ایالات متحده امریکا به سوی جنگ سرد با چین گام برمیدارد
رییس جمهور امریکا در هفته های اخیر به شکلی برنامه ریزی شده جنگ سردی جدید را این بار بر ضد دولت چین دامن زده است. ترامپ مدعی است که « اطمینان زیادی» دارد که منشا ویروس کشنده کورونای جدید در آزمایشگاهی در شهر ووهان (چین) بوده و از آنجا بیرون آمده است، ولی نمی تواند منبع اطلاعاتش را افشا کند! این ادعاها در شرایطی مطرح می شود که حتا طرفداران ترامپ هم نمی توانند تازه ترین نظریه توطیه او را هضم کنند.
برای مثال، در بیانیه ای که دفتر ریچارد گرنِل، مدیر اطلاعات ملی امریکا، منتشر کرد آمده است: « [جامعه] اطلاعاتی نیز با این اجماع گسترده علمی هم نظر است که ویروس کووید-۱۹ ساخت بشر یا از لحاظ ژنتیکی اصلاح شده نیست.»
هدف ترامپ از دروغ های که می گوید متقاعد کردن شنونده گان از راه استدلال منطقی نیست، بلکه جلب توجه گسترده رسانه های خبری به خودش از راه مطرح کردن اتهام هایی مسخره و زننده است. این حقّه ساده ترامپ در بازی با افکارعمومی قبلاً برای او کار کرده و نتیجه داده است، ولی این بار به منظور انحراف اذهان از هزینه ای که امریکاییها بهخاطر سومدیریت فاجعه بار او در مقابله با همه گیری کووید-۱۹ پرداختهاند، سپر بلا کردن چین دیگر کافی نخواهد بود.
در مقاله زیر که نوشته دومینیک باری، عضو کمیسیون خارجی حزب کمونیست فرانسه و گزارشگر پیشین نشریه اومانیته در امور چین، است، به ابعاد خطرناک استراتژی تبهکارانه رییس جمهور امریکا پرداخته میشود.
جنگ سرد ترامپ بر ضد چین
ویروس کرونا منشا نویافته ای به منظور درگیری با چین از سوی ایالات متحده شده است. این رویارویی که در جبهه بازرگانی و سپس در جبهه فناوری پیشرفته آغاز شد، اکنون با کینه توزی و به قصد انداختن خطاها به گردن دیگران از سوی ترامپ به گستره مرام و مسلک کشانده می شود. درحالی که مردم ایالات متحده روز به روز به گسترده گی و تاثیر بیماری همه گیر در سرزمین شان پی می برند، رییس جمهورش به افزودن اتهام ها علیه پکن دست زده و این کشور را به « پنهانسازی» و « پایمال کردن آیین نامه های سازمان بهداشت جهانی » متهم می کند.
ما روند سیاسی سازی شدید این بیماری جهانگیر را شاهدیم که برانگیختن و دامن زدن به بحث هایی را موجب می شود که از منظر شرایط شکننده کنونی جهان و آینده کره زمین تحمل ناپذیر است و ساختار فکری ما را به الگوی دوران « جنگ سرد» و دوقطبی شدن دنیا باز می گرداند.
ایالات متحده که از بکار گرفتن زرادخانه تبلیغات منفی به منظور درهم شکستن همه دشمنان احتمالی اش عادت دارد و از دست اندازی و خراب کاری در اوضاع سیاسی و اجتماعی عراق و حمله نظامی به این کشور یا کودتا در کشورهای امریکای لاتین می توان برای نمونه یاد کرد، دوباره به این زرادخانه متوسل شده است. نظریه توطیه بار دیگر برجسته می گردد، این بار هدف آزمایشگاه پژوهشی زیست شناسیای در شهر ووهان در چین است که ادعا می شود کووید ۱۹ از آنجا به بیرون درز کرده است. باوجود اینکه جامعه علمی چنین ادعایی را رد میکند ولی شایعه همچنان درحال گسترش است.
یکی از اندیشکدههای واپسگرای بریتانیا به نام انجمن هنری جکسون، پیشنهاد کرد که دولت چین برای خسارتی که به بار آورده است به دادگاه های بینالمللی فراخوانده شود و دولت بریتانیا را تشویق کرد که دادخواستی به دادگاه لاهه مبنی بر تخلف چین از تعهدات بهداشتی تسلیم کند. هنگامی که دومینیک راب، وزیر امور خارجه بریتانیا، می گوید پکن « باید پاسخگو باشد » ، اشاره به گفته های بالا دارد.
به ابتکار سناتور جمهوری خواه جاش هاولی و چند عضو دیگر کنگره امریکا، درباره مدیریت این بیماری همه گیر از سوی حزب کمونیست چین « پژوهشی بینالمللی » آغاز بکار کرده است. ایالت میسوری در ایالات متحده علیه دولت چین به دلیل « خودداری از آشکارسازی اطلاعات حیاتی» و « پاسخگو بودن در برابر بیماری همه گیر جهانی و پیشگیری پذیر» به تنظیم پروندهای جنایی اقدام کرده است.
درهمین راستا حدود ۱۰ هزار نفر از شهروندان دنیا از حقوق دانان درخواست کردهاند تا پروندهای علیه دولت چین تشکیل دهند. آنان پرداخت تریلیونها دلار غرامت را خواستار شدهاند. رییس جمهور فرانسه نیز در فاصلهای نه چندان دور از این کارزار و در تلاش به منظور ترویج همکاری و همبستگی بینالمللی لازم در این زمینه، بدون هیچ استدلال ارزشمند تازهای، در مصاحبه ای با فایننشال تایمز، گفت: « چیزهایی در آنجا (چین) روی داده است که شناختی از آن نداریم.» به این ترتیب چنین امری را به طور تلویحی تصدیق کرد و به این آتش دامن زد.
ضرورت کشاندن چین به جایگاه متهم برای قدرت های نولیبرال دم به دم افزایش می یابد. افزون بر اتهام بنیادی پکن یعنی پیروی نکردن چین از نسخه « توافق واشنگتن » برای توسعه و جهانی شدن، اکنون این بیماری همه گیر به منزله عامل دومی که ناخرسندی ایالات متحده و هم پیمانانش را برانگیخته است آن ها را با دستاویزی دیگر در جهت متهم کردن چین تجهیز کرده است
دولت چین پس از دیرکردی جدی و پذیرفته شده در مدیریت و مهار مرحله آغازین بحران سلامت، برای بازداری رشد اقتصادیاش به منظور پاسخگویی به وضعیت اضطراری بهداشتی با بسیجی ملی در سطحی منحصربه فرد بی درنگ دست به عمل زد. این تلاشها به قصد کمک به مهار بیماری همه گیر کرونا از سوی سازمان بهداشت جهانی و به ویژه ماهنامه « ساینس» ستوده شدند.
اما در طول آن هفته های حیاتی و تعیین کننده که چین و سپس نزدیک ترین همسایگانش با ویروسی ناشناخته روبرو شدند، واکنش کشورهای توسعه یافته به هشدارهای تدروس ادهانوم قبریسوس، رییس سازمان جهانی بهداشت، برای آزمایش گرفتن از تودههای مردم، ردیابی بیماران، جدا کردن بیماران، و فراهم ساختن تجهیزات حفاظتی، متکبرانه بود. کشورهای توسعه یافته با رفتاری خودپسندانه، بیشتر تمایل داشتند باور کنند که این گونه بیماری تنها گریبان کشورهای روبه رشد را می گیرد و آن ها از ابتلا به این گونه بیماری ها مصوون اند.
اتهام بیعملی و ناکارایی ای که به سازمان جهانی بهداشت زده می شود توجیه وارونه ای است از سیاستهای بهداشتی مصیبت بار خود آن کشورها در زمانی که ویروس از مرزها می گذشت. کشورهایی که سیاست های شان در رویارویی با این بیماری در اروپا و ایالات متحده شکست مفتضحانه ای ببار آورده است، مرتبه و جایگاه مسلط شان تضعیف و متزلزل گشته است. هنگامی که چین در آغاز دوران مهار و بهبودیای نه چندان اطمینان بخش خود از بحران این بیماری بود، آماده گیاش را برای رساندن کمک های پزشکی به بقیه جهان اعلام کرد. کشورهای اتحادیه اروپا که تا آن زمان هیچ واکنشی به آنچه در چین می گذشت نشان نداده بودند و دولت ترامپ هم تنها از دریچه اقتصادی به این بحران نگاه می کرد بی درنگ به این پیشنهاد کمک های پزشکی چین انگ »دیپلوماسی با ماسک » و « شگرد تبلیغاتی» زدند.
در زمان ورود کمک های پزشکی چین به ایتالیا، جوزف بورل، رییس دیپلوماسی اروپایی ( اتحادیه اروپا ) در روز ۲۴ مارچ ناخشنودی اش را از این « سیاست سخاوتمندانه » ابراز کرد و آملی دمونک چالین، وزیر امور خارجه فرانسه، در ۲۹ مارچ ۲۰۲۰ ترسایی افزود: « کسی یا دولتی نباید از همبسته گی [انسانی] برای رسیدن به هدفهای خود بهره برداری کند» و سپس چین را به » صحنه سازی » در کمک های پزشکی پیشنهاد شدهاش متهم ساخت.
پخش ویدیویی از سوی یک کارمند شرکتی ایتالیایی به نام سوکام در شهر کوچک مونتچیو ماژور که در رسانه های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد، به سبب برافراشته بودن پرچم چین به جای پرچم اتحادیه اروپا در پس زمینه این ویدیو خشم بسیاری را برانگیخت، اما در میان این هیاهو، پیشنهاد دولت چین به کشورهای عضو گروه ۲۰ برای سازماندهی راهکار همکاری بهداشتی ای جهانی و پیشگامی اش در تلاش برای یافتن راه برون رفتی مشترک از این شرایط برای همه جهان، بدون پاسخ ماند.
درخواست آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد ، برای برقرای « آتشبس فوری در سراسر جهان » به منظور برخورد با کووید ۱۹ دشمن مشترک، به همین منوال بی پاسخ ماند. بدتر از این بی اعتناییها، هیاهو و سروصدای ترامپ ضد سازمان بهداشت جهانی و زدن اتهام تبانی با پکن به رییس آن بهانه ای شده است برای توقف پرداخت سهم مالی ایالات متحده به این سازمان و حمله ای سرراست ( فراتر از هدف قرار دادن همتای بزرگ آسیاییاش) به همه نهادهای جهانی سازمان ملل یعنی تضمین کننده مناسبات عادلانه چند جانبه با جهان که کاخ سفید هیچ گونه تمایلی به هم نوایی با آن ندارد.
در زمانی که جامعه بینالمللی باید یکی شود، دست انداز و خراب کاری سیاسی ترامپیزم چیزی نیست که جهان به آن نیاز داشته باشد. بحران عظیم بیماری همه گیر و چالشهای جهانی در مجموع پیش روی ما قرار دارند و پاسخی جمعی می طلبند، یعنی دیدگاهی که چین از آن حمایت می کند. چین که از نظر بهداشت همگانی، اقتصادی، و غذایی بسیار کم بنیه است و از سوی دیگر زیر سنگینی سیطره نظم سرمایه داری و جهانی سازی مالی جای گرفته است، با پشتیبانی از چنین دیدگاهی این کشور را » قطبی گیرا » در دنیایی تکوین یابنده می نمایاند.
و این دنیا می خواهد صدایش شنیده شود. آنچه در چند هفته پیش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد روی داد شایان توجه است. قطعنامه ای که از سوی مکسیکو مطرح شد و « دسترسی عادلانه » به « واکسنهای آینده » را پیشنهاد میداد و با اتفاق آرا از نقش حیاتی سازمان بهداشت جهانی حمایت می کرد، از آنجا که قانون های رای گیری در این مجمع تغییر یافته اند ایالات متحده امریکا در تلاش خود در بازداری از تصویب این قطع نامه ناکام ماند. این تودهنی برای ترامپ، شاید گامی به پیش برای انسانیت باشد./نامه مردم
بامداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۲۰ـ ۲۷۰۶
اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2020