امروز فقط پاکستان برنده صحنه افغانستان است

 

محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، معاون نخست‌وزیر و وزیر خارجه قطر، روز پنجشنبه میهمان تهران بود. سفری که مقصد اولش واشنگتن، مقصد سوم و چهارمش اسلام‌آباد و نهایتا ترکیه بوده است. تهران که در این میانه قرارمی‌گیرد، اندکی از هدف و محتوای سفر هویدا می‌ شود، مساله افغانستان.‌ افغانستانی که در دو ماه گذشته تحولات شگرف و عجیبی را به چشم دیده است و طالبان بدون کمترین مقاومتی از سوی دولت مرکزی، ولایات افغانستان را یک به یک تصرف کرده‌اند و حالا تنها یک ولایت باقی مانده است، پنجشیر.

‌قطر که در دو سال گذشته میزبان مذاکرات واشنگتن و طالبان بوده، حالا می‌ خواهد نقش جدیدی ایفا کند تا شاید طالبان را به شرایط مسالمت ‌آمیزی سوق دهـد. واشنگتن، ایران و پاکستان نیز در‌ این ‌بین نقش‌ دارند و باید دید دستاورد عبدالرحمن آل ثانی از سفر به ایران و پاکستان و ترکیه چه خواهد بود. آیا طالبان با ابتکار عمل قطری تغییری در دولت خود خواهند داد و افغانستان شاهد دولتی فراگیر خواهد بود یا جنگ در افغانستان ادامه خواهد داشت؟ در‌حالی‌ که متن خبرهای رسمی از ملاقات حسین امیرعبداللهیان و ابراهیم رییسی وزیر خارجه و رییس‌ جمهوری ایران با معاون نخست ‌وزیر و وزیر خارجه قطر، حاوی جملاتی تکراری و کلیشه‌ ای از چنین ملاقات‌هایی است، با محمدعلی سبحانی سفیر پیشین ایران در قطر درباره این سفر و مذاکراتش گفت ‌وگو کردیم. ،زینب اسماعیلی‌ سیویری

 

‌پرسش : درباره سفر وزیر خارجه قطر که معاون نخست ‌وزیر هم هستند، شاید بهتر است اول به جایگاه این فرد در سیستمی که او از آن می‌آید، بپردازیم و بعد به محتوای سفر. جایگاه سیاسی آقای محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، در ساختار حکومت قطر کجاست؟
محمدعلی سبحانی  : ایشان در جایگاه معاون نخست ‌وزیر و وزیر خارجه قطر از افراد هم ‌نسل و نزدیک به امیر قطر حساب می ‌شود. شخصیت خیلی باثبات، کم‌ حرف و تاثیرگذاری دارد. در سیاست خارجی قطر بعد از امیر قطر، حرف آخر را او می ‌زند. طبیعتا نخست ‌وزیر در قطر بیشتر به امور اقتصادی داخلی و مسایل غیرسیاسی دولت می ‌پردازد، بنابراین چهره بعد از امیر قطر در سیاست خارجی ایشان است، پس برنامه ‌ریزی سیاست خارجی قطر به شکل واقعی در اختیار ایشان است و دستگاه‌های پشت صحنه کاملا پشتیبان ایشان هستند. باید بگویم یکی از دلایل موفقیت سیاست خارجی قطر همین است که توانسته تمرکز کاملی در فعالیت سیاسی در سطح منطقه ‌ای و جهانی داشته باشد و به نظر من او توانسته از عهده کار خودش بر‌بیاید.
‌‌پرسش : پس ما با این مقدمه می ‌توانیم بگوییم که این سفر و آمدن ایشان سفر مهمی است.
محمدعلی سبحانی : به نظرم بسیار مهم است.

‌‌پرسش :ایشان قبل از آمدن به تهران در واشنگتن با وزیر خارجه امریکا دیدار داشتند و بعد از تهران هم به پاکستان رفتند. این قطاری که در این چند مقصد ایشان سوارش است از واشنگتن به تهران و بعد به اسلام‌آباد، برنامه‌ و هدفش چیست؟
محمدعلی سبحانی : مسیر آقای محمد بن عبدالرحمن کاملا نشان می ‌دهد که در حال دنبال ‌کردن موضوع خاصی است و آن مساله افغانستان است. قطر هم به دلیل هوش سیاسی رهبرانش و هم به دلیل توانایی ‌های مالی بسیار درخور‌توجه و با توجه به اینکه درون شورای همکاری خلیج دچار یک مشکل جدی شد، در سیاست خارجی، هدف ‌گذاری ‌های جدید انجام داد. از‌جمله هدف‌ گذاری‌ های‌ جدید این بود که در مسایل منطقه ‌ای، بیشتر در جهت ایفای نقش مثبت، در کنار امریکا و کشورهای منطقه غیر از عربستان سعودی فعالیت خود را داشته باشد، پس در قضیه افغانستان که دفتر طالبان در قطر بود و یک فرصت برای قطری ‌ها به حساب می ‌آمد، ورود کرد و ابتکار عملی را به دست گرفت که این ابتکار عمل به گفت ‌وگوی بین امریکا و طالبان منجر شد و بعد به چندین جلسه که در بعضی از آنها بنده به‌ عنوان دیپلومات در قطر حضور پیدا می‌ کردم و کم ‌وبیش فضای تلاش را می ‌دیدیم.
قطری‌ها در این کارها دخالت مستقیم و اجرایی نمی ‌کردند، ولی به‌ عنوان میزبان و هماهنگ ‌کننده تلاش خیلی زیادی کردند تا این اتفاقات بیفتد. هم امریکایی ‌ها، هم قطری‌ ها، هم طالبان و هم حتا پاکستانی‌ها و کشورهایی که درگیر بودند، حاضر بودند. از ایران خیلی تقاضا کردند که ایران هم مشارکت کند. ایران به ‌عنوان ناظر در سطوحی شرکت کرد که در آخرین جلسه که وزیر خارجه امریکا و همین گروهی که الان حاکم‌ اند (گروه طالبان ) در قطر بودند، من به‌ عنوان ناظر حضور داشتم، اما در مذاکرات و در داخل صحنه، ایران حاضر نشد، چرا‌ که از اول به رفتار امریکایی‌ها و به حرف‌ هایی که امریکایی‌ها می ‌زدند و تلاشی که می‌ کردند بدبین بود. ما می ‌فهمیدیم که امریکایی ‌ها بیشتر به دنبال این هستند که با طالبان توافق کنند و زمینه خروج خود شان از افغانستان را فراهم کنند. دنبال یک طرح ملی برای کل افغانستان نبودند.
بنابراین قطر الان یک بازیگر است و طبیعی است اکنون که مشکلی به وجود آمده و طالبان به وعده‌ های خودش عمل نکرد و دولت یکدستی از بین خودشان اعلام کرد، اینها همه نگران هستند که آن سازوکار و آن ابتکار از بین برود. قطری ‌ها دارند سعی خود شان را می‌ کنند تا آن سازوکار را برگردانند.
‌‌پرسش :مسیری که فرمودید در دوحه،‌ آیا آن مسیر، منجر به نشست آقای ظریف با گروه طالبان شد یا به نظر شما آن ملاقات از کانال و مسیر دیگری رخ داد؟
محمدعلی سبحانی  : طالبان یکی از نیروهای موجود در افغانستان است که با امریکا در حال مبارزه ۲۰‌ساله بوده است. طالبان یک گروه مرتجع یا هرچه هست، اگر دنبال این است که مشارکت و دموکراسی به وجود بیاید و می ‌خواهد ثبات داشته باشد، باید همه گروه‌ها را مد‌نظر داشته ‌باشد، بنابراین اگر روزی در موضع کمک به دموکراسی و صلح و امنیت در افغانستان هستید، اشکالی ندارد که نیروی طالبان در جایگاه خودش و به اندازه رایی که دارد و قدرتی که دارد و در چارچوب یک دولت فراگیر، مورد صحبت قرارگیرد. اگر صحبت نکنید چطور می‌ خواهید میانجی گری کنید. الان مشخص شده است کاری که آقای ظریف کرد، کار اشتباهی نبود. الان طالبان در افغانستان حاکم است و امریکا او را حاکم کرده، با زور و توان و قدرت و توطیه‌ ای که همراه پاکستانی‌ها داشتند، این شرایط را فراهم آوردند. ما الان همسایه‌ ای داریم که این وضعیت اش است. ما باید دنبال همسایه‌ ای باشیم که در آن دموکراسی، صلح، ثبات و حقوق بشر برقرار باشد، به ‌ویژه افغانستان که ما مرزهای فرهنگی مشترک داریم. نظیر زبان فارسی و شیعیانی که آنجا هستند، بنابراین به نظرم آقای ظریف و کلا ارتباط ایران با طالبان با مساله ابتکار امریکا و دوحه ارتباطی ندارد.

‌در لابه‌لای فرمایش تان گفتید که ایران با طرح امریکا در دوحه موافق نبوده. به‌خاطر‌همین در سطح ناظر فقط شرکت می‌کردید... .
آن هم به اصرار دولت افغانستان.
‌‌پرسش : اما در ادامه مسیر، ایران در شرایطی قرار می ‌گیرد که به دلیل همسایگی، به دلیل ارتباط با گروه‌های مختلف در افغانستان و اقتضایات دیپلوماسی با طالبان در سطح وزیر و معاون وزیر خارجه مذاکره می‌ کند. این مساله، این گزاره را به ذهن متبادر می ‌کند که ما هر جا که مخالف استراتیژی امریکا هستیم، در یک نشست و یک حرکت دیپلوماتیک، اگرچه مخالفیم و در آن نشست شرکت نمی‌ کنیم یا در سطح پایین شرکت می ‌کنیم، اما مجبور هستیم آن کار و آن مسیر را ادامه بدهیم، یعنی این اگر خواست ایران هم نبود، ایران مجبور بود که با گروه طالبان مذاکره کند، ولی این بازی و این صحنه بازی را واشنگتن چیده بود نه ایران. آیا با این گزاره موافقید؟
محمدعلی سبحانی : من مخالفتی با این حرف به طور کلی ندارم ( به هر حال سیاست دولت یک چیز است و دیدگاه‌های شخصی هم یک بحث دیگر است ) من معتقدم این غلط است که ما سیاست‌های مان را در منطقه و هر کجا بر‌اساس دشمنی با امریکا طراحی کنیم. ما با امریکا یک پرونده جدا داریم که این پرونده در مسایل منطقه ‌ای هم تاثیر دارد و اشکالی هم ندارد. با بقیه کشورها هم همین‌ طور هستیم، انگلیس، روسیه و چین. با همه کشورها یک سیاست مخصوص با آن کشور داریم. من به‌ عنوان یک کارشناس به مقامات کشور و به همه گفته ‌ام و باز هم می ‌گویم و اعتقاد کارشناسی ‌ام این است که از قبل بیاییم سیاست خارجی خودمان را بر‌اساس دشمنی با امریکا طراحی و تنظیم کنیم، منطقی نیست. (تصمیم که با امثال بنده نیست) می‌ گویم که ما باید سیاست‌های مستقل با تک‌ تک کشورها داشته باشیم و بر‌اساس دشمنی با امریکا، سیاست‌های ‌مان را با سایر کشورها تنظیم نکنیم، بنابراین گزاره‌ای هم که شما گفتید، وقتی این دیدگاه من واردش بشود تناقضی ندارد، اما به نظرم آقای ظریف و اصلا سیاست ایران، در اینکه مراقب طالبان باشد و گفت ‌وگو داشته باشد، صحیح بوده است. الان که واضح است. در موضوع همسایه، شما برای حفظ امنیت و برای هزاران مساله، بالاخره به امر واقع باید توجه کنید. البته این مفهومش این نیست که ابتکاری نداشته باشید. برعکس باید ابتکارهای ‌تان را افزایش دهید، برای اینکه اتفاقی در افغانستان بیفتد که منافع و مصالح ایران در آن باشد. امروز فقط پاکستان برنده این صحنه است. امریکا هم برنده نیست. اتفاقا بازنده اصلی است. قطر هم در این مساله بازنده است. این وضعیتی که الان پیش می ‌آید که اگر چاره نشود، منجر به جنگ داخلی و شکل ‌گیری مقاومت خواهد شد. این برای امریکا و قطر یا برای غربی ‌ها به طور کلی مطلوب نیست. سفیر سویدن در موضوع افغانستان به دیدار من می ‌آمد در قطر، شنیدم که سفارت شان را اشغال کرده‌اند. این اتفاقی که افتاد و این وعده‌ خلاف طالبان به هر حال به شکلی به پاکستان مربوط است. ارتباطات طالبان با پاکستان به گونه ‌ای است که اسلام ‌آباد می ‌تواند کنترول اش کند. اینها همه سوالاتی است که امروز وجود دارد و این ‌طور نیست که بگوییم افغانستان تمام شد و رفت. شکل ‌گیری قدرت، فعالیت‌ های مدنی و دولت و فرهنگ دموکراتیک در افغانستان، اتفاقاتی است که باید رخ دهد. طالبان بخشی از افغانستان است با یک طرز فکر ارتجاعی. ما درهمه کشورها داریم و در خود ایران هم هستند، آدم‌ هایی که معتقد هستند باید سر کلاس‌ های دانشگاه‌ها چادر بکشند. مگر نبود؟ مگر در ایران نیست و نبود؟ اتفاقا اینکه آقای ذوالنوری و آقای شریعتمداری این روزها گفتند اصلاح‌ طلبان به افغانستان و پنجشیر بروند، این حرف سخیفی است که آنها برای برهم‌ زدن ذهن مردم می ‌زنند تا خودشان پاسخ‌ گو نباشند.

‌پرسش :اساسا نظر آقای شریعتمداری، فروکاستن یک مساله مهم ملی و دیپلوماتیک به یک مساله داخلی است و اتفاقا به نظر می ‌رسد یکی از نشانه‌ های پررنگ این است که آقای ظریف می‌ گفت هشت سال سیاست خارجی را با مسایل داخلی به هم مرتبط کرده‌اید.
محمدعلی سبحانی : همین ‌طور است. به‌هر‌صورت می‌خواهم بگویم اینکه شما با یک گروهی مذاکره می ‌کنید یا حتا با یک کشوری، به مفهوم قبول ‌داشتن طرف مقابل نیست. کلا سیاست خارجی گذشته ما که با این مجموعه مذاکره کرده، منجر به این شده که در حوزه تمدنی و در حوزه مشترک فرهنگی ‌مان الان کمترین لطمات و آسیب‌ها را دیدیم و شنیدم یکی از کارشناسان پیشنهاد خیلی خوبی کرده است که ایران با طالبان مذاکره کند که مثلا پنجشیر را از درگیری و محاصره خارج کند. ما اکنون به این‌ گونه کنش‌ها نیاز داریم. جنگ ‌سالاری و درگیری‌ها در صورتی است که طالبان بخواهد تا آخر خط خودش را برود. ما ایران هستیم که چندین‌میلیون افغان در اینجا ساکن هستند و این مسایل خاصی دارد. اگر کنار ما در یک کشوری قرار باشد اتفاقاتی بیفتد که منجر به جنگ داخلی شود، وظیفه ماست که در آن حضور فعال و جدی داشته باشید. حالا کیفیت این حضور بحث دیگری است. حتما نباید کاری کنیم که منجر به درگیری‌های مرزی شود. حتما نباید کاری کنیم که مردم افغانستان ساحت‌ های مدنی و وحدت شان به هم بخورد و جنگ داخلی ایجاد شود. تلاش مان باید در این جهت باشد. اتفاقا کاری که الان اصلاح‌ طلبان در دفاع از جامعه مدنی افغانستان می‌ کنند، کاری بس عظیم است و می‌ تواند مکمل کاری باشد که دولت دارد می ‌کند. دولت دارد سعی می ‌کند که امنیت حفظ شود، درگیری نشود و مشکلات به وجود نیاید. خصوصا این شکی که ما در مورد امریکایی‌ ها داشتیم این بود که امریکایی ‌ها طالبان ضد ‌امریکایی را رها کنند در افغانستان و خود شان را بکشند کنار و امتیازاتی به آنها بدهند. ما هنوز نمی‌ دانیم در آن توافق‌ نامه بین طالبان و امریکا چه توافقاتی شده است. نگرانی این وجود داشت که این طالبان با آن ویژه گی، خصوصیت و جهت ‌گیری‌اش بشود ضد ایران. ما دنبال این هستیم که جهت‌ گیری طالبان به سمت دولت وحدت ملی برود و به سمت اینکه مرزهای ما ناامن نشود و اگر در افغانستان دولت فراگیر به وجود نیاید، این امکان وجود ندارد که امنیت به افغانستان برگردد. برای ایران امنیت و حفظ  ذخیره‌های فرهنگ مشترک ایرانشهری از همه‌ چیز مهم ‌تر است.
به مبحث سفر وزیر خارجه قطر بازگردیم. قطر در این سفر و در کل در رایزنی‌های دیپلوماتیک فعلی دنبال چیست؟ شما فرمودید با ماجرای تحریم قطر توسط عربستان، سیاست دوحه از ریاض متمایز شد. در این فقره به نظر می ‌رسد سیاست قطر با عربستان مشابهت‌ هایی دارد. چه از نظر میزبانی دفتر سیاسی طالبان در دوحه و بعد میزبانی مذاکرات طالبان و واشنگتن. به نظر می ‌رسد بر سر طالبان نقطه اشتراک و هم‌ سویی بین ریاض و دوحه رخ داده است.
اختلافات عربستان و قطر به مسایل جدی برمی ‌گردد و خیلی زیاد است. اما در مباحث فرهنگی این حرف شما می‌ تواند درست باشد، چون طالبان می‌ تواند در حوزه فرهنگی وهابیت تعریف شود و از این جهت می ‌تواند زمینه‌ ای باشد که منجر به نزدیکی بیشتر عربستان و قطر شود اما بستگی به شرایط منطقه و مسایل دیگری هم دارد. در این مورد البته در‌واقع هنوز نمی‌توان قضاوت قطعی کرد اما حوزه فرهنگی طالبان در حوزه فرهنگی قطر هم تا حدودی قابل ‌تامل است اگرچه در حوزه عربستان خیلی بیشتر نزدیکی وجود دارد. اما موضوع ابتکار عمل قطر یک موضوع سیاسی است. قطر به دنبال این است که مشکلات منطقه کاهش یابد و بستر آن رابطه خوب ایران و قطر و دیدگاه خوب قطر نسبت به ایران است. همین وزیر خارجه قطر بارها اعلام کرده که ما دنبال حل مشکل ایران با کشورهای منطقه و دنبال حل مشکل ایران و امریکا هستیم. یقینا در این سفر هم موضوع روابط  دوجانبه و هم موضوع ایران و امریکا مطرح شده است. آنها همیشه مایل به کاهش تنش بین ایران و امریکا هستند. چون شریک استراتژیک امریکایی ‌ها هستند و رفیق و دوست ایران که رابطه بسیار خوبی با کشور ما دارند. قطر هم تعهداتی با شورای همکاری خلیج  دارد و نامناسب ‌بودن رابطه ایران با اعضای شورای همکاری خلیج منجر به ضرر‌دیدن قطر می ‌شود، همان ‌طور‌که نامناسب ‌بودن روابط بین کشورها به دیگران نیز آسیب می ‌رساند. قطر به دلیل جایگاه  بین‌المللی و شرایطی که دارد، این تلاش‌ها را می ‌کند تا بهره ببرد. همان‌ طور‌که تا الان هم بابت نقشی که در میزبانی مذاکرات طالبان و امریکا ایفا کرده، این بهره را برده است. الان هم کسی بابت اتفاقاتی که در افغانستان رخ داده به قطر ایرادی نمی ‌گیرد. او طرف حساب هیچ گروهی در افغانستان نیست، هم سفارت افغانستان در قطر هست و هم طالبان در قطر دفتر دارد.
‌پرسش :طرح قطر برای افغانستان چیست؟
محمدعلی سبحانی : قطر طرحی نداشت، ابتکار داشت.
‌‌پرسش :یعنی فقط می ‌خواهد نقش میانجی ایفا کند؟
محمدعلی سبحانی : بله، قطر فرصتی ایجاد کرد. ابتکار داشتند، سفر کردند و بحث کردند و با همه طرفین صحبت کردند تا نقطه اشتراکی ایجاد کنند که امریکا و طالبان و پاکستان به رایزنی با هم بپردازند. پاکستان هم توان کنترول طالبان را دارد. ایران باید با پاکستان گفت ‌وگوهای جدی کند تا از خطرات عدم کنترول رفتار طالبان آگاه شوند. نقطه ارتباطی قطر همیشه در رابطه با پرونده‌ های منطقه ‌ای و روابط  دوجانبه با ایران است. حتا اکنون عمان را به این فعالی نمی‌ بینيم. قبلا این نقش‌ها را بیشتر عمان بازی می ‌کرد.
‌‌پرسش :بله سوال بعدی من هم این بود که آیا قطر دارد جای عمان را در این عرصه می ‌گیرد؟ بعد از تغییرات پادشاهی در عمان، نقش مسقط در این ‌گونه معادلات کم ‌رنگ شده است.
محمدعلی سبحانی : هیچ مانعی برای ابتکارات عمان وجود ندارد. به نظر می ‌رسد بعد از مرگ سلطان قابوس و تغییراتی که رخ داد، کمی زمان نیاز دارند تا به پختگی پیشین بازگردند و ابتکاراتی داشته باشند. من هیچ تضادی برای ابتکارات عمان و قطر نمی ‌بینم و معتقد هستم که بسیار مثبت است که تعداد بیشتری از کشورها از راهبرد عربستان که راهبرد غیرمنطقی در سال‌ های اخیر بوده است، فاصله گرفته و راهبرد گفت ‌وگو را پی بگیرند. چند سال پیش آقای روحانی طرح صلح هرمز را مطرح کردند که همه کشورهای حاشیه خلیج کنار هم جمع شوند تا همه با هم در زمینه‌ های اقتصادی، سیاسی، فنی و امنیتی با هم کار کنند. در نهایت کار هیچ دولتی در ایران نیست که به همین نتیجه ‌ای که آقای روحانی گفت و قبل اش هم گفته شده بود، نرسد. علت حضور خارجی‌ ها در منطقه را این می ‌دانیم که ما با هم اختلاف داریم و اگر اختلاف ‌ها حل شود، نیازی به حضور آنها نیست. در شرایط رخ داده فعلی است که مسابقه تسلیحاتی و نظامی رخ می ‌دهد. در این شرایط ما باید از هر ابتکار عمل دیپلو ماتیکی که به دنبال صلح و آرامش در منطقه است، استقبال کنیم.
‌‌پرسش :مساله باز سال‌های زیاد ایران و امریکا، بحث هسته‌ای ایران است و الان با تغییر دولت در ایران و متوقف ‌ماندن مذاکرات بر سر احیای برجام، بسیاری کشورها به ‌ویژه اعضای 1+5 ابراز نگرانی می کنند. شما فکر می ‌کنید قطر با توجه به اینکه مقصد اولش واشنگتن بوده، درباره این موضوع هم با ایران صحبت کرده و اصلا می ‌تواند میانجی احیای برجام شود؟
محمدعلی سبحانی : من اطلاعی ندارم که صحبت کرده یا نکرده، ولی در موضوع برجام و در زمینه گفت ‌وگوهای ایران و امریکا و حل این مشکلات، یکی از اولویت‌های جدی قطر همین است که رابطه بین ایران و امریکا بهبود پیدا کند تا قطر بتواند با فراغت بال بهتری موضوع بازی ‌های جام جهانی را دنبال کند و توسعه کشورش و بندرهای آزادی که پیش‌ بینی کرده و افزایش تجارت و قدرت اقتصادی‌اش در منطقه را پی بگیرد. بنابراین دنبال بهبود رابطه ایران و امریکا بوده و خواهد بود. 
در این شکی وجود ندارد. اما درباره خود ما هم من این روزها می ‌شنوم که بعضی مقامات دولتی مطرح می‌ کنند که دولت امریکا سه ماه طول کشید تا وقتی که وارد مذاکرات شد و حرف‌ هایی از این قبیل. به این دوستان عزیز، محترم و بسیار دوست‌داشتنی که همه‌شان را دوست داریم و هم‌وطن ما هستند، تأکید و یادآوری می‌کنم مگر مقام معظم رهبری نفرمودند حتا یک ساعت نباید در موضوع رفع تحریم صبر کنید یا تأخیر بیندازید. این حرف بسیار‌بسیار درستی است در هر دولتی، چه دولت قبل و چه دولت فعلی. الان دیگر وقت بازی با کلمات که ما به دنبال رفع تحریم هستیم و دوستان به دنبال مذاکره بودند، نیست. الان کشور شرایط خوبی ندارد. حال مردم خوب نیست. این بدحالی مردم به دولت هم حال بد خواهد داد. اگر می‌ خواهیم از این وضعیت عبور کنیم، راهش این است که با کلمات بازی نکنیم. چه فرقی است بین رفع تحریم با گفت ‌وگوی برجام؟ مگر راه دیگری دارید برای رفع تحریم؟ مگر غیر از گفت ‌وگو راه دیگری وجود دارد برای رفع تحریم؟‌ مگر نمی ‌دانید و در سال‌های گذشته تجربه نکردید؟ حتا چین که با ایران قرارداد ۲۵‌ساله امضا کرد، زمانی می‌ تواند این قرارداد ۲۵‌ساله را اجرایی کند که امریکایی‌ ها و اعضای برجام تحریم‌ ها را از روی ایران بردارند. همان چیزی که سال‌ها برایش زحمت کشیده شد که از داخل آن تلاش‌ ها این قرارداد در‌آمد. پس خواهش می ‌کنیم بازی با کلمات را کنار بگذارید و الان بپردازید به این موضوع. مثلا من در یک یادداشت در سایت جماران هم خیلی کوتاه خطاب به آقای رییسی گفتم که حرف شما بسیار درست است که اولویت مساله کروناست و تحریم‌ها. طبیعتا تحریم‌ها اولویت باید باشد و کرونا هم جز همین است. این اولویت ‌ها یک پیش ‌فرض دارد و آن گفت ‌وگوست، حالا به روش خودتان و به هر شکلی که می‌ خواهید، با هر تیمی که می‌ خواهید. به نظر من پیش ‌درآمد رفع تحریم‌ها چیزی جز گفت ‌وگو نیست، بنابراین انشاالله به‌ زودی حال بهتر مردم را ببینیم. الان گفتند واکسن رسیده. بالاخره راه هدیه کشورها و خرید از کشورها خوشبختانه باز شده است و می ‌بینیم که چه تأثیر سریعی می‌ گذارد که مشکلی حل شود. در بحث‌ها و گفت ‌وگوها هم همین‌ طور است. در گفت ‌وگو برکات زیادی هست. حالا این گفت ‌وگو با شان و با خصوصیت و احترام کامل طرفینی باشد و اصول گفت ‌وگو در آن رعایت شود، اینها همه چیزهایی است که بنده شخصا با توجه به سابقه کاری‌ام مشخص است که اعتقاد جدی به آن دارم که ما باید با حفظ شیونات کشور و ملت ایران و قدرت ایران وارد هر گفت ‌وگویی شویم. ولی گفت ‌وگو همیشه دوجانبه است. ما نباید فکر کنیم که آن طرف مقابل از شعارهای ما می ‌ترسد و می ‌رود زیر میز. نه! او هم قدرت دارد. وقتی شما پشت یک میز نشستی، نباید فکر کنی کسی که روبه ‌روی تو نشسته آدم نادانی است و اطلاع ندارد. نه او هم مثل شما دیپلومات است، اطلاع دارد، اطلاعات اش هم از منابع مختلف است. مذاکره برابر در جهان پاسخ ‌گوست. آقای ظریف به‌عنوان یک دانشمند علوم سیاسی روی برد- برد تأکید داشت. مذاکره برد ـ برد باشد و همان ‌طور که رهبری گفتند یک روز هم نباید تاخیر داشته باشد تا زودتر حال مردم خوب شود و دولت هم افتخار کند که موفق شده مشکلات مردم را حل کرده و ما هم خوشحال می‌ شویم. بالاخره دولت مقداری هم نیاز جدی دارد به اینکه وضعیت مردمی خودش را بهبود ببخشد، چون انتخابات جور خاصی برگزار شد، تا انشاالله این دولت هم بتواند یک حمایت فراگیر ملی داشته باشد و مردم از این وضعیت فلاکت ‌بار دربیایند./شرق

 

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۴/ ۲۱ـ ۲۰۰۹

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021