چرا در این جا صلح نمی آیـد ؟ 

                   

در زنده گی مردم آزاده فلسطین روز بیست ونهم نوامبر دارای اهمیت تاریخی است .این روز ، روز بین المللی همبستگی با فلسطین ، روز برسمیت شناسایی اصل « دولتیت » فلسطین و روزی است که اسامبله عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۷ ترسایی با تصویب فطعنامه شماره ۱۸۱ سرزمین میان کرانه های غربی اردن و بحیره مدیترانه را به دو دولت یهودی وعربی تقسیم نمود. زمان درازی سپری گردید تا مفکوره « دو دولت » پس از جنگ های اشغالگرانه و خونین سال های ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ ترسایی ، مقاومت و مبارزه پُرافتخار فلسطینی ها و واکنش های جهانی به طرح سازنده در روند صلح شرقمیانه مبدل گردد. اندیشه « حل دو دولت » زمینه سازمذاکره مستقیم فلسطین با اسراییل بود که به امضا موافقتنامه اُسلو در سال ۱۹۹۳ ترسایی بیآنجامید و راه حل پایداری را بر اساس قطعنامه های ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد پیریزی کرد .بر پایه این قرار باید نیروهای اسراییلی در چند مرحله از نوار غزه و کرانه غربی اردن بیرون میآمدند ، حکومت موقت خودگردان فلسطین تشکیل میگردید و هر دو جانب مشروعیت و حقوق سیاسی همدیگر را برسمیت میشناختند.

 

طرح مشترک « نقشه راه »  در سال ۲۰۰۳ ترسایی  ادامه  مشخص و سنجیده شده ایده های اُسلو است که در آن « حل دو دولت » ، پایان خشونت و توقف شهرک سازی اسراییل بگونه روشن تصریح گردیده اند. دریغا که با گذشت بیش از بیست سال موافقتنامه اُسلو و تدابیرپسینه در وجود گردهمایی ها و مذاکرات گوناگون تا اکنون برآورده نگردیده و آماج های اساسی بدست نیامده اند. آخرین تلاش درادامه گفتمان و دستیابی به حل نهایی به ابتکار جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا در جولای سال پیش  براه انداخته شد.دیپلوماسی فعال و پیگیر زمینه های مذاکرات هیات های فلسطینی و اسراییلی را بریاست صایب عریقات و سپی لیونی فراهم نمود.جان کری آرزو داشت تا دراین مذاکرات به مسایل اساسی چون تعین مرزهای دولت آینده فلسطین بر مبنای مرزهای سبز ( خطوط سرحدی میان سالهای ۱۹۴۹ و ۱۹۶۷ ترسایی ) ، بیت المقدس ، پناهنده گان فلسطینی ، مساله شهرک های یهودی نشین و به ویژه تعین موقف نهایی دولت فلسطین ، منافع امنیتی و هویت اسراییل  پرداخته شود.هر چند مذاکره کننده گان بیش از بیست بار با هم دیدند و کری خود یازده بار درمدت نُه ماه به اسراییل و فلسطین سفر نمود؛ اما پیشرفتی در گفتمان دیده نشد و خودپویی لازم پدیدارنگردید. وزیرخارجه ایالات متحده امریکا برای آوردن تکانه های نو پیشنهاد تازه ایرا دراغاز سال روان پیشکش نموده و خواست تا جوانب مذاکره با عقد « قرار داد چارچوبی » زمینه های سمتدهی را به یک توافق کلی که همه مسایل اساسی را در برگیرد؛ فراهم سازند. این طرح نیز به ناکامی رو برو گردید. مارتین اندیک موظف ایالات متحده برای این مذاکرات که خود از دوستان اسراییل است، به قول از روزنامه هاریتس اسراییلی نخستین کسی بود که موقف حکومت اسراییل وبه ویژه پلان یوری اوریل وزیر خانه سازی آنکشور را در اعمار بیش از چهارده هزارمنزل دربیت المقدس شرقی وکرانه غربی بمثابه نقض صریح موافقتنامه اُسلو مسوول شکست مذاکرات دانست. مقامات رسمی ایالات متحده امریکا نیز تصریح نمودند : « دلیل های گوناگونی برای شکست وجود دارند.اما اسراییلی ها باید این واقعیت تلخ را بدانند که سبوتاژ اصلی از شهرک های یهودی نشین سرچشمه میگیرند .» یوری اریل که نماینده حزب « خانه یهود » است در همین شهرک ها ریشه دارد .

وحدت اخیر دو جناح فلسطینی حماس و الفتح و تشکیل حکومت تکنوکرات فلسطینی به رهبری رامی حمدالله بهانه ای بود تا حکومت اسراییل به مذاکرات صلح خاتمه بخشد و تعزیرات اقتصادی را بر حکومت خود گردان فلسطینی و ضع نماید .

شکست مذاکرات پسین میان فلسطین و اسراییل با ناکامی های دیپلوماتیک پیش از آن ، تفاوت جدی دارد. درگذشته ها همواره راهی برای از سرگیری گفتمان وجود داشته است ولی اینبار دریچه «حل دو دولت » برای آینده های دوری بسته میشود. ریاض المالکی وزیر امور خارجه فلسطین سناریوی این حالت را پیش از آغاز مذاکرات چنین گفته بود : « اگر اسراییل ما را وادار سازد تا  به نا درستی « حل دو دولت » باورکنیم در آنصورت ما واقعیت دیگری را مد نظر میگیریم . این واقعیت دولت واحد دوملت خواهـد بود. در این دولت ما فلسطینی ها  یا شهروندان درجه دوم در یک سیستم آپارتاید خواهیم بود و یا شهروندان برابرالحقوق. درصورت نخست نمیدانم که جهان اجازه خواهد داد تا  آپارتاید دو باره بروز کند ؟ مبارزه علیه آن نه تنها وظیفه ما بلکه امر همه جهان خواهـد بود. در صورت دوم ما بگفته روزنامه هاریتس پس از سال ۲۰۱۵ ترسایی از نگاه دموگرافیک اکثریت خواهیم  بود. بر اساس اصل دموکراتیک یک شخص یک رای ، تنها زمان بکار خواهد بود تا فلسطین تاریخی را به گونه صلح آمیز بدست آوریم. »

این گفته ها را اگاهان سیاسی اسراییل نیز تایید نموده و میگویند که مردم اسراییل هیچگاهی با آپارتاید یعنی دو مردم و دو قانون موافقه نخواهند کرد. شیمون پیرس رییس جمهور اسراییل میگوید که برای « حل دو دولت » الترناتیفی وجود ندارد . نه فلسطینی ها و نه ما میتوانیم همدیگر را نادیده بگیریم . از آنجاییکه دو هستیم باید با همدیگر زنده گی کنیم .و این واقعیتی است که آنرا فلسطینی ها و نیرو های صلحدوست و ترقیخواه در اسراییل پذیرفته و در راه پیاده نمودن آن میکوشند.

از جمله افراهام بورگ عضو حزب کار اسراییل و سخنگوی پیشین پارلمان آنکشور با دید انتقادی علل نبود صلح و ریشه های خشونت سیاسی اسراییل را به کنکاش گرفته مینویسد : «... از سالها بدینسو ما عادت کرده ایم که فلسطینی ها را بمثابه همباز و شریک خود ندانیم .احاطه آن ها برای ما به علتی برای نبود صلح مبدل گردیده است. این امرما را فارغ ساخته است تا در روان خود در جستجوی مسوولیت باشیم . ما این را راحت تریافته ایم که هیچ کسی وجود نداشته باشد تا با او سخن بگوییم . از مدتی ما نیز دریافته ایم که دیگران هم با ما سخن گفته نمیتوانند ... جهاد آتشین مذهبی تنها روپوش بیرونی و لفافه ای برای ناسیونالیزم و حرص حاکمیت بمثابه طرزتفکر اسراییلی است که اساس ناتوانی های ما را در تآمین صلح و آشتی با همسایگان تشکیل میدهد ... ما همواره از ضدیت با سامی نژاد ها ( انتی سمیتیزم ) و گذشته نفی یهودیت سخن میگوییم ، ولی کمتر به نورم ها ، رواج ها و گونه تفکر در خود فرورفته خودی یعنی همان خصایلی که ما را ازهمگرایی باز داشته است توجه میکنیم. بدیترتیب دایره قدیمی « جواب رد » که به نحوی به فضیلت ملی مبدل گردیده  زاییده شد و ما اکنون این بار سنگین را به شانه های حریف فلسطینی خود میگذاریم ... اسراییل مرا به یاد فیل تنبلی میآندازد که در روی سرک خوابیده است. این فیل نمیخواهـد شور بخورد ، خود را نیرومند و بزرگ میداند.اما درسیاست اکثرأ قرعه بنام گرسنگان و ناتوان ها زده شده است تا دگرگونی ها را ببار آورند. هیچ کسی دیگر چون فلسطینی ها نمیتواند این فیل را به پا ایستادن ترغیب کند. خشونت ما را به این مامول نمیکشاند .ما به آن عادت کرده ایم و حتا به آن معتاد گردیده ایم . تنها اعتراض مسالمت آمیزمدنی این فیل را از جایش شور میدهد... اکنون چنان معلوم میشود که در جانب فلسطینی ها لحن تازه ای بکار گرفته میشود . گفتمان از محور منافع ، ترور  و حیثیت ؛ به ارزش ها ، آزادی و حقوق گذارنموده است .فلسطینی ها ، آنسوی دیگر و ضرورت یک توا فق سیاسی را درک نموده اند . آنها دراندیشه سیاسی خود بمراتب ازما جلوتر اند .آنها بطورفزاینده و بدون هراس از ایدیالوژی نافرمانی مدنی بهره میگیرند و عمل میکنند واسراییل در برابر این عملکرد پاسخی ندارد .»

 

دپیلوم انجنیر عمر محسن زاده

عضو هیات رییسه شورای اروپایی ح م ا

 

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ ۰۹۰۶