طرح برای رسیدن به صلح
داکتر آرین
علی رغم نظریات منفی و خصمانه نسبت به شکل گیری صلح در افغانستان و طرح های بی اساس و فریبنده، نگارنده با یک تحلیل عینی از واقعیت های اجتماعی و موقعیت سیاسی - نظامی افغانستان ناگزیر شدم تا حقیقت تحقق صلح را که در « خیالات خام » غوطه ور است از توهم و فرو رفتن بیرون آورده و تصوری واقعی بدهم و آنچه در گنجای عقل و درک من است توضیح نمایم و بنا به خواهش تعدادی از خواننده گان بخش اول « طرح برای صلح » کوشیدم تا واضح تر، روشن تر و مشخص تر به رسا کردن آن بپردازم.
به حقیقت پیوستن صلح در افغانستان معجزه نیست که انجام آن به نیروی خارق العاده نیاز داشته باشد، صلح واقعیت اجتماعی و سیاسی است که تحقق آن وجدان و ایمان، همت و اراده، صداقت و پاکی ، دانش و علم، دلسوزی و عشق نسبت به میهن و مردم را می خواهـد، صلح خفه ساختن صدای انفجار و محو عمل وحشیانه انتحار است، صلح به مثابه یک ضرورت تاریخی در افغانستان، پایان جنگ و برادرکشی است، صلح محو فساد، جنایت، خیانت، خصومت و بدبینی های ملی، منطقه وی و زبانی است، که تحقق آن نه یک رویا، بلکه واقعیت عینی و عملی می باشد و لی آنچه که بیشتر در این پروسه مهم است آغاز خوب می باشد می گویند « آغاز خوب نیمی ازانجام کار است » و این کار ضرورت به وجدان های پاک و باخدا، رهبران شجاع و آزاده، شخصیت های ملی و میهن پرست، به اراده سیاسی و خوشبینی به روند صلح و مصالحه را دارد، این آغاز کار را که من پیشنهاد می نمایم احتمالا پرسش انگیز خواهد بود لذا از خواننده گان گرامی تمنا دارم تا آنجایی که ممکن است پرسش های تازه خویش را به ایمیل آدرس که در پایان نوشته گردیده است لطف نموده تا دقیقا معلوم شود که به چه سوال پاسخ ارایه گردد.
از آنجایی که پیشنهاد نمودن، گفتن و طرح دادن ضرر ندارد و بیشتر ما را به تفکر و راه یابی و حل منطقی قضایا کشانیده و گذار را باعث می شود در بازنگری طرح قبلی، از « شورای هماهنگی » سخن را آغاز می کنم:
شورای هماهنگی
برای پاسداری از دستاوردها و تطبیق فیصله های مجتمع صلح و ایتلاف یعنی - شورای مصالحه ملی، شورای نظامی و کمیسیون روابط بین المللی و قانونمند شدن فیصله های آنان ضرور به ایجاد « شورای هماهنگی » تحت ریاست رییس جمهور افغانستان می باشد. وظیفه این شورا از یک طرف بحث و تصویب فیصله های مجتمع صلح و ایتلاف است و از جانب دیگر کنترول از عملی شدن فیصله ها و روند صلح و ایتلاف تا ایجاد دولت ایتلافی افغانستان می باشد.
شورای مصالحه ملی
نگارنده به این باور است که حل مشخص و مسالمت آمیز شرایط بغرنج کنونی افغانستان و رسیدن به صلح در مرحله اول با اعلان مشی مصالحه ملی و ایجاد « شورای مصالحه ملی» آغاز می شود، که گره گشایی کامل آن با تشکیل « دولت ایتلافی » تمام احزاب و نیروهای سیاسی در مرحله بعدی و یک گام بعد از آن صورت خواهد پذیرفت، اما مرحله اول مرحله نهایت ضروری برای شالوده ریزی جهت گذار از جنگ به سوی صلح بوده و تضمینی است برای حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و اسقلال سیاسی افغانستان، اعضای شورای مصالحه ملی از تمام مردم افغانستان احزاب مترقی، شخصیت های مستقل سیاسی، سازمان های مدنی، اقوام و قبایل مختلف بدون در نظر داشت طرز تفکر و یا بینش سیاسی و مذهبی، ملیت و زبان شان با دموکراتیک ترین شیوه ها برجسته شده و از تمام آنانیکه به خاطر تحقق مصالحه ملی حاضراند تلاش و مبارزه نمایند دعوت می شود، آرمان مصالحه ملی آرمان صلح، برابری، عدالت اجتماعی در افغانستان است و طبیی است که این آرمان انسانی نمی تواند با نظریات کشورها و سازمان ها، منشور و میثاق های بین المللی که مدعی تلاش برای استقرار صلح در جهان و مبارزه علیه تروریزم است، در تضاد باشد، بلکه همگامی و همکاری نیروها و سازمان ها و کشورهای جهان می تواند در زمینه صلح و پیروزی مصالحه ملی افغانستان را کمک عملی و واقعی نماید.
چرا درمرحله اول اعلام مشی مصالحه ملی و ایجاد « شورای مصالحه ملی » ضروری است؟ نخست اینکه، کسانی که تا به حال در دولت سهم نداشتن و آرزوی خدمت به وطن و مردم را دارند، دولت امکان استفاده از تجارب آنها را حاصل می نماید،
دوم اینکه راه برای رسیدن به صلح واقعی هموار تر و دموکراسی بیشتر می گردد و سوم اینکه میان دوستان دولت و مردم و آنانیکه واقعا صلح می خواهند و دشمنان دولت و مردم و آنانیکه جنگ طلب و جنگ افروزند مرز نمایان و مشخص گردیده و از هم تفکیک می گردند و بعد از آن به « قاتل » و دشمن مردم افغانستان برادر خطاب نمی گردد و دست قاتلین از جان مردم کوتاه گردیده ، با جانی و جنایتکار مطابق به قانون اساسی افغانستان برخورد صورت می گیرد و چهارم: اعلام مشی مصالحه ملی متضمن محفوظ ماندن سرمایه ها و ثروت های تمام اتباع افغانستان بوده و مصوونیت سر و مال و جان همه ای مردم را تضمین می نماید و مجتمع مصالح ملی به باشگاه مبارزه مشترک برای صلح مبدل می گردد.
پنجم: شورای مصالحه ملی وظیفه دارد تا برنامه، وظایف و مسوولیت های شورا های مصالحه ملی را تدوین نماید. شورا های مصالحه ملی از سطح قریه تا به ولسوالی، علاقه داری، شهر و ولایت و در سطح کشور ایجاد می گردد. شورای مصالحه ملی مسوول نزد رییس جمهور و گذارش دهنده می باشد.
شورای ایتلافی
بعد از اعلام مشی مصالح ملی و تشکیل « شورای مصالحه ملی» برای دست یابی به صلح و امنیت پایدار در کشور باید « شورای ایتلافی» متشکل از نخبه گان واقعی هر حزب سیاسی و سازمان های اجتماعی و مدنی، اشخاص با تجربه، دلسوز، وطن پرست، صادق و ترقی خواه به طور مساوی و واقعبینانه تشکیل گردد، این شورا تنها دو وظیفه دارد اول تدوین طرح « دولت ایتلافی» تنظیم و تحکیم همبسته گی و همکاری میان تمام ملیت ها، زبان ها و مذاهب بر بنیان برابری و برادری و احترام متقابل در سرتاسر افغانستان و دوم تدوین استراتیژی نوین، علمی و عملی برای ایجاد و پایه گذاری دولت ایتلافی و تعیین شاخص های اصلی سیاست داخلی و خارجی دولت ایتلافی. « شورا ایتلافی » مسوول نزد رییس جمهور و گذارش دهنده می باشد.
چرا « شورای ایتلافی» ایجاد می گردد؟
اول ـ به خاطراینکه احزاب اسلامی وطالبی در بیست و پنج سال اخیر نتوانستند صلح و امنیت را به تنهایی در افغانستان بیاورند ،
دوم ـ دولت دارای هسته و اساس توده ایی شده، از پشتیبانی جدی احزاب سیاسی و شخصیت های واقعا با اعتبار سیاسی برخودار گشته و از کثرت طرح ها و نظریات علمی و مفید مستفید می گردد که راه را به سوی پیشرفت، صلح، امنیت و ساختمان یک افغانستان نوین و سربلند باز و هموار میسازد.
سوم ـ وظیفه طرح تشکیل و پیشنهاد دولت ایتلافی بدوش شورای ایتلافی است.
دولت ایتلافی
بعد از تشکیل «شورای ایتلافی » باید دولت ایتلافی که در برگیرنده ای تمام نیروهای سیاسی باشد ایجاد گردد و ضرور است تا این مجتمع متشکل از نماینده گان تمام نیروهای سیاسی، سازمان های مدنی و اجتماعی و شخصیت های با اعتبار سیاسی و فرهنگی در یک ایتلاف وسیع، صادقانه و منصفانه باشد و برای این کار لازم نیست تا دست به تشکیل دولت موقت زد، بلکه در موجودیت و رسمیت دولت موجود، رفتن گام به گام به طرف دولت ایتلافی کاملا امکان پذیر است، نو همیشه در بطن کهنه بوجود می آید.
چرا دولت ایتلافی ایجاد گردد؟ بخاطر قطع جنگ و خونزیزی، ترقی افغانستان، رفاه اجتماعی، شگوفائی فرهنگ های مختلف کشور و رسیدن به فرهنگ مشترک، نوشتن تاریخ مشترک و افتخارات مشترک، بازنگری خوشبینانه ای حوادث و وقایع تحمیلی و تصادفی چهل سال اخیر، تربیه و تعلیم نسل سالم و صحتمند برای آینده، تعیین سرنوشت میهن و مردم خویش بدست خویش، پایان خصومت های تحمیل شده قومی، زبانی و منطقه وی، زنده گی در صلح و خوشبختی مانند انسان های خوشبخت و اجرای آزادانه مراسم دینی و مذهبی مانند یک مسلمان پاک، صادق، راستگار بدون جنایت و دروغ، هاری از فریب و گردن بسته گی و خالی از کشتار بنام اسلام و استفاده از دین به خاطر تحقق سیاست های غیر انسانی و غیراسلامی و بلاخره به خاطر اینکه کشور افغان ها از خود افغان ها و افغان ها اختیار دار افغانستان باشند و دولت ایتلافی مظهر اراده و سهم توده های وسیع مردم در حیات اجتماعی و سیاسی و نماد پیکار مشترک تمام مردم افغانستان به سوی ترقی، صلح و ثبات دایمی گردد.
شورای نظامی
ب خاطر پیاده نمودن تصامیم و فیصله های « شورای ایتلافی » در بخش نظامی در داخل کشور ضرورت به تشکیل « شورای نظامی » است که از جنرال های با تجربه و افسران شجاع شامل ایتلاف از سه ارگان قوای مسلح افغانستان دفاع، داخله و امنیت تشکیل گردد، جنرالان و افسران شورای نظامی از تمام احزاب و سازمان ها و شخصیت های مستقل نظامی باشند، وظیفه شورای نظامی از یک طرف تحکیم استقلال، امنیت و تمامیت ارضی کشور است و از جانب دیگر تدوین تاکتیک و استراتیژی علمی و عملی به خاطر مبارزه و تامین صلح و ثبات دایمی و محو تروریزم و بنیاد گرایی می باشد. « شورا نظامی » مسوول نزد رییس جمهور و گذارش دهنده است.
چرا « شورای نظامی » ایجاد گردد؟
اول ـ به خاطری که از ناموفق ترین و پرفساد ترین وزارت ها وزارت دفاع، داخله و ریاست امنیت در ۲۵ سال اخیر بوده است ( منظور سربازان و افسران با شهامت قوای مسلح افغانستان نیست، بلکه رده های بالایی آن است!) و
دوم ـ اینکه شورای نظامی با ترکیبی جدیدی که ایجاد می گردد با استفاده از تجارب و امکانات خویش می توانند نیروهای نظامی وفادار به دولت و مردم را تنظیم، سوق و اداره، رهبری و روحیه دفاع از وطن و احساس و انگیزه خدمت به میهن و مردم را در میان منسوبین و سربازان قوای مسلح افغانستان احیا نماید و،
سوم: برای حراست از صلح و مصالحه ملی نقش شورای نظامی و نیروهای مسلح با تجربه در شرایط کنونی افغانستان اساسی و ضروری و تعیین کننده است.
کمیسیون روابط بین المللی
همچنان به خاطرعملی نمودن سیاست خارجی « شورای ایتلافی » ضرور است تا « کمیسیون روابط بین المللی » تشکیل گردد، وظیفه این کمیسیون پیروی از سیاست های واقعبینانه و صلح جویانه در جهت برقراری مناسبات حسن همجواری، کاهش تشنج در منطقه، تحکیم روابط دوستانه با تمام کشورهای جهان به خصوص کشورهای دوست و « دونر» و جلب کمک های بین المللی جهت شگوفایی اقتصاد افغانستان و بلند بردن نام و اعتبار افغانستان در صحنه جهانی می باشد. این کمیسیون باید از دیپلومات های با تجربه مربوط به تمام احزاب سیاسی شامل ایتلاف و دیپلومات های مجرب مستقل تشکیل گردد ، این کمسیون گزارش دهنده نزد رئیس جمهور است.
چرا « کمسیون روابط بین المللی » ایجاد گردد؟
به خاطریکه تامین استقلال و ایجاد برقراری صلح و ثبات دوامدار بدون اجرای سیاست خارجی مستقل و فعال و متناسب با نیازهای شرایط کنونی ملی و بین المللی مقدور و امکان پذیر نیست، آنچه تا به حال در سیاست خارجی افغانستان وجود نداشته است. باید خاطرنشان گردد که افغانستان به حیث عضو متساوی الحقوق سازمان ملل متحد حق دارد تا شکایات خویش را به شورای امنیت سازمان ملل برساند و کمیسیون روابط بین المللی وظیفه دارد تا همواره توجه تمام کشورهای صلح دوست جهان را به خاطر قطع مداخلات کشورهای منطقه در امور داخلی افغانستان جلب نماید و کمسیون جدید که با ترکیب عالی از دیپلومات های مجرب و با تدبیر ایجاد می شود توانایی آنرا خواهد داشت تا ازاین فرصت طلایی که شورای امنیت ملل متحد جهت مبارزه با تروریزم به وجود آورده استفاده اعظمی را نموده وبیشترین نفع را از قطعنامه شورای امنیت در مورد مبارزه با تروریزم و محو آن در افغانستان ببرند.
همچنان کمیسیون روابط بین المللی وظیفه دارد تا سیاست نوین خارجی را در شرایط مصالحه ملی و ایتلاف براساس منافع و مصالح تمام مردم، به منظور استقرار صلح، گسترش و تحکیم مناسبات دوستانه و همکاری های متقابل و مفید با تمام کشورهای جهان به خصوص با کشورهای همسایه به اساس اصول احترام به استقلال، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، همزیستی مسالمت آمیز و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر ترتیب کرده و تدوین نموده و به پیش بگیرد.
کمیسیون امنیت ملی
از آنجایی که در شرایط جنگ ستون فقرات قوای مسلح را سازمان امنیت تشکیل می دهد باین دلیل خواستم نقش ریاست امنیت ملی را در شرایط جنگ و مصالحه و ایتلاف، جداگانه توضیح نمایم به این اساس آنچه که به سودمندی میزان عملکرد « شورای هماهنگی » و تطبیق موفقانه ای فیصله ها و تصامیم مجتمع صلح و ایتلاف آن مربوط می گردد و اثربخشی کارکردها را تضمین می کند و نهایت مهم می باشد، آن: تعین رییس « امنیت ملی » افغانستان از جنرالان و شخصیت های نهایت با صلاحیت، با تجربه، مسلکی، پاک و صادق است، این شخصیت که از جنرالان وزارت امنیت دوران جمهوری دموکراتیک باشد بدون شک دولت به موفقیت های بزرگی نایل خواهد شد، چرا؟ به خاطریکه روسای امنیت دولت های مجاهدین، طالبان، و پانزده سال اخیر نه تنها موفق نبودند، بلکه خراب هم کردند، اما در مقابل جنرالان رژیم دموکراتیک درآن زمان صلاحیت، درایت، پاکی، صداقت و میهن پرستی خویش را ثابت نموده اند و آنچه که مهم تر است توانایی و امکانات تنظیم و جمع آوری کارمندان مخفی و احیای سیستم امنیتی دوران رژیم دموکراتیک را در داخل و خارج از مرزهای افغانستان دارند، آنچه که در شرایط موجود برای دفاع از منافع ملی، نبرد با تروریزم و مبارزه علیه فساد و بی عدالتی ها مانند آب و هوا برای مردم و دولت افغانستان ضروری است، می خواهم تاکید نمایم که اگر در شرایط جنگ و مصالحه و ایتلاف رییس امنیت ملی بی صلاحیت و یا وابسته به جای دیگر باشد نه تنها تمام عملیات های نظامی جهت رسیدن به صلح و ثبات و محو تروریزم و از بین بردن فساد، جنایت و بی عدالتی ها به صفر ضرب می گردد و هیچ گاهی به موفقیت نمی انجامد، بلکه خسارات جبران ناپذیر به دولت و ضربات سنگینی به روند مصالحه ملی، تشکیل دولت ایتلافی و پیروزی بر دشمن وارد می کند. حتما سوال در خاطر خواننده عزیز خطور می نماید که دادن صلاحیت زیاد به سازمان امنیت منجر به دیکتاتوری می شود، نه این طور نیست، سازمان امنیت شایسته و بیدار، صادق و پاک مدافع منافع ملی، حقوق بشر، عدالت اجتماعی و دموکراسی است. سازمان بی صلاحیت که نتواند حتا امنیت شهروندان را تامین نماید به هیچی نمی ارزد و دموکراسی که از آن تروریزم سواستفاده نماید ارزش ندارد و آزادی بیان که تفرقه و خونریزی را دامن زده و از دشمن که « کاه است کوه بسازد » و تروریزم را تبلیغ کرده برضد منافع ملی بسراید، آن آزادی بیان نیست، بلکه وسیله و سخن گوی دشمن است.
***
حال که تصوری عمومی از طرح صلح برای افغانستان حاصل نمودید، تا گفته های ما در مرحله کلی گویی باقی نماند به طور خلص برای روشن شدن طرح لازم است به نکاتی بپردازیم که به بخشهای بالا ارتباط می گیرد و آنرا باز تر و آشکار تر می سازد.
در رابطه به شورای هماهنگی:
سوالی که وجود دارد این است که آیا « شورای هماهنگی » دولتی در داخل دولت است؟ جواب نه است، شورای هماهنگی تنها آنچه به گذار افغانستان از جنگ بطرف صلح مربوط می شود بدوش داشته و مسوول کنترول از جریان و پروسه تشکیل « دولت ایتلافی » است، بقیه پیشبرد تمام ساحات و بخش های دولت و حکومت مربوط به دولت موجود می شود، آشکار است که « شورای هماهنگی » تنها تا زمان ایجاد و تکوین « دولت ایتلافی » بخش از فعالیت های وزارت خانه های دفاع، خارجه، داخله و ریاست امنیت ملی را رهبری و در اختیارمی داشته باشد، زیرا کار و وظایف این وزارت خانه ها مستقیما مربوط به پروسه صلح و امنیت، مصالحه ملی و تشکیل دولت ایتلافی می شود.
در رابطه به شورای مصالحه ملی:
با در نظرداشت شرایط فعلی افغانستان و مشخصات ملی و عنعنوی و فرهنگهای مختلف و حوادث خونبار ۲۵ سال اخیر این ضرورت پیش می آید تا با همین دولت، همین حکومت و همین پارلمان دولت ایتلافی را ساخت، گذشته را فراموش باید کرد، یعنی عفو عمومی اعلان شود، وضع و چگونگی حالات طوری است که ضرورت و امکان اتحاد تمام نیرو ها هر روز آشکار تر می گردد و گره گشای بحران سیاسی و اجتماعی و اقتصادی افغانستان تنها وحدت ملی واقعی و تشکیل دولت ایتلافی است، اگرچه جمله پایین مضحک به نظر می آید، ولی چاره دیگر نداریم و فاجعه نزدیک است، بدین ترتیب بناچار باید قبول کنیم، هرکسی که هرچه خورده و هرچه برده و غنیمت گرفته از خودش باشد و مصوونیت شخصی و سرمایه های خصوصی باید تضمین گردد، اما بعد ازتشکیل دولت ایتلافی درمورد ناقضین قانون اساسی افغانستان اشد مجازات در نظر گرفته شود و با فساد، جنایت، خیانت و زورگویی مانند شرایط جنگی بی رحمانه بر خورد شده تا جامعه پاک و منزه شده اسلامی و انسانی گردد.
برقراری صلح و آشتی که از وظایف شورای مصالحه ملی است رابطه مستقیم با آوردن اصلاحات در وزارت ارشاد، حج و اوقاف افغانستان را دارد، وزارت ارشاد، حج و اوقاف و تمام سیستم و ساختار دینی و مذهبی افغانستان از مدارس تا مساجد و اماکن مقدس ضرورت به اصلاحات و روحانیون وطن پرست، صلح دوست، باخدا و باسواد را دارد تا مردم را به خاطر دفاع از وطن و وطن دوستی، در راه صلح و برادری، آشتی و دوری از جنگ و فساد تشویق نموده، و کار روشنگری اذهان مردم و دفاع از دولتی ایتلافی را به عهده بگیرند.
آوردن اصلاحات عمیق در بخشهای فرهنگی و برنامه های وزارت های معارف، تحصیلات عالی و فرهنگ از کار های مهم دیگر شورای مصالحه ملی است که صورت بگیرد تا تعلیم، تربیه و فرهنگ افغانستان جواب گوی زمان و شرایط نوین در جامعه باشد، سواد خواندن و نوشتن، تخصص عالی و فرهنگ مترقی ضامن صلح و ثبات پایدار در کشور است.
یکی از موانع عمده صلح و ثبات در افغانستان کشت و قاچاق مواد مخدر می باشد به این سبب بهتر است تا شورای مصالحه ملی از تجاران داخلی و خارجی مواد مخدر دعوت و جهت دست یافتن به یک فیصله نهایی که کشت و تجارت مواد مخدر شکل قانونی را بگیرد، به گفت و گو نشست. مفاد این کار در این است که اول از پخش و فروش غیرمسوولانه آن جلوگیری بعمل می آید و ،
دوم اینکه عشر و زکات آن به خزانه دولت آمده و از آن گروه های تروریستی مستفید نمی شوند و برای کشتار انسانها از آن استفاده صورت نمی گیرد.
در رابطه به کمیسیون نظامی:
جهت تسریع قطع جنگ و خونریزی و رسیدن به صلح سراسری در افغانستان ضرورت است تا از تمام منصوبین اردوی با تجربه، مسلکی و منظم حاکمیت دموکراتیک افغانستان که در بر گیرنده و شامل هزاران افسر و سرباز جنگ دیده و میهن پرست است دعوت به عمل آمده و در قطعات و قول اردوهای مختلف و مربوط در پهلوی قوای مسلح شجاع افغانستان تنظیم شوند و با توجه به توانایی های کادرهای مسلکی و مجرب و تحصیل یافته، اردوی افغانستان همزمان باید به سلاح های مدرن و متنوع هوایی و زمینی مجهز گردد. این عمل باعث می شود تا کمکهای نظامی فراوان را از چین، هند، آسیای میانه، ایران و روسیه گرفت، زیرا آنان به دولت فعلی که سخت بدنام در فساد و بنیاد گرایی است طوریکه لازم است کمک نمی کنند.
در پهلوی عساکر« کنترکی » و معاش خور باید جوانان واجد شرایط مکلفیت سربازی در قشله های عسکری و قول اوردهای قوای مسلح افغانستان جلب و جذب گردند یعنی مکلفیت عسکری دوباره احیا گردد، چرا؟ درقدم اول اشخاص بیکار و بی روزگار و بی تذکره که از افغانستان نیست و یا به میهن و مردم عشق و محبت ندارند افغانستان را ترک می کنند و در قدم دوم باعث ایجاد موانع برای گشت و گزار دشمنان وکاهش عملیات های انتحاری و بم گذاری ها میگردد و در قدم سوم افغانستان گام به گام دوباره صاحب اردوی مجهز و مدافع وطن می شود، اگر برای اعاشه و اباته آن بودجه نباشد، کشورهای همسایه مانند چین، هند، ایران، جمهوریت های آسیای میانه و روسیه حتما قسمت اعظم بودجه، معاش و معیشت آنان را بدوش خواهند گرفت، زیرا آنها در تحقق صلح و ثبات دایمی در افغانستان ذینفع اند.
در رابطه به کمیسیون روابط بین المللی:
مساله دیگری که به برقراری صلح در افغانستان ارتباط دارد و فکر همگان را مغشوش و تسخیر نموده است، مسئله صدور تروریزم و جایگاه و موقف پاکستان است، در شرایط حاضر تنها یک راه وجود دارد که از آن طریق تروریزم صدور، تمویل و تقویه می گردد، آنهم سرحدات افغانستان با پاکستان است و همواره دولت افغانستان، پاکستان را مسوول موجودیت تروریزم و اعمال تروریستی در افغانستان میداند.
وظیفه کمیسیون روابط بین المللی این است تا به مشکلات و حل سوتفاهمات میان افغانستان و پاکستان پرداخته و توجه و نیروی پاکستان را در مبارزه مشترک علیه تروریزم جلب نماید، زیرا تروریزم نه به پاکستان و نه به افغانستان رحم می نماید، کشور پاکستان که سالهاست لانه تروریزم است چندین مراتبه بیشتر از افغانستان آسیب پذیر تر و در معرض تجزیه و از دست دادن سلاح اتمی می باشد، زیرا در صورت اغتشاش و بی امنی ها در پاکستان شورای امنیت سازمان ملل مجبور به تصویب قطع نامه ای خواهند شد تا سلاح اتمی پاکستان را به یک کشور امن انتقال داده و یا نابود نمایند، در غیر آن بدست نیروهای بنیاد گرای طالبی و داعشی افتاده در آن صورت تمام سازمانهای تروریستی جهان صاحب و دارای سلاح اتمی شده و بشریت را هر لحظه تهدید خواهند کرد.
در مورد صلح با بخش از طالبان که خوب گفته می شود اگر بسیار خوشبین به آن باشیم این تنها می تواند بخشی کوچکی از مصالحه باشد و باعث صلح دوامدار و دایمی نمی گردد و افغانستان را از شر جنگ نجات نمی دهد، زیرا جای آنان را داعشی ها که نوع دیگری از طالبان است پر نموده و شریر تر از طالبان عمل خواهند نمود، و بسیار آرزو دارم و میترسم که زیر این « کاسه نیم کاسه ای » نباشد که با بازی با زمان و گذشتاندن وقت و فریب اذهان مردم زمینه را برای جابجا سازی گروهای اسلامی داعش در سرتاسر افغانستان مساعد سازند و هر زمانیکه به نیرو و امکانات خویش مطمئن شدند و شرایط را مساعد دیدن با یک حمله ای دولت را سرنگون وافغانستان را به لانه تروریزم تبدیل نمایند.
به این ترتیب تمام امید این طرح به یک آغاز بزرگ که به سرانجام یک صلح پایدار و امنیت سراسری در افغانستان و تشکیل دولت ایتلافی برسد بسته است به قول ناصرخسروبلخی:
نظامی به از بی نظامی اگرچه نظامی نگیرد مگر بی نظامی
به سوی تمامی رود بودنی ها به قوت تمام است هر نا تمامی
برای رسیدن به صلح و مصالحه و دولت ایتلافی این اصلاحات بنیادی و ضروری از عاجل ترین اقدامات یک دولت در حال جنگ است که اجرای موفقانه آن دولت را از جنگ بسوی صلح سوق داده و به سود اکثریت توده های مردم می باشد، پای مداخله ای خارجی را قطع، و دست فساد پیشگان و غارت گران داخلی را از جان و مال مردم کوتاه می نماید، دولت و حکومت از وجود دشمنانی که توانسته اند در تار وپود آن رخنه کنند پاک می گردد، میهن پرستان و مدافعین وطن فشرده تر و مبارزه نیروهای مختلف سیاسی و نظامی جهت محو تروریزم هماهنگ تر می گردد و دولت می تواند توطئه جویی ها، آشوب آفرینی ها و دسیسه چینی ها را به آسانی درهم شکسته و خلق بی گناه و بی دفاع افغانستان را از یورش ترورستان و دشمنان وطن و ترقی نجات دهد.
اگر این طرح و یا طرح عالی تر و عملی تر دیگربه خاطر تحقق صلح و امنیت دایمی و ترقی افغانستان، گوش شنوا نداشته باشد و بی پاسخ باند چه خواهد شد؟ به نظر نگارنده سه امکان موجود است.
١- به قول مولانا جلاالدین بلخی:
ما که کورانه عصا ها می زنیم لاجرم قندیل ها را بشکنیم
به این معنی که دولت حاضر است سر نوشت مردم را به « طالبی » بدهد، اما حاضر نیست تا با خلق و مردم خویش با آنانیکه واقعا صلاحیت علمی و سیاسی دارند در راه صلح گامی بردارد و دور یک میز نشسته و آینده افغانستان خوشبخت و مترقی را بریزد، زیرا این یک حقیقت است زمانی که زمامداران افغانستان خوشدلانه مصروف مذاکرات صلح اند، آنان عمال خود را جهت انتحار و انفجار داخل خاک افغانستان می فرستند و سقوط دولت را تدارک می بینند.
۲- به قول حافظ شیرازی:
چوبید بر سر ایمان خویش می لرزم که دل بدست کمان ابروئی است کافر کیش
به این مفهوم که دولت از خود هیچ گونه ابتکار و اراده ای به خاطر صلح، ثبات و امنیت ندارد، تنها تکیه به دوستان بین المللی خود داشته و به معجزه آنان چشم دوخته است.
٣- به قول شعرای نامدار و گرانقدر میهن ما سلیمان لایق یا بارق شفیعی که نمیدانم این دو بیت از کدام این دو شاعر گرامی است:
فردا زنده گیست رفیقان از آن خلق در اهتزاز باد پرچم رزمنده گان خلق
پرچم آزاده گان پرچم خلق است خلق پرچم نسل جوان پرچم خلق است خلق
آنچه گفته شد طرح بسیار جامع نیست ولی تصوری بدست می دهد اینکه دولت افغانستان برای عملی ساختن آن اقدام می کند یا نه و یا چه خواهد شد، پاسخش را آینده خواهد داد./
بازهم ازما گفتن است.
This email address is being protected from spambots. You need JavaScript enabled to view it.
بامداد ـ دیدگاه ـ ۲ /۱۶ ـ ۲۴۰۱