نامه سرگشاده مهاجران افغان دراندونیزیا عنوانی آقای بانکی مون دبیرکل سازمان ملل متحد
این نامه که بیان کننده درد و رنج و دشواری های بزرگ هموطنان مهاجرما درکشوراندونزیا میباشد؛ دو روز قبل بدست ما رسید. با نشر آن از همه نهاد ها و شخصیت های افغانی درخواست مینماییم با امکانات دست داشته در پخش ونشر آن این هم میهنان را یاری رسانند.بـامــداد
جلالتماب آقای بانکی مون دبیرکل سازمان ملل متحد !
اولترازهمه سلام ها و احترامات خویش را به حضور آن جلالتماب تقدیم می داریم.
همان طوری که مستحضراید ؛ با گذشت بیش از چندین دهه جنگ، تجاوز، نسل کشی، با ادامه چندین دهه بحران و جنگ های داخلی در افغانستان سیل عظیمی از مهاجرین را به خارج از افغانستان سرازیر کرده است.
پناه جویانی از افغانستان که از ادامه جنگ، ناامنی، تبعیض و خشونتهای لجام گسیخته، ادامه چندین دهه بحران و جنگ های داخلی در افغانستان و اوضاع نابسامان اقتصادی در کشور، راهی دیار غربت شدهاند. این پناه جویان که ازخون و خشونت به تنگ آمدهاند؛ مجبور شدند راههای پرخوف و خطری را در پیش گرفته و خوشبختی خویش را هزاران کیلومتر دورتر از دیار خود و به کشورهای همسایه و دیگر کشورها از جمله کشور اندونزیا و رسیدن به کشور استرالیا جست و جو کنند. ولی با سخت شدن سیاستهای مهاجرتی استرالیا و مسدود شدن راه دریا، راه رسیدن به این کشور با قایق های غیرقانونی به کلی مسدود شده است. بسیاری از این مهاجران، زنان، کودکان و نوجوانان هستند. افزون بر این که آبهای اقیانوس به قتلگاه آنان تبدیل شده بود و هزاران قربانی از این مردم گرفته، خانوادههای زیادی را در افغانستان عزادار نموده است؛ با سخت گیری دولت استرالیا، این مهاجران در اندونزیا گیر مانده و بی سرنوشتی آنان، پیامدهای بسیار ناگواری به بار آورده است.
اندونیزیا به برزخی برای این پناه جویان بی پناه افغانستان تبدیل شده است. در این کشور بازداشتگاهی برای پناه جویان وجود دارد که شب و روز این پناه جویان در پشت این میله ها چشم انتظار نقطه پایان انتظارشان هستند. اکثر این پناه جویان ناچارند از طریق کمیساریای عالی پناهنده گان درخواست پناهنده گی نموده و برای اقامت و اسکان مجدد به کشور سوم مهرومومها را باید انتظار بکشند. خیلیها تاکنون بیش از چهار سال است که در بازداشتگاهها به سرمیبرند. اندونیزیا کنوانسیون بینالمللی را در مورد پناهنده گان امضا نکرده است. از این رو برای کسانی که بدون اسناد داخل خاک اندونیزیا میگردند، پناهنده گی نمی دهند. این پناهنده گان در اندونیزیا منتظر هستند که آیا کشور دیگری برای شان پناه خواهند داد یا خیر.
رسیده گی به پرونده این پناه جویان از طریق سازمان ملل طولانی و زنده گی در این بازداشتگاهها سخت و کشنده است. از این رو، اکثر مهاجرین افغانی به سرنوشت نامعلومی مواجه اند که در نهایت، نه به ساحل امن و نه به آرامش رسیده، بلکه سرنوشت شان به نمایش غم باری مبدل گردیده است. پناه جویان تا روشن شدن تکلیف شان باید سالها عمر خود را در این بازداشت گاهها یا در بیرون از زندان بگذرانند. پناه جویان افغانی ساکن در اندونیزیا از هیچ حق وحقوق انسانی و بینالمللی برخوردار نیستند.
برحسب موازین بینالمللی یک پناه جو ولو آن که به صورت غیرقانونی هم وارد کشوری بشود بعد از آن که تکلیفش روشن می شود، از کلیه حق و حقوقی که شهروندان آن کشور از آن ها برخوردارهستند بهره مند میشود. اما متاسفانه در اندونیزیا مهاجران در این کشور از حق کار کردن، آموزش و بهداشت و حق تحصیل و رفت وآمد و مسافرت و حتا کوچک ترین حقوق انسانی محروم اند. طبق قوانین دولت اندونزیا، پناه جویان حق و اجازه کار در این کشور را ندارند، پناه جویانی که مجبوراند سالها بار گران مخارج زنده گی خود شان و خانواده شان را به تنهایی بر دوش بکشند.
وضعیت بهداشت در این زندانها و بیرون از زندان ها که مهاجرین در آن زنده گی می کنند نیز به شدت نگران کننده است. در این زندانها و کمپها تعداد زیادی از زنان همراه با کودکان شان و نوجوانان و جوانان پناه جوی افغانستان زندانی هستند. وضعیت بازداشتگاهها و کمپها بدتر از زندانهای جنایی است. بسیاری از این مهاجرین که روزی چند نوع دارو هم مصرف می کنند هفته یک بار بیشتر اجازه هوای آزاد بیرون از زندان یا هواخوری را ندارند؛ بدون این که مرتکب کدام جرمی شده باشند.
تعدادی از مهاجرین و پناهنده گان در درون کمپها و بیرون از کمپها به علت بی سرنوشت بودن کارشان، نبود کشورهای پناهنده پذیر و کند بودن تعیین کشوری، طولانی بودن تاریخ مصاحبه، مشکلات معیشتی پناه جویان، نبود نهادی برای بررسی مشکلات پناه جویان، سلامت روانی شان را از دست دادهاند و مهاجرین را علیل و مریض و رنجورساخته است. بی سرنوشتی و طولانی بودن روند کار مهاجرین عواملی است که مهاجرین را از پا درآورده است.
وضعیت مهاجرین افغانی بدتر از همه بوده و حتا با مرگ و یا مشکلات دیگری از قبیل افسرده گی و بیماریهای دیگر روانی و تنی روبه رو بوده و دست وپنجه نرم میکنند. اکثر پناهنده گان اولین چیزی را که در این بازداشتگاهها از دست می دهند، سلامتی روحی روانی و جسمی شان است. بی سرنوشتی و طولانی بودن روند کار مهاجرین، عواملی است که مهاجرین را از پا درآورده است. در شرایطی که کشورهای پناهنده پذیر از اندونیزیا پناهنده برنمی دارند، و شرایط فعلی افغانستان نیز ایجاب نمیکند تا پناهنده گان برگردند. حال با توجه به مشکلات ذکرشده، پناهنده گان افغانی از شما دبیرکل محترم سازمان ملل متحد انتظار دارند، که جهت حل این مشکلات به چارهاندیشی پرداخته و از شکسته شدن استخوانهای این پناهنده گان بیش از این، جلوگیری به عمل آورده و این مردم زجرکشیده و مظلوم را از به انتظار نشستن و از این رنج جانکاه نجات دهید. لطفا خود تان را بهجای این پناهنده گان بگذارید و بعد در ذهن تان تصورکنید انسانهایی که را سالها بی سرنوشت، پشت میله های زندان بدون ارتکاب کدام جرمی انتظار میکشند. آیا ما از احساسات انسانی برخوردارنیستیم؟ ما خود را انسان میدانیم، انسانی که براساس اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون حقوق پناهنده گی سازمان ملل از کرامت انسانی، حقوق و آزادی برابر با همه انسانها برخوردار هستند. ما هم انسان هستیم.
در اخیر خواست ما از دبیر کل محترم این است که در قبال حق انسانی مهاجران در اندونیزیا، احساس مسوولیت کرده و برای نجات این قشر آسیب دیده و منتظر در اندونیزیا اقدام نموده و آن ها را از این رنج جانکاه نجات دهید.
با احترامات فایقه
مهاجران افغان دراندونیزیا
بامداد ـ اجتماعی ـ ۳ /۱۵ ـ ۲۲۰۹