از وقوع فاجعه نیویارک، تا بروز فجایع در افغانستان

 

پیامی از سرتیرکابلی

از هجوم نیروهای تا دندان مسلح غرب به سر دمداری ایالات متحده امریکا به بهانه محو تروریزم طالبان والقاعده وبی قاعده و ... در افغانستان ومجازات حامیان شان تقریبن چهارده سال میگذرد. اما با تاسف عمیق باید اذعان کرد که پی آمد جنایت بار این هجوم واشغال، افغانستان رابه پرتگاه وحشت وذلت کشانده است .اشغالگران در نظر دارند تا افغانستان را به جولانگاه ومرکزتربیه وصدور تروریزم به آسیای میانه تبدیل نمایند.

 سلب آزادی و استقلال افغانستان، تحمیل اقتصاد منحط نیولیبرال،  بازارچور آزاد که هیچ مطابقتی با شرایط و امکانات اقتصادی افغانستان ندارد، بیکاری و فقرو گرسنه گی، مریضی وبی دوایی ، بمب های کنار جاده، راکت های کور و انتحاری های طالب، شیوع داعش ، دولت دست نشانده آلوده با انواعی ازمفاسد وکثافات، کشتار مردم بی گناه وبی دفاع ما توسط  طیاره های بی پیلوت خارجی، فرار نیروکار وجوانان نسبت بیکاری وعدم امنیت، این است ثمره اشغال که عناصر آن دریک دایره کاذب یا معیوبه عمل نموده متمم یک دیگراند.

دگروقت را نباید تلف کرد چهارده سال بی هوده  در اسارت وبدبختی گذشت. این دایره راباید شکست واین سیستم را از ریشه باید تغییر داد.

امروز به اساس اسناد ، شواهد وتایید هزاران نفرعلما و دانشمندان رشته های مختلفعلوم ( سیاسی، تاریخی، نظامی، استخباراتی، دانشمندان کیمیا و مواد انفلاقی؛ ذوب آهن وتخریب کنترول شده عمارات بزرگ ) تردیدی وجود ندارد که واقعه یازده سپتمبر ۲۰۰۱ میلادی یک دسیسه دولتی سازمان یافته است که عاملین آن از نخبه گان استخباراتی، نظامی سیاسی، بانکی ، مافیای مواد مخدره ، صنایع نطامی اضلاع متحده وشرکت های چندین ملیتی نفت و گاز گذشته به راکفلرها ، راتشیلد ها وگروه بلدر برگ میرسند.

واقعه یازده سپتمبر بهانه سازمان یافته ایست که به نیروهای هریمنی فوق الزکر زمینه را مساعد کرد تا جهت نیل به اهداف ستراتیژیک شان ( تاراج منابع طبیعی جهان ، کنترول راه های تجارتی، تجمع وانبار لایتنائی سرمایه ، بسط نظم نوین جهانی،  تطبیق پروژه قرن نوین امریکا وبلاخره آقایی جهان وکنترول جهان توسط یک حکومت واحد با قربانی کردن میلیونها انسان بیگناه سیاره ما ) جنگ دروغین علیه تروریزم را به راه اندازند و در پهلوی این همه پلانهای شوم آنها به تدارک مواد سوخت این پلان ها وجنایات سازمان یافته خود پرداختند وگروپ های تروریستی قماش هاونام های مختلف را ازمجاهدین یا فریدم فایترهای افغانستانی گرفته تا القاعده وطالب وداعش را ایجاد نمودند.

امروز به هیچ کس پوشیده نیست که گروپ های مختلفه تروریستی دارایی استخباراتی  وعساکر پیاده امپریالیزم امریکا وشرکای اروپائی، عربی وترکی اش میباشد.

اکنون برای هیچکس پوشیده نیست که که منشا ومنبع تروریزم جهانی  تروریزم دولتی اضلاع متحده امریکا است از این رو ایران ، هندوستان ،جمهوریت های آسیای میانه ، روسیه وچین ، ممالک امریکای لاتین تصمیم قاطع دارند تا تروریزم را نابود ویا درمیز مذاکرات امریکا را ودار سازند تا سیاست خارجی تروریستی اش راتغییر داده از یکه تازی صرف نظر نماید.( من یقین دارم که بحث تروریزم ونقش امریکا وشرکایش درتمویل وتسلیح  وصدورتروریزم موضوع داغ درجلسه آینده اسامبله عمومی ملل متحد خواهد بود.)

  فعلاً ایران وروسیه عملاً با دادن تسلیحات وفرستادن مربیون نظامی و کمک های بشر دوستانه به سوریه به سرکوب داعش و دیگر گروپ های تروریستی که تعداد شان به ۱۷۰ گروپ میرسد وتعداد عمومی افراد شان معلوم نیست پرداخته در حقیقت غیرمستقیم به ضد امریکا وشرکای خلیج فارس اش درنبرد اند.

 اکنون علاوه بر ارتش سوریه که  تعدادش به یکصد وهشتاد هزارمیرسد، نیروهای دفاع خودی متشکل از دروزها ،علوی ها وعیسوی ها به تعدادهشتاد هزار، حزب الله به تعداد ده تا پانزده هزار، نیروهای داوطلب ایرانی، افغانستانی وپاکستانی به تعداد پانزده هزار به مقابل نیروهای اهریمنی وامپریالستی درمبارزه اند.( منبع ارقام- سوه بودنیه پرسه)

از اخباروفضای سیاسی منطقه چنین برمی آید که جنبش خلق ها واشتراک داوطلبانه شان در مبارزه برضد تروریزم امریکا ( شاید بعضی ازخواننده گان بااستعمال کلمه تروریزم امریکا موافق نباشند از اینرو قابل یاد آوری میدانم که چند روز قبل جنرال پتروس سابق باس وآمر سی آی ای توصیه نمود تا القاعده را بر ضد داعش بسیج نمایند یعنی تروریست های خود را به ضد تروریست های خود بجنگانند آیا این مداری ها را باداران تروریزم نباید خواند؟ ) به قوام  رسیده است وشرایط آماده گردیده است تا برخلاف تبلیغات وتوصیه های رزاق مامون که افغانستان را میخواهد مرکز تربیه وصدور تروریزم سازد و رول پاکستان را برایش اعطا نماید . افغانستان میتواند با بسیج همگانی مردم وهمه ملیت های باهم برادرافغانستان و با جلب کمک های مالی وتسلیحاتی ممالک منطقه  وبا دعوت داوطلبان تاجکی، هندی، پاکستانی ، ایرانی ، ازبیک ، قرغزی ، قزاقی ، ترکمنی ویمغوری تروریزم را در دامنه های هندوکش ، بابا، سپین غر وسلیمان دفن کند ویک باردیگر نام نامی خود را در سر لوحه مبارزات ضد استعماری حک نماید.

گفته اند سگ را بزنید که صاحبش بترسد وقتی ما تروریزم ( طالب وداعش ) را نابود میکنیم دگر به صاحبان شان بهانه اشغال افغانستان وداشتن یک حکومت دست نشاند در این سرزمین ازبین میرود آنها مجبور اند یا از طریق مذاکرات صلح ویا در زیر رگبار راکت های نیروهای ضد تروریزم دم خود بین پای های شان فشار داده افغانستان را ترک کنند.

شاید این بیانات به نظر بعضی ها ( مخصوصا اپرچونست های چپ که با اعمال خود ح.د.خ.ا. را نابود کردند واپرچونست های راست که با اعمال خود اسلام را بدنام ومملکت را تسلیم خارجی ها نمودند .هردوگروپ مخرب ترین عناصر خایین به وطن اند ) فانتازی آید وفکر کنند که من سرکلخ استادم وبخارا را تماشا دارم اما نه اینطور نیست من هنوز به هوش ام  شرایط آماده است اگر اراده قوی موجود باشد هر چیز امکان دارد . ما صد مرد جنگی کارداریم که سرنوشت ، زنده گی ودارونه دارشان با سرنوشت مردم و وطن گره خورده باشد ازاینرو پیشنهاد میکنم که:

کمیته نجات وطن با اشتراک قوماندانان مکتبی وچریکی از تمام ملیت های افغانستان  به استثنای اشخاصیکه قبلاً با ای اس ای وسی آی ای همکاری داشتند ویا اکنون همکاری دارند تشکیل گردد. البته شخصیت های مانند جنرال دوستم خیلی در این سناریومطابقت دارد اما گمان نمی کنم که اوبتواند خود را از تلک ترکیه رهایی بخشد و راه مردم را در پیش گیرد.

این کمیته بعد ازکسب پشتبانی عام وتام مردم و تمام نیروهای فعال سیاسی ونظامی داخلی به گفته سیاف از مردم بخواهد تا جهت نجات وطن کمرشان را بسته نمایند.

کمیته بعد از کسب پشتبانی داخلی با ممالک منطقه تماس گرفته پشتبانی سیاسی ، مادی ومعنوی شان راجلب کند که در نتیجه با استفاده ازتمام امکانات ونیروهای دست داشته بتواند  طالب وداعش را نابود کرده صلح دایمی راکه مردم افغانستان از دیر زمانی در انتظار آن اند به ایشان به ارمغان بیاورد البته این وظیفه مقدس و دشوار است اما به گفته سیاف از اینکه هر روز دراثرحمله انتخاری بمیریم سعادت است که به خاطر وطن ومردم با سربلندی در مرکه آزادی جام شهادت نوشیم .

البته تماس وتقاضای کمک ازمتحدین منطقوی ما بدین معنی نیست که ما ازچنگال یک ابر قدرت که عامل تروریزم است خود را رها و تسلیم ابرقدرت های منطقوی می نماییم. موضوع فرق دارد. ابرقدرت های منطقوی همه ضد تروریزم اند وبه کمال خوشی مارا کمک خواهند کرد البته برای مرحله بعد از تروریزم پلان خاص آن باید قبلاً طرح گردد تا تحت الحمایه گی دیگری برای ما خلق نکند .

آنچه نوشته ام همه نظریست ناشی ازانالیز اوضاع ابژکتیف داخلی، جهانی ومنطقه وی که توجه هموطنان ومخصوصن نخبگان امورمربوطه ودل سوز مردم را به آن جلب مینمایم.

 پیروز باشید

بامداد ـ دیدگاه ـ ۲ /۱۵ ـ ۱۷۰۹