عیــد قــربـان

 

زحج رفتن چه می خواهی دلی را شاد کن حاجی

طواف صد هـــزاران کعبه بر یک دل نمی آرزد

 

عبدالوکیل کوچی 

عید سعید اضحی ، عیدی که رمز و راز آن به پاکیزه گی و دوستی ، محبت و خدمت ، گذشت و صلح ، وحدت وفدا کاری ، آشتی ومهربانی،  شادی و دل خوشی، متمرکز بوده است ، این موهبت آسمانی و روز خجسته باستانی را به مومنین آزاده و پاک نهاد تبریک می گویم . همان عیدی که شمشیرش به عوض اسمعیل از« میش » قربانی گرفت ولی حالا متاُسفانه به جای حیوان انسان قربانی شده وسیمای عید با خون آدمیان رنگین می شود .

عیدی که گروه اجیرشده  شمشیر شیطان را به اجاره گرفته در کشورما انسان های بی گناه را سر می برند. ازچهل سال تا بدین سو در اثر خشونت وحشیانه متجاوزین در کشورما اوضاع خجسته عید به ماتم سراسری عمومی مبدل گردیده جای فدا کاری را جنگ وتجاوز گرفته وبجای آشتی ومحبت ، ظلم وخونریزی ، بعوض پاکیزه گی ، فساد وغارتگری ودربدل شادی عزای عمومی سایه افگنده و دشمنان وطن چیزی برای خوشی کردن باقی نگذاشته اند . ازینرو مراسم عید در میان دود باروت ، آتش وخون برگزار می گردد.

 بآنکه در کشور اسلامی ما درس های عید ملهم از فداکاری ، کمک وهمیاری ،خدمت وهمدردی ،مهر ودوستی ، محو کدورت ها با دل های آگنده از صداقت می آموزد که در پرتو آن فضای خونبارکنونی به صلح و آرامش مبدل گردد . ولی با درد و دریغ که جریان بی پایان جنگ و تجاوزگری در افغانستان چنین چانسی را از مردم  گرفته ودرچنین فضای  مختنق ارمغان عید را به چالش کشیده اند که بر بنیاد آن مصیبت های غیرقابل تحمل و تحمیل شده در کشورما روبه افزایش است . مصیبت هایی که حتا در همین ایام عید از داخل شدن کاروان سیاه متجاوزان تروریست داعش و طالب درافغانستان ، تهدید استقلال و تمامیت ارضی کشور، لیلام  نوامیس ملی دربازارهای پاکستان ، موجودیت زندان های شخصی وخصوصی غیردولتی  ، بی سرنوشتی میلیونها نفر از ملت هردم شهید کشور ،کشتار جوانان افغان در یمن وسوریه وطالب سازی ایرانی ها را در ولایات غربی ، کشت سراسری کوکنار درافغانستان، ناسزاگویی ملاهای بی عمل وضد ترقی و رشد روز افزون مغزشویی کودکان معصوم درشهر ها ومحلات ، گرسنگی ،فقر ،جهل ،مرض وبرتری جویی قومی قدرتمندان شهری و محلی ، حملات وحشیانه طلب وداعش در کندز وقتل عام مردم  در بغلان ، گروگانگیری زنان وکودکان وکشتار مردم بیگناه  در ولسوالی های مربوطه  ، برده گیری زنان در ولایات شمال ، شمالغرب ،جنوب و شرق کشور ، سربریدن مردم  در ولایت ننگرهار ، خوست و بدخشان ،هرات ، بامیان وسرپل ، معامله خرید و فروش بعضی ولسوالی ها توسط دلالان دالر وکلدار، شهید شدن برخی از سربازان فداکار وطن بدست طالب و داعش و بی مسولیتی دولت وعدم مواظبت لازم از قوای مسلح کشور، سیاه پوش شدن عموم مردم وعزای عمومی سرتاسری و گریه کردن مردم برسر تابوت خون چکان جگرگوشه های شان حکایت دارد .

بنا بر آن با حفظ رعایت حرمت و تقدسات این روز خجسته همچو میراث گرانبها وملهم از ارزشهای بزرگ انسانی ودرس های همدلی ، نمی توان عزای عمومی مردم  ومصیبت بزرگ میهنی را بجای تسلیت گفتن تبریک گفت وروزگار سیاه مردم را نادیده گرفت.

باگذشت چهل سال جنگ در افغانستان تا هنوز در بستر تجاوزات نوکران زرخرید دالر وکلداروجنگ نیابتی قدرت های بزرگ ، وحشت وتجاوز در سرتاسر کشور از مردم قربانی گرفته روزی نیست که خون انسان بیگناه بدست وحشیان جلاد صفت طاغوتی نریزد .

بگونه مثال اگر  در فاصله زمانی بین دو عید  که یکی نه ماه وبیست روز ودیگری دو ماه و ده روز در یک شهر یا قریه ی حد اوسط بتعداد دوصد نفر شهید ، زخمی ومفقودالاثر می شوند و تعداد اعضای فامیل هرکدام شهید ومریض و زخمی حد اوسط پنج نفردرنظر گرفته شود  به تعداد هزار نفر و اگر هر فرد از این هزار نفر ده  نفر اقارب و خویشاوند داشته باشند ، ده هزار نفردر هرشهر وده ، روز های عید در گلیم فاتحه وعزا داری نشسته در غم ومصیبت عزیزان از دست داده خود گریه ونوحه سر میدهند .

به اینترتیب تمام شهر ها ، قرا وقصبات کشور با از دست دادن اعضای فامیل یا اقارب شان یکبار در روز جنازه و بخاک سپاری جسد خون چکان شهید ، وبار دوم روز های عید عزاداری مصیبت باری برگزار می شود. علاوه بر آن فقدان همیشه گی جگر گوشه های مادر وطن رنج ومصیبت وآلام همیشه گی است که درطول سال وماه وروز دامنگیرشان می باشد.

در کشور فقیر وجنگ زده ما اکثراً فامیل ها با از دست دادن اعضای فامیل ونان آور خانه به مصیبت بزرگی روبرومیشوند  زیرا فامیل های مصیبت زده با ازدست دادن نان آور فامیل توان تعلیم وتحصیل و زنده گی جمعی را از دست داده آواره ومتواری میشوند . بآنهم در چنین حال وهوا بعضی ها  در وصف عید و رسومات آن از قبیل  خانه تکانی وتزین منازل ،وپوشیدن لباس های جدید ، دستان حنایی ورفت وآمدهای آشتی جویانه بخانه یکدیگر وسفره های رنگین غیره وغیره عید را به تجلیل میگیرند ایکاش که چنین میبود درحالیکه مردم عوام از تجلیل مناسک عید خیلی عاجز اند وبا خوشی ها فاصله دارند .

اگر اغنیا روزهای عید را با راه اندازی بازار گرم قربانی ،سفرهای پر درآمد حج وسفره های رنگین پر زرق وبرق و مراسم  شانداری  به نمایش می گیرند ، این کارمربوط  به یک قشر بالا نشین نظام است ،کار یک گروه زورمند وغاصب است که با نمایش عید بروی زخم های مردم نمک پاشیده وخاک بچشم مردم می زنند که خط این ها از ملت جداست و این ها بخود عید دارند به این معنا که این گروه خوشی را از مردم گرفته بخود عید ساخته اند .

به باور این قلم اگر دلسوزان وطن وانسان های متعهد ومسوولیت پذیر و فرزندان صدیق و فداکار این سرزمین برای رهایی مردم از بدبختی ومصیبت حاضر ، متحداً چاره اندیشی نموده اولاً خود کینه وکدورت وفاصله های موجود را از میان خود برداشته باگذشت وفروتنی وهمدیگر پذیری بخاطر نجات مردم یک دیگر را در آغوش گرفته تا دیر نشده یک نیروی فراگیر و یک جنبش سرتاسری با چرخش عظیم و تحرکات تازه برای نجات وطن و روزهای عید واقعی زحمتکشان کشور بشتابند . این رسالت بزرگ بالاتر از هزاران بار تبریکی دادن روز عید برای توده های ملیونی کشور حایز اهمیت میباشد .

آنچه را که ملت در آرزویش نشسته اند آنست که نیروهای مسولیت پذیر ،بادرد وبادرک جامعه ، گروه های وطن دوست و دوستان واقعی مردم و فرزندان صادق وطن در جریان بزرگ وجنبش سراسری همبسته گی ملی با هژمونی صادقانه ودادخواهانه مردمی ملت را به سوی نجات شان رهنمون گردند تا بر پایه ی آن در زنده گی مردم عید واقعی به میان آید وآنگاه به همه تبریک خواهم گفت .

بامداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۱۷ـ ۰۲۰۹