چرخش امریکا به سمت شیعیان حوثی یمن
روزنامه «شرق»
اوضاع در یمن، بعد از پیشروی حوثیها به سوی مناطق استراتژیکی چون شهر «صنعا» پایتخت این کشور، وارد مرحله جدیدی شده است که تاثیرات مستقیمی بر شرایط منطقه ای بهخصوص در شبه جزیره عربستان میگذارد. تسخیر صنعا و مراکز اصلی حکومت یمن به دست حوثیها منجر به کناره گیری دولت «خالد بحاح »، نخست وزیر و «عبدربه منصورهادی»، رییس جمهور شد و خلا قدرتی در این کشور به وجود آمد که حوثیها هم اکنون بهعنوان تنها الترناتیف موجود، درصدد پرکردن آن هستند. این وضعیت در حالی است که شاخه القاعده یمن که در فهرست تروریستی جدید امریکا به عنوان خطرناک ترین گروه تروریستی اولویت بندی شده، تنها نیروی فعالی است که هم اینک در جنگ با حوثیها قرار دارد. موضع ارتش یمن طی ماههای اخیر، با توجه به شواهد موجود ازجمله تسخیر بدون دردسر صنعا به دست حوثیها، تاحدودی نشان می دهد که نیروهای مسلح این کشور سعی در بی طرف ماندن و تا حدودی همکاری با حوثیها دارند. در چنین شرایطی به دلیل تحولات کنونی یا جبر زمانه، شیعیان حوثی به واسطه اینکه تنها سنگر مطمین در مقابل القاعده یمن هستند و همچنین شکست سیاستهای گذشته دولتهای «علی عبدالله صالح »، دیکتاتور برکنارشده، هم در درون کشور و هم در عرصه بینالمللی به جایگاه بیبدیلی رسیدهاند.
گزارش تازه روزنامه «والاستریت ژورنال» درخصوص چرخش جدید واشنگتن در قبال تحولات یمن و نزدیکی این کشور به حوثیها نشان می دهد روند تحولات جاری در این کشور دچار یک تغییر اساسی شده و دشمنان دیروزی به متحدی برای امروز تبدیل شدهاند. در این گزارش گفته میشود طی هفتههای اخیر مقامات واشنگتن و رهبران حوثیها به طور رسمی با همدیگر درارتباط بودهاند و بسیاری از اطلاعات نظامی- امنیتی علیه القاعده یمن از طریق سرویسهای اطلاعاتی امریکایی دراختیار جنگجویان حوثی قرار گرفته است. این خبر را گویا بعضی از مقامات کاخ سفید و رهبران حوثی هم تایید کردهاند، چنان چه در این گزارش از قول یکی از مقامات ارشد کاخ سفید آمده است: «باید هماهنگی های ممکن صورت گیرد تا پیکارجویان حوثی به صورت اشتباهی مورد هدف قرار نگیرند، چراکه آنها هدف ما نیستند. ما روی مبارزه با القاعده در شبه جزیره عرب تمرکز کردهایم.» همین انطباق منافع بین واشنگتن با شیعیان حوثی در یمن که پس از شکست سیاست امریکا در مورد اعتماد به دولت سنی حاکم بر صنعا و محورمحافظه کار عرب به رهبری عربستان سعودی که برای مهار تروریسم جهادی و القاعده در منطقه و یمن ایجاد شده است، کلید تحولات جاریای هستند که به تازه گی رقم خورده است. تجارب تاریخی در مبارزه با تروریسم بنیادگرای جهادی درطول چندسال گذشته و به خصوص بعد از ظهور داعش در خاورمیانه موجب شد تا واشنگتن متقاعد شود که محور سنی محافظه کار به رهبری عربستان، قطر و ترکیه گزینه مناسبی در جنگ علیه تروریسم نیستند.
از حدود سه سال پیش رابطه بین واشنگتن- ریاض به دلیل سیاستهای متناقض و زیگزاگی عربستان درخصوص مواجهه با بنیادگرایی اسلامی و تروریسم جهادی در زمان حیات « ملک عبدالله »، پادشاه این کشور که بهتازه گی درگذشت، به مرز بیاعتمادی رسیده بود. هم اکنون که «ملک سلمان» بعد از مرگ پادشاه پیشین در مسند رهبری عربستان قرار گرفته است و با توجه به سیاست به شدت محافظه کارتر او و نزدیکی ملک جدید با جناح جمهوریخواه و رقیب « باراک اوباما »، رییس جمهوری امریکا، به نظر میرسد که دولت دموکرات در واشنگتن میخواهد از جریانات شیعه (بهخصوص در عراق و یمن) در منطقه، علیه تروریسم جهادی استفاده کرده و همه تخم مرغهای خود را همچون گذشته در سبد محور محافظه کار سنی قرار ندهد. در این بین آب شدن یخهای رابطه بین واشنگتن- تهران و احتمال دستیابی به توافق هستهای بین دوکشور، سیاستمداران دموکرات امریکا را به سمت تجدید نظر در روابط منطقهای خود در خاورمیانه متقاعد کرده است، که چگونگی برخورد با تحولات یمن نیز متاثر از این وضعیت است. عدم تأثیرگذاری و ایفای نقش تعیین کننده از سوی ریاض در تحولات یمن طی ماههای اخیر، این نکته را برای واشنگتن روشن کرد که ریاض نمیتواند یا نمی خواهد متحد آلترناتیفی برای سرکوب تروریسم جهادی و سامان بخشیدن به اوضاع متشنج در مناطق بحرانی تلقی شود. از طرف دیگر، با توجه به اینکه هم اکنون سه جناح عمده در یمن ( شیعیان حوثی، حامیان علی عبدالله صالح، استقلال طلبان جنوبی) وجود دارند که هیچ کدام چندان زیر نفوذ ریاض نیستند، برای واشنگتن این شک به یقین تبدیل شده است که برای ایفای نقش در آینده یمن نمیتواند روی عربستان همچون گذشته حساب ویژه باز کند. آنچه هم اکنون در یمن میگذرد قطعه ای از پازل منطقه ای است که در یک سوی آن تروریسم جهادی و در سوی دیگر آن رقابتهای ژیوپلتیک منطقه ای قرار دارد.
ص م
بامداد ـ دیدگاه ـ۱۵/۱ـ ۰۷۰۲