دسامبر در آیینه تاریخ

ای رهبــر فـرزانه و دانای  وطن

اندیشهء تــو امید فـــردای وطن

یاد تو گرامیست به پهنای زمان

در حافظهء  خلق  توانای وطن

 

نوشته :عبدالو کیل کوچی

 

 تاریخ بشریت مشحون از مبارزات و قهرمانی هاست . نقش قهرمانانو مبارزان راه آزادی در صدر تاریخ جنبشهای مترقی وآزادی خواهجهان ثبت گردیده است . ماندگاران تاریخ وپیشوایان جنبش های ترقی خواهبا ایجاد ورهبریت جنبش های فکری ومکتب های سیاسی ، بدفاع اززحمتکشان جهان ،پرچم مبارزه را علیه جباران و ستمگران برافراشته وتوده های عظیم مردم را بخاطر رسیدن به حقوق و آزادی هایشان سمت وسو داده اند .

بدین مناسبت نام آنها جاویدان ویاد آنها گرامیست . گرامیداشتاز سالگرد ها و سالروز های مهم ملی وبین المللی ، بیانگر رویداد های عظیم تاریخی در حیات سیاسی و اجتماعی جوامع بشری بوده است. خاصتاْ ماه دسامبر در تاریخ معاصر کشورمایاد آور خاطرات فراموش ناشده نی حوادث سده بیستم در میهن ما، منطقه وجهان میباشد .

ماه دسامبر  درتاریخ معاصر کشور ما یاد آور وفات  دوشخصیت شناخته شده ملی وبین المللی وفقدان رهبریت جنبش ترقی خواهانه  درمیهن ما بوده است .دسامبر ماه غمباروغم انگیز برای مبارزان آزادی خواه ، مترقی وعدالت پسند میباشد. ماه دسامبر ( ۱۹۹۶) زمان وداع با زنده یاد رفیق ببرک کارمل رهبر فرزانه حزب دموکراتیک خلق افغانستان ودسامبر (۲۰۰۶ ) میلادی وفات  نا بهنگام مبارز انقلابیوفرهیخته  کشورما شاد روان محمود بریالی .

بدین مناسبت  هفدهمین وهفتمین سالروز وفات دو شخصیت بزرگ وفرهیختگان تاریخ معاصر کشور مان را گرامی میداریم .

ببرک کارمل فقید که در رابطه به شخصیت بزرگ آن ، این قلم از نوشتن عاجز است .ولی باید گفت که وصف ذاتی وخصایل عالی این ابر مرد تاریخ  وشخصیت گرامی آن در  لابلای تفکر واندیشه های والایش بر سکوی سپیده دم زمان و افقهای تابناک آرزوها و آرمانهای والای مردم افغانستان قرار دارد . به این مناسبت  زنده یاد ببرک کارمل  را ( تاریخ همسفرش وخورشید همنظرش ) می خواند. زنده یاد ببرک کارمل در بهترین ایام جوانی ونو جوانی ، سرنوشت عمر گرانبهای خود را با سر نوشت مردم افغانستان گره زده بود . زنده یاد کارمل فقید بهار پر بارزندگی خود را وقف مبارزه بخاطر نجات مردم از رنجهای بیکران شان نمود ه بود ودرین راه با قبول هر گونه قربانی وایثار گری شجاعانه رزمید وپیروز مندانه به پیش رفت .شخصیت والای ببرک کارمل از عشق وطنپرستی ،اصول واخلاق مترقی مایه میگرفت . چنانچه اندیشه وخردمندی ،توانایی فکری ،شجاعت وتوانمندی ،صداقت وایمانداری ،جسارت ومناعت کلام وفصاحت بیان ،پیشبینی ودیگر اندیشی ،لیاقت وکار دانی این انتر ناسیونالیست پرشور وانقلابی بیانگر شخصیت والای او در مقام رهبری ح د خ ا وپیشوایی جنبش روشنفکری در کشور ما بود . شخصیت زنده یاد ببرک کارمل از پیشوایی جنبش  دانشگاهی  پوهنتون کابل گرفته تا جنبش سرتاسری روشنفکری درکشور، ایستادگی ومبارزه درداخل زندان حکمرانان وقت درتاریخ مبارزه

 ترقی خواهانه کشور ما ثبت گردیده است. زنده یاد ببرک کارمل درکمپاین انتخاباتی ودوره هفتم شورا ی ملی ومبارزات پارالمانی ودر تاسیس ح د خ ا نقش اساسی ومحوری داشتند. اندیشه ها و آموزه های زنده یاد ببرک کارمل همچون درخت ریشه داردر قلوب زحمتکشان ترقی خواه کشور جا داشته و الهامبخش آرزو ها و آرمانهای والای مردم ستمدیده افغانستان میباشد که ترقی خواهان کشور با گوشت وپوست واستخوان خود آن را درک نموده ومشعل راه آینده شان خواهد بود  .

شخصیت سیاسی ببرک کارمل ملهم از عشق بوطن ، مبارزه اصولی ، پیگیری وخلاقیت ، خردمندی وخستگی ناپذیری ،ثبات کاری ، تحرک وفاداری وسعت نظر ،واقعبینی ، جهانبینی علمی واندیشه ترقیخواهانه وانقلابی بود . تواضع و خود گذری ، تقوا وفرو تنی ، دوستی ومهر ومحبت با خلقها ، رحم ومهربانی ،موضع گیری جانبدارانه وترقی خواهانه، از خصایل اجتماعی زنده یاد ببرک کارمل بود .کارمل فقید رفقا واعضای حزب را به مطالعه آثارعلمی، مترقی وفرهنگ انقلابی معاصر هدایت ورهنمایی می نمود .کارمل فقید میگفت (در میان مردم بروید ،از مردم بیاموزید وبرای مردم یاد بدهید ،به بزرگان ومویسفیدان احترام کنید وهمیشه در خدمت مستضعفان قرار داشته باشید ) رفیق ببرک کارمل فقید از رهبران ماندگار تاریخ کشور ماست .

کارمل فقید در راه نجات مردم از فقر وظلم وبی عدالتی در پیشا پیش مبارزین وطنپرست قرار داشت وپرچم افتخار زحمتکشان وترقی خواهان کشور را بدوش کشیده وافراشته نگهمیداشت .طلسم شکست ناپذیردشمنان افغانستان را همواره می کوبید. زنده یاد ببرک کارمل سمبول واقعی وحدت ملی ووحدت حزبی بود .آموزه های ببرک کارمل همچون تابش خورشید در دل کوهپا یه ها ودامان دور دست کشور راه می گشود. او بمثابه ترجمان خواسته های بر حق مردم افغانستان ، صدای مردم را از طریق تربیون پارالمان بگوش جهانیان می رسانید وصدای حق خواهانه ببرک کارمل در سطح جهان طنین می افگند .مبارزات پارالمانی ببرک کارمل در واقع بازتاب دهنده آرزو ها وآرمان های والای خلق ستمدیده افغانستان بود که ارتجاع داخلی ومنطقه را به لرزه درمی آورد .

زنده یاد ببرک کارمل اعضای حزب را بوحدت حزبی ویکپارچگی توصیه می نمود وحفظ وحدت حزبی را بمثابه مردمک چشم وضامن پیروزی میدانست .وحدت ملی ،وحدت حزبی وتحکیم آن از وصایای کارمل فقید این رهبر فرزانه ح د خ ا میباشد .کارمل فقید حزب را از گزند وامراض کوته نظری ،قبیله گرایی ،وتمایلات قومی وسمتی واز هر نوع آلودگی های مشخصه جامعه مریض فیودالی پاک ومنزه نگهمیداشت وبر علیه عوامل نفاق وشقاق درون حزبی مبارزه سرسختانه می نمود . زنده یاد ببرک کارمل موجودیت امین وخطرات بعدی او را در درون حزب بیش از دیگران درک میکرد ورهبری حزبی را همواره از گزند امین برحذر میداشت.وحفیظ اله امین را همواره مورد سرزنش قرار میداد . حفیظ اله امین  از همان قبل از رویداد ثور انشعاب را بر حزب تحمیل کرده بود ودر رویداد ثور۱۳۵۷ نیز پای حزب را به  حادثه کشانیده وبا تلاش بخاطر متمرکز ساختن قدرت بدست خود به کشتن سردار محمد داود اصرار می ورزیدند ولی در همان روز اول رویداد ثور کارمل فقید نور محمد ترکی ودیگر رهبران حزبی را به عواقب نا گوار آن متوجه میساختند وبه زنده ماندن محمد داود وخاندانش اصرار می ورزیدند .

درین رابطه دستگیر پنجشیری عضو هیات رهبری حزب درصفحه ۹۴ فصل سوم کتاب ظهور وزوال خود می نویسد (رهبری سیاسی قیام ثور در یکی از اتاق های منزل اول تعمیر رادیو افغانستان کار میکرد داود که قبلا تقاضای ملاقات را با اسلم وطنجار و،قادر خان دگروال داده بود بنا به هوشدار دادن من یعنی پنجشیری از عواقب خطرناک ملاقات با داود ، آنها بنا به دستور ترکی از ملاقات با داود منصرف شدند ).موصوف در صفحه ۹۵ همین کتاب خود می نویسد (مسءله سرکوب خونین یا  برخورد مسالمت آمیز با سردارداود مطرح بحث وگفتگوی رهبری قیام قرار گرفت .نور محمد ترکی وببرک کار مل در همان آغاز قیام دو بر خورد جدا گانه ومتضاد با مسءله سرکوب خونین یا مسالمت آمیز با سردار داود داشتند . ببرک کارمل طرفدار برخورد انعطاف با سردار داود وخاندانش بود . او اصرار میکرد که باید سردار محمد داود کشته نشود وزنده بدست آید) جناب پنجشیری برعلاوه می نویسد که (کارمل معتقد بود که هرگاه با سردار محمد داود وخاندانش بشیوه مسالمت آمیز وقانونی برخورد شود

اولا ماهیت هیومانستی ودموکراتیک انقلاب آشکار میگردد .

ثانیا سنن اخلاقی ،ملی ودینی مردم احترام میشود .

ثالثا اسرار وپیوند های او با ارتجاع منطقه و آمپریالیزم افشا میگردد .

رابعا انقلاب از پشتیبانی بین المللی وتوده های مردم جهان بر خوردارخواهد بود )

محترم پنجشیری در ادامه می نویسد ( اما سلیمان لایق در پاسخ تره کی گفت دا فرعون ووژل شی ، ومن  یعنی پنجشیری در پاسخ به ترکی گفتم نباید اصول مبارزه اجتماعی را خوار شمرد خلاصه اینکه برخورد قاطع با مقامات بلند پایه داود غلبه یافت )

از گفته های فوق چنین نتیجه گیری میتوان کرد که حقانیت تاریخ به دور اندیشی های خردمندانه زنده یاد ببرک کارمل صحه میگذارد .

واما حفیظ اله امین که بخاطر غصب قدرت کودتای دیگری را بر حزب ودولت نوظهور تحمیل کرده بود در نتیجه این کودتا که در ماهای نخست پس از رویداد ثور بوقوع پیوست

رهبران حزبی جناح پرچم ح د خ ا به ترک وطن مجبورگردیدند ومتباقی کادر های جناح پرچم حزب را به زندان انداختند وبه آن بسنده نکردند بلکه مبارزان هرگروه وسازمانی که مخالف آنها بود ویا لا اقل با آنها نبود را به جرم عقاید مختلف شان به زندان انداختند . امین که قدرت را در زیر نظر نورمحمد ترکی رهبر حزب در دستان خود متمرکز ساخته بود میگفت هرکسی که در تاریکیء شب علیه حکومت خلقی قرار گیرد در همان تاریکی  شب نابود خواهد شد .

در نتیجه این گونه خیانت های تاریخیء امین برعلیه حزب دولت ومردم افغانستان بود که مردم بخاطر نجات شان از مرگ وبدبختی راه های دیگری را جستجو میکردند  ونظامی گران پاکستانی که در انتظار چنین روزی بودند وضع رقت بار پیش آمده را به نفع خود دانسته به دسایس علیه دولت قانونی ودموکراتیک افغانستان پرداختند . مداخله  گران از کشوری که در گذشته های نچندان دور توسط شاهان مقتدر خراسان زمین به دین اسلام مشرف گردیده بودند ، خود را ناجیءاسلام نامیدند ه زیر نام کمک به اسلام، مشغول توطیه چینی علیه نظام  ودولت دموکراتیک افغانستان گردیدند.از طرفی هم  دولت نور محمد

ترکی که خطر شورش داخلی ومداخله خارجی روح وروانش را می آزرد ، از اتحاد شوروی وقت طلب کمک های نظامی نمود که دیری نگذشت امین بار دیگر دست از آستین قدرت بیرون کرد ونور محمد ترکی رهبر اول حزب د خ ا را کشت وگناه کشته شده گان زمان  قدرت مندی خود را به بدوش دولت ترکی انداخت . و به این ترتیب حزب را بار دیگر دچار مخمصه ساخت. با آمدن قوایشوروی در افغانستان بار دیگر بهانهء مهمی بدست نظامیگران پاکستانی داده شد وتعداد عظیمی از مردم افغانستانرا که در اوایل از قیام ثور با دسته های گل استقبال کرده بودند برعلیه قیام کشانیدند.

و اما با آمدن ببرک کارمل در داخل کشور نخستین اقدامات زنده یاد ببرک کارمل رهایی زندانیان وعفو عمومی ودلجویی از باز ماندگان شهدا وکشته شدگان بود که با مراسم فاتحه خوانی در مساجد متبرکه  وتکایا بجا آورده شد .

دومین کار ببرک کارمل فقید مطرح ساختن عودت قطعات نظامی اتحاد شوروی وقت بود . کارمل فقید میگفت هر زمانی که جنگ وتجاوز از بیرونکشوردر خاک ما قطع گردد ما حاضریم با دفاع مستقلانه از خاک مقدس افغانستان ، تمامیت ارضی واستقلال کشوروحاکمیت ملی خود به پای خود بایستیم . همچنان زنده یاد ببرک کارمل با ارایه تیزس های دهگانه ودولت بر پایه های وسیع ومشارکت مردم واقشار ولایه های اجتماعی واقتصادی وسیاسی مشی مصالحه ملی را برای نخستین بار مطرح ودر عمل تطبیق نمود که اجرای این سیاست درست واصولی پشت دشمنان افغانستان را به لرزه در آورد .

اقدامات مهم و انجام مذاکرات برای صلح در سطح بینالمللی از دستاورد های سیاسی دولت در زمان ببرک کارمل فقید بود . بلند بردن فرهنگ دوستی خلقهای افغانستان اعم از اقوام وملیت های ساکن در کشور ،گسترش علم ودانش وتقویت زبان های ملی ومحلی  شرکت دادن نماینده گان اقوام در مشاغل دولتی وگذشته از آن در سطوح رهبری حزبی ودولتی که در تاریخ افغانستان سابقه نداشت انجام پذیرفت . تشکل های فرهنگی واجتماعی وانتفاعی ،آزادی بیان ،قلم ومطبوعات ، آزادی قانونی زنان ،اسکان دادن کوچی ها ُخدمات  دینی وگسترش اعمار مساجد وتکایا وطرح های عمرانی واقتصادی که چشم دشمنان افغانستان را خیره میکرد درتمام نقاط رویدست گرفته میشد و در عرصه بین المللی مبتنی بر پالیسی  دوستی با حلقهای جهان اقدامات واجراات شان ، افغانستان را بمثابه یک کشور صلحدوست انقلابی ودموکراتیک در سطح جهان معرفی نموده وتوجه جهانیان را به داعیه برحق ملیت های برادر پشتون وبلوچ معطوف میداشت .همچنان سیاست خارجی کشور همچون سیاست بیطرفی فعال ومثبت وطرفدار صلح  جهانی ، دفاع از حقوق وآزادی ملتها وسیاست  صلح آمیز برای ختم جنگ وتامین ثبات در کشوردر صدر وظایف دولت قرار داشت .

قلب ببرک کارمل بخاطر مردمش می تپید ودر راه مردمش زندگانی خود را وقف نمود . بنا بر آن او را گفته میتوان که هنوز زنده هست ودر وجود آموزه ها واندیشه های والای انسانی اش همیشه زنده وماندگار خواهد بود. آموزه ها واندیشه های والای زنده یاد ببرک کارمل مشعل راه ترقی خواهان وداد خواهان وطن ما میباشد .

اکنون افغانستان در مقطع حساس زمانی خود قرار دارد اگر دیروز دسایس وتجاوز به بهانه های دینی از خاک پاکستان بر علیه نظام مردمی ودموکراتیک مردم افغانستان صورت میگرفت ولی دیده میشود که دوام اینگونه مداخلات پس از فروپاشی ح د خ ا نیز بطورکماکان ادامه دارد . از دوام مداخلات از سوی خارج وبخصوص پاکستانی ها از قبل معلوم است که نظامی گران پاکستانی و درتبانی با آنها  تروریستان وخرابکاران اصلا دشمنی با مردم افغانستان دارند چنانچه با هر نظامیکه در افغانستان رویکار میشود طرف دشمنی قوت های خرابکار از خاک پاکستان قرار میگیرد. شاد روان

ببرک کارمل وشهید داکتر نجیب اله میگفتند که آنان نمیخواهند یک افغانستان با ثبات ،آرام ومرفه در همسایگی شان وجود داشته باشد حالا تاریخ  بر حقانیت آموزه های شاد روان ببرک کارمل ودیگر  رهروان این اندیشه را به اثبات میرساند .در چنین شرایط  دشوار بر مردم افغانستان است که با دقت وتوجه کامل بر اوضاع جاری و با تصامیم سر نوشت  ساز  ، سرنوشت حال وآینده کشور را رقم زنند . به باور اینجانب رسالت عظیم نیرو های ترقی خواه کشور بخصوص اعضای ح د خ ا با هر اسم وتشکلی که قرار دارند بیش از پیش به این مبرمیت ورود کامل دارند  که چگونه وحدت حزبی را تحکیم بخشیده وبا سایر نیروها ی ترقی خواه وطنپرست در یک جبهه وسیع وفراگیر وایتلاف های سیاسی داد خواهانه به اتحاد وهمبستگی فکری نایل آیند وازینطریق وحدت ملی را تحکیم بخشیده وبخاطر نجات وطن از هر گونه تجاوز ومداخلات بیگانگان بخصوص نظامی گران پاکستانی ، صفوف رفیقانه ومردمی خویش را فشرده تر ساخته تا در برابر چالش های خطر ناک ومعاملات در رابطه به  هست وبود وداشته های این مرزوبوم وخطرات احتمالی روز افزون جنگ بیش از هر وقت وزمان دیگر عملا متحد گردیم .

رفقای عزیز دوستان همراه وهمسو ، حال که موضوع گرامیداشت از یاد وبود رهبر فرزانه  ح د خ ا زنده یاد ببرک کارمل وهمرزم فولادینش ، شاد روان محمود بریالی هست باید گفت که گرامیداشت از بزرگان تاریخ کشور ما ، ملاک عمل قراردادن نصایح ، نظریات واندیشه های آنان است . تحکیم وحدت حزبی است . همراه شدن با کار وان ترقی و اتحاد سیاسی وطنپرستانه  است بخاطر نجات وطن از بدبختی .مبارزه با ضعف ها ونارسایی هاییست که صفوف ترقی خوهان وطنپرستان را تضعیف میکند. باید گفت تحکیم صفوف حزبی وحدت حزبی ویک قدم بالاتر از آن رفتن به سوی ایتلاف ها وهمبستگی های ترقی خواهانه  بخاطر خدمت کردن به مردم افغانستان نتنها  قابل ُتایید وپشتیبانی است بلکه هم مهم وهم ضروری دانسته میشود .

البته وصایای همیشگی رفیق کارمل فقید تقویت وحدت حزبی ، تحکیم وحدت ملی ،همراهی همسویی ،غمشریکی با مردم ورفقا ، نزدیکی با هموندان خیر اندیش بود . بنا بر آن رفیق کارمل فقید نمرده است او در وجود اندیشه ها و آموزه هایش ودر قلوب وطنپرستان واقعی مردم افغانستان ، همچون خورشید زنده خواهد بود ، برابر با تاریخ عمر خواهد کرد .

یادشان گرامی وروان شان شاد !

 

رستن زطلسم شب سحر میخواهد

پر واز به قله بال و پر میخــواهد

در راه سفر بسوی پیروزی هــــا

تــاریخ تـــرا بار دگر میخواهــــد