فشرده خصوصیات نو لیبرالیزم
علی رستمی
« آزادی یی که نولیبرالیزم عرضه میکند واین چنین جذاب ومسحور کننده به نظر می آید، وقتی که پیاده می شود آزادی برای کوسه های ماهی خوار است نه ماهی هایی که طعمه آنان میشوند. آزادی عمل صیاد است نه صید.»».
نولیبرالیزم مناسبات انسان ها را درماهییت آن در رقابت می بیند. دراین مدرسه انسانها ویا شهروندان به نام « مصرف کننده » تعریف میشوند، که در دادستد حق اراده وانتخاب دارد. بهترین گزنیش آنها در والاترین شکل با سازوکار خرید وفروش درفرآیند بازارعملی است. دراین فرآیند انسان های نخبه ، و شایسته مورد ستایش میباشند و انسانها ی که کسب وکار ندارند، انسانهای تنبل وبی ارزش اند ومحکوم تحقیر می شوند.این رویکرد به خاطر آن است تا مردم بفهمند منافعی را که بازار تضمین میکند دولت با برنامه ریزی خود نمی توانند و هرگز دست یافتنی وموافق نمی گردد.
هرنوع عملکرد و رویکردهای که ضد منافع سرمایدار و رقابت آزاد قرار بگیرد، مغایربا آزادی تلقی میشود. مالیات ها بالای ثروت های هنگفت تقلیل باید بکند و نظارت بر اجرات بالای آن ضعیف وخدمات اجتماعی به بخش خصوصی تعلق بگیرد، اتحادیه کارگری که برای چانه زنی مزد کارگر میباشد و عملکرد طبیعی بازار را غیر واقعیی ارایه می کند ، بازنگری شود. نابرابری به عنوان فضلیت برایشان چنین معنا می گیرد: پاداشی برای مفید بودن تولید برای ثروت ، چون با افزایش ثروت صاحبان سرمایه وجاری شدن آن درجامعه ،تمامی اقشار از آن بهره می برند.بازار ضامن اینست که هر کس براساس لیاقتش بهره برد.
بی اعتنایی به بیکاران جامعه ،اگر کسی بیکار باشد ناشی از عدم شایسته گی ، خلاقیت وبیداری وهوشیاری وناتوانی آن میباشد.مهم نیست که کرایه منزل سرسام آور بلند باشد و کسی نه تواند نسبت عدم پول درحساب جاری خود در بانک ماهانه بپردازد.علت ان ناشی ازعدم بکارگیری بهتر عقل و آینده نگرشخص تلقی میشود. مهم نیست که فرزندان مستمندان در مکتب خود میدان ورزشی نداشته باشند ویا فرزندانشان به کودکستان نروند .
از نظر نخبه گان نولیبرالیزم : در دنیای که رقابت حاکمیت دارد، آنان که عقب می مانند به عنوان بازنده تعریف می شوند وخود شان باید این تعریف را بپذیرند. بناً درمیدان رقابت جهان لیبرالیزم منفعت طلبی فردی براساس رقابت های سرسام آور برای جمع آوری ثروت و تسلط بالای منابع اعظیم ملی کشورها که تولید تنها برای ارزش ونه برای مصرف انسانها هست، میباشد. به این رو ، اگر کسی فقیر نادارباشد و کار سالم بهتر مسلکی وتعارفی نداشته باشد باید بیمرند و زنده گی برایشان زندان رقتبار عمال جامعه سرمایداری خواهد بود.
خلاضه اینکه: نولیبرالیزم یک ایدیولوژی سراپا، استعماری واستبدادی و غیرعادلانه ضد حقوق انسان که تنها در آرزوی ثروتمند شدن وبهره وری از انسانها زحمتکش بوده ، تا ازاین طریق سرمایه های هنگفت کمایی نمایند. جنگ خون ریزی توسط بنیادگرایان دینی ومذهبی با هرنوع عمل ضد بشری که سرمایه وبهره بوجود آورد قابل قبول ،ستایش و پشتبانی آنها قرار میگیرد. مانند طالبان، داعش ،القاعده و احزاب سنت گرای اسلامی درجهان . این نیروها به مثابه وسایل افزارستمگران نولیبرالیزم برای اهداف خویش درگوشه وکنار جهان بالای کشورهای که از ایشان اطاعت و درخط ایدیولوژی مضحک نولیبرالیستی قرار ندارند، استفاده ،میشود. اگر برای تحقق این هدف، میلیونها انسان کشته ومهاجر شوند مهم نبود ه ، وبرای شان ارزش ندارد ، بلکه ارزش ومفدیتش درآنست تا جاسوسان وبلی گویان خود را به کرسی قدرت برسانند.چنانچه امروز بعد از خاورمیانه و افغانستان ،اقدام به سرنگونی جکومت منتخب مردم وینزویلا کرده اند ، تا این کشور مستقل وعدالت خواه و هوادار سوسیالیزم را به انقیاد خود بیاورد، تا ثروت های ملی آنکشور را به یغما ببرند. این امر شان به مخالفت شدید اکثریت مردم صلح دوست وینزویلا وجهان شده است وآماده گی خودرا درفاع از رهبری نیکلاس مادورو ابراز داشته اند. اما امریکا کوشش میکند با براه اندازی کودتای نظامی و تحریم های اقتصادی بیشتر دولت مادورو را ساقط وبه عوض آن نوکر دست نشانده خود که مخالف رییس جمهورمنتخب برحق مردم وینزیلا میباشد را به کرسی بنشاند. کشورهای مترقی و عدالتخواه و احزاب چپ کمونیستی وسوسیالیستی هرنوع همکاری وهماهنگی اقدامات کودتا را توسط دولت امریکا علیه انقلاب بولیواری محکوم نموده، آنرا اقدام تجاوزکارانه وخلاف نورم های بین المللی وحقوق یک ملت و زیر پا گذاشتن قانون اساسی آن کشورمیداند.
بامداد ـ دیدگاه ـ ۳/ ۱۹ـ ۱۹۰۳
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
Copyright ©bamdaad 2019