یک تیر و چندین فاخته!

(تحلیل و گره گشایی تازه از اوضاع افغانستان و جهان)

 

دکتر علوم طب و فلسفه، سید احمد جهش

عملیات موفقانه نیروهای هوا فضایی روسیه برضد گروه های تروریستی درسوریه، موقف پوتین و روسیه فدراتیف را به مثابه ابرقدرت دیپلوماتیک و نظامی در صحنه بین المللی برجسته ساخته به جهان یک قطبی وهژمونی اضلاع متحده امریکا خاتمه داد.

مجموعه اهدافی را که روسیه ازاین نبرد بدست آورد می توان به هدف های عمدی (پلان شده) و هدف های غیرعمدی (فرا منتظره) تقسیم کرد.

 اهداف عمدی :

- دفاع ازمنافع ملی روسیه باحفظ وتحکیم یگانه پایگاه بحری روسیه در ساحل مدیترانه درشهرتارتوس سوریه وایجاد پایگاه هوایی درشهرلتاکیه.

- امحای تروریزم دربستر تروریزم.

- افشای چهره تقلبی امریکا ومتحدین غربی ومنطقوی اش درجنگ با تروریزم.

- افشای امریکا ومتحدین اش به مثابه حامیان تروریزم.

- صدمه به اعتبارجهانی امریکا ومتحدین اش.

- دفاع ازسوریه به مثابه یگانه متحد تاریخی روسیه درشرق میانه

- احیا واعاده پرستیژ وحیثیت سیاسی روسیه در شرق میانه و جهان عرب و درسراسرجهان.

- ایجاد شرایط جهت حضورنظامی دایمی درشرق میانه.

- ایجاد نظم نوین جهانی مطابق به ارزش های موسسه ی ملل متحد با تلاش روسیه، چین و متحدین شان.

 

اهداف غیرعمدی ایکه خود به خود واتوماتیک برآورده شدند عبارت اند از:

 - برهم خوردن طرح امریکایی شرق میانه نوین.

- بی اعتبارشدن طرح نظم نوین جهانی جورج بوش پدر.*

- زباله شدن داکترین ولفووتز.**

- به زباله رفتن بساط شطرنج بازی بزرگ شرق میانه برژنسکی.

- وازهمه مهمتربربادی رویا ها و خواب ناتمام طرح اسراییل بزرگ که خاک های فلسطین، اردن، لبنان ، بخشی از عراق ، سوریه وعربستان سعودی را درخود داشت.

این همه قصرسفید را به خاموشی فروبرده است. دیده شود که بعد ازاین شاک چه دسیسه وطرح شیطانی را ازآستین بیرون خواهند کشید.

باید خاطرنشان ساخت که نیروهای پسیکوپاد(یک نوع  دیوانه) ومیگالومان( خود بزرگ بینی) که غرق رویا های خود بزرگ بینیی شان اند میدان را به آسانی رها کردنی نیستند.امید است عقل سلیم چیره شود و رنه بشریت در انتظار زمستان اتومی خواهد بود.

 

واکنون به طور مشخص سخنی چند درموضوع افغانستان:

چندی قبل وقوع حملات انتحاری در کابل و شیوع جنایات طالب و داعش در ولایت های فراه، نیمروز، هلمند و ننگرهار و تغافل دولت به مقابل آن رویداد ها مردم را واداشت تا به سرک های شهر کابل برآیند و فریاد خود را به گوش جهانیان برسانند، تروریزم و بی تفاوتی دولت را تقبیح کنند. علاوه برآن سران تنظیم های جهادی جلسه ای در پروان داشتند. در این گردهمایی ها صداهای بسیج عمومی، سقوط  دولت و دفاع مسلحانه خودی طنین انداز بود و مردم از دولت ناامید شده بودند.

من آن تظاهرات و گردهمایی ها را جنبش خود جوش مردمی خواندم و تشویق نمودم البته روی سخنم متوجه جوانان بود نه تایید و تشویق و ارج گذاری به نسل اول جهادگران.

طبعیست که جوانان در مبارزه شان برضد تروریزم و ایجاد صلح درافغانستان استوار و سازش ناپذیراند آنها در این مبارزه چیزی ندارند که از دست بدهند بلکه اگر پیروز می شوند همه چیز را (صلح و آرامی، آزادی وسرفرازی و بازسازی) به دست میآورند برعکس نسل اول جهادی ها که امروز یک قشر سرمایه دار نو به دوران رسیده را تشکیل داده اند و درطول مبارزات شان همیشه به خاطر مقام و جمع آوری پول های حرام معامله نموده وطن و پیروان شان را تباه کرده اند وبدین اساس آنها اکنون نیز خیلی ها آماده معامله وخیانت اند.

 قبل از واقعه کندوز خطرداعش درافغانستان جهادی های نسل اول را سخت پریشان ساخته بود و فکر میکردند که اگرداعش درافغانستان قدرت گیرد همه آنها را گردن خواهد زد از این رو جلسه پروان را دایر و در یک نمایش قدرت جهت ترساندن دولت و نیروهای اشغالگراز جوانان استفاده ابزاری نمودند ولی بعد از سقوط عمدی و صحنه سازی شده کندوز توسط دولت و تمدید حضور نظامی امریکا درافغانستان جهادگران نسل اول دوباره مورد تفقد غرب قرارگرفته از گزند داعش برکنار و تضمین شدند بناً در این روزها خاموش و طبق معمول عقب کاروبار شخصی خود اند.

در روشنی آنچه در بالا نگاشته شد می توان گفت که وقایع سوریه ازبعضی جهات شباهتی با اوضاع افغانستان دارد وازهمه مهمتر مبارزه روسیه و متحدین اش برضد تروریزم درسوریه امید های نوی را درمورد طرد استعمار وهژمونیزم و تروریزم و استقرار صلح دایمی در وطن ما به وجود آورده است. ( گفتم توسط دولت به خاطر آنکه : در آن زمانی که کندوز هنوز در تصرف طالب بود غنی احمدزی مردم را اطمینان میداد که جای تشویش نیست وضع کندوزتحت مدیریت او قراردارد، گویا  البته تکتیک بادارانش هم ایجاد هرج ومرج مدیریت شده میباشد.این موضوع خود به خود گواهی میدهد که غنی جزیی از حامیان تروریزم در افغانستان است که به دستور بادارانش جهت صدور تروریزم به آسیای میانه اشتراک مساعی دارد).

قابل درک است که تا قبل از اقدام نظامی روسیه در سوریه همه ما سراسیمه  و درمانده بودیم  و چاره موثرحل مشکل افغانستان را نداشتیم و فکر می کردیم که رهایی وطن از چنگال اشغال و تروریزم خیال است ومحال. اما مبارزه و تصمیم قاطع روسیه و متحدین اش به ضد داعش وعامیان او در سوریه ما را هم به آزادی افغانستان، شکست تروریزم و ایجاد صلح دایمی در وطن ما امیدوارتر ساخته است.

این درحالیست که بعضی از نویسنده های محترم ما در موضوع خوشبین نبوده تصورمی کنند که  با اقدام ضد تروریستی روسیه و متحدین اش در منطقه ما؛ بازهم مردم افغانستان قربانی یک جنگ نیابتی دیگر بین شرق وغرب میشود.

 با تعجب که یکی ازاین قلم به دستان بخشی از تارنمای خود را به یک نشریه ی تابلویید( شایعه نامه) تبدیل نموده با نشراخبار وعناوین سنسیشنال( هیجان انگیز) و ولگار( بازاری) و پخش اکاذیب آب به آسیاب اشغال و تروریزم می اندازد. در جایی از حمله تجاورکارانه روسیه به افغانستان خبر داده نسل های دوم و سوم مجاهدین تنظیمی را جهت مبارزه با تجاوز تخیلی روسیه متفق طالب و داعش قلمداد و تبلیغ می نماید.

لازم است یاد آوری گردد که روسیه از مداخله سال های ۱۹۸۰ اتحاد شوروی به افغانستان تجربه کافی به دست آورده وهیچ گاهی بدون خواهش، استشاره و اجازه دولت قانونی افغانستان حریم هوایی و سرحد زمینی افغانستان راعبور نکرده خود را در تلک افغانستان درگیر نمی سازد.

 جلسه اخیر کشورهای مشترک المنافع نمایانگر آنست که روسیه با متحدین اش تصمیم قاطع دارند تا تروریزم را در سرحدات جمهوریت های آسیای میانه نابود کرده از نفوذ آنها به داخل جلوگیری نمایند. درآن زمان سترجنرال عبدالرشید دوستم معاون اول ریاست جمهوری افغانستان به نماینده گی از دولت افغانستان یک سلسله کمک های نظامی و تخنیکی روسیه و دیگر ممالک کامنولت را مطالبه نمود که با اظهارآماده گی جوانب مقابل بدرقه گردید. ولی متاسفانه در نشرات و اکاذیب ناشر مجله تابلویید بسیار طفلانه به آن صبغه شخصی داده شد که گویا سترجنرال دوستم از طرف خودش از روسیه طلب کمک نموده است. چنانکه به تازه گی آقای اشرف غنی از مقام رییس جمهور اعلام کرد که وی از روسیه کمک های تسلیحاتی خواسته است!

در مورد شکست تروریزم درافغانستان باید گفت که نسبت حضورغرب به مثابه حامی تروریزم در افغانستان، روسیه از احتیاط کار گرفته بدون هماهنگی متحدین اش یعنی جمهوریت های آسیای میانه، ایران، هند، و چین به کدام اقدامی مبادرت نخواهد کرد.

 

از توهم «جنگ نیابتی» تا حقیقت بحران سازی کنترول شده:

یک عده از تحلیلگران افغانستان به این نظراند که درافغانستان جنگ نیابتی در جریان است.

 از آنجایی که جنگ نیابتی به مبارزه ای گفته میشود که درآن جوانب متخاصم هرکدام حامی جداگانه داشته بیشتر به خاطرمنافع حامیان و تمویل کننده گان شان در جغرافیای معینی می رزمند. قسمی که دیده می شود در افغانستان وضع طور دیگر است. دراینجا جناح های متخاصم حامیان و تمویل گران مشترک دارند. طوریکه داعش و طالب و گروه حقانی و گلبدین حکمت یار توسط آی اس آی پاکستان، عربستان سعودی، قطر، ترکیه وانگلیس و امریکا کمک و تمویل میشوند، در تجارت تریاک هم  شریک اند وادعا دارند که به ضد امریکا و دولت دست نشانده اش می جنگند، درعین زمان همان «حکومت دست نشانده» نیز توسط نیروهای فوق پشتبانی و تمویل میگردد و تا حال در جنگی که پیش می برد تعریف مشخصی از دوست و دشمن ندارد و چهارده سال را به نام مذاکرات صلح و بازی موش و پشک گذشتانده است.

این یک معماست که ظاهراً همه مقابل همه و مقابل خود می جنگند وهیچ کدام علاقه و توان آنرا ندارد تا به یک جنگ نهایی و فیصله کننده دست بزند و به نتیجه ای برسند. ( تسلیمی عمدی و برنامه ریزی شده ی کندوز، واپس گرفتن تماشایی کندوز و ده ها مورد دیگر شاهد مدعای ماست). آیا اشخاص درگیردر این وقایع متضاد و متناقض همه دیوانه اند ؟

نخیر آنها همه می دانند که چه میکنند. این خواسته بادارشان است. غرب می خواهد برای سالیان دراز الی ختم منابع طبیعی و اقتصادی آسیای میانه درافغانستان باقی بماند. و میداند که صلح افغانستان به معنای ختم بهانه های حضور نظامی اش در افغانستان است بناْ او به طالب، داعش و مخصوصاْ به دولت دست نشانده خیلی ضرورت دارد و می خواهد مانند چهارده سال گذشته برای سالیان متمادی افغانستان را درهرج و مرج مدیریت شده نگاه دارد. این نیروهای دست اول شامل صحنه افغانستان همه چیز را در اختیار دارند لاتری شان برآمده است می توانند هرچه که بخواهند بدست آرند.  بازنده مردم افغانستان است که تباه شده است و بیشتر تباه میشود.

 

چه باید کرد؟

روشنی ای از شمال به نظر میرسد که مردم افغانستان باید آنرا ببینند و در موردش فکر کنند. دولت دست نشاند توان درک این روشنی را ندارد و حتا اجازه ندارد که با استفاده از آن راه نجات مردم را در پیش گیرد.

مردم نیروی مولده و قوت محرکه ی آزادی و صلح اند که باید به دور نخبه گان ملی، وطن خواه و مردم دوست خود جمع شوند. نه از راه خشونت بلکه توسط مظاهرات، اعتصابات و فلج مسالمت آمیز دستگاه دولتی قدرت را به دست گرفته دولت دست نشانده را مجبور به کنار رفتن و استعفا نمایند.

آنگاه با فسخ قرارداد های استعماری استقلال افغانستان را اعاده و زمین و فضای افغانستان را از قیمومت نیروهای امریکایی و ناتو بدر نمایند. آن وقت است که دولت قانونی و مردمی افغانستان می تواند جهت محو تروریزم، ایجاد صلح دایمی واعمار مجدد افغانستان از نیروهای ضد تروریزم جمهوریت های آسیای میانه، ایران، روسیه، چین و هند تقاضای کمک های همه جانبه نماید. به یقین کامل که دولت های مذکور داوطلبانه کمک خواهند کرد وافغانستان را درنابودی تروریزم و ایجاد صلح عادلانه و سازنده تنها نخواهند گذاشت.

در خاتمه میتوان پیشگویی نمود که تحقق پلان و سناریوی بالا زمینه آنرا مساعد میسازد تا افغانستان به مثابه عضو مساوی الحقوق خانواده کشورهای آسیای میانه و منطقه ما موقف شایسته خود را احراز نماید . گرچه تحقق پلان فوق حفظ و انکشاف روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی افغانستان را با امریکا و همه ممالک غربی و حفظ همزیستی و دوستی با پاکستان و دیگر همسایگان را در نظر دارد ولی با آنهم از اینکه دول متجاوز و اشغالگر می خواهند افغانستان را در حیطه تصرف خود داشته و آن را به مثابه تخته خیز مداخلات شان به ممالک اطراف افغانستان استعمال نمایند با مقاومت شدید نیروهای استعماری و متحدین شان مواجه خواهد گردید.

اما در اوضاع نوین بین المللی امکان زیاد و زیاد شونده وجود دارد که دراثر مساعی، کمک و پافشاری ابرقدرت های منطقه و ایجاد کنفرانس ویژه در چوکات سازمان ملل متحد منافع همه جوانب در نظرگرفته شده افغانستان نجات یافته به حیث یک مملکت آزاد بی طرف و چهار راه تجارت بین المللی در منطقه عرض اندام نماید. عنصر مهم و کلیدی چنین روند نجات بخش همانا خردمندی  مردم افغانستان و رهبران واقعی شان میباشد.

تبصره: قسمی که تجربه های تاریخی و چهارده سال اخیر نشان میدهد با مقایسه به پاکستان امریکا هیچ گاهی آماده نبود وآماده نخواهد بود تا به افغانستان کمک جدی، واقعی وهمه جانبه نظامی و عمرانی نماید؛ بناً مطالبات و انتظارات از آن بیهوده و ضیاع وقت است.

در تحلیلات و استنتاجات فوق از منابع ذیل استفاده شده است:

http://www.4thmedia.org/2015/10/russia-destroys-the-greater-israel-dream/

http://www.4thmedia.org/2015/10/putin-defeating-more-than-isis-in-syria/

http://www.fondsk.ru/news/2015/10/19/dejstvia-rossii-v-sirii-edinstvennaja-alternativa-destabilizacii-blizhnego-vostoka-36197.html

http://sputniknews.com/columnists/20151022/1028936412/nato-pentagon-frustration.html

http://sputniknews.com/middleeast/20151021/1028864229/kissinger-us-russia-middle-east.html

http://sputniknews.com/middleeast/20151011/1028358964/russian-plan-to-defeat-isil.html

http://www.strategic-culture.org/news/2015/10/20/afghanistan-hot-issue-on-security-agenda.html

http://sputniknews.com/politics/20151020/1028799258/us-russia-afghanistan-syria-taliban-insurgency.htm

http://www.4thmedia.org/2015/10/the-fall-of-the-unipolar-power/l

 ***

برای ارایه مفهوم بعضی از واژه ها و اصطلاحات درین نگارش، مقاله ی پیشینی ازین قلم را در زیر خدمت شما تقدیم میدارم:

 
پیروزی مقاومت جهانیان و شکست هژمونی ایالات متحده امریکا

بامداد ـ دیدگاه ـ ۳ /۱۵ ـ ۰۳۱۱