مسلمانان به دیارکفر مهاجــر میشوند نه به کعبة الله!
سلیمان کبیر نوری
اظهارات اخیر خانم انگلا مرکل صدر اعظم المان در رسانه های جمعی و اجتماعی بازتاب گسترده ای داشت و مورد استقبال وسیعی از کاربران میدیا قرار گرفت.
ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺮﮐﻞ ﮔﻔﺖ: « ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧ ﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﻮییم:
ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺎ ﭘﻨﺎﻩ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﮑﻪ ﻧﺰﺩﯾک ﺘﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ.»
این چنین اظهارات خانم مارکل، تفاسیر عدیده ای را میتواند دربرداشته باشد:
اول ـ این که خانم مارکل خواسته است واقعیتی را بیان بکند. چرا مسلمانان به قول آخوندهای ایران و ملا ها و روحانیون افراطی افغانستان و سایر کشورهای اسلامی، به کشور های « کفری » پناهنده می شوند؟
دوم - چرا مسلمانان به کشورهای اسلامی از جمله سعودی و قطرکه از برکت نفت طبیعی از سرمایه دارترین کشورهای جهان نیز به شمار می روند و ادعای رهبری جهان اسلام را هم دارند؛ پناهنده نمی شوند؟ جایی که شهرهای حرمین الشریفین است!
آیا در کشورهای اسلامی واقعاً شهرهای مقدس و نامقدسی وجود دارد؟
آیا ورود مهاجرین مسلمان در حالت فاجعه آمیز به « خانه خدا» ممنوع است و تنها این خانه برای حاجیان و زایرین دالر به دست و زر به کمر میباشد؟
چرا درهای خانه خدا را بر روی این جنگ زده گان مظلوم و از چاره بی چاره نمی گشایند؟
پس حکمت رهبران جهان اسلام و کشورهای شان در کجاست؟
در بنده گی به خدا و خدمت به خلق خدا و یا در مزدوری به باداران بی خدای شان؟
این گونه سوالات به کرات و به وفور فکر و ذهن بسیاری ها را انباشته ساخته است که منادیان رهبری اسلام چرا زمینه را برای این مسلمانان مظلوم و مستضعف که به امر اسلامی مهاجرت مجبور شده اند؛ مساعد نساخته اند و نمی سازند؟
رویداد های خاورمیانه در سالیان اخیر نشان داد که زعما و حکومات کشورهای عمده اسلامی خود به امر باداران غربی شان؛ آتش جنگ و افراطی گری جهادی را در خیلی از کشورهای مسلمان دامن زده اند و تا هنوز هم به تمویل نیروهای بنیاد گرا و اکستریمیستی می پردازند. امروز این واقعیت از چشم هیچ کسی پوشیده نیست که دست همین کشورهای اسلامی مزدور درخون مسلمانان جهان چه در شرق میانه، چه در افریقا و چه در کشور عزیزمان افغانستان تا آرنج ها آغشته است.
اینکه رهبران کشورهای غربی از جمله خانم انگیلا مرکل، گویا توام با چنین محبت در قبال آواره گان مسلمان برخورد می کنند، و یا آقای یوها سیپیلا صدراعظم فنلند می گوید که خانه اش را در اختیار پناهجویان قرار خواهد داد، سیاسیون در مورد به چند فکتور مهم اشاره می کنند:
گفته می شود که این غرب بود که در کشورهای مسلمان نشین شرقمیانه، افریقا، چیچین، کشمیر و افغانستان آتش جنگ را مشتعل ساخته و حتا با ایجاد گروپ های تروریستی تندرو چون القاعده، داعش، النصره و بوکوحرام، طالبان، حقانی و ... می خواهند این آتش جنگ را به آسیای میانه و جنوب آسیا نیز برسانند که مردم کشورمان به خوبی ازاین نیات شوم و رذیلانه و تبعات فاجعه آمیز آن آگاهی دارند و درین جنگ های فرسایشی کشورمان یکی از قربانیان اصلی بوده است و خواهد بود.
آیا خانم مرکل نمی داند که وزیر خارجه ایشان وظیفه گرفت تا علایق المان و غرب را در ترغیب حکومت نفاق ملی برای مذاکره با گروهک تروریستی « آی اس آی » یا پروژه انگریزی طالبان برای زد و بند خایینانه دیگری روبراه سازد؟
اما بیشتر ازهمه به نظر می رسد که کشورها را به بهانه دموکراسی وحقوق بشر! ، بیرون کشیدن از سلطه ی دیکتاتور؟ ، داشتن سلاح اتمی؟ مبارزه بر ضد تروریزم القاعده ای و طالبانی… داعشی… بوکو حرامی… النصره ای…وغیره اشغال و تحت کنترول در می آورند؟
به همین استراتیژی آنها خود این همه گروهک های تروریستی را ایجاد کرده به حمایت و تجهیز و تمویل شان می پرداختند؛ و با انداختن آنها به جان مردمان بی دفاع، کشورها، خانه ها و کاشانه ها و شهرها را به آتش کشانیده و به ویرانه ها مبدل، ده ها هزار تن را از زادگاه های شان بی جا و آواره ساختند. این میلیاردران و قدر قدرت های غربی بودند که به کشور مان به بهانه مبارزه بر ضد تروریزمی که خود چاق کرده بودند و با شعار تحقق دموکراسی و... هجوم آوردند.
غرب بعد از گذشت پانزده سال حضور خویش و حاکمیت حلقه به گوش ترین نوکران شان آقای کرزی و بعداً احمدزی و دبل عبدالله، طبق آخرین ارقام درکشور، ماهوار ۱۲۰۰۰۰ هموطن از افغانستان فرار می کند که بطور میانگین در سال یک میلیون و چهار صدوچهل و چهار هزار(۱۴۴۴۰۰۰) نفر وطن را ترک می گویند ( این رقم سخت تکاندهنده و درخور تعمق است).
بلی بیشترین این فراریان؛ نیروی بالنده جوان کشور اند که از بدامنیتی و بیکاری سرنوشت خویش را بدست سراب می سپارند.
با چنین برنامه های بسیار دقیق و پلان شـــده؛ یکی از دستاوردهای غربی ها هم این است که جوانان و تحصـیلکردگان یعنی نیروی کار ماهر و متخصص را از این نقاط جهان فرار داده و به حیث ثروت بی بدیل دیگر غارت نمایند.
بر علاوه پلان «فرار مغز ها» معطوف به آن هم است تا بتوانند در آینده به سهولت کشورها را مانند افغانستان اسیر و کنترول نموده به غارتگری منابع و ثروت های طبیعی آنها بپردازند. البته در فاز نخست ازین مهاجران به برده گیری برای کارهای شاقه در اروپا آغاز می کنند؛ زیرا اروپا وغرب صنعتی ـ سرمایه داری به نیروی کار ارزان و مزدور کم طلب و مجبور نیاز وسیع دارد.
اینگونه امپریالیزم غربی با الیگارشی پطرو دالر عربی همدست و همسو بر ضد انسان و انسانیت وحشیانه عمل می کنند. چونانیکه ما در کشور خویش طی اقلا ۱۵ سال دیده می رویم که وحشیان طالب را چطور علیه مردمان ساده و مظلوم مان تقویت و استعمال نموده و با دستان آنها از یکسو و با دسایس نوکران ارگ نشین و حکومت گر شان از سوی دیگر؛ وحشت و بی امنی و جهل و جنون را در سراسر کشور تحمیل میکنند و تداوم می بخشند.
اگر طور دیگری بود امثال خانم مارکل ؛ رسانه ها و مطبوعات و مراکز فکر سازی و علم و فرهنگ غربی باید صریحا به ریشه یابی واقعی این فاجعه ها پرداخته به طور عامه فهم و دنیا فهم به حقایق تماس می گرفتند و حد اقل گوشه ای از این مسوولیت را می پذیرفتند، تا در حل اساسی این بحران که دیده می شود غرب خود آن را ایجاد و تشدید کرده است تشریک مساعی را با سایر همپیمانان غربی و عربی خویش تدبیر می نمودند. تا دنیا میدید که هنوز وجدان انسانی در آنها کاملا نمرده و درد وجدان می تواند آنها را به یاد انسانیت بیاندازد.
ولی تمسخر انگلا مرکل بر مسلمانان و مسلمانی و نماد اعظم آنها کعبه با استفاده از این بحران انسانی؛ گویای شرارت هنوز پیشبینی ناشده میتواند باشد!
مسلمانان! در هرکجا و در هرحالت که هستید؛ به خود آیید، به هوش آیید و به عقل آیید لطفا!
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱ /۱۵ ـ ۰۷۰۹