صهیونیست ، یهودیت وتشکیل دولت اسراییل
علی رستمی
صهیونیسم ویا « صیونیسم » جنبش سیاسی وملی گرایی یهودی است ، که در اواخر سده ۱۹ شکل گرفت. کلمه صهیونیسم گرفته شده از« صهیون » که به عبری انر صیون میگویند نام تپه که در اورشلیم میباشد واز ان درکتاب مقدس یهودیان « تورات » نیز یاداوری شده است. هدف این جنبش تشکل رژیم برای مهاجرین یهود ، که درجهان پراگنده زیست داشتند، بود. صهیونیسم هدف خودرا بر اساس عقاید تاریخی ومذهبی اعیارساخته که قوم یهود را به سرزمین اصلی پدری شان که درحدود ۳۳۰۰ سال قبل سکونت داشتند ودر سال ۲۰۰ میلادی توسط امپراطوری روم ازمحل زنده گی شان بیرون وانها را درجهان پراکنده وسرگردان ساخت .که این منطقه را در سال ۱۹۴۸ بعد از جنگ دوم جهانی و خروج قوای انگلیس از فلسطینها اشغال و بنام کشور اسراییل نامگذاری کردند.فلسطینی ها که باشنده گان اصیل وپا برجای این منطقه بودند، از محلاتشان بیرون وآواره ساخته که تا امروز این غایله ادامه دارد.
صهیونیسم بمثابه جنبش جهانی یهودان؛ فعالیت خود را درمیان یهودیان جهان تنطیم کرده وانها را رفتن به سرزمین فلسطین تشویق وترغیب نمود. همه یهودیان که به عقاید مختلف سیاسی بودند، به این ندای قومگرایی توافق کرده وبه این جنبش پیوستند.بعد ازان که اختلافات سیاسی از لحاظ مذهبی وسیاسی اوج میگرید و در موارد مختلف مانند محالفت های مذهبی ملی گرایی واختلاف عقیده سیاسی که این ایدیالوژی را غیر اخلاقی یا غیر علمی میشمرد، بوجود امد.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۷۵ به اکثریت ارا صهیونیسم را بمثابه جنبش نژاد پرستی محکوم نموده وقطعنامه دراین زمینه به تصویب رسانید . اما درسال ۱۹۹۱ که جهان بسوی یک قطبی شدن میرفت ، دوباره انرا لغو نمود.
ریشه های جنبش صهیونیسم پیوند میگیرد به قوم بنی اسراییل .؛ قوم بنی اسراییل که در ۱۲ قوم یا سبط تقسیم میشوند، بازمانده گان قبایلی میباشند که در حدود ۴۰۰۰ سال قبل در جنوب بین النهرین سکونت داشتند وبعدآ به سرزمین کنعانیان « فنیقها » وسپس به مصر مهاجرت کردند. زمانیکه موسی پیغمبرظهور میکند به دین موسی می پیوندند، این مردم که تحت فشار وظلم در مصر قرار داشتند وبا پیوستن به دین موسی با مهاجرت مشهور دوباره به سرزمین کنعان، شام امروزه انتقال داده میشود. این قوم در حدود ۳۰۰۰ سال پیش اولین دولت خود را درهمانجا تشکیل میدهند وسپس به اثر لشکر کشی ها و هجوم بیگانکان وجنگهای داخلی یازده قوم انها از بین میروند ویا به عنوان برده در قوم یهودا ادغام میشوند. این افراد را امروزه بنی اسراییل مینامند.که باقی ماندگان قوم یهودا هستند.
یهود ا از هود گرفته شده که به عبری به معنایی حمد وشکر است ویهودا نام فرزند چهارم یعقوب پیغبر از همسر ی بنام « لینه » بوده است.
یهودیت اولین دین یکتا پرستی دین ابراهیمی میباشد که دین ، فلسفه وسبک قوم یهود میباشد. تورات به انظمام« نوییم ومییویم» که مجموعأ بنام « تنخ » یاد میشود کتاب مقدس یهودیت هست . یهودین دید فراغ وگسترده ای از نظرات مذهبی ، تصریفاتی ، شاخه ها ومتون مذهبی میباشد. یهودان امروز به سه شاخه تقسیم شده اند : ارتدوکس، لیبرال و محافظه کار وعده اقلیت هم خواستار اصلاحات در فراییم ، ویهودیت هومانیستی میباشند. این شاحه های متفاوت های زیاد نظری درمورد مذهب خویش دارند . ودرضمن یهودان ارتدوکس ایمان به وحی تورات از طرف خدا و پیروی سخت قوانین مذهبی وظهور مسیحای موعود هستند. اما یهودان مدرن ولیبرال عقیده به زنده گی مدرن ، ازادی فردی و دیگر اندیشی دارند. براساس عقیده یهودیان مذهبی ، یهودین پیمان خدا با بنی اسراییل وکانون پیشتر متون وسنت های ادیان ابراهیمی است. اصول و روش و بعضی قوانین ان در سایرادیان دیگرازجمله در مسحیت واسلام وسایر مذاهبی دیگرتاثیرگذاشته وشامل ان ادیان شده است. یهودیت یک دین است اما یهودیان یک گروه قومی مذهبی به حساب میروند.دین یهودیت دارای سابقه سه الی چهارهزار سال میباشد یهود کلمه عبری است به معنای ستوده وهمچنین ساکنین یهودیه قسمتی از سرزمین اسراییل را که سبط « یهودا » درآن زنده گی می کردند،داده میشود.برخی معتقد هستند درگذشته بنی اسراییل را نیزبه این نام یاد میکردند. همچنان کلمه « جهود » و« کلیمی » یعنی پیرو موسی کلیم اله نیز برای یهودیان مسما هست ؛ که این امر درسرزمین ما افغانستان نیز به این نام خوانده میشوند. به باور یهودیان اصل یهودیت از پیمان خدا با ابراهیم ، اسحق ویعقوب آغاز شده و رسمأ با نزول قوانین تورات به موسی و ورود بنی اسراییل به سرزمین موعود کامل میشود.
ده فرمان که خداون به کوه سینا به موسی نازل کرد:
۱- به خدا اعتقاد داشته باشید.
۲- جزاوکسی یا چیزی را نپرستید تصویری یا مجسمه ای را به عنوان خدا نسازید به ان ارادت نورزید وانرا تعظیم نکنید.
۳- نام خدا را بیهوده نبرید،
۴- شبات نگهه دارد یعنی در روز هفتم استراخت کنید.
۵- به والدین خود احترام بگذارید.
۶ ـ قتل نکنید.
۷ ـ دزدی نکنید.
۸ ـ شهادت دروغ ندهید.
۹ ـ زنا نکنید.
۱۰ ـ به مال دیگری حسد نه ورزید.
از جمله قوانین دینی یهودیت برمبنای قوانین هفتگانه نوح است این فرامین، فرامین اخلاقیست که برطبق ان تلمود و توسفتا از طرف خدا به نوح نازل شده که تمام آدمیان ازان پیروی کنند اگر غیر از یهودی به این ده فرامان معتقد وپابند باشد به رستکاری میرسند، این قوانین قرار ذیل است:
۱- ممنوعیت بت پرستی، ۲- ممنوعیت قتل ۳- ممنوعیت زنا ،۴- ممنوعیت قسم ناروا، ۵- گوشت حیوان زنده وخونرا نخورید.۶- عدل وداوری را برپا سازید، ۷- تشکیل دادگاه شرعی برای نظارت برانجام فرمان مورده فوق.
آخرت وزنده گی بعد ازمرگ دراولین نوشته های تنخ یهودی، ازان تذکر بعمل نیامده ودر ضمن کیفرو پاداش ، بهشت وجهنم وجود ندارد. آنها معتقد بودند که مرده گان بعد ازمرگ به سرزمین مردگان بنام شول میروند. مرگ وترس برای انسان کیفرخدایی است که برای انسانها بد و زشت کار و کافر به آن دچار میشود. وزنده گی طولانی بالاترین خوشبختی دانسته میشد. زنده گی بعد ازمرگ مشکوک و بود. اما به زنده گی بعد ازمرگ درقبر باور داشتند زیرا انسانرا ازخاک میدانستند که دوباره به خاک برمیگردند .
بعد از دوره های بعدی یهودیان نظر به کتاب حکمت باورمند به آخرت شدند دراین کتاب امده است که: « اری ، خدای به راستی انسان را نابود ناشدنی آفریده است؛چنانچه خود نابود شدنی است.»
مقدس ترین کتاب یهودیان « تنخ » است که شامل ۳۹ کتاب میشودکه پیش ازهزارسال تحریر شده است. اهل یهود نماز، روزه واعیاد تاریخی ومذهبی معین دارند که مطابق شرایط مشخص مذهبی یهودی اجرا میکرد که در محوری ارتباط خدا با جهان وبشر میباشد. همچنان نوزادان پسررا بعداز هشت روز ختنه مینمایند.
تشکیل دولت اسراییل:
کشورهای امپریالیستی با تسلط خویش درشرقمیانه در۹ دسمبر سال ۱۹۱۷ که سلطه ۴۰۰ ساله حکومت عثمانی پایان دادند،کشورهای این منطقه را میان خویش قرار ذیل تقسیم نمودند: سوریه، دمشق، موصل،شرق وغرب ان ولبنان را فرانسه تحت تسلط خود قرارداد وکشور انگلیس :بیابان های درفلسطین، شرق اردن تا بصره وخلیج فارس وقسمتهای حیفا وهمچنان کانال سویز را تحت کنترول خود گرفت. فلسطین ومراکز مقدس تحت کنترول بین المللی آمد.بعد از خروج عثمانی ها نیرنگهای جدیدی برای شرق میانه مدرن سردست گرفته شد واین عبارت ازان است زمانیکه اخرین عسکر ترکها از شرقیمیانه خارج میشد، فرماندار نیروهای متحدین یعنی انگلیس، فرانسه ، ایتالیا وامریکا به مسلمانان ویهودان ومسحیان اظهار نمودند که: « ما برای فتح واشغال نیامده ایم بلکه ما نیروهای ازادیبخش و پیام اور صلح دراین سرزمین هستیم. » از سوی دیگر درنومبر همان سال دفتر وزارت امور خارجه انگلیس به لرد رتچیلد، رییس فدراسیون صهیونست درانگلیستان مینویسدکه: « موافق با ایجادکانون ملی یهودیان درفلسطین است، وبرای تحقق ان از هیچگونه کمکی دریغ نخواهد داشت. » برعلاوه درسال ۱۹۱۸ اولین بار« وایسمن »رهبر صهیونیست به فلسطین آمده که با تعداد زیادی از ناسیونالیست های مهاجر سوریه در پایتخت مصر ملاقات نموده که انها با تشکیل کانون ملی یهودان مخالفت کرده وام ابا حضور نماینده شان درپارلمان موافقت نشان دادند.
با یک بازی ونیرنگ سیاسی با ملک فیصل اولین پادشاه عراق و اردن که قبلاً تحت حمایه دولت عثمانی بود در نوامبر ۱۹۱۹ بین وی و « وایسمن » ونماینده صهیونست ها قرارداد تفاهم وتوافق به امضا رسید در این قرارداد: « همکاری، مشارکت وپیشرفت اقتصادی دولت عرب وفلسطین مطرح میشوند وفیصل اجرای قطعنامه » بالفور « درمورد مهاجرت یهودیان به فلسطین را تضمین میکند »
دراین بازی سیاسی فیصل میخواست که تا بر سوریه با الحاق ساحل غربی اردن بزرگترین دولت عرب یعنی حجاز تا دمشق را برعلیه فرانسه بوجود اورد.
بعداز اقدامات غرض الود کشورها غربی وجابجا نمودن مهاجرین یهود و « بیانیه بالفور » حرکتهای خودجوش علیه سیاستهای صهیونیستی در شرق میانه آغاز یافت و واکنشهای شدیدی بین این دوگره یعنی فلسطینی ها ویهودیان بوجود امد.ازجانب دیگر فروش زمینهای زراعتی برای یهودان که از اروپا امده بودند، دامنه فقر وبیکار ی را افزایش بخشیده و باعث رویا رویی وافزایش های خورد بزرگ ضد صهیونست شد.
در فبروری ۱۹۲۰ اولین برخورد عربها با یهودها در اورشلیم بوقوع پیوست که تعداد زیادی جانبین کشته و زخمی شدند.این برخوردها باعث شد تا علیه خلق فلسطین درسال ۱۹۴۷ دولت انگلیس تصمیم بگیرد تا دوسیه تقسیم سرزمین فلسطین و یهود را به سازمان ملل پیشنهاد وتقدیم نماید. کمیسیون ارزیابی وتحقیق بنام یونسکو تشکیل شدو یونسکو کار خودرا اغاز ودرنتیجه درسال ۱۹۴۷ چنین پیشنهاد کرد: « مناطق خلیله تپه های مرکزی فلسطین تا مناطق جنوبی در مرز های مصر متعلق به دولت مستقل عرب خواهدبود.اورشلیم وبتلام تحت کنترول بین المللی قرار خواهند گرفت ویهودیان باقی مناطق را تحت کنترول مستقل خود خواهند داشت.ودر نوامبر ۱۹۴۷ مجموع عمومی سازمان ملل تقسیم فلسطین را به تصویب رسانید. »
تشکیل دولت اسراییل خلاف تمام نورمهای انسانی وقانون بشر بوجود امده است . در ماه می سال ۱۹۴۸ گلدمایر عضو انسجام صهیونست هاکه در تشکیلات بن گورکن مشهوربود، با عبدالله شاه اردون ملاقات نموده و دراین ملاقات طرح دولت رسمی اسراییل راپیشکش ؛ و ازعبدالله تقاضا نمود تا سایر کشورهای عربی ازجمله سوریه ،عراق ومصر مذاکره نماید.
در۱۴ می سال ۱۹۴۸ انگلیسها به فرمانده ژنرال الونبی فلسطین را ترک گفته واظهار نمود که فلسطین دیگر جز کشورهای مشترک المنافع نیست. بعداً بن گوریون رییس کمیته اجراییوی اژانس یهود ورهبرسیاسی ـ نطامی صهیونستها در فلسطین زیر قیمومیت انگلستان تشکیل کشوراسراییل را به عهده داشت ، در حضورکمیته ومشاورین یهود در موزه تل اویو تشکیل دولت مستقل اسراییل را اعلام نمود وچنین سخنرانی نمود:« دولت اسراییل درهای خود را به روی مهاجرین یهود میگشاید.این کشور براساس ازادی، عدالت وصلح همانطور که پیغمبر اسراییل یش بینی کرده بود پایه ریزی میشود. ما برابری کامل حقوق سیاسی اجتماعی برای تمام ساکنین با مذهب،عقیده زبان وفرهنگی را تصمین میکنیم.مراکزمقدس طبق قطعنامه سازمان ملل اداره خواهند شد.ما از اعراب برای ساختن و پیشرفت کشور تحت شرایط برابر دعوت میکنیم. ما دست دوستی به همسایگان دراز میکنیم.ما همکاری وکمک انان را در استقلال کشور اسراییل نیازمندیم. »
در نوامبر۱۹۴۷ میلادی، سازمان ملل متحد، طرح تقسیم فلسطین به دو کشور اسراییل و فلسطین و اداره شهر اورشلیم، به صورت بینالمللی را تصویب کرد. این طرح موافقت سران صهیونیست را در پی داشت اما فلسطینیان و دولتهای عرب منطقه، بیدرنگ آن را رد کردند، در نتیجه از تاریخ ۳۰ نوامبر۱۹۴۷ تا می ۱۹۴۷ میان شبه نظامیان فلسطینی و یهودی، نبردهای خونینی درگرفت. نهایتاً در ۱۴می ۱۹۴۷ همزمان با پایان قیومیت بریتانیا فلسطین، «دولت اسراییل» با صدور منشور استقلال، اعلام موجودیت کرد ، یک روز پس از اعلام استقلال، تمامی همسایگان عرب به طور هم زمان به اسراییل حمله کردند که متحمل شکست شدند. از آن پس، مجموعهای از درگیریهای نظامی بین نیروهای اسراییلی و کشورهای عرب رخ داده که جنگ ۱۹۴۷، جنگ ۱۹۴۶، جنگ ششروزه۱۹۶۷ و جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ مهم ترین آنها بودهاند.
بعد ازاین واقعه تراژیدبار، فصل خونین در سرزمین فلسطینها در شرق میانه اغاز که تابحال ادامه دارد. هیچگونه رحم انسانی علیه فلسطینی های بی دفاع صورت نگرفته وهرروز سرزمینهای پدری انها توسط دولت صهیونستی اسراییل غضب وبرای یهودان خانه های معیشتی می سازند. وتابحال هیچ نوع مذاکرات جانبین به جز تلفات جانی ومالی مردم فلسطین اعم از زن وکودک نتیجه مثبتی بار نیاورده است. بلکه در بلیه این مردم بی وطن افزون ودامنه ان وسعت می یابد.غم واندوه ساکنین این نواعی واطراف ان بعد از سقوط اتحادشوری که جهان بسوی یک قطبی شدن رفت وکشورهای غربی با سردمدار غول پیکرخویش، امریکا برای حفظ منافع قدیمی خویش داخل فازجدیدی از برنامه های تهاجمی وازبین بردن حریف های قبلی خود شدند. انهایکه زمانی ارزوی سر پیچی وخود را مستقل میدانستند واز ان نافرمانی و زیر یوغ استثمار انها نمی رفتند. با تبلیغات ایده های نیولیبرالیستی وپست مدرنیزیم تحت نام گلوبالیزیم وصدور دموکراسی در کشورهای مانند: عراق ، لیبیا، سوریه و ایران سرنگونی رژیم این کشورها را در سرخط سیاست های جهان کشایی خود قراردادند. با بهانه و دسایس برای سرنگونی رهبران کشورعراق ولیبیا لشکرکشی نظامی نموده و انها را سرنگون ونابود کرد. بعد ازاین اقدامات خشونتبار فاجعه اورکه تا به حال دراین کشورهای ثبات سیاسی بوجود نیامده، بلکه تروریزم تحت نام عقاید مذهبی (داعش وشاخه های جدید القاعده) ابعاد وسیع را بخود گرفته و تبعات این اقدامات جز ویرانی وتشدید اختلافات مذهبی وقومی دیگر پیامد نداشته است. جنگ غیرموازنه اخیرمیان دولت اسراییل وحماس درغزه، یکبار دیگر اعمال جنایتکارانه صهیونیزم اسراییل را درجهان نمایان ساخت. با حملات وبمب افگنی ها در ساحه مسکونی مردم غزه ودر مکاتب وشفاخانه ها ومساجد از جمله جنایتهای جنگی هست ، که سازمان ملل متحد وجهان مترقی انرا محکوم تقبیح کرده است . اما بانهم حملات جریان داشته که غزه به میدان خون درزیر چکمه های خونین اسراییل وهمکاران بین المللی ان زبانه میکشد.
ماخذ:
ـ بررسی تاریخی خاورمیانه فلسطین ــ اسراییل، ترجمه از مرجان افتخاری
ـ رساله های مارکس وانگلس تحت عنوان « استعمار در آسیا »
بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ ۰۴۰۸