صــدای مهاجـــران
صدای دادخواهی وعدالت است
عبدالو کیل کوچی
همه می دانند که در کشوری بنام افغانستان اوضاع ازهمان آغاز تحول جمهوریت با دسایس وتوطیه همراه بود . دسایسی که بنام جهاد درخاک پاکستان طرح و در افغانستان تحمیل شد . پس از قیام ثور با رویکار آمدن تحولات سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی که برای دشمنان داخلی و خارجی افغانستان غیرقابل تحمل بود با شعله ورشدن جنگ نیابتی مجاهدین ، افغانستان به می دان کشمکش ها و رقابت های بین المللی مبدل گردیده وتمام هست وبود کشور به خاک یکسان شد .
دراین جنگ خانمانسوز زیرساختار های اقتصادی ، دستگاه های صنعتی ، تولیدی وکشاورزی ، بناهای فرهنگی ، مکاتب ومدارس، پل ها وشاهراه ها ، بند وانهار یکسره نابود ؛ وکشور را به مخروبه مبدل وصدها هزار انسان را به کام مرگ فروبرد که مصیبت های فقر ، مرض ، بیکاری ، جهالت و تولید مواد مخدره را نیز درپی داشت . جنگی که میلیون ها انسان را بی خانمان و فراری نموده وجوانان را از حق کار واشتغال محروم و مردم را به گروه های مستهلکین مبدل ساخت همچنان با انتقال قدرت بدست مجاهدین در حمایت پاکستانی ها وغربی ها باردیگر شهرکابل به آتش و خون نشسته و افغانستان به جهنم عمومی ملت مبدل گردید. درچنین حال و هوای آشفته دولت های بعدی وشرکای آنها نیز به جای خدمت به مردم میلیاردها میلیارد دالراز کمک های خارجی را دزدیدند وبه خاطر روز های مبادا خود به بانک های خارجی تحویل دادند .
دوام جنگ های سه ـ چهار دهه درکشور به ظهور دسته جمعی طالبان و گروهای القاعده وسایر گروه های تروریستی وداعش منجرشد .
دشمنان صلح وترقی این حامیان بین المللی جنگ و ایجاد گران تروریزم طالب و داعش که با تعقیب استراتیژی مداخله جویانه دست به بازی خطر ناکی زده دستجات تروریستی را برای نا امن ساختن کشورما ومنطقه می خواهند افغانستان را به مرکز تروریزم و تولید داعش مبدل ساخته وازاین طریق به آسیای میانه نفوذ دهند.
در چنین شرایط زنده گی برای عموم مردم وبالاخاصه برای جوانان وطن غیرقابل تحمل گردیده با تاسف گروه های بزرگی ازجوانان به ناچاری راه خارج را در پیش گرفتند چیزی که غربی ها می خواستند کشورما از وجود نیروی بالنده تهی گردد، ومغزهای متفکر وشخصیت های مسلکی وتحصیل کرده در خدمت اوشان قرار گیرد. .راین میان بیش ترین قربانی از قشر جوان کشور ، کودکان و زنان راتشکیل می دهد که با دادن تلفات سنگین جانی و مالی نیمی از هزاران هزار مهاجر می تواند خود را به اروپا برسانند.
برغم مشکلات فراوانی که در شرایط مهاجرت بر جوانان سایه می افگند، هستند کسانی از سردمداران رژیم ع و غ که بی شرمانه تلاش می کنند تا شرایط زنده گی را به اروپا یی ها آرام جلوه داده عودت مهاجران را از خارج کشور ونگهداری آنها را در داخل کشورمتعهد می شوند تا مگر برعلاوه میلیاردها میلیارد دالر دزدی شده توسط زورمندان پول پرست ، پول دیگری بنام مهاجران بدست آورند تا به جیب های گندیده آنها سرازیر شود. به این ترتیب مهاجرین افغانستان ساکن اروپا را درخطر دیپورت و یا اخراج از اروپا قرار می دهند که شرم ونفرین باد برآنهایی که با سرنوشت مهاجران بازی می کنند .
همین اکنون بر اساس توافقا ت حاصله بین آنها شرایط را پیچیده ترکرده است زیرا مهاجرانی که تمام هست و بود خود را برای رسیدن به خارج از دست داد ه به خطر بازگشت مواجه شده اند. آیا وجدان دولت مردانی که این زمینه را می سازند تکان نمی خورد .جوانا نی که اگردروطن بمانند طعمه داعش شوند وا گر ایران بروند به جنگ سوریه ویمن کشته شوند واگر راهی پاکستان شوند در زندان حبس ابدی ببیند واگر به اروپا برسند زهر بازگشت خورانده شوند پس چه راهی برای جوانان مهاجر باقی می ماند به جز سیه روزی .
در حالیکه عده یی از جوانان مهاجر در شرایط غربت ودور از عزیزان و خاک شیرین وطن آرامش فکری وعقلی خود را از دست داده طوری که گفته می شود مصیبت خطر بازگشت وناهنجاری های روحی باعث قتل وقتال اعضای فامیل خود شده ماه ها در زندان نگهداری می شوند وآنهایی که سلامتی خود را از دست داده ماه ها درشفاخانه ها باقی می مانند که در چنین مصیبت های هولناک کسی نیست که در جنازه مهاجران تا هدیره ، در فاتحه رفته گان تا مسجد و در تداوی مریضان تا شفاخانه قدم رنجه کنند .
همچنان اوضاع به میراث مانده در داخل کشور متوجه کسانیست که فابریکات ،بند برق ودستگاهای صنعتی ، مکاتب ، مدارس وکشتزار ها را نابود کرده واسلحه این ناموس وطن را در پاکستان به لیلام می گذاشتند وکشورش را به ویرانه وکشت مواد مخدره مبدل ساختند گاهی وجدان شان تکان خورده فکر می کنند که جواب خدا و مردم عذاب کشیده را چه خواهند داد آیا این ها به روز بازخواست عقیده خواهند داشت که روزی در دادگاه تاریخ محاکمه و مجازات خواهند شد؟
آیا دولت نابکار وضعیف افغانستان گاهی می اندیشد که قوماندانان خود سر داخلی که گفته می شود سلاح و مهمات به داعش می فروشند چه تدابیری را بایست در پیش گیرند وگذشته از آن طوریکه معلوم است .
درچنین شرایط جنگ وناامنی درکشور مهاجرانی که جبراً به بازگشت به کشور مجبور ساخته می شوند آیا طعمه جنگ جنایتکاران طالبی و داعشی نخواهند شد یا اینکه دولت مردان درامتداد فاجعه غارت گرانه میلیونها دالری خود حالا زیر نام پول کمک به مهاجران بار دیگر جیب های بزرگ تری دوخته اند و درکنار تمام بی مسوولیتی های شان اینک مرگ جوانان توسط دشمنان وطن را نیز با سکوت می گذرانند شرم وننگ است بر جبین آنها ننگی ابدی!
بآنکه جوانان به مثابه نیروی بالنده کشور بوده وطن به آنها نیاز مبرم دارد که موجودیت جوانان منحیث آکسیجن در حیات جامعه برای دفاع وطن مهم وبا اهمیت دانسته می شود؛ ولی این شرایط هولناک بوجود آمده زمینه زنده گی برای جوانان را در داخل کشور غیرقابل تحمل ساخته است .
وقت آن رسیده است که تمام نیروهای روشنفکری داد خواه وترقی خواه از احزاب سیاسی گرفته تا سازمان های خیریه وبشر دوست همه باهم دست مهاجرین تازه وارد را گرفته در شرایط دشوار زنده گی مورد پشتیبانی قرار داده شوند ومی باید با آنها در هولناک ترین شرایط زنده گی غمشریکی کرده واز حق پناه جویی آنها قاطعانه دفاع نمود مردم غیور وشرافتمند افغانستان به خوبی می دانند که دشمن در کمین است میتوان با هوشیاری کامل دوستان ودشمنان را از هم تشخیص داده صفوف فرزندان راستین وطنپرست اعم از سازمان های صل حدوست وعدالت پسند را تحکیم بخشید .
وقت آن رسیده است که مردم باهمصدایی فریاد های اتحاد وهمبسته گی را برای نجات وطن وبرضد تجاوزگری ومداخله ، برضد جنگ وجنگ افروزی بلند کرده همه با یک مشت پولادین با وحدت وهمبسته گی وبا اتحاد وهمدلی در یک صف مقدس دفاع از وطن متحد ویکپارچه شوند تا شرایطی مساعد گردد که به موجب آن در وطن آرامش سرتاسری بوجود آمده هیچ جوان وطن راهی دیار بیگانه نگردد.
مشرب و مکتب ما خواب پریشانی نیست
از همـین خـاک بسازیم جهــان دگــری
بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۳ /۱۷ ـ ۲۹۰۱