نوشته : آزاده

 

سخنرانی رییس جمهور سوریه " بشار اسد " در تالار مرکزی شهر دمشق خطاب به مردم، پیامی بود قاطع درجلب اعتماد و اتحاد مردم  برای مبارزه با تروریست ها و حامیان خارجی سرنگونی حکومت این کشور.

طی نزدیک به دو سال جنگ و تخریب و کشت و کشتار بی رحمانه توسط نیروهای آموزش دیده سیاسی- نظامی در اردوگاه های ترکیه، امارات و عربستان سعودی، شواهد نشان میدهد که مردم سوریه راه خود را در حمایت از حکومت این کشور برگزیده اند .

در دو سال گذشته، تجربه مردم در عمل نشان داد که جنگجویان از جانب کشورهای خارجی، در ستیز با حکومت سوریه، نه برای آزادی و رفاه شهروندان این کشور، بلکه برای به فلاکت نشاندن مردم آن و به زانو در آوردن تنها حکومت جبهه پایداری در مقابل اسراییل در منطقه خاورمیانه هستند .

اشتباه سنگین حکومت سوریه در این بود که به بانک جهانی و صندوق بین المللی پول روی آورد. این رویه الزاماتی را ایجاب می کرد تا مجری سیاست های آن ها شود، که همان به گرو گرفتن مردم خود و از کیسه آنان خرج کردن بود. در پیش گرفتن چنین سیاستی نتیجه دیگری نمی توانست در بر داشته باشد جز دلسردی مردم از حکومت .

 این همان راه خطایی بود که معمر قذافی رییس جمهور مقتول لیبیا چند سالی قبل از سقوط حکومتش پی گرفت و زمانی به خود آمد که دیگر راه چاره ای برایش باقی نمانده بود.

نقش حکومت ایران در به دام افتادن حکومت سوریه به یک چنین ورطه ای – باز کردن پای بانک جهانی وصندوق بین المللی پول - را نباید دست کم گرفت. آنها که خود طرح خصوصی سازی اصل 44 را و بدنبال آن قطع یارانه ها تحت نام "نقدی کردن یارانه" درایران به اجرا گذاشتند و حالا خود منتظر شورش در شهرستان ها هستند، همین نقشه را به دولت سوریه هم پیشنهاد کرده بودند. مشکل حکومت قذافی نیز برخلاف ادعاهای مضحک و گمراه کننده رهبر جمهوری اسلامی که اگر قذافی سازوکارهای اتمی خود را تحویل نداده بود جرات حمله به آن را نداشتند، همان مشکل امروز سوریه بود. قذافی نیز مانند جمهوری اسلامی تسلیم بانک جهانی وصندوق بین المللی پول شد. اگر اتم می توانست مانع فروپاشی یک حکومت شود و یا جلوی حمله به آن را بگیرد، امروز  اتحاد شوروی بر سر پا ایستاده بود و جمهوریهای شکل گرفته پس از فروپاشی اتحاد شوروی جلوی دخالت نظامی از خارج و داخل را گرفته بودند. اینها سخنان بکلی بیگانه با واقعیت است که هرچندگاه یکبار از دهان رهبرجمهوری اسلامی بیرون می آید.

نقش تخریبی دیگری که حاکمیت ایران در سوریه ایفا کرد، توصیه به سرکوب اعتراضات مسالمت جویانه  مردم ناراضی از سیاست های اقتصادی حکومت سوریه بود.

حکومت سوریه زمانی به خطا های خود واقف گردید که نیروهای امپریالیستی با آمادگی کامل و تشخیص شرایط مناسب، دست به تهاجم زده و با شروع عملیات مسلحانه در خاک سوریه راه ساقط کردن حکومت این کشور را در پیش گرفته بودند.

سازمان نظامی ناتو، دوازده سال قبل از عملیات نظامی در سوریه، این کشورعضو سازمان ملل و متعهد به تمامی منشورهای آن، گروه های مختلف اسلام گرایان وابسته به اخوان المسلمین، القاعده، سلفی ها، نصری ها و دیگرگروه ها را در خاک ترکیه آموزش می داد. علاوه بر آن برای پیشبرد عملیات مسلحانه درخاک سوریه کارشناسان نظامی فرانسوی، بریتانیایی، ترکیه ای و ... با تجهیزات  مدرن و کار آمد امروزی و سیستم ارتباطی ماهواره ای به کمک باند های جنایت کار به این کشورفرستاده شدند (.تعداد زیادی از افسران رده بالای فرانسوی و بریتانیایی توسط ارتش سوریه دستگیر و با حضور در تلویزیون به شرکت در عملیات نظامی در این کشوراذعان کردند .)

اگر چه حکومت سوریه بحران را قبل از وقوع چاره سازی نکرد و با تاخیر، به مردم خود روی آورد و مردم نیز در عمل بین حکومت و باند های مسلح، حکومت بشار اسد را انتخاب کردند، اما این بدان معنا نیست که واقعیات گفته نشود.

طرح ایجاد ارتش ملی برای حراست از محله ها و خیابان های  شهرها و روستا های سوریه توسط مردم که در حال اجرا می باشد، اقدامی است عقلانی که نشان از اعتبار حکومت در بین مردم دارد.

 

رهبران غربی و فرماندهای سازمان ناتو بر این باور بودند که سرنوشت حکومت سوریه نیزمانند حکومت لیبیا رقم خواهد خورد و بعد از چند صباحی، تفنگ به دستان آشوب طلب و یاغی های مورد پشتیبانی آنان برسرنوشت مردم بی گناه سوریه حاکم خواهند شد، اما شواهد نشان میدهد که در صورت به میدان فراخواندن بازهم بیشتر مردم و در حقیقت شریک کردن مستقیم مردم در سرنوشت کشور، امکان خنثی سازی این توطیه هر روز بیش از روز پیش در سوریه تقویت می شود.

پایداری حکومت سوریه و تکیه به مردم خود، تا به حال اهداف گروه های مسلح و پشتیبانان جهانی آن ها را برای سرنگونی حکومت این کشور نقش بر آب کرده است. به همین دلیل است که آن ها که تیرشان به سنگ خورده است، دست به کار ترور و تخریب مکان ها و در نهایت به انتقام گرفتن از مردم، خصوصا چهره های شاخص ملی و میهن پرست روی آورده اند .

کشتن روشنفکران، ورزشکاران نام آور، پزشگان و وکلای صاحب نام، میهن دوستان بنام، راکت اندازی به کارخانه تولید برق و دانشگاه و خوابگاه دانشجویان، بمب گذاری در مدارس و کلیسا های قدیمی و مساجد، جملگی، درماندگی آدم کشان حرفه ای را می رساند.

دزدیدن وسایل درمانی و آزمایشگاهی درون بیمارستان ها و مدارس، حتا به یغما بردن لپ تاپ های دانش آموزان و دانشجویان، ربودن کامیون های مواد خوراکی، پیاده کردن کارخانه های تولیدی و بردن آن ها به خارج از سوریه را با چه منطقی می توان توجیه کرد؟

چند روز پیش سفیر سوریه در سازمان ملل متحد با بانگ رسا اعلام کرد که نیرو های سرکوبگر و غارتگر تحت نام " اپوزیسیون دمکرات سوریه "  تا به حال حدود 1000 کارخانه مختلف تولیدی، اعم از کارخانه های دارو سازی، وسایل خانگی، برق و ... را در مناطق مختلف سوریه پیاده کرده و به کشور "برادر و مسلمان " ترکیه انتقال داده اند. **

سفیر سوریه در این مجمع جهانی، طی شکواییه ای به دبیرکل سازمان ملل متحد، حکومت ترکیه را به خاطر کمک به تخریب های زیر ساختی صنعتی و اقتصادی سوریه مورد اعتراض قرارداد و از دبیرکل این سازمان خواهان رسیدگی به این مسله شد. او با اظهار تاسف از یک جانبه نگری سازمان ملل متحد در ارتباط با حوادث سوریه اعلام کرد: چرا مردم کشورما باید خون بهای بی تفاوتی مراجع جهانی را بپردازند .

رسانه های حاکم بر جهان، خبرها و حوادث سوریه را کاملا یک جانبه و به نفع باندهای مسلح پوشش می دهند.*

 

 

*با استفاده از گزارش النا گروموا، خبرنگار سویتسکایا راسیا در دمشق   

** این ابزارها قبلاً درافغانستان آزموده شده وما بیشترازدیگران با ریشه های این درد و رخداد های روان در سوریه  آشنایم  ـ بامداد