عبدالاه کردی پدر یلن می گوید: « میخواستیم به سویدن برویم ، اما حالا سمت سفرمان عوض شد، با سه تابوت به کوبانی بر خواهم گشت »
برگردان: ظاهردقیق
مردی که ازاثرجفا و ستم روزگار شانه هایش پائین افتاد و چشمانش خالی شد. او در زیر یک سقف کوچک در صحن حویلی انستیتوت تحقیقاتی در بودریُوم ترکیه انتظار بقایای اجساد خانم و دو طفلش را میکشد که بحر به کام خود فرو برد. عبدالاّه کُردی (۳۸ساله ) در مورد تصویر ایلن(۳ ساله ) که همه ای جهان او را دیده است نمی خواهد چیزی بگوید زیرا برایش بیش از حد درد آور است !
عبدالاّه ، در حالیکه سگرت مالبرو بدست دارد، سوگوارانه به سوالات ژورنالستان پاسخ میدهد: « من و خانواده ام میخواستیم به سویدن برویم ، اما حالا سمت سفر مان عوض شد، با سه تابوت به کوبانی بر خواهم گشت.»
اینکه چه اتفاق افتاده ، درزمینه باید تحقیقات صورت بگیرد ، اما نظر به اظهار عبدالّاه قایق پلاستیکی(رابری) آنها بعد از پنجصد متر پاها را تا به زانو آب گرفت ، همه در میان کشتی سراسیمه (پانیک) شدند، بعضیها ازجاهای شان بلند شدند ، قایق چپه شد، من دست خانمم را محکم گرفتم اما دست های اطفال مان لخشیدند و ازما دور شدند، در تاریکی همه جیغ و فریاد می زدند و من دیگر نتوا نستم خانم و طفل هایم را ببینم .عبدالّاه میگوید: من به طرف روشنایی کنارساحل آب بازی کردم و بعدآ در شفاخانه شنیدم که خانم و طفل هایم غرق شده اند.
یک عراقی دیگر نیز که درین اتفاق، خانم ، خواهر و دو برادرزاده اش را از دست داده بود در پیش روی مرکز تحقیقاتی انتظار دارد ، نام وی یوسف سران ، عراقی( ۲۷) ساله است و گریه کنان میگوید: قایق پنجرشده ای ما توسط پولیس بیرون کشیده شد.
این سومین تلاش عبداّلاه و فامیل وی به طرف اروپا بود ، اولین بار محافظین بحری ترکی آنها را دوباره برگشت داده بودند، بار دوم با وجودیکه پول قاچاق بران را نیز داده بودند آما از قاچاق بران خبری نشنیده بودند و دور سوم خود او قایق پلاستیکی را خریداری نمود که به این سرنوشت غم انگیز دچار شد ....درین قایق کوچک ۱۷ نفر نشسته بودند در حالیکه قایق ظرقیت ۱۲ نفر را داشت. عبدالّاه چهارسال پیش به ترکیه فرارکرده بود و به سفارت کانادا درخواست پناهنده گی سیاسی داده بود. کانادا به روزچهارشنبه پیشنهاد قبولی وی را منظور و اعلان کرد، دیگر ناوقت بود . عبدالّاه آن را نیز نپذیرفت. .قاچاقبران در بدل ۱۵۰۰ دالر امریکایی قائیق های بدون موتور(ماشین) را به فروش میرساند .
در نهایت ، با این پدر داغدیده و مصیبت دیده ، ده ها، صدها و شاید هم هزاران انسان های نام گم دیگر که در راه های مهاجرت دچار مصیبت شده اند و جان های شیرین عزیزان شان را ازدست داده اند همدردی نموده ، روح شان را شاد میخواهم و خاطرات شان جاودان ! به امید یک دنیایی آرام و زنده گی صلح آمیز و دنیایی بدون جنگ که هیچ انسان از خانه و کاشانه اش بی جای نشود.
گزارش از Noel Van Bemmel
de volksthrant.4 septembetr
بامداد ـ دیدگاه ـ ۲ /۱۵ ـ ۰۷۰۹