلحه وشمشیر مشغول بودند تا فرهنگ و مطبوعات .
مادامی که امیر شیرعلیخان در سال ۱۸۶۳ به سلطنت رسید کوشید کشوری آزاد متحد ومتمدن داشته باشد وپس از یک دوره دوری ، در دوره دوم امارت ا ش برای ایفای خدمت به مردم و آرزو های ترقی خواهانه اش دست به اصلاح امور اداری اجتماعی ، فرهنگی وتنظیم امور نظامی وعسکری زد وبرای بار نخست دستگاهای ماشین چاپ وطبع وطباعت را به افغانستان وارد کرد وچرخهای مطبعه سنگی را در کابل به گردش درآورد .بگواهی تاریخ هنگام زمامداری این امیرفرهنگ دوست ، بر علاوه مطبعه شمس النهار، دو مطبعه سنگی دیگر در افغانستان وجود داشت که به نشر کتب رسالات واطلاعات امور نظامی پرداخته میشد .
قرن نزدهم در کشور های مستقل اسلامی قرن نهضت های اجتماعی وسیاسی بود که بیشتر در برابر تجاوزات استعماری اروپایی بوجود آمد ه بود چنانچه در ترکیه وایران نهضت اصلاحات بوجود آمد اگرچه این نهضت ها به جایی نرسیدند ولی زمینه برای یک انقلاب اجتماعی آینده هموار گردید . همزمان با نهضت این کشورها در افغانستان نیز از نیمه دوم قرن نزدهم پروگرام اصلاحات روی دست گرفته شد .
یکی از پیش قدمان این نهضت سید جمال الدین افغان بود که در سال ۱۸۳۸ تولد گردید . نخستین اقدام روشنگری سید جمال الدین افغان در کنار کارنامه های علمی ، فلسفی ، سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی وآفرینش های علمی آن ، نشر جریده ای زیر عنوان جریده کابل که در عهد زمامداری امیر محمد اعظم خان صورت گرفت و اولین جریده ای بود که در آسمان مطبوعات افغانستان تابیدن گرفت . وقبل از آن نیز سیستم ساده اطلاع رسانی داخلی وخارجی در کشور وجود داشت .
امیرشیرعلی خان تحت تاثیر سید به فعالیت های فرهنگی دست یازید .علاوه بر تاسیس مکاتب عسکری ، مطبعه لیتوگرافی را به اهتمام میرزا عبدالعلی خان تاسیس ودر سال ۱۸۷۳ جریده مشهور ونخستین شمس النهار در کابل به ۱۶ صفحه منتشر گردید .این جریده در رابطه به تجددگرایی وبنای تمدن نوین ، ایجاد گری های فرهنگی ، تبادل اطلاعات ومعرفی تمدن جهان خارج در کشور نقش بسزایی داشت . نماینده این جریده در خارج حاجی محمد حسن خان بود .نشان سر لوحه جریده شمس النهار صورت دو شیر ودو شمشیر بود جریده شمس النهار تا سال ۱۸۷۸ به نشرات خود ادامه داد . با آنکه نظام مطبوعات در کشور ها بر بنیاد استبداد حکومات استوار بود ودر دوران هایی هم نظام مطبوعاتی کشور ها متکی بر آزادی و قانون نیز بود که بر بنیاد سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی کشورها تاثیر میگذاشت .
در زمان امیر عبدالرحمن جابر زبان های مردم گویا قفل شده بود . بنا به گفته خود امیر خود کامه ، چند مدرسه برای اعضای خاندان سلطنتی ،مستخدمین ،غلام بچه گان و اطفال صاحب منصبان ایجاد گردیده بود ولی بی اعتنایی امیر نسبت به فرهنگ تا به حدی بود که می توان آنرا تعمد وتعند او در جلوگیری از فرهنگ نامید . چنانچه امیر مستبد یک مکتب نساخت ویک جریده تاسیس نکرد. امیر فقط با وارد کردن یک مطبعه لیتوگرافی طبع کتب ونشر رسالات چندی برای تربیه خادمان دربار و اطاعت ازخود امیر بسنده کرد .
واما امیر حبیب اله خان پس از مرگ پدرش به کوشش انجمن سراج الاخبار در سال ۱۹۰۶ به محرری مولوی عبدالرووف قندهاری جریده سراج الاخبار را منتشر ساخت که پس ازنشر نخستین شماره متوقف گردید بآن هم برای نخستین بار اندیشه مشروطیت در کابل شکل گرفت ونخستین هسته های مشروطه خواهی در دربار پدید آمد .وسبب ایجاد حزب سری ملی دربار گردید . و از چهره های شاخص آن دوره محمود طرزی بود که بنام پدر مطبوعات کشور یاد میشود .
محمود طرزی نفوذیکه به دربار امیر داشت اجازه نشر دوباره آنرا حاصل کرد .سراج الاخبار در امر بیداری عمومی مردم ، آگاهی و تحقق نوگرایی پرورش روحیه میهن پرستی ، شکل گیری جنبش آزادی خواهی ومشروطه خواهی ومبارزه علیه استعمارنقش اساسی داشت .در آن زمان مکتب نو تاسیس حبیبیه و نشریه سراج الاخبار به کانون روشنفکران مبدل گردید وشماری از نام آورترین مشروطه خواهان استقلال طلبان به دور آن جمع شده هدف آنها پرپایی حکومت قانون ،عدالت ، آزادی ومبارزه به خاطر استقلال کشور بود .
سراج الاخبار منحیث نخستین مکتب نوین نامه نگاری افغانستان بود که پیرامون آن شخصیت هایی مبارز مانند عبدالرحمن لودین ، عبدالهادی داوی ، عبدالعلی مستغنی ،علی احمد ، فیض محمد کاتب ، احمد راتب ، محمد انور بسمل ، عبدالرحمن محمودی قرار داشتند . این اخبار در امر گسترش اندیشه ها ی آزادی خواهی وآشنایی مردم با تکنالوژی خارجی و آگاهی رساندن رول به سزایی داشت ومنبع خبر رسانی ضمیمه آن در سال ۱۹۱۸ از طرف محمود طرزی بنام سراج الاطفال بنشر رسید که اطفال و نو جوانان را به مطالعه تشویق میکرد .
در زمان شاه امان اله خان غازی پس از حصول استقلال کشور در سال ۱۹۱۹ میلادی که مردم افغانستان طالب پیشرفت بودند از نهضت با شکوه دوره امانی و ریفورم های آن استقبال و پشتیبانی نمودند .حتا زنان درین دوره نیز نهاد ونشریه ی بنام ارشاد النسوان داشتند. در زمان اعلیحضرت غازی امان اله خان برای نخستین بار دوره تعلیمات ابتداییه اجباری و رایگان شد .
انجمنهای تالیف وترجمه ، معارف عصری ، نشر کتب مواد درسی ، تربیه معلمان ، ایجاد روابط فرهنگی با دیگر کشورها ،ارتقای دارالمعلمین ، تاسیس کورس های اکابر، تاسیس لیسه های امانی و امانیه ، دعوت پروفیسورهای خارجی به خاطر تدریس مکاتب ، تاسیس رشدیه تیلگراف ، رسامی ، نجاری ، معماری زراعت ، دارالعلوم ، مستورات ، دارالمعلمین هرات ، رشدیه ها در قندهار ، مشرقی ، بلخ ، هرات ، پکتیا، قطغن ، تاسیس مکتب حربی و پولیس ، موزیک ، صنعت قالین بافی ، امورتدبیر منزل ، ومکتب طبیه ، بیشتر از ۳۲۳ باب مکاتب در ولایات بیش از هفتاد هزار شاگرد مکتب، ۷۵۰ معلم نشر۱۳۲عنوان کتاب ، اعزام محصلین به اتحاد شوروی ، ترکیه ، المان ، ایتالیا ، فرانسه ، تاسیس کتابخانه بزرگ مرکزی ، تاسیس سینما و تیاتر، نشر ۲۳ روزنامه و نظام نامه برای نخستین بار در سال ۱۹۲۷ از دستاورد های آندوره به شمار میرود .
همچنان نشر هفته نامه انیس، نسیم سحر ، نوروز ، امان افغان ، اتحاد مشرقی ، ستاره افغان، اتفاق اسلام، ارشاد النسوان ، نیلاب ، افغان ، طلوع افغان ، اتحاد و ابلاغ ، اتحاد ، حقیقت، ثروت ، معرف معارف ، اردو ، آیینه عرفان ، غازی ، اصلاح ، نشریه آواز، پشتون ژغ ، جراید ونشریه ها آغاز کردند . برای اولین بار دستگاه کوچک رادیو در مرکز و مطبعه معارف در ولایات بزرگ تاسیس گردید ، دارالترجمه ها برای ترجمه کتب خارجی ایجاد معارف عصری وغیره از آفرینش های فرهنگی این دوره طلایی کشور بوده است .
واما در زمان محمد نادر غدار: با اسقرار سلطنت نادر مبارزات سیاسی مردم افغانستان علیه ستم ملی وحکمروایی مطلقه آغاز یافت . هرچند که حکومت در مقابل عکس العمل روشنفکران پاسخ جدی نشان داده و آزادی خواهان را سرکوب نمود ولی در نیمه دوم زمان سلطنت محمد ظاهر ، خاندان حاکم با بررسی شرایط واوضاع جهانی با ایجاد احزاب سیاسی موافق خویش مخالفت نکرد واز تاسیس احزاب مخالف جلوگیری به عمل می آورد .ولی به خاطر تحمیق افکارعامه نمایش دموکراسی را اعلان نمود .در دهه چهل وپنجاه ام خورشیدی شکل گیری احزاب سیاسی چپ گسترش یافت .
در پایتخت کشور پوهنتون و نیزمکاتب زیادی در مرکز ودرولایات تاسیس گردید واما تمام اینگونه پیشرفت ها با مداخله دولت با نابرابری های اجتماعی ، ستم طبقاتی ، سیاست تفرقه افگنانه عمال دولتی همراه بود که از پیشرفت وکاربرد معارف ومطبوعات عصری جلوگیری می کرد. ولی احزاب وجریان های سیاسی آن دوره جبهه متحد نماینده گان ویش زلمیان ، حزب وطن ، خلق ، اتحادیه محصلان وتعداد کثیری از روشنفکران وسیاسیون مستقل با راه اندازی مبارزات پارالمانی ، تظاهرات خیابانی و مبارزات انتخاباتی موجودیت خود را اعلام نمودند .
واما مطبوعات آن زمان عبارت بود از دوام نشر چند جریده وروز نامه سابق وتعدادی ازجراید جدید النشر ما نند هیواد ، انیس ،اصلاح ،انگار، وطن، ندای خلق ، ولس ، وطن ، نیلاب ، آیینه ، پامیر، ملت ، پیام افغان ، ژوندون ، صدای عوام ، صدای ملت ، پیام امروز، افغان ملت، مردم ، سباوون ،شعله جاوید، پیام وجدان، پرچم ، جریده خلق ، ترجمان ، شوخک ، کاروان، کمک ، پروانه، صدف، جبهه ملی ، پکتیا ، سپیده دم ، ولس ، اتحاد ملی ، روزگار، ملت ، افغان ، افکار نو، مساوات ، خیبر ، معرفت ، جریده روز و ۶۱ مجله و نشر روز افزون کتب و آثار متعدد . اما حکومت تحمل رشد واقعی آزادی مبطوعات را نداشت. نشرات ومطبوعات از دهلیز سانسورعبور داده می شد و با آزادی خواهان برخورد خشن صورت می گرفت .چنانچه غبار، داوی و صدها روشنفکران را به زندان انداخت ، نام و آثار محمود طرزی ممنوع شد .
اما با این کار، دولت هرگز نتوانست احساس مردم آزاده ومبارزین را خفه سازد زیرا فرهنگ روشنگری ومبارزه حق طلبانه در تمام دوره ها با چالش ها وعکس العمل های مستبدین مواجه بوده اند مگر این جنبش ها ونهضت های مترقی وعدالت خواهی همواره از میان مردم برخاسته پشتیبانی وهمیاری مردم را با خود داشتند .
خلاصه اگر دوران گذشته مطبوعات افغانستان معاصر را به سه دوره نسبت داده و درنظر بگیریم .
اول دوره نشر شمس النهار : زمان ایجاد گری ، تجدد خواهی واساس گذاری مطبوعات عصری در کشور، ورود تخنیک جدید ودستگاه های ماشینی به داخل کشور وتامین روابط اطلاعاتی فرامرزی ومعرفی جهان متمدن .
دوم : دوران نشر سراج الاخبار، دوران بیداری عمومی ، نسج گیری جنبش های فکری وشکل گیری نهضت های مشروطه خواهی ، دوره آغازین تاسیس احزاب سیاسی و مکاتب رشد دوره بعدی کار ایجاد مدارس ومکاتب وکانون های فرهنگی در مرکز و ولایات وگسترش چشمگیر مطبوعات کشور .
سوم: دوره نشر جریده پرچم وگسترش نشرات دردهه چهلم وپنجاه ام خورشیدی همزمان با ایجاد جنبش های نوین سیاسی ،اعلام موجودیت احزاب سیاسی چپ ومترقی . گسترش فرهنگ ومعارف عصری ومطبوعات ، جراید روزنامه ها .چنانچه حزب دموکراتیک خلق افغانستان در راستای مبارزه سیاسی و آگاهی دادن سیاسی جامعه وپخش اندیشه های خلاقانه ترقی خواهی وطنپرستی ، به منظور بلند بردن سطح شعور سیاسی مردم ، به نشر جریده تابناک پرچم در سال ۱۳۴۶ خورشیدی اقدام کرد.
پرچم این جریده وزین مردمی نسل جدیدی از جنبش روزنامه نگاری کانون بزرگ روشنگری راه مبارزان آزادیخواه ومترقی کشور بود. جریده تابناک پرچم به مثابه نشریه مردمی بازتاب دهنده آرمان های والای خلق ستمدیده افغانستان وکانون نشرات مترقی وعلمی ، جولانگاه فکری و روشنگرانه به خاطر بیداری مردم وافشای دسایس دشمان طبقاتی وتاریخی مردم افغانستان در بین مردم سیمای فرهنگی جامعه را تغیر داده بود. جریده پرچم درد فاع از آزادی دموکراسی و رهایی زحمتکشان از چنگا ل ستمگران ، فیودالان بیرحم و بروکراتان فاسد به خاطر نجات مردم از فقر جهل مرض در راه تامین عدالت اجتماعی و جامعه فارغ ازظلم ، ستم واستثمار نقش اساسی داشت .
پرچم به مثابه مکتب ریالیزم و حقیقت گویی در جهت ترویج افکارمترقی وطنپرستی و آموزه های تیوری انطباقی و انقلابی دوران معاصر و کانون علمی نواندیشی ، نوگرایی و ایجادگر ادبیات مترقی کشوربود که در زمان اپوزیسیون و چه در زمان حاکمیت ح د خ ا به رهبری زنده یاد ببرک کارمل آموزه های جریده تابناک پرچم در جهت کار روشنگرانه راه ترقی وشگوفایی مطبوعات کشور را طی نمود که بر بنیاد آن ادبیات کشور وارد مرحله نوین سیاسی گردید .
به قول محترم دستگیر پنجشیری زنده یاد ببرک کارمل یکی از رهبران استثنایی تاریخ معاصر افغانستان بود . هیچ رهبر و رییس جمهور در رشد فرهنگ ، زبان و ادبیات ، هنر ها و آگاهی سیاسی ، بیداری شعور ملی ، اجتماعی ودر برابر حقوق اقلیت ها ی ملی ، مذهبی و قومی افغانستان برابر با ببرک کارمل برای تامین واقعی عدالت اجتماعی وحدت ملی و رشد معارف متوازن ، آزادی بیان ، قلم مطبوعات، رشد فرهنگ مترقی ،تدریس زبان مادری در مراکز ومحلات و رشد آگاهی عمومی دستاوردی نداشته است .
پوهاند جاوید می گفت دوران زعامت ببرک کارمل یگانه دورانی بود که در آن مساله زبان ها وملیت ها به گونه بهتری حل گردیده بود . هدف والای حکومت و رهبریت ح د خ ا تامین عدالت اجتماعی و رفع تبعیض ونابرابری های جامعه بود. ایجاد نهاد های دموکراتیک کارگران ، دهقانان ، جوانان ، زنان ، ژورنالیستان ، نویسنده گان ، هنر مندان ، معلمان ، استادان ، اتحادیه های محصلین، از اقدامات مانده گار و دستاورد های غیرقابل انکار رهبری زنده یاد ببرک کارمل بود که اساس دموکراتیزه شدن حیات سیاسی و اجتماعی مردم در حاکمیت دهه هشتاد میلادی را به نمایش گذاشت .
موصوف می افزاید که ببرک کارمل به صحت اندیشه های ملهم از جهانبینی علمی و اندخته های سیاسی ـ اقتصادی اش از جامعه ، شناسایی علمی واعتقاد راسخ داشت . وی ارتجاع استعمار و امپریالیزم را دشمن اساسی بشریت وعامل اصلی جنگ ، فقر ، عقب مانی ، بدبختی ، مصیبت و تیره روزی می دانست .
واما جنگ های تحمیلی علیه حاکمیت دموکراتیک کشور دستاورد های فرهنگی کشور را به خاک یکسان کرد. دشمنان ترقی این سیه دلان تشنه به خون بسیاری مکاتب ومدارس کتابخانه ها را به آتش کشیدند. همچنان پس از فروپاشی ح د خ ا ، باقیمانده مراکز فرهنگی ، کانون های علمی ومطبوعات ، کتابخانه های بزرگ ،موزیم و آرشیف ملی وتاریخی کشورنیز در اثر شعله ورشدن آتش جنگ های تنظیمی نیست ونابود گردید وحتا ماشین ها و تخنیک طبع ونشر را در بازار های پشاور پاکستان به فروش ویغما بردند .
بآنکه اخیراً با قطره ای از باران کمک های جهانی ، دوباره سازی مکاتب و مدارس وکانون های علمی معارف کشوردرسطح مرکز و ولایات ولسوالی ها احیا گردید و مطبوعات شکل سراسری را به خود گرفت ولی بنا به ماهیت طبقاتی وخصلت های غیر مترقی وموقف ناکارآمد دولت ، در سطح مکاتب ، ماهیتاً دروس بی کیفیت و توام با سیاست تعصب گرانه ، پسیف وتنگ نظرانه وآنهم درسطح نازل جریان دارد که با این شیوه نادرست در معارف کشور دانش عمومی به کندی پیش می رود . تا هنوز موجودیت مکاتب و مدارس به تناسب نفوس کشور مطابقت نداشته و در هرساحه کمبودی وکاستی های زیادی وجود دارد و جوانان کشور اکثراً از نبود نظم و امنیت وکمبود مکاتب ومدارس رنج می برند.
تبعیض زبانی وسمتی بر ساحه معارف کشور سایه افگنده است ودروس مکاتب از قالب اصلی به دور گردیده ، مطبوعات کشور درگرو زورمندان قرار داشته از نبود آزادی واقعی وهمه جانبه بیان رنج می برد ، فرهنگ اصیل مردم مورد تهدید خودکامه گی ها ی داخلی وهجوم فرهنگی بیگانه قرار میگیرد. سانسور مطبوعات وسلب آزادی بیان در کشور بیداد میکند . وضع امنیتی خبرنگاران و نبود امنیت در کشور جان مردم خاصتاً فرهنگیان کشور را به خطر روبرو ساخته است . چنانچه حملات انتحاری چهارشنبه سی ام جدی ۱۳۹۴ خورشیدی در شهر کابل جان شش نفر کارمندان طلوع را گرفت وتعداد دیگری را نیز به خاک وخون کشانید این حادثه وحشیانه از جمله مصیبت هایی است که مردم رنجدیده شهر کابل را عزادار وبه مطبوعات کشور ضربه وارد نمود ند .
هر چند آنها از ضعف حکومت میتوانند استفاده سو نموده ومردم را عزادار بسازند ولی هرگز نخواهند توانست چراغ فرهنگ ومطبوعات کشور را که فرزندان اصیل و راستین مردم افغانستان به قیمت خون های پاک شان روشن نگهداشته اند خاموش سازند زیرا فرهنگیان اصیل کشور با تعهد وطنپرستانه همواره از فرهنگ ومطبوعات کشور پاسداری نموده هر گونه توطیه ودسایس خفه کننده مطبوعات کشور را در وقت و زمانش خنثا کرده اند .
روشنفکران عدالت پسند و فرزندان متعهد ومسوول کشورهر گزنگذاشته ونخواهند گذاشت که صدای مطبوعات و رسانش حق طلبانه و داد خواهانه مردم و چراغ علم و دانش در کشور ی دارای فرهنگ و تمدن پنجهزار ساله خاموش گردد. آنان با قبول ایثار گری و فدا کاری وبا مسوولیت پذیری همیشه با مردم همصدا بوده و چراغ معارف ومطبوعات کشور را از گزند توفان های مدهش نجات داده ، پرچم علم و دانش را در داخل و خارج از کشور بر افراشته نگهداشته اند .
فرهنگیان ایجاد گرکشور با کار وفعالیت جمیع روشنفکران ترقی خواه وطن دوست درایجاد کانون های فرهنگی ، نشر اخبار ومجلات ، تالیف کتب و آثار مترقی ، فعالیت های انترنیتی وسایر فعالیت های روشنگرانه به طور آزاد و دموکراتیک تلاش خسته گی ناپذیر کرده اند که به برکت آن همه کوشش های وطن پرستانه وآفرینش های فرهنگی ، پخش فرهنگ و ادبیات مترقی و انعکاس خواست های برحق ملت در رسانه های مردمی وعدالت خواه بازتاب گسترده ای دارد .
رسالت وطن پرستانه ترقی خواهان کشور این است که با اتحاد وحدت آهنین به خاطر نجات وطن از بدبختی حاضر، صفوف خویش را هرچه بیشتر فشرده ونیرومند سازند.
وقت آن رسیده است که وطن پرستان مسوول ومتعهد همه دریک صف مقدس دردفاع از وطن با شمشیر قلم و دانش ، سنگر مبارزه را به خاطر روشنگری و پیروزی روشنی بر تیره گی مستحکم و پرچم علم و دانش را برافراشته نگهداریم .
زیرنویس ها:
تاریخ مطبوعات کشور تالف شورای فرهنگی افغانستان
فصلنامه آریانا برون مرزی
مقاله غلام دستگیر پنجشیری
نوشته ی از پوهاند عبدالاحمد جاوید
بامداد ـ اجتماعی ـ ۱ /۱۶ ـ ۱۹۰۲
وبرداشت های پراگنده نگارنده .