زهرپاشی تلویزیون های خارج کشوربرای نفاق ملی
نوشته :رستم زابلی
کشور ما افغانستان در سه دهه واندی دامنگیر جنگ تحملی و فرسایشی است که توسط دشمنان صلح وترقی افغانستان اغاز شده وابعاد وسیع زندگی مردم کشور ما را احاطه نموده است. در جریان این زدوخوردهای مسلحانه که دست اجنبی های ارتجاعی نیز شامل است توسط احزاب وتنظیم های جهادی علیه دولت جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان که بر محور دو عامل یعنی اشغال شوری وخطر اسلام درافغانستان بعد ازقیام هفت ثور ۱۳۵۷ خورشیدی آغاز شده بود، تلفات سنگین به باشنده گان کشور وارد که تعداد هموطنان ماازان متاثر میباشند. با غضب قدرت دولتی توسط حفیظ الله امین وباند خون اشام وی عده زیادی از باشند گان وطن با پیکردهای متواتر دستگیر و بدون طی مراحل قانونی به حبس و اعدام محکوم گردیده اندوبا این عمل خویش شرایط ارعاب وترس را در کشور بوجود اورد. این امر باعث شد تا در۶ جدی ۱۳۵۸ ، حاکمیت خود کامه وفاشیستی امین توسط اعضای سالم واصولی حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، سرنگون و به امر تاریخ ،ندای وطن ومردم به سزای اعمال سنگین یعنی اعدام برسد؛ بعد از سرنگونی حاکمیت خودکامه امین وباند جنایتکار وی تمام زندانی های سیاسی بدون تعلقات عقیدوی و موضع گیری های سیاسی از حبس رها و بخاطراحترام به روح پاک، هموطننانیکه جانهای شرین خودرا درزمان امین ازدست داده بودند برای یک روزاعزای ملی اعلام گردید. که دراین روز درمساجد واماکن مقدس کشور ما ختم های قران العظیم الشان با شرکت هزاران هموطن ما صورت گرفته وبه ارواح شهدای گلگون کفن وطن ما دعا نموده اند.
بعد از شش جدی ۱۳۵۸ با کمکهای قطعات نظامی کشور اتحاد شوروی سابق به افغانستان موج تبلیغات و دهشت افگنی علیه دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان با مداخلات نیروهای ارتجاعی منطقه وجهانی سازماندهی که دراین ضدوخوردهای مسلحانه منجر به تلفات جانی ومالی به نیروهای متخاصم وارد شده است. بعدازتسلیم حاکمیت حزب وطن به تنظیمهای جهادی درسال ۱۹۹۳ بازهم جنگهای تنظیمی دوباره آاغاز که هزارها نفر از باشندگان کابل کشته وخانه وکاشنه انها ویران وکابل به یک قبرستان مرده گان وماتم تبدیل گردید ومیلونها تن از باشندگان شهر کابل به خارج کشور مهاجر و به شکل ناگواردر پاکستان وایران زندگی و پناهنده شدند. تمام نهادها وارزشهای مدنی ودولتی که درطول سالهای متمادی بوجو امده بود نابود وتمام هست نبود ان در پاکستان وبازارهای جهانی به حراج گذاشته شد .
در جریان این همه نا ارامی ها سه دهه عده از هموطنان ما با عقاید مختلف وگروپها واحزاب سیاسی در خارج کشور مهاجرت که در کشورهای غربی ازجمله امریکا اروپا استرلیا وو غیره به زندگی خویش ادامه داده وبرای اهداف ومقاصد سیاسی خود داخل اقدامات تبلیغاتی از طریق نشرات شبکه های تلویزویون شده که ازجمله تلویزیون ها یکی هم تلویزیون بنام " اریانا افغانستان " درکشور امریکا به سر پرستی ومدیریت اقای نبیل غمین مسکینار فعالیت دارد، میباشد. که نشرات ان توسط برنامه سازان جداگانه برا ی نشر وتبلیغ مقاصد مفکوروی ،عقیدوی سازمانی وحزبی خود تنظیم نموده انرا رهبری مینمایند. از جمله این برنامه سازان یکی هم بنام حسن امیری"سیغانی" این شیاد ، مکار وخون اشام تشنه به خون هزاران انسان شریف وطن پرست می باشد که با تبلیغات توطیه گرانه و ناروا که خلاف واقعیتها میباشد، بر بنیاد اسنادهای جعلی وخود ساخته ونمایشی برای تغیر اذهان مردم علیه مردم ونیروهای روشنفکر وتجدد خواه وباالخصوص اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان زهر پاشی نموده وازاین طریق میخواهدتا بی اعتمادی وبدنامی را میان مردم کشور تشدید کرده تابر بنیاد این رویکرد، روند صلح وارامش رادرکشور بطی و نفاق ملی را میان مردم چاق نموده تا نوانسته باشد که عقد گشاهی گروپی وحزبی خودر ا تحقق بخشد. با استفاده ازانتشار تکراری لست کشتارپنج هزاری نفری هموطننان ما که در زمان حفیظ الله امین جلاد بی رحمانه به شهادت رسیده است، که این لست بعد از تحول شش جدی ۱۳۵۸ از جانب دولت جمهوری افغانستان به اطلاع هموطننان مارسیده است،استفاده مغرضانه نموده و از طریق برنامه "چشم انداز" بوسیله تلویزیون شبکه جهانی اریانای افغانستان که از کشور امریکا نشر میشود، تبلیغات را غرض تامین منافع باداران وشرکایی جرمی خویش وپنهان نمودن چهره ها و عملکرد های سی وسه ساله انها که منجر به لشکرکشی نظامی ۴۴ کشور جهان در وطن ما گردیده، علیه نهضت دموکراتیک ملی افغانستان اغاز نموده است .این شخص منفور ومتعصب ور یاکار از جمله افرادی است که تحت نام جریان دموکراتیک "شعله جاوید "در کابل پیش از کودتای محمد داوود فعالیت داشته که عملن در برنامه مورخ شام ۳.۱۱.۲۰۱۳ تحت نام"چشم انداز" به جواب یکی از هموطننا ن عزیزما، خودرا " شعله ایی " معرفی نموده که جوانان را در جهت عقاید وتیوری ماوویستی تشویق وترغیب مینمود.نامبرده درجریان تحصیل در دانشگاه کابل با خانم شوهر دار بنام "مرضیه" که با شوهر موصوف مناسبات نزدیک فامیلی داشت خلاف نورمهای اخلاقی وفرهنگ وعنعنه افغانی که" همیشه به تفننن گلو پاره مینماید"،خلاف ان ارتباط برقرار وبعداْ با وی ازدواج مینماید. موصوف بعد از سال ۱۳۵۷ در زمان حاکم سالاری حفیظ الله امین به پاکستان فرار نموده وبا حزب" محاذ ملی" به رهبری صبغت الله مجددی می پیوندد. بعد از مدتی با کسب اعتماد مقداری دوصدمیل سلاح از نزد این حزب تسلیم و تحت نام به اصطلاح جهاد علیه قشون شوروی در افغانستان انرا به قاچاقبران سلاح درپشاور بفروش رسانیده واز فروش پول ان خودرا به کشور هندوستان رسانیده و پناهنده می شود. بعداْ درانجا نیز بکارهای غیر مشروع از جمله اعزام افرادبشکل قاچاقی وغیرقانونی با اخذ سه هزاردلار فی نفر بخارج کشور هندوستان ، مشغول شده و بعد ازمدتی با در یافت پول هنگفت از طریق دزدی وقاچاقبری به امریکا رفته ودرانجا سکونت اختیار نمود، که بعد از چند وقت نسبت قماربا زی درکازینو وافراط در شراب نوشی خانمش ،خواهان طلاق گردید واز هم جدا شداند . برعلاوه نامبرده بایک خانم دیگری بنام داکتر کریمه که فعلاْ بنام "ماری" مشهور است که سابق خانم فرزند خوانده نورمحمد تره کی بوده است ، درشهر استاکهلم کشور سویدن اشنا وباوی روابط جنسی بر قرارنموده وبعد از اینکه از وی خسته میشود؛ براینکه از نزدش فرار نماید ،وعده داد که تو را من درامریکا میخواهم وبرایت پناهنده ګی گرفته باهم مشترکاْ زنده گی رسمی مینمایم . برای این هدف با وعده های چرب ونرم ودروغ پردازی برای انتقال وی از سویدن به امریکا از نزدش ۱۰۰۰۰ دالر اخذ وگفت که این پول را برای تنطیم امورات پناهنده گی مصرف نموده به زودی به امریکا خواهید امد. اما موصوف زمانیکه در امریکا دوبار ه امده پولها را مصر ف قمار بازی در کازینو وشراب نوشی نموده وکریمه خانم به فراموشی سپرده شد. که خانم کریمه با کوشش های زیاد نتوانست موافق به دریافت ان شود. تا اینکه دل را به دریا زده درسویدن به زندگی خود ادامه داد.
این اقای امیری: که سراپای ان مملو ازبغض وکینه است برای پیدا نمودن مصارف قمار بازی وشراب نوشی در تلویزویون اریانای افغانستان برای فریب اذهان مردم مصروف برنامه سازی "چشم انداز" مشغول شد. تا ازاین طریق مصارف عیاشی خود را بدست اورد ونیروهای وطن پرست واگاه سیاسی وپاک دامن را تخریب نموده وهویت غیر انسانی ،مکارومنحوس خودرا پنهان نماید. طوریکه شاعر گفته است:
موی بشکافی به عیب دیگران گرعیب خودرسی کوری دران
انسانها اگاه ودانشمد هیچ زمانی از خرد واگاهی خود برای ابزار منفی علیه همنوع خود استفاده نگرده بلکه برای وفاق همگانی وتشکل جماعتهای بزرگ انسانی فعالیت مینماید.
از انجایکه ما هیچ وقت ازگذشته بریده نمی توانیم ومنکر انهم نیستیم اما روند تاریخی همیشه دارای سرنشیبی وبالای ها وکاستی و ناهمواری هابوده وبدون اشتباه نمی باشد. عاقل کسی نیست که اشتباه نکند. یروسه ای بغرنج زنده گی و گذر از جامعه کهنه وبسته بسوی یک جامعه بازو مترقی به ساده گی عبور نمی توان کرد. بلکه در این روند باخود دوست ودشمن را همراه د اشته واین دوست ودشمن به شیوه های مختلف در فرایند تاریخی یا درجهت رشد وتکامل ویا برای حفط ابزارهای کهنه عمل میکند. کشور ما در طول سه دهه جنگ واندی با این روند در نبردومبارزه بوده است.
اقای محمد حسن ا میری ـ سیغانی! این ترفندها ، چهره تو همنوعان تو را پنهان نساخته بلکه بلیه های مردم را افزون میسازد. خونهای زیادی در سرزمین ابای ما ریخته شده که برای ابد کافی است. سنگ وچوپ همه افزار تولیدی وغیر تولیدی درطبیعت کشور ما با کشتارهای که توسط تو وهمرزمانت صورت گرفته، بوی خون میدهد. صدا وناله طفل یتیم را بشنو که از بی سر پناهی کشنگی ، دراغوش مادر در جاده ها واطراف شهرکابل جان میدهد و لطف وشفقت کن تااینهمه پولهای گزاف تبلیغی و عیاشی خو درا وقف یتمان وبیوه زنان کشور کنید .
کشور المان ۳.۱۱.۲۰۱۳
دیدگاه ـ بامداد ۲/ ۱۳ـ ۰۴۱۱