آماده گی برای بنای دیواربرلین در افغانستان
عارف عرفان
به تازه گی از« دیواربرلین» مظهر تقابل دو بلوک شرق وغرب و نقطه پایانی میـراث جنگ سـرد بازدیـد نمـودم.
دیواربرلین بعد از پایان جنگ دوم جهانی وتقسیم بندی غنایم جغرافیایی و درخط آغازین جنگ سرد با گذر از دل جغرافیای المان تحت نام « دیوار حافظ ضد فاشیست » درسال ۱۹۶۱ ترسایی بنیاد نهاده شد، و المان را به دوکشور المان شرق و المان غرب درآورد.
در راستای تغییرات دراماتیک در جوامع اروپا وهمزمان با سیر فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم که به اثرخیانت ومعامله گرباچف وهزینه تریلیون ها دالر جنگ استخباراتی محقق شد، پس از مدت ۲۸ سال دیوار برلین با توجه به اتمسفیر برخاسته از اتحاد شوروی وسقوط المان شرق فروپاشید و سرزمین المان را به کشوری واحدی درآورد.
باحفظ این دیوار مرتفع که حدود ۱۵۵ کیلومتر طول داشت، باموجودیت سیستم های متفاوت سیاسی هرگز دیواری جدایی ونفرت در دل خلق های المان وخانواده های دوطرف مرز راه نیافت وهمیشه المانی های دوطرف دیوار قلبأ به این پیوند های تاریخی، اجتماعی، فرهنگی،خونی وعاطفی وابسته بودند .
این علایق و وابسته گی سبب می گردید تا صد ها نفر ازشهروندان دو کشور هنگام تلاش برای عبورمخفی وپرش از فراز این دیوار مرتفع آماج گلوله مرزبانان قرار گیرند.
من در لحظاتی که به ساختمان، تاریخ ،انگیزه ها وپیامد های این دیوار تاریخی نگاه می نمودم، جریان مقدمات تهداب گذاری چنین دیوار مشابه بوسیله نقشه پردازان استراتیژیک ، مهندسین کارآزموده و خرابکار در افغانستان، ذهنم را به سمت خود درآورده واین سوال در برابرم قدبرافراشت که قدرت های که برای فروپاشی دیوار برلین تریلیون ها دالر هزینه نمودند،چرا مجددأ بوسیلهٔ معماران جنگ های نیابتی تمثال این دیوارها را در افغانستان ودر میان اقوام ومذاهب کشورم بنیاد مینهند؟
آری!
معماران، انجینران وسیاست گران ویران گر یا به طرز مستقیم و یا توسط گروه های تروریستی داعش وطالب به شدت سرگرم تهداب گذاری« چندین » دیوار نوع دیوار برلین در افغانستان بوده واین کشور را به طرز بی سابقه به کوله بار آتش منازعات قومی در آورده اند و شبکه های معین در ارکان دولت وبیرون از آن به بادبان این آتشکده ویرانگر مبدل شده اند.
شرایط رقت بار وبحران زای منازعات قومی، نفت کافی برای آتش زدن این خرمن فراهم ساخته وکوچک ترین جرقه در کار است تا این سرزمین را به آتش کشانیده و بقایای بی جان آنرا به کوچک ترین پارچه ها ومیدان های فرمانروایی خود در آورده و با تاسیس این دیوار های مجبره وتصنعی ، لاجرم این سرزمین زخم آلود را تجزیه نمایند.
می ترسم که مبادا برخلاف تمایلات و پیوندهای جاویدانه شهروندان دو المان، تداوم شرایط خصومت بار کنونی همه رشته های تاریخی ، علایق قومی ،مذهبی و زبانی هموطنان عزیز را برهم زده وکشور را به جزایر خون وآتش مبدل و مرز نفرت وخصومت بی پایان را در دل این سرزمین بنیاد گذارند.
کسانی که باعقلانیت به این مسیر طراحی شده وسازمان یافته نگاه می نمایند ،این سیاه چاله وحشتناک و دوزخی را در تداوم ودرازنای استراتیژی جنگ برنامه ریزی شده پنجاه ساله آینده امریکا بدرستی می بینند. این همه برنامه ها عمدتا از اهداف راهبردی واحد سرچشمه گرفته وبه سرعت در میان انبار دود و آتش اسقرار می یابد .
نقش سازمان جهنمی آی اس آی پاکستان، حواریون وابسته ومدعیان کاذب فروپاشنده گان دیوار برلین برای آتش افروزی نزاع های قومی ومذهبی و تهداب گذاری دیوار برلین در افغانستان نهایت برجسته است.
سوگوارانه برای بار نخست در طول تاریخ غوغا برانگیز افغانستان سکوت مرگبار همه لایه های جامعه را فراگرفته و برخلاف نوازش آژیر پرصدای مرگ ،همگان، همه احزاب وسازمان های چپ ،ترقیخواه ، دموکرات ،نهاد های مدنی ،شخصیت های ملی و وطنپرست درگوشه خلوت لمیده اند، وبه طرز سحرآمیز افسون شده،یا منتظر معجزه اند ویا به طور زنده برای تماشای برپایی این روز عرصات در سرزمین شان آماده گی دارند.
این سو پیکر نیمه جان میهن در تالاب خون غرق است؛ وآن سو بربالین غمبار آن تیغه نبرد قوم و زبان را به چرخش درآورده اند وباران تعصب همه جا وحتا دارنده گان پیشین و مدعیان کارت های انترناسیونالیسم وهمشهری گرایی جهانی را فراگرفته است.
اینست پاسخ روشن سرنشینان این کشتی در برابر این امواج طغیان گر ومرگ آفرین!
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۸۰۹