« مردم بزرگ و رهبران کوچک »

 

 

میرعبدالواحد سادات

در بزرگی مردم افغانستان هرچه بگوییم کم گفته ایم . مردمی که طولانی ترین جنگ تحمیلی تاریخ را با تمام مشقات و عواقب خونبار آن متحمل می گردند ، دوسال قبل با اشتراک در انتخابات حماسه آفریدند وبه جهانیان پیام دادند که :

صلح ، ثبات ، تغییر و حاکمیت قانون می خواهیم ؛ وافغانستان حق دارد و مردم آن مستحق می باشند تا به شاهراه بازسازی و ترقی گذار نمایند . اظهرمن الشمس است که درانتخابات چنانچه این قلم درهمان وقت نیز نوشته بود ، کدام نیلسن ماندیلا کاندید نبود تا مردم به خاطر گل روی او قربانی بدهند ، مردم از فساد و فساد سالاران ، تاجران دین، تیکه داران « جهاد » و دکانداران قوم به بینی رسیده اند و می خواستند و می خواهند تا حاکمیت قانون درکشور استقرار یآبد و قانون بدون هر نوع تبعیض و تمایز حقوق هر شهروند افغان را تامین و تضمین نماید. اما متاسفانه تقلب گسترده توسط هردو تیم در دور دوم ، عدم تمکین به قانون ، با نوعی مهندسی سکانداران دولت وقت و دسایس بیرونی زمینه های آشوب طلبی را مساعد و بهانه برای پا درمیانی بلند قد ترین وزیر خارجه جهان فراهم ساخته شد .

آقای « ک » با طرح « فضولی » که در آستین داشت ، دموکراسی نو پا را سلاخی و حاکمیت ملی افغانستان را که به صورت انحصاری به مردم تعلق دارد ، تقسیم و به دو تیم رقیب به مثابه غنیمت ، باج و تحفه داد. معنی ساده این گستاخی به حقوق مردم افغانستان آن بود که : امریکا به خاطر مدیریت درست بحران به حکومت شکننده تر ، دست نگرتر و محتاج تر ضرورت دارد ، در غیر آن کدام عقل سلیم می پذیرد که هم شمارش مجدد آرا و با مصارف گزاف تجویز گردید و همزمان و قبل از وقت موافقت نامه سیاسی تقسیم قدرت را برآنان امضا نمود.                                                                             

من در آن وقت قصه از مثنوی شریف و این کلام حضرت مولانا را نوشتم:
شیر بی یال ودم واشکم که دید ؟ 
این چنین شیری خدا کی آفـرید ؟


از قدیم شنیده ایم که : بار کج به منزل نمی رسد . آقایان « ع » و « غ » منافع ملی و ثبات سازی را همیشه دلیل این شهکار شان وانمود نموده اند و متاسفانه در عمل حاکمیت ملی را در وجود الیگارشی تیمی خلاصه ساخته و هربار تمام جنگ و جدل شان بر تقرر نزدیکانشان می باشد . در حالیکه هفده ولایت در معرض تهدید بلند امنیتی قراردارد و همه روزه فرزندان فداکار مردم در قوای مسلح قربانی می دهند ، آقایان با خیانت به آرمان و اراده مردم بزرگ از عقب دیوار های قصر همانند امباق ها همدیگر را طعنه می دهند ( جالب بود که حتا در همانروز جنگ های زرگری ، درمجلس یاد وبود مزحوم حشمت کرزی دستان همدیگر را بلند نمودند).                                                             
دیر یا زود  مردم از شر فساد سالاران ، تاجران دین و « جهاد » و دکانداران قوم نجات خواهند یافت و اما تاریخ مضحکه « رهبران کوچک » را با مردم بزرگ ، حماسه آفرین و فداکار به زشتی باز گو خواهد کرد.

بامداد ـ  دیدگاه ـ ۲/ ۱۶ـ ۲۳۰۸