تعامل بین المللی

 

 محمد ولی

 

تعامل جهانی میان دو دولت یا دولت ها عمل یکجانبه نیست ، دراین تعامل منافع ، ملحوظات سیاسی ، منطقوی و جهانی با رعایت فرهنگ ها و احترام متقابل به حاکمیت ها مطمح نظر طرفین یا اطراف تعامل میباشد .

تحمیل اراده یا خواست ، تحکم ، دیکتات و اِعمال یک جانبه خواست ها نمیتواند پایه و اساس این تعامل باشد ، در ایجاد تعامل عمدتآ فن دیپلوماسی با مهارت های آن ، منطق قوی در ایجاد فضای تفاهم دو جانبه و چندین جانبه با شناخت رمز و رازهای جانب مقابل میتواند موقف های طرفین را نزدیکتر ساخته باعث ایجاد تفاهم و اطمینان در ایجاد تعامل گردد . اگراین تعامل را یک داد وستد دیپلوماتیک و سیاسی بین دولت ها بگوییم‌ دوراز حقیقت نیست ، در هر داد وستد موقف هردو طرف تابع منافع ایشان میباشد ، گذشت و رعایت طرفین معامله راه رسیدن به همدیگرپذیری را هموارتر میسازد . پیش کشیدن افتخارات تاریخی، تکیه بر زورمندی ، به رخ اوردن موفقیت های جنگی ، یگانه بودن در قدرت ، صلاحیت حکمروایی در سراسر قلمرو دراین تعامل اصل تعین کننده نیست اما موقف در خواست کننده تعامل را تحکیم میبخشد و میتواند بحیث یک جانب دارای صلاحیت دولت داری با جانب مقابل داخل تعامل گردد. آنچه برای جانب مقابل اهمیت دارد اینست که تا چه حد دربرابر خواست های معقول آن تمکین صورت میگیرد و چگونه با حفظ منافع ملی خودی منافع جانب مقابل را در نظر میداشته باشد .

بنابرامتزاج برخی خواستها ، منافع و آرمانها میان مردمان جهان جانب مقابل تعامل خواستهای را مطرح‌ میسازد که شاید به امورداخلی یک کشور ربط داشته باشد ،دولت ها ناگزیرند روحیه و خواست مردمان شآنرا در ایجاد تعامل با کشور دیگر رعایت کنند (مثل عدم برسمیت شناسایی اسراییل از جانب برخی کشورهای اسلامی منجمله افغانستان ناشی از روحیه اسلامی مردم است) .

اگر کشوری با کشور دیگر داخل تعامل میگردد و یکی از طرفین متهم به نقض حقوق بشر یا تروریزم و حمایت ازآن یا انواع دیگر اعمال خلاف اعلامیه جهانی حقوق بشر و عدم رعایت منشور سازمان ملل متحد باشد مجریان سیاست خارجی و در مجموع مقامات رهبری آن در برابر پارلمان ها ، اذهان عامه ، مطبوعات و جامعه مدنی مورد مواخذه قرارمیگیرد ، آنها نمیتوانند از فضای مسلط این ذهنیت ها در جوامع شان گریز نموده با کشوری که متهم باشد داخل تعامل گردند . گرچه این اصول از جانب دولت های قدرتمند در مورد دولت های ضعیف نقض شده و رعایت نمیگردد .

امارت اسلامی که خواهان تعامل با جهان است از موقف انعطاف ناپذیر در اصول فکری عدول نکرده میخواهد جهان ‌با همین موقف با امارت داخل تعامل گردد ، این دیپلوماسی غیرقابل انعطاف طی یازده ماه پسین قطعآ مورد پذیرش هیچ یک از کشورهای جهان واقع نشده است . افغانستان به حدی ضعیف است که توان تحمیل اراده برهیچ واحد خارجی را ندارد و نمیتواند مانند قدرت های بزرگ ‌درایجاد تعامل جانب مقابل را برتحمیل اراده خود ملزم گرداند ، این ضعف در عرصه سیاسی ( هنوز حکومت سرپرست ) ، دیپلوماسی ( عدم برسمیت شناسی جهانی ) ، اقتصادی ( فقر و بیکاری و کمبود پول ) ، اجتماعی ( نارضایتی عمومی جامعه از وضعیت جاری ) ، فرهنگی ( مشکلات ایجاد شده در امور تعلیم و تربیه ) و ده ها مشکل دیگر برای همه مشهود است . با چنین دست خالی و کاستی های جاری چگونه میشود گفت با ما تعامل کنید،  اما ما از موقف اتخاذ شده تا سرحد استعمال بمب اتوم‌ از جانب شما پایین نمی آییم .

 

افتــاده گی آمـــوز اگر طالــب فیضی

هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

(بیدل)