مادر

 

مادر ای مادر زحمت کش ما

سوختی شب و روز در آتش ما

کسی نشنید آه و فریادت

خفه شد در گلو صدا هایت

جان عزیز خود فدا کردی

رفتی و با زندگی وداع کردی

خوشی و غم ترا همگام شدند

آتش درد و  رنج  فروزان شدند

چشم بی نور و منتظر ترا

زار مینیگرستم در هین وداع

اشکهایت چو دانهٌ مروارید

 ریز و غلطان برِ رخسارت چکید

رنگ پریده و تب الودت

چشمان پر غصه و کم نور ت

تا شنیدی فغان و فریاد ما

دو چشمت باز شد دو باره به دیدار ما

همه فریاد کنان گفتند مادر خدا به همرایت

چشم بستی زدنیا تا به ابد

(زلیخا) گویدم مادرم خدا نگهدارت

جنت برین بود در زیر پایت

 

مورخ ۱۵/۰۲/۲۰۱۳ هالند