دیدگاه دیگران :
نزاع فلسطینی ـ امریکایی
یکی از اقداماتی که می توان انجام داد انحلال دولت خودگردان در چنین شرایطی است؛ به ویژه اگر انتفاضه بالابگیرد. همراه آن کشورهای عرب نیز می توانند « طرح صلح عربی » که ١٥ سال است خاک می خورد و اسراییل هیچ توجهی به آن نکرد، را پس بگیرند. کشورهای عرب همچنین می توانند سطح روابط دیپلوماتیک خود را با اسراییل کاهش دهند. به بیان دیگر با تشدید انتفاضه و تداوم آن، کشورها نیز باید در دستاوردهای خود از روند صلح تجدید نظر کنند.
منبع: الاهـرام
گویی این سال ١٧ قرن جدید تا همان بلاها و مصیبتهای قرن بیستم را بر سر فلسطینی ها، اعراب و مسلمانان نیاورد، قصد رفتن ندارد. همان طور که صد سال پیش (١٩١٧) وعده بالفور تصویب شد تا سرزمین فلسطین را به یهودیان ببخشد، حالا هم دونالد ترامپ بیت المقدس را به عنوان پایتخت دولت آنها اعلام می کند. با گذشت صد سال هنوز یهودیان به آرزوی دیرین خود نرسیده اند و در روزهای گذشته یک بار دیگر دیدیم که تمام جهانیان با شناسایی بیتالمقدس به پایتختی اسراییل مخالف بودند. ترامپ برای تکمیل پروژه قدیمی صهیونیستها بود که « بالفور ٢» را کلید زد تا رضایت دوستش بنیامین نتانیاهو را به دست آورد اما به انزوای کشورش در جهان ختم شد که یک نمونه اش را چند روز پیش در شورای امنیت دیدیم. پس از حوادث ١١ سپتامبر ٢٠٠١ترسایی امریکاییها از خود پرسیدند چرا جهانیان از ما نفرت دارند؟ بعد بعضی سعی کردند با بهانههایی مثل این که ماهیت تمدن اسلامی چنین و چنان است یا جنگ تمدنها به این سوال پاسخ دهند؛ حال آنکه نفرت ملت های جهان از امریکا به دلیل سیاستهای این کشور در منطقه و در مرکز آن سیاستهای این کشور نسبت به مساله فلسطین و جانبداری بیپروا از اسراییل بود. حتا اگر امروز یک نظرسنجی صورت بگیرد، معلوم خواهد شد که این میزان نفرت نسبت به امریکا نه تنها کم نشده که بیش تر هم شده است. موضع امریکاییها نسبت به مساله قدس تفاوت چندانی با موضع امریکاییها پیش از حمله به عراق در سال ٢٠٠٣ ترسایی ندارد. بیتوجهی به مشروعیت بینالمللی و مخالفت با اصول اخلاقی و قانونی سبک کار رییس جمهور کنونی امریکاست. این خطری است که نه تنها مساله فلسطین که کل کشورهای عرب را تهدید می کند. برای مقابله با تصمیم ترامپ به نظر میرسد در درجه اول باید آن را از محتوا خالی کرد. یعنی باید به اصل موضوع بازگشت؛ اصل موضوع در اینجا همان بیت المقدس است. شهری که اسراییل سالهاست آن را اشغال کرده و می کوشد با یهودی سازی هویت آن را عوض کند. حوادث این چند روز نشان داد که فلسطینیها می روند تا انتفاضه جدیدی را شبیه به همان انتفاضه سنگ برپا کنند. تصمیم ترامپ هرچه بود یک تصمیم امریکایی بود. بنابراین کوشش برای اینکه ترامپ از این تصمیم برگردد، كوشش بی هودهای است.با این حال باید خیلی مراقب بود که نزاع فلسطینی ـ اسراییلی به نزاع فلسطینی ـ امریکایی تبدیل نشود. بهترین نتیجه برای اسراییل این است که اعراب در چنین دامی بیفتند. جهتگیری مبارزه به سمت امریکا به معنای پیچیده ترشدن این نزاع و گم کردن راه اصلی است. یکی از اقداماتی که می توان انجام داد انحلال دولت خودگردان در چنین شرایطی است؛ به ویژه اگر انتفاضه بالا بگیرد. همراه آن کشورهای عرب نیز می توانند « طرح صلح عربی» را که ١٥ سال است خاک می خورد و اسراییل هیچ توجهی به آن نکرد، پس بگیرند. کشورهای عرب همچنین می توانند سطح روابط دیپلوماتیک خود را با اسراییل کاهش دهند. به بیان دیگر با تشدید انتفاضه و تداوم آن، کشورها نیز باید در دستاوردهای خود از روند صلح تجدید نظر کنند. هنگامی که سال ١٩٩٧ ترسایی اسراییل اقدام به ترور خالد مشعل در اردن کرد، عمان تهدید كرد توافقنامه صلح با اسراییل را لغو می كند. نبردی که با تصمیم ترامپ شروع شد، به این زودی خاتمه نخواهد یافت. با این حال هر نبردی نیاز به یک استراتیژی تکمیلی دارد تا بتوان برای مدتی طولانی همه امکانات فلسطینی و عربی را در یک جهت ساماندهی کرد. باید از برخوردهای احساسی و شورانگیز که صد سال است فقط برای فلسطین هزینه بر بوده، پرهیز کرد. هدف کاملا روشن است. حفظ نام شهری که هزاران سال است بیت المقدس نامیده می شود نه اورشلیم. مقابله با طرحی که می خواهد بیتالمقدس را به اورشلیم تبدیل کند، هدف روشن و مشخصی است. اما این هدف بدون یک انتفاضه فلسطینی که با یک سلسله اعمال سیاسی و دیپلوماتیک همراه باشد، تحقق نخواهد یافت. به هرحال، قدسی که همه فلسطینیها از هر گروه و سازمانی را حول محور خود جمع می کند، می تواند به عاملی برای گردآمدن اعراب و کشورهای مسلمان نیز تبدیل شود؛ حتا کشورهایی که برای یک روز هم سنگی به طرف اسراییل پرتاب نکرده و درعوض رابطه ای رایگان با آن داشته اند.
بامداد ـ دیدگاه ـ ۶/ ۱۷ـ ۳۱۱۲