شناخت رزمنده گان مسلح ازمنظرحقوقی

عبدالاحمد فیض

درجنب شناخت دولت وحکومت بمثابه دوعنصرسیاسی وحقوقی ، شناسایی رزمنده گان مسلح یا شبه نظامیان شورشی یکی ازمباحث حایزاهمیت و درعین زمان جنجال برانگیزدرحقوق بین المللی معاصر پنداشته میشود.ازدید تاریخی بعد ازجنگ دوم و شکست فاشیزم درمقیاس جهانی بود که زمینه های مناسبی برای قیام های انقلابی وظهورمبارزان ملی ضد استعاری درسرزمین های تحت اشغال فراهم شده وموجب گردید تا شناسایی وتثبیت وضعیت حقوقی مبارزان ملی  وپیکارجویان بومی که علیه استعمارمی رزمیدند درپرتومنشورسازمان ملل متحد و اصل حق تعین سرنوشت مطرح گردد. فلهذا بربنیاد هنجارهای حقوق بین المللی، خلق های که برای رهایی ازسلطه استعمار، تجاوز واشغال می رزمند بمثابه رزمنده گان مسلح مشروع ازحق شناسایی برخورداربوده وشخصیت حقوق بین المللی را کسب مینمایند.

لذا علی الرغم توصیف مبارزان ملی بحیث شخصیت بین المللی، آنچکه درحقوق بین المللی وضاحت چندانی ندارد، تثبیت وضعیت حقوقی ابهام آمیزپیکارجویانی است که دربرابررژیم وحاکمیت های داخلی خویش رزمیده و راه رسیدن به قدرت را با توسل بزوردرپیش گرفته و با شعارعدم مشروعیت دولت مرکزی مبارزه مینماید ودراین مرحله است که نحوه موضعگیری وشیوه برخورد دولت ها بمثابه تابعان عمده حقوق بین المللی نسبت به وضعیت حقوقی جنگجویان اهمیت ویژه کسب نموده وازحساسیت های نهایت مهم برخوردارمیگردد زیرا درهمین فرصت خواهد بود تاعده ای ازدولت ها تلاش خواهند ورزید تا درمحور اهداف سیاست خارجی خویش ( منافع ملی) ازنضج گیری چنین جنبش های مسلحانه به سود خود بهره برداری ابزاری نموده  و با تسلیح واعطای مساعدت های مالی از وجود ستیزه جویان درنبرده های نیابتی درراستای اهداف ملی شان استفاده نمایند.

بدیهی است که گروه های مسلح درحین پیشبرد مقاصد جنگی شان علیه حکومت مرکزی سعی مینمایند تا با تأمین و برقراری روابط با دولت ها و سایرنهاد های خارجی خود را بمثابه یک نیروی موثرمطرح نموده وبا جلب حمایت های خارجی درراستای شناسایی خویش بحیث یک نیروی جایگزین عمل نمایند، لذا عده ای ازدولت ها با توجه به این امرکه شناخت چنین تشکیلات مسلح بسود آنها خواهد بود بدون تاخیرسعی درجهت شناسایی خواهند نمود که ازمنظرحقوقی چنین شناخت که بدون عطف توجه به ماهیت و چگونگی عملکرد و اقدامات رزمنده گان مسلح که دربرابردولت مرکزی میجنگند صورت میگیرد مسوولیت دولت ثالث را درقبال اقداماتی مطرح میسازد که ازسوی گروه مسلح انجام مییابد

با توجه به پراتیک موضعگیری دولت ها درقبال برسمیت شناختن گروه های مسلح شورشی ، دونوع شناخت درتنظیم روابط فی مابین دولت های ثالث وجنگجویان قدرت طلب بیشترینه تعمیم یافته است : شناخت بمثابه طرف مخاصمه مسلحانه وشناسایی بعنوان نماینده مشرع مردم.

درشناخت مبارزان مسلح بحیث طرف مخاصمه ، ساختارماهیوی و تشکیلاتی، منابع تمویل گروه جنگی، رعایت و نیز پابندی آنها به اصول پذیرفته شده بین المللی وبویژه تمکین گذاشتن به قواعد بین المللی جنگ ازاهمیت قابل توجه بر خوردارمی گردد. فلهذا بتأسی ازاصول حقوق بین المللی تشکیلات مسلح درگیربایست لزومأ حاوی ویژه گی های ذیل باشد:

الف - مبارزان مسلح دارای رهبری منسجم و واحد باشد، زیرا عدم یکپارچه گی چنین گروه ها تعدد گروپ های مسلح و رهبری غیرواحد به تعریف آنها به گروه یاغی میانجامد.

ب - باید به کنترول و اداره موثربخش ازقلمروکشوردرگیرمنازعه فایق آیند.

ج - شورشیان به معیارهای جهانشمول حرمت گذارد.

د - رزمنده گان مسلح قواعد جنگ را رعایت، ازگروگانگیری، ارتکاب اعمال تروریستی، نسل کشی وخشونت دربرابراتباع ملکی بپرهیزد.

ح - گروه مسلح ازاستقلال عمل برخورداربوده ودرراستایی اهداف بیرونی نه جنگند.

فلهذا شناسایی گروه مسلح درعدم مشخصات فوق درمنازعات داخلی درپرتوارزش های حقوق بین المللی درحکم مداخله آشکاردرامور داخلی کشوردرحال جنگ تلقی میگردد.  

هکذا بایست تصریح نمود که شناخت مبارزان مسلح بمثابه طرف مخاصمه باعث ایجاد وضعیت حقوقی خاص یعنی وضعیت مخاصمه غیربین المللی گردیده  و مبتنی براصول حقوقی جهانشمول به بیطرفی دولت ثالث منتهی می گردد و بدان معنا خواهد بود که همکاری های تسلیحاتی به هردوطرف درگیر و یا به یکی ازطرف های منازعه (دولت مرکزی یا گروه مسلح ) موجبات نقض بی طرفی را فراهم نموده و موجب مسوولیت دولت کمک کننده می گردد، استثنای که دراین زمینه وجود دارد این است که شناسایی گروه مسلح بعنوان طرف منازعه مانعی را در راستای اعطای مساعدت های مالی ایجاد نخواهد نمود.

شناخت شورشیان مسلح بمثابه نماینده مشروع مردم نوع دیگری شناسایی است ، این شناخت به رزمنده گان مسلح ضد حکومتی مشروعیت بخشیده وباعث ایجاد وضعیت بین المللی جنگ میگردد مشروط بر اینکه رزمنده گان مسلح حمایت طیف وسیع مردم کشورش را با خود داشته و بربخش های قابل ملاحظه کشورتسلط کامل خویش را حفظ نمایند. فلهذا آن چه که شناخت بعنوان طرف مخاصمه و شناسایی بمثابه نماینده مشروع مردم را ازهم تفکیک می نماید همانا کسب حق نماینده گی توسط پیکارجویان درمجامع ونهاد های جهانی وتوجیه اعطای کمک های خارجی به چنین گروه مسلح بوده می تواند.

لازم به یادهانی است که شناخت گروه مسلح همانند دولت وحکومت به دوشیوه یعنی قانونی یا (دی ژور) وعملی یا (دی فکتو) انجام خواهد شد بنابران هرگاه شناخت درچهارچوب شروط حاکم (دی ژور‌ یا قانونی) تحقق یابد بدون تأخیر موجب لغو شناخت دولت مرکزی گردیده وبه قطع مناسبات سیاسی منجرمیگردد.

درپراتیک شناخت جنگجویان مسلح با درنظرداشت پیامدهای آن تیوری ها و نظریات گوناگونی را به همراه داشته است ، منجمله اوپن هایم معتقد است که هرگاه مساعی یک دولت درجهت سرکوب مخالفان مسلح بی نتیجه باقی مانده و یا از سرکوب آنها عاجزباشد دولت ها حق دارد به شناسایی گروه متحارب مبادرت ورزند که این تیوری با اصل عدم مداخله وحق حاکمیت دولت درتناقض قرارمی گیرد.

درنتیجه میتوان به وضوح اذعان داشت که معیارشناخت گروه های جنگی درحقوق بین المللی که موجب مشروعیت آنها میگردد کسب حمایت مردمی، اعمال حاکمیت بربخش های معین و قابل ملاحظه کشور، عدم وابسته گی به محافل خارجی ، وجود ساختار و رهبری واحد ، عدم ارتباط به منابع مجهول و رعایت قواعد ومعیارهای بین المللی جنگ است، فلهذا تشکیلات جنگی که با نقض هنجارهای بشردوستانه و با توسل به ابزارهای رعب و دهشت درراستای کسب قدرب وسرنگونی حکومت مرکزی مبارزه می نماید جنگجویان یاغی خوانده میشود که حمایت وشناخت آنها موجب مسوولیت دولت ثالث میگردد.

چکده ها:

۱- بایسته های حقوق بین الملل اثردکتورموسی زاده ،

۲- تاملی بروضعیت شورشیان نوشته یاسرضیایی.

 

بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۲۰ـ ۰۳۳۱

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2020