نیرنگ های سیاسی غرب
علی رستمی
ماکیاولی فیلسوف شاعر و آهنگساز مشهور شهر فلورانس ایتالیا درکتاب مشهورخود بنام« شهریار » برای حاکمان خانواده فلورانس چنین نوشته است: « مذهب برای یک دولت بسیار ضروری است اما نه برای که مردم را متقی وپرهیز کار بار آورد بلکه برای این که تسلط برای شان را آسان سازد. حتا ممکن است وظیفه یک حکمران باشد که به روح مذهبی که خودش به ان عقیده ندارد و آن را نادرست می شمارد کمک کند! »
همچنان ما کیاولی میگوید: « یک امیر و حکمران باید بداند چگونه در یک زمان نفش انسان وحیوان را بازی کند، هم شیر باشد وهم روبا ، نه باید ونه می تواند به قول وعهد خود درموقعی که این کار به ضررش تمام می شود وفا کند... باید گفت که شرافت ودرست کاری همیشه زیان آوراست . آنچه مفید است این است که شخص به ظاهر پرهیرگار ومعتقد وانسان و فداکار جلوه کند. هیچ چیز به اندازه یک ظاهر متقی ونیکو کار مفید نیست.»
طوری که در وضع کنونی جهان دیده می شود، دولت های امپریالیستی درراس امریکا وهم پیمانانش به مانند ماکیاولی رفتار می کنند. یعنی از آغاز عروج خویش کوشیده اند از وجود افراطی ترین نیروهای رادیکالیزم دینی از جمله « اسلام و یهودیت » درجهان علیه رقبای خویش استفاده ابزاری نموده و از آن سود برده اند. از تشکیل اخوان المسلمین الی تشکیل دولت سفلیست های وهابی در جزیره عربستان توسط خانواده اهل سعود که در زمان جنگ سرد علیه اتحاد شوروی وبا افزون شدن القاعده وجهادیون افغانستان به نفع استفاده نموده وباستانی ترین ومترقی ترین دولت های مدرن را توسط آن سرکوب وازبین برده است. که تابه حال دراین کشورها جوی خون جاری بوده و در بدبخت ترین وضع نا به هنجار فقر وگرسنگی اقتصادی ونفاق قومی بسر می برند ومردم آنها در جهان آواره و دربه درشده اند . و باعث تجزیه وتقسیمات ارضی این ملل از لحاظ جغرافیایی شده است.
امروز داعش یعنی دولت اسلامی عراق وشام به مثابه شمشیر داموکلس (حکایتی اخلاقی میان دوشاه یونان باستان است) بالای کشورهای که دراقمار جهان امپریالیستی قرار ندارد برای تامین منافع خویش قرار داشته ،هرگاه علیه منافع آن اقدام صورت بگیرد، با آن سرش را دونیم ویا بریده خواهد شد. داعش درشرایط فعلی بعد از القاعده درکنار سایر گروه های افراطی تروریستی زیرنام « الله واکبر» به مثابه ضربه و وسیله افزار سرنگونی کشورهای که دارای منابع سرشار طبیعی دارند، درجهان تبارز کرده است مانند: عراق ، لیبیا و سوریه. امروز امریکا برای تامین رهبری خویش بالای جهان ازطریق این نیروهای بنیاد گرایی اسلامی که ازطریق عربستان تجهیز و تمویل می شود و درنقاط مختلف جهان از جمله افغانستان روسیه چین ، هندوستان وسایر کشورهای اتحادیه بریکس اعزام شده و فعالیت خود را در میان جوانان وبا ایجاد مدارس اسلامی آغاز ودامنه آن درحال گسترش است. از جمله در افغانستان برای تهدید کشورهای آسیای میانه ایران وهمچنان چین هسته های داعش را تشکیل کرده وتمویل مادی میشود. که هرروز لشکر آنها درنقاط مختلف کشورما سربلند می کنند. اگر ناتو مصمم به نابودی داعش ونیروهای اسلامی درمنطقه وبالخصوص درکشور ما باشد باید به زودترین فرصت آنها را در نطفه خنثی نماید! که متاسفانه چنین نیست! این امرما را متیقن به این می سازد، که این همه گروپها برای ایجاد تشنج نظامی برای تحقق اهداف ایدیالوژیکی وجیوپولتیکی کشورهای غربی در جهان می باشند. درقدم اول توسط این گروپ ها فضای نا امنی را درجهان خلق نموده تا ترس وارعاب را بوجود اورده وبعداً دست به عملیات های نظامی می زنند تا در ظاهر برای جهانیان نشان دهد که ما هم برای نابودی انها کمر بسته نموده و برای نابودی آنهاعمل می کنیم تا از این طریق توانسته باشند ، اذهان مردم را فریب داده و به سوی خویش معطوف وخود را حق به جانب تلقی بدارند!
حادثه اخیر پاریس نیز نشانه این امر میباشد. نیرنگ دیگر که از این گروهای تروریستی می توانند نفع ببرند ،عبارت از آنست تا ازاین گروپ ها برای سرنگونی جنبش ها و احزاب مترقی که برای عدالت اجتماعی و رفع استثمار فرد از فرد و سرنگونی نظام امپریالیسی درجهان مبارزه می کنند، انحراف داده و ذهنیت عامه جهانی را بطرف نیروهای تند رو دینی جلب نموده، تا آنها را از مسیر اصلی مبارزه تاریخی شان برای تشکیل نظام مردمی و انسانی که درآن عدالت اجتماعی به شکل واقعی تامین شود ، منحرف سازند و درعوض موجودیت نظام سرمایدری ونیولیبرالیزم را بالای جهانیان تحمیل وسلطه آنرا حفظ نماید.
رویارویی های نظامی و تشکیل این احزاب به نوبت برای این است، که تا اسلامگرایانی که روحیه ضد فرهنگ غربی دارند و درکشورهای اسلامی وغربی وسایر نقاط جهان زیست دارند، دراین گروپهای تروریستی مصرف نگهه داشته وآنرا درزیر یک سقف جمع نمایند ،تا بعد از تحقق اهداف خویش آنها را نابود و ازبین ببرند. این جنگ که انرا سامویل هانتیگتون « جنگ فرهنگ ها » نامیده بود، دارد آهسته آهسته به واقعیت تبدیل می شود. این جنگ نه تنها آنگونه که بسیاری می گویند« بین اسلام وغرب است » بلکه میان افراطی ترین کشورهای اسلامی دارای عقاید مختلفی مذهبی و بین روند ، فردگرایی وهمگرایی و بین سنت ونوگرایی در داخل این کشورها، نیز میباشد.
۲۲ نوامبر ۲۰۱۵ ترسایی
بامداد ـ دیدگاه ـ ۶ /۱۵ ـ ۲۷۱۱