افغانستان و پاکستان در شرایط بغرنج منطقه و جهان

 

سرگی کاژمیانکی

 

بحران افغانستان بر کشورهای همسایه تأثیرات فزاینده ای دارد. از جمله بر پاکستان که هم اکنون روزهای سختی را می گذراند. یعنی شرایطی که مشکلات اقتصادی با درگیری های سیاسی حاد توام شده است.

با بازگشت مجدد گروه طالبان به حکومت در افغانستان، مطبوعات روسیه و برخی از کارشناسان با خوش بینی محدود، از روی کار آمدن آنها استقبال کردند. چنین تحلیلی با این واقعیت توجیه می شد که کشور آزاد شده از اشغال، مسیر مناسب توسعه را در پیش خواهد گرفت. در باره نخبه گان روحانی طالبان، این بحث مطرح شد که در مقایسه با زمان اولین «امارت اسلامی افغانستان» در سال‌های ۱۹۹۶-۲۰۰۱  ترسایی این گروه به طور جدی تغییر کرده و دستورات قرون وسطایی را تحمیل نخواهند کرد.

با چنین برآوردهایی بود که فجایع ناشی از دخالت عوامل خارجی و داخلی مد نظر قرار گرفته نشد. مهمترین ضعف این برآورد، فقدان یک اقتصاد قابل رشد بود. طی دو دهه گذشته صنایع توسعه نیافته اند و زراعتی که بتواند نیازهای کشور را برآورده کند وجود ندارد. سیاست مداخله جویان خارجی اینچنین بود که آنها آگاهانه، خواهان وابستگی حداکثری افغانستان بودند. سه چهارم بودجه دولتی بوسیله تزریق پول خارجی ها تامین می شد و نهادهای مجری قانون، کاملاً وابسته به نیروهای خارجی بودند.

خروج نیروهای متجاوز، نه تنها این منبع مالی را قطع کرد، بلکه 9 میلیارد دلار متعلق به بانک مرکزی افغانستان نیز منجمد ساختند. تقریباً تمامی رهبران کشور هنوز تحت تحریم های بین المللی می ‌باشند و دولت جدید توسط هیچ یک از پایتخت های جهان به رسمیت شناخته نشده است. حتا نماینده گی کابل در سازمان های بین المللی نیز در اختیار دیپلومات هایی است که از سوی حکومت سرنگون شده تعیین شدند.

در نتیجه، طبق پیش‌بینی ها، تصویر چندان روشنی از آینده دیده نمی شود و افغانستان در یک بحران عمیق فرو رفته است. بر اساس برآوردهای اولیه، اقتصاد این کشور در سال ۲۰۲۲ بیش از۳۰ درصد سقوط کرده، سطح فقر به ۹۷ درصد رسیده و حداقل ۶ میلیون نفر با گرسنگی دست و پنجه نرم می کنند.

به گفته طالبان، کابل آماده اجرای پروژه های بزرگ اقتصادی و زیربنایی است که در سال های گذشته برنامه ریزی شده بود. از جمله اجرای خط لوله گاز ترکمنستان، خط انتقال برق قرقیزستان و تاجیکستان، راه آهن مزار شریف- کابل- پیشاور، توسعه ذخایر مس عینک وغیره. با این حال، به استثنای نوسازی میدان هوایی مزار شریف، با کمک ازبکستان، بقیه پروژه ها همچنان روی زمین مانده اند.

وخیم تر شدن بحران ها، پیامدهای متعددی در پی دارد. به عنوان مثال، اجرای قول و قرار مقامات طالبان برای پایان دادن به کشت خشخاش همچنان در حد وعده به جای مانده است. این محصول که شرط بقای صدها هزار دهقان است، یک سوم درآمد کشاورزی را تامین می کند. طی سال گذشته، سطح زیر کشت این محصول، با رشد ۳۲ درصدی، به ۲۳۳ هزار هکتار رسیده است.

در این رابطه طالبان اذعان دارد که ۱۰ درصد جمعیت کشور معتاد به مواد مخدرهستند. قاچاق مواد مخدر منجر به دست زدن به جنایت می شود که شهرهای افغانستان را فراگرفته و شرایط را برای گروه های تروریستی مهیا می کند. خطرناک ترین آنها دولت « دولت اسلامی ـ داعش» است که هر هفته حملات تروریستی را با ده ها قربانی انجام می دهند. ستیزه جویانی که هیچ مانع اخلاقی سد راه آن‌ها نیست. مدارس، موسسات آموزشی مسلمانان و حتا مساجد نیز هدف آنهاست.

با وجود بسیاری از شهروندان سایر کشورها در صفوف آنها (داعش) احتمال دارد که این گروه روابط نزدیکی با آژانس های اطلاعاتی خارجی داشته باشد. عملیات تروریستی با حمله به نماینده گی های کشورهای مخالف سیاست های غرب، تأیید کننده چنین نظری است. در ماه دسامبر، حمله ای تروریستی به هوتل پایتخت، جایی که دیپلومات ها و تاجران چینی در آن اقامت داشتند، رخ داد. چندین شهروند چینی زخمی شدند. مسوولیت این حمله را داعش بر عهده گرفت که در منابع تبلیغاتی آن پکن را دشمن اصلی مسلمانان می نامند.

کمی قبل از اجرای این عمل تروریستی، عبدالغنی برادر، معاون رییس دولت افغانستان از پکن خواسته بود که کابل را در طرح اجرای جاده ابریشم نوین قرار دهد. او گفت: « کشورهای ما با روابط تاریخی به هم مرتبط هستند، افغانستان به توسعه روابط فی مابین علاقمند است». در اوایل جنوری، طرفین در باره استخراج و تولید مشترک نفت به توافق رسیدند. مسیرهایی نیز برای واردات کالاهای چینی به افغانستان راه اندازی شده است. بر اساس این طرح، امکان حمل سالانه تا ۴۰ هزار کانتینر کالا از چین به افعانستان فراهم می شود.

علاوه بر این، در ماه سپتامبر، داعش یک حمله تروریستی را در نزدیکی سفارت روسیه انجام داد. ده نفر از جمله دو کارمند نماینده گی دیپلوماتیک روسیه کشته شدند. انفجار دیگری نیز در نزدیکی همین سفارت در ۲۵ دسامبر رخ داد.

مقامات طالبان، با مخالفان دیگری نیز روبرو هستند. در ولایات شمال شرقی، جبهه مقاومت ملی با حاکمان در حال نبرد هستند. احمد مسعود، رهبر این جبهه در کنفرانس بین المللی «گفتگوی امنیتی هرات» در پایتخت تاجیکستان، افغانستان را «زندان مردم ستمدیده» خواند و قول داد که به مبارزه ادامه دهد.

در چندین منطقه، گروه های شورشی به رهبری افسران ارتش دولت سابق فعالیت دارند. یکی از این گروه ها، به نام «سپاه آزادی» در قندهار تا به حال چندین حمله به نیروهای طالبان انجام داده است. در ولایت نورستان، طالبان از ولسوالی های مندول و دوآب، بیرون رانده شده اند.

این چالش ها، رهبران طالبان را وادار می کند تا چفت و بست ها را محکم کنند. هیبت الله آخوند زاده، رهبر (امیر) افغانستان خواستار رعایت دقیق موازین شرعی در همه عرصه ها شد. پس از آن، دستور ممنوعیت تحصیل زنان در دانشگاه ها و فعالیت آنها در سیستم آموزشی کشور صادر شد، زیرا این امر« بخشی از فرهنگ بیگانه » است. تنها تحصیلی که اکنون برای دختران امکان‌پذیر است، شش کلاس ابتدایی است. هر چند همین حد هم شامل دیگر ولایات نمی ‌شود.

« نوآوری » دیگر گروه طالبان، از سرگیری اعدام در ملا عام بود که اولین آن در ورزشگاه شهر فراه برگزار شد. فردی، به دلیل سرقت توأم با قتل، پنج سال پیش به اعدام محکوم شده بود. دراجرای این اعدام افراد بلند پایه بسیاری از جمله «برادر»، روسای وزارت داخله و وزارت خارجه حضور داشتند.

برخی از کشورهای خارجی تلاش دارند تا از شرایط به هم ریخته و دشوار افغانستان سواستفاده کنند. ایالات متحده امریکا حملات فرامرزی را از سر گرفته و چندین رهبر طالبان پاکستان را مورد هدف بمباران قرار داده است. پایگاه های این گروه در افغانستان قرار دارد و شبه نظامیان این گروه در به دست گرفتن قدرت، به طالبان کمک کردند.

برکناری دولت عمران خان در پاکستان و روی کار آمدن کابینه طرفدارغرب به رهبری شهباز شریف، درگیری‌ها را تشدید کرد. تیره گی روابط دو کشور با حمله به سفارت پاکستان در کابل تشدید شده است. اسلام آباد اعلام کرد، اگر طالبان نتوانند متحدان خود را تحت کنترول داشته باشند، بی‌ تفاوت نخواهند ماند. در ماه دسامبر، امام علی رحمان، رییس جمهور تاجیکستان، که با کابل اختلاف جدی دارد، از پاکستان بازدید کرد. انتشار بیانیه مشترک دو کشور که حاوی انتقاد از مقامات افغانستان به دلیل سیاست در زمینه آموزش و عدم ایجاد یک دولت فراگیر با مشارکت همه نیروهای سیاسی و قومی است از این زمره اند.

طالبان به سهم خود ساکت نماند و اسلام آباد را به وابستگی به واشنگتن متهم کرد: « ما قهرمانانی داریم که فقط منتظر دستور هستند. آنها می توانند ده هزار کیلومتر به هر سمتی حرکت کنند».

کابل در مخالفت با فعالیت های دیپلوماتیک اسلام آباد، آماده گی خود را برای تقویت همکاری با هند اعلام کرد.

این نزاع ها در حد تشنج لفظی محدود نماند. در ماه دسامبر، سلسله درگیری هایی با استفاده از توپخانه در محدوده گذرگاه سرحدی اسپین بولدک - چمن رخ داد. این شهر در شاهراه مزدحم قرار دارد که قندهار افغانستان و شهر کویته پاکستان را به هم متصل می کند. هر یک از طرفین یکدیگر را بخاطر گلوله باران مقصر دانستند. درگیری در ولسوالی دند و پتان ولایت پکتیای افغانستان نیز روی داد. با توجه به منافع بازیکنان قدرتمند مداخله گر جهانی، این درگیری‌ها ممکن است به فراتر از برخورد های مرزی برسد.

 پاکستان : تورم به ۲۵ درصد رسید و بحران انرژی در حال وخیم تر شدن است

 چهره های مطیع ورود پاکستان به ماجراجویی های سیاست خارجی، پی آمد های خطرناکی به همراه دارد. پس از روی کار آمدن ایتلاف حزب مسلم لیگ و حزب مردم، وضعیت این کشور به سرعت رو به وخامت گذاشت. تورم به ۲۵ درصد رسید و بحران انرژی در حال وخیم تر شدن است. قیمت گاز طبیعی بیش از دو برابر شد و تعرفه های برق پس از یک افزایش دیگر به ۳۲ روپیه، در هر کیلووات برای مصرف کننده گان خانگی و ۸۰ روپیه، برای شرکت ها رسید. ضمن اینکه محدودیت هایی نیز برای تامین گاز و برق هم وجود دارد.

در همین راستا، بالا رفتن نرخ انرژی، ضربه سنگینی به صنعت وارد کرد. صنعت نساجی پاکستان که منبع اصلی صادرات و درآمد ارزی این کشور است، در سخت ترین شرایط قرار گرفت. در طول شش ماه گذشته، ۱۵۰ کارخانه بزرگ پوشاک بسته شده اند و این بدون در نظر گرفتن ویرانی تولید کننده گان کوچک است و به این ترتیب، ۲ میلیون نفر به جمع بیکاران پیوستند. قرضه خارجی از نصف تولید ناخالص ملی فراتر رفته است. پاکستان باید در سال جاری ۲۶ میلیارد دلار به طلبکاران بین‌المللی خود بپردازد، اگر واردات محصولات ضروری را اضافه کنیم، این رقم به ۴۰ میلیارد دلار خواهد رسید، در حالی که ذخایر ارزی این کشور به ۶،۷ میلیارد دلار می رسد.

با وجود شرایط فاجعه بار پاکستان، سیل های سال گذشته نیز مزید بر علت شد و ۳۳ میلیون نفر به اشکال مختلف آسیب دیدند. خسارت ها تا ۳۰ میلیارد دلار تخمین زده شد و هنوز ۶۶۰ هزار نفر در کمپ های آواره گان به سر می برند. شیوع مالاریا و سایر عفونت ها به شدت گسترش یافته است، در حالی که صدها بیمارستان ویران شده و هنوز بازسازی نشده اند. در عین حال، نرخ فقر از ۳۷،۸ درصد به ۴۳،۷ درصد افزایش یافته است.

سیاست‌های ضد ملی هیات حاکمه پاکستان، سرانجام رنج بیشتر مردم را در پی دارد. دولت در پی وام گرفتن از صندوق بین المللی پول، یارانه سوخت و برق را حذف کرد. در این زمینه، محبوبیت اپوزیسیون چپ میانه به رهبری «جنبش عدالت» رو به افزایش است. عمران خان، رهبر این جنبش، برکناری خود را کودتای سازماندهی شده توسط ایالات متحده امریکا از طریق پارلمان پاکستان می داند و خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام است. ایتلاف حاکم آشکارا سیاست ویرانگرانه را دنبال می کند. همانطور که آخرین مبارزات انتخاباتی نشان داد «جنبش عدالت» در شش حوزه از ۹ حوزه انتخابیه در انتخابات میان دوره ای مجلس پیروز شد و در انتخابات محلی منطقه کشمیر، حد اکثر آرا را به دست آورد. اقدامات حامیان صدراعظم سابق، که « راهپیمایی طولانی برای استقلال واقعی » نامیده می شود، اعتماد میلیون ها نفر شرکت کننده را به سوی خود جلب کرده است.

دولت پاکستان، در تلاش برای ماندن در قدرت، از هیچ کوششی فروگذار نمی کند. کمیسیون نظارت بر انتخابات خواستار بازداشت عمران خان به دلیل « اهانت به قوه قضاییه » شد و او را از شرکت در هر انتخابات برای مدت پنج سال محروم کرد. پیش از این نیز تلاشی برای کشتن این سیاستمدار صورت گرفته بود. به لاری هایی که عمران خان و یارانش سوار آن بودند، تیراندازی شد. یک نفر کشته شد، خود نخست وزیر سابق و چند تن دیگر از رهبران جنبش عدالت زخمی شدند. مقامات سعی می کنند پرونده را بسته و چنین اقدامی را به یک فرد متعصب مذهبی نسبت دهند. شواهد متعددی مبنی بر فیر از تفنگ توسط چند نفر نادیده گرفته می شود و هرکس که از دخالت دولت در این ترور صحبت به میان آورد به افترا زنی متهم می شود.

اتحاد حاکم دست به ترفندهای دیگری نیز می زند. نواز شریف، ممکن است در آینده نزدیک از لندن بازدید کند. او که سه بار رهبری دولت را برعهده داشته است، نسبت به برادرش، صدراعظم موجود، در دسیسه های سیاسی بسیار آگاه تر است. این سیاستمدار در سال ۲۰۱۹ ترسایی پس از اینکه در پاکستان به اتهام فساد مالی به ۱۸ سال زندان محکوم شد، به خارج از کشور فرار کرد.

دولت پاکستان، با از دست دادن حمایت داخلی، به دنبال جلب حمایت در خارج از کشور است. همانطور که بلاوال بوتو زرداری، وزیر امور خارجه و رییس حزب مردم پاکستان با ابراز تملق گفت، « با همکاری ایالات متحده امریکا و پاکستان می توان به اهداف بزرگی دست یافت». در واقع، این « اهداف بزرگ » به ماجراجویی های سیاست خارجی منتهی می شود. ایالات متحده امریکا پیشنهاد کمک به اسلام آباد در مبارزه با تحریک طالبان پاکستان را داد. اطلاعاتی نیز در باره عرضه تسلیحات نظامی پاکستانی به اوکرایین به دست آمده است. هدف نهایی واشنگتن بیرون راندن چین از پاکستان است، بنابراین ایالات متحده امریکا هر کاری را انجام خواهد داد تا چهره های مطیع خود در اسلام آباد، بر سر قدرت بمانند./ راه توده

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۳ـ ۰۳۰۲

 Copyright ©bamdaad 2023