در خاورمیانه نهایتاً سه نیرو شکل گرفت

مقامات ترکیه عقیده دارند، که عربستان سعودی، همراه با اردن و امارات متحده عربی، بطور استراتژیک برعلیه منافع دو گروهبندی منطقه ای:  حزب الله، سوریه، ایران و عراق در یک جبهه و ترکیه، قطر، حماس و اخوان المسلمین در جبهه دیگر کار می کنند.

در گزارش هفته گذشته روزنامه لبنانی «الاخبار» وابسته به حزب الله گفته می شود، که ترکها بسیاری از افسران اطلاعاتی سعودی را بعلت اختلاف بین دو کشور برسر سیاستها در قبال سوریه و مصر از کشور اخراج کردند. تأیید واقعیت این گزارش در مقاله یک مقام ترک در سازمان ملل متحد که نخواست نامش فاش شود، روند فعلی جبهه بندی های استراتژیک نیروهای عمده خاورمیانه را بوضوح نشان می دهد.

اگر مقامات ترک واقعا بر این باور باشند، این حق آنهاست.

امروز عملا سه اتحادیه قابل ملاحظه در خاورمیانه موجود است و عمل می کند. جالب توجه اینکه برای اولین بار در طول نیم قرن، هیچیک از این اتحادیه ها با ایالات متحده آمریکا و غرب توافق نکرده اند.

اجازه بدهید این سه بلوک بندی را جزبه جز و با نگاه دقیقتر مورد بررسی قرار دهیم.

اول-  بلوک مورد حمایت ایران شامل بشاراسد در سوریه و حزب الله در لبنان، مشهورترین آنهاست. مساعی ایران معطوف بر این است که با تشکیل یک اتحادیه گسترده متشکل از دولتهای طرفدار ایران از مرز ایران تا دریای مدیترانه و لیبیا، به نیروی برتر در منطقه سرشار از ذخایر انرژی خلیج (فارس) تبدیل شده، جای آمریکا را بگیرد و بدین ترتیب، بعنوان قدرتمندترین نیرو در منطقه خاورمیانه ظاهر شود. ایران سعی می کند بمنظور تضمین این پروسه در مقابل هر گونه مانع، به توانائی هسته دست بیابد.

جریان شیعه مذهب اسلام در ایران بدین معناست، این بلوک دارای مرز مشروع در خارج از حدود اقلیت شیعه مذهب جمعیت عرب می باشد، و احتمالاً، این مانع غیرقابل عبور است. به سبب باورهای ایدسولوژیکی و برای پرکردن این شکاف، ایران نابودی اسراسیل را با صدای بلند اعلام می کند، به آن باوردارد و امیدواراست توده های سنی را بکمک تبلیغات با این هدف، با آرزوی قلبی آنها همراه سازد.

دوم-  بلوک مورد نظر «مقامات ترکیه»، شامل ترکیه، قطر، حماس و اخوان المسلمین می باشد. این جریان سنی مذهب اسلام، یک سال قبل امیدوار بود باتکا شورشهای مردمی تحت عنوان دروغین « بهار عربی» به نیروی متحد بدل شود.

اما سال ۲۰۱۳، به سال دهشت برای اخوان المسلمین تبدیل گردید. آنها قدرت خود را در تونس و مصر از دست دادند. امیر جدید قطر، مثل اینکه، مواضع متواضعانه تر منطقه ای را ترجیح می دهد. اما القاعده و سلفی ها با تشکیل اتحاد نسبتاً فعال در سوریه، سعی می کنند این جبهه خوب طراحی شده را گیج کرده و نقش رهبری آن را بر عهده خود بگیرند.

گیجی این بلوک به سهم خود، توجهات را به سوی بلوک سوم مذکور در ابتدای مقاله برمی گرداند. این بلوک متشکل از عربستان سعودی، اردن و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، منهای قطر می باشد و بلوک پادشاهان محافظه کار سنی بحساب می آید.

پادشاهانی که پس از موج شورشهای توده ای اخیر در جهان عرب، هنوز در جای خود نشسته اند، اینک مشی « تشکیل رژیمهای سکولار نظامی» را در پیش گرفته اند.

و این آخرین بلوک، در این جهت تلاش خواهد کرد، که با تامین مالی و تسلیحاتی کامل فرستاده گان «انقلابی»شان به سوریه، هیچیک از آنها به کشور بازنگردند. بنا بر این، باید آنها را بجای دیگری بفرستند. اما کجا؟

خودتان حدس بزنید.

برگردان از ا.شیری

دیدگاه ـ بامداد۱۳/۳ـ ۲۳۱۲