رویکرد ترامپ به افغانستان تغییر یا ثبات؟

 فرزاد رمضانی بونش

فراتاب

سرانجام روز (۸ نوامبر) انتخابات ریاست جمهوری امریکا فرا رسید و دونالد ترامپ پیروز شد. در این میان نتیجه انتخابات ایالات متحده امریکا بدون شک در کنار تغییرات در ساختار کاخ سفید، تاثیرات مستقیم در وضعیت افغانستان نیز خواهد داشت. در این بین اگرنگاهی به جایگاه افغانستان در مناظرات داشته باشیم باید گفت در سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ ترسایی در کمپین های انتخاباتی باراک اوباما، افغانستان موضوع اختلاف بود اما در واقع در سه مناظره تلویزیونی، دونامزد انتخابات ریاست جمهوری امریکا علاقمندی خاصی به این موضوع نشان ندادند. در واقع با وجود شانزدهمین سال حضور امریکا در افغانستان موضوع افغانستان در مناظره‌های انتخاباتی امریکا وقتی را به خود اختصاص نداد. در واقع سکوت هر دو رقیب در خصوص افغانستان یا طولانی ترین نبرد ناتو را از یک سو میتوان به این مساله مرتبط دانست که تنش‌ها در موارد مختلف از جمله سیاست خارجی، اشتغال مهاجران غیر قانونی، قوۀ قضائیه و مسایل عراق و سوریه مورد بی توجهی به افغانستان شد و در بعد دیگری هم میتوان گفت که از موضع باراک اوباما سیاست امریکا در قبال افغانستان تغییر استراتژیک ایجاد نخواهد کرد.

برخی در داخل افغانستان بر این نظرند که اگر ترامپ به قدرت در امریکا برسد، وضعیت برای افغانستان بدتر خواهد شد اما در روبروی نیز معتقدند سیاست های هر دو نامزد در قبال افغانستان، تا حدی از اصول مشترک برخوردار بوده و هر که رییس جمهور شود به همان سیاستی خواهند رفت که طی این سال ها در افغانستان شاهد بوده ایم.

رویکرد ترامپ به افغانستان تغییر یا ثبات؟

رویکرد رفتاری گذشته ترامپ نشان می دهد وی در سال ۲۰۱۴ ترسایی سیاست اوباما در برابر رییس ‌جمهور پیشین افغانستان حامد کرزی را نقد کرده بود و در یک سال گذشته در کنارمرتبط‌ کردن جامعه افغانستان با تروریسم در۲ اکتبر هم با ابراز نگرانی در مورد به بن ‌بست رسیدن نظامیان امریکا در افغانستان گفته بود که امریکا درحمله به این کشور دچار اشتباه شده است. دراین میان وی پس از آن اعلام کرد حمله امریکا به افغانستان پس از حادثه ۱۱ سپتامبر درست بوده و نیروها باید در افغانستان باقی بمانند.

آنچه مشخص است در وضعیت کنونی چالش های گسترده ای درافغانستان وجود دارد. در این میان جدا از چالش های سیاسی و اقتصادی عمده چون مشکلات اقتصادی و اختلافات درونی در دولت وحدت ملی متغیرهایی چون بحران های امنیتی و انفجار بمب ، نگاه طالبان تهاجمی به ولایات افغانستان، رشد ۱۵ درصدی تلفات کودکان ، میزان تلفات و ترک خدمت در ارتش افغانستان ، حضور داعش در افغانستان، افغانستان به عنوان دومین منبع عمده مهاجران در جهان، گفت گوهای غیر رسمی میان طالبان و حکومت افغانستان، موافقت ‌نامه‌ کابل و حکمتیار ، حضور بیش از ۸۰۰۰ سرباز و جنگ۸۰۰ میلیارد دلاری امریکا در افغانستان مد نظر در هر نوع نگاه آتی امریکا به افغانستان خواهد بود.

در واقع هر چند کلینتون شناخت خوبی از افغانستان داشت ولی نگاهی به مواضع ترامپ نشان می ‌دهد که وی هر چند بر پرداخت هزینه‌های نظامی ارتش امریکا توسط متحدان ، مبارزه با تروریسم و کاهش حضور نظامیان امریکایی در منطقه تاکید کرده اما قدرت‌ گیری « خلافت اسلامی » و کاهش حضور راهبردی در منطقه را نیز برنمی تابد و به نظر می رسد از تبدیل‌ شدن افغانستان به یک دولت ناکام نیز می هراسد. در این بین حضور نظامی درازمدت در افغانستان با رویکردهای ترامپ ناهمخوان است و مخالف تلاش‌هایی برای ملت‌سازی در افغانستان است و بیشتر در نگاهی کوتاه مدت بر جنگ بر ضد تروریسم و نگرانی‌های امنیتی توجه میکند. در کنار این نیز ممکن است ترامپ خواستار همکاری‌های امنیتی بیشتر افغانستان و هند در جهت فشار و کنترول پاکستان گردد. در این بین با توجه به سخنان اخیر سفیر امریکا در کابل (با پیروزی هر یک از نامزدان رابطه و همکاری این کشور با افغانستان ادامه پیدا خواهد کرد) باید گفت با وجود نامشخص بودن و تردیدهایی در مورد خطوط بنیادین رویکرد ترامپ در افغانستان، پیوند دادن افغانستان با تروریسم و کاهش حمایت‌های نظامی از افغانستان نیز در کوتاه مدت مد نظر نخواهد بود.

بامداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۱۶ـ ۱۱۱۱