امارت اسلامی و بحث های حقوقی

محمد ولی

امارت اسلامی پا به سه سالگی گذاشت اما بحث های حقوقی تکمیل ناشده هنوز جریان دارد :

طی دو سال گذشته جنجال های چون برسمیت شناسی، مشروعیت و قانونیت با همان دیدگاه های غیر حقوقی و متناقض با اصول پذیرفته جهانی بحال خود باقسیت .

دراین مورد دو دیدگاه میتواند وجود داشته باشد :

۱ـ  کم اگهی از پرنسبپ های حقوقی .

۲ـ  طفره روی از قبول این پرنسیپ ها .

در همه مباحث تلویزیونی موقف سخن گویان و تحلیل گران امارت این است که ما مشروعیت داریم زیرا مردم درجنگ ۲۰ ساله ضداشغال باما بودند ، از ما حمایت کردند و دیگر اینکه با داشتن ساحه ، نفوس و حاکمیت شرایط شناخت ما تکمیل شده است باید از طرف جهان برسمیت شناخته شویم و کسانی هم پافشاری دارند که تعامل برخی کشورها با امارت نوعی برسمیت شناسی است .

وزارت خارجه امارت وجود سفارت خانه های شانزده کشور را در کابل برهان دیگر برای مصداق تعامل و برسمیت شناسی تعبیر میکند .

چون دراین موارد زیاد بحث شده و صدها مقاله نشر گردیده بدون داخل شدن به شرح طویل بحث موجز و مختصر ذکر میگردد :

مشروعیت امارت به اتکای حمایت مردم در جنگ ۲۰ ساله نمی تواند صحه گذار قبولی وضعیت جدید امارت از جانب مردم باشد زیرا حالت حقوقی طالبان از حالت اپوزیسیون جنگی تا حالت بر سراقتداری فرق کرده است . حالا ایشان حکمروایان کشور اند که باید خط مشی مدون را در امور داخلی و خارجی به مردم بیان دارند . در حالت اپوزیسیونی جنگی یک نصب العین وجود داشت و آن رهایی افغانستان از اشغال و سرنگونی حاکمیت وقت ، ولی با رسیدن به این هدف قدمه های بعدی چه است ؟

تا هنوز در مورد این قدمه ها که شامل بر خط مشی داخلی و خارجی باشد سند مدون و تصویب شده از جانب کدام‌ مرجع ذیصلاح طالبان ارایه نشده است ، پس مردم از چه حمایت کنند ؟ در حالیکه میلیون ها نفر ترک وطن کرده و یا آماده گی ترک کشور را دارند ، نصف نفوس جامعه که زنان اند از وضعیت جاری راضی نیستند و مثال های زیاد دیگر .

ادعای داشتن ساحه ، نفوس و حاکمیت برای برسمیت شناسی کافی نیست زیرا برسمیت شناسی عنصر چهارم حقیقت وجودی دولت ها و معیار تکمیل کننده دولت داری در سطح جهان بوده نه عنصر تشکیل دهنده دولت زیرا بودند دولت های که ساحه و نفوس و حاکمیت داشتند اما برسمیت شناخته نمی شدند ولی بحیث دولت در تعاملات، سیاست و دیپلوماسی جهانی سهم داشتند و نقش بازی میکردند .

ساحه ، نفوس و حاکمیت عناصر تشکیل دهنده دولت ها اند نه لازمه حتمی برسمیت شناسی . وقتی دولت این سه عنصر را داشته باشد باید :

۱ـ  قانونیت یابد یعنی قانون اساسی داشته باشد تا ارگانهای سه گانه ان در روشنی صراحت های قانونی عمل کند‌.

۲ـ  رای مردم را ازطریق انتخابات ، رفراندم یا ارای تمثیلی بدست آورد تا عناصر تکمیل کننده مشروعیت در کنار قانونیت چون‌ رضاییت ، باور ، حمایت و اعتماد مستدام مردم طبق قانون بدست اید .

۳ـ در عرصه بین المللی با اسناد معتبرجهانی چون‌ منشور سازمان ملل متحد ، اعلامیه جهانی حقوق بشر ، میثاقها و میمورندم ها با درنطرداشت ارزش های عقیدتی همخوانی داشته باشد تا شرایط برسمیت شناسی تکمیل گردد .

اینکه میگویند تعامل با برخی کشورها مصداق نزدیک شدن‌ برای برسمیت شناسی است هم از لحاظ حقوقی توجیه به این امر شده نمیتواند زیرا تعامل در فقدان روابط سیاسی و دیپلوماتیک‌ صورت میگیرد که حتمآ مستلزم برسمیت شناسی نمی باشد ، اما بنابربرخی ضرورت ها چون مشکل مهاجرت ها ، تجارت ، توجه به حالت حقوقی مهاجرین در کشور دیگر وغیره از تعامل کار گرفته میشود . تعامل بیشتر تابع حقوق بین الملل خصوصی است که قونسلگری ها توظیف به آن میباشند نه سفرا و ستاف دیپلوماتیک .

دلخوشی وزارت خارجه امارت به موجودیت ۱۶ سفارتخانه خارجی در کابل قطره در برابر اوقیانوس است بیش از ۱۹۲ کشور در جهان کجا و ۱۶ سفارت در کابل کجا ؟

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۳ـ ۲۹۰۸

Copyright ©bamdaad 2023