صبـر خـــدا


این چه صبریست کــه خـدا  دارد
این چه رنجیست که خلق ما دارد


ابر غم در فضای کشور ما
بـارش مـرگ  در قفـا دارد


کوچه و باغ جوی خون جاریست
خـــانه  در ماتمــش عـــزا  دارد


جنگ فرمایشی قـدرت را
طالب و داعش وملا دارد


در ســر راه مــاورا النهر
خاک ما را به زیر پا دارد


ضعف دولت ، توان قدرتها
قصه از طول مـاجــرا دارد


جنگ خونین ودرد نا فرجام
نی تمــامی نـه  انتـهـا  دارد


کشتيی ما شکسته در تو فان
احتیــاجــی به نــاخــدا   دارد


ای وطن من نبینمت تنها
دامنت خلق بـا وفــا دارد


لشکر پاک و سر سپرده تو
به نجات تــو رزم هــا دارد


رسته می گردی از بلا آخر
هر غــم رنج چاره ها دارد


گــر کنند اتحاد مــردم ما
زخم ناسـور هم دوا دارد.

( عبدالوکیل کوچی )

بامداد ـ اجتماعی ـ ۱/ ۱۵ـ ۰۹۰۸