ترامپ چرا بگـرام را می خـواهــد؟

 

اسد کشتمند

این نوشته به علت طولانی بودن دردوبخش منتشرخواهدشد. دربخش اول زمینه ارتباط سرنوشت جنگ اوکرایین با برگشت امریکایی هابه بگرام مطرح می شود. دربخش دوم، برخی اززوایای احتمال برگشت امریکایی هابه بگرام موردارزیابی قرارخواهد گرفت.

 

بخش اول: 

جنگ اوکرایین قرار را ازتمام دنیا ربوده است زیرا تبعات و نقش وتاثیر آن بر زندگی رومره انسان های روی زمین و بر روند شکلگیری نظم نوین جهانی و درنتیجه تقلای نیروهایی که مانع شکل گیری و قوام این پدیده عظیم جهانشمول می شوند، همه و همه جا را درمی نوردد. ناتو و امریکا دراین جنگ سرمایه گذاری بی سابقه وسرسام آوری را هم درعرصه مادی و هم درپهنای تاثیرگذاری بر روان جمعی بشریت براه انداخته اند و وضع امروزی که شکست محتوم آنها را درپی دارد، به هیچ وجه برای شان قابل قبول نیست و با چنگ و دندان، از راه های گوناگون با برخوردی تلافی جویانه درپی ادامه جنگ هستند. قبل از آغاز این جنگ تحریک شده به وسیله امریکا، همه غربی ها در این تصور بودند که با حساب های دقیقی که انجام داده بودند، روسیه درمدت کوتاهی در زیربار تحریم های بی سابقه و همآهنگ غربی و دربرابر اوکرایین مجهز به مقادیربی سابقه ای ازآخرین تجهیزات ودست آوردها درعرصه تسلیحاتی غربی(که ازسال۲۰۱۴ بعد ازکودتای فاشیستی آغازشده بود)، کمر خم خواهد کرد اما مقاومت و سخت جانی و درعین حال نیرومندی و تجربه بزرگ روسیه موجب آن شد که نتیجه آن چیزی نباشد که غربی ها انتظار داشتند. دراین جنگ مرگ و زندگی برای روسیه، ناتو تمام قد و با همه دار وندارخود به قصد نابودی آن صف آرایی بیسابقه و تاریخی را به کاربست. نتیجه آن چیزی است که همه روزه شاهد آن هستیم یعنی پیشروی دایم روسیه و درهم شکستن بلاوقفه ماشین جنگی ناتو که به وسیله سربازان اوکرایینی به کارانداخته شده است. از جانب دیگر دلار به مثابه ارز ذخیره و تبادله جهانی به تدریج تضعیف می شود بنا ً نقش تعیین کننده امریکا در جهان روبه افول است.

دراتحادیه اروپا هم به تدریج شکاف ها برملا می شود و اعلام موضع رسمی جنگ طلبان با مخالفت روبه تزایدی مواجه می گردد واحتمال اینکه جنگ اوکرایین درگرماگرم این تعاملات با فروپاشی ارتش اوکرایین به پایان برسد، هرروز برجسته ترمی گردد. امریکا نمی خواهد این شکست تاریخی به نام پرطنطنه اش ختم شود. تمام این صحنه سازی های ترامپ وحواریون اش ناشی ازدرک این واقعیت است که گرچه دراثر تبلیغات گمراه کننده رسانه ای دنیای سرمایه داری امپریالیستی تا هنوز توده های مردمان دنیا به ویژه امریکایی ها ازآن درک واطلاع درستی ندارند اما واقعیتی است که نمی توان از آن فرارکرد.

غربی ها وامریکایی ها درشرایطی که در باطلاق اوکرایین گیرمانده اند، برا ی اولین باردم ازصلح می زنند. چه شد که غربی ها به یک باره گی صلح طلب شدند؟ در واقع اجبار صحنه جنگ کسانی راکه به صلح واقعی هیچ ایمان و علاقه ای ندارند به سوی نوعی از تگدی برای صلح اما با حفظ ظاهرمتفرعن کشانده است. آن ها به آتش بس برای تجدید قوا نیاز دارند ولی روسیه به آن ها این فرصت را نمی دهد. امریکایی ها وبه ویژه ترامپ ناراحت است از اینکه چرا روس ها آتش بس را نمی پذیرند درحالیکه درغزه همچنان به نسل کشی مردمان بی نوا و بی دفاع فلسطینی به دولت فوق دست راستی اسراییل واعمال فاشیستی آن کمک می کند و پیهم قطعنامه های آتس بس را در شورای امنیت سازمان ملل ویتومی کنند ودربرابر آن به اصطلاح طرح صلح ترامپ برای غزه را مطرح می سازند که یک دنیا غدر و نیرنگ درآستین دارد. دیده شود که بازچه حیله هایی به کارمی برند. سیاست امریکا درقبال مساله غزه چنان غیرعادلانه، پر از تکبر و بیرحمانه است که الکساندرمرکوری تحلیلگر نامدار انگلیسی می گوید که برخورد ترامپ در قبال غزه صاف وساده گانگستریزم است.

اکنون امریکا با درک دقیق از توان خود و چشیدن طعم تلخ شکستی که برایش غیرقابل انتظاربود مصمم شده است، لااقل در ظاهر امر، از این مخمصه که درحال برباددادن تمام ابهت و نقش رهبری کننده اش بر دنیای غرب است خود را نجات بدهد. حکومت پنهان امریکا با استفاده ماهرانه ازشیوه بی بند وبارانه ترامپ در تلاش است از روی صحنه ی این بازی با همان شیوه مسخره وی بیرون رفته ولی سرنخ حوادث را با ارسال سلاح های مرگ بار و رهبری عملیات جنگی دراوکرایین درسایه همچنان در دست نگه دارد تا اگر معجزه ای رخ داد وغرب راه گم کرده ازقضا به  پیروزی هایی دست یافت، از جمع آوری میوه آن محروم نماند. واقعیت این است که امریکا شدیداً دل درگرو این جنگ دارد و باتمام قوا درفکر انتقام کشی از روسیه دراین عرصه بسیاربا اهمیت جهانی است اما برپایه واقعیت های میدانی چاره ای ندارد جز اینکه با اقدامات نمایشی و اتخاذ روشی پر از ابهام درباره رهبری جنگ در اوکرایین شکست نهایی را که به احتمال بسیارقوی اتفاق خواهد افتاد، به نام متحدان بی اراده و رام اروپایی خود ثبت نماید. با صحنه سازی نه چندان ماهرانه ای ، ترامپ(بخوان حکومت پنهان امریکا) به اروپایی ها می گوید شما به اندازه کافی بزرگ هستید، بگیرید رهبری جنگ با روسیه باشما! ولی مطمین باید بود که این فقط روی صحنه و ظاهر قضیه است؛ درپشت صحنه، پشت میز رهبری جنگ تغیر چندانی وارد نخواهد شد زیرا جریان بلاوقفه پیشرفته ترین سلاح های مرگبار امریکایی همچنان ادامه خواهد یافت و حتی تشدید خواهد شد، چنانچه دراین روزها زمزمه هایی مبنی بر ارسال موشک های «توما هوک» از طریق مقامات مسوول بالارتبه امریکایی چون "جی. دی. ونس" معاون ترامپ ودادن اجازه به کیف برای هدف قراردادن مسکو ودیگر شهرها و اهداف دیگر به گوش می رسد. به گفته مسوولین روسی ورود این موشک ها تغییری دروضع کلی جبهه وارد نخواهد کرد. شاید برعکس این گفته سخنگوی کرملین آقای"دیمیتری پسکوف" که ناشی از حس اعتمادبه نفس بوده و با آرامش و متانت ادا شد، بتوان پیش بینی کردکه ورود "توماهوک" ها درصحنه جنگ اوکرایین تغییرات بزرگی را به شکل فروغلتیدن تندرغضب روس ها بر پایگاه ها و مراکز فرماندهی اوکرایینی که درآن ها ناتویی هاهم قراردارند درپی داشته باشد وشاید چه بلایای دیگری که درپی آن خواهد آمد.

درگرماگرم این بازی های فریبنده امریکایی ها، بعضی از رهبران کوتاه اندیش اروپایی درچنین وضعی با پنهان کردن کوچکی خود درسایه این «بذل » امریکایی ها سربه جنون می زنند وبا به اصطلاح ابتکارات واقدامات تشنج آفرین پیهم خویش به تحریک هرچه بیشترمی پردازند تا بتوانند امریکا را وارد درگیری مستقیم تربا روسیه بسازند، این رهبران عاقبت نیندیش شاید نمی دانند که اگرامریکایی ها توان کاربیشتری را می داشتند در این جنگی که مال خودشان است، به هیچ وجه دریغ نمی کردند . این رهبران کوته اندیش اروپایی نمی دانند که این بذل امریکایی ها درجهت سپردن ظاهری رهبری جنگ اوکرایین به آن هایک تحفه آلوده به سم است، زیرا امریکایی ها با مهارت اروپایی ها را درصف اول قرارمی دهند تا درصورت شکست بسیارمحتوم دراین جنگ عظیم، پایان ماجرا به نام اروپا رقم بخورد.

اهل سیاست اما می داند که این عقب نشینی امریکا فقط ظاهر قضیه است؛ امریکا پس پرده همچنان پشت فرمان قرارخواهد داشت زیرا نتیجه سهمگیری همه کشورهای عضو ناتو درجهت کمک به عملیات بزرگ جنگی به وسیله نیروهای نیابتی اوکرایینی، بدون کمک و رهبری مستقیم (این باراعلام ناشده) امریکا بسیارناچیزخواهد بود. این امریکا است که با امکانات عظیم خود، درعرصه جمع آوری اطلاعات از طریق ماهواره ها و پروازهای اکتشافی پیرامون روسیه به ویژه جوارمرزهای روسیه در دریاهای بالتیک وسیاه وحتا تعیین اهداف و آماده ساختن کوردینات هاجهت گشودن آتش نقش اساسی را ایفا می کند. بدون اجازه امریکایی ها شلیک این موشک ها واعزام پهپادها درعمق خاک روسیه امکان پذیرنیست. در واقع بدون کمک امریکا فروپاشی تمام جبهات دراین جنگ سرنوشت سازبین روسیه و ناتو به سادگی اتفاق خواهد افتاد . گذشته ازآن، همه می دانند که مرکز اساسی رهبری وهمآهنگ سازی کمک رسانی وعملیات جنگی دراوکرایین درپایگاه بزرگ امریکایی «رامشتاین » درجنوب المان قراردارد که همچنان به فعالیت خود ادامه می دهد. «رامشتاین» یکی ازبزرگترین پایگاه های نظامی امریکا دراروپاست. از این پایگاه برای عملیات هوایی و پشتیبانی ازنیروهای نظامی دراروپا و خاورمیانه استفاده می شود. دراین مرکز کمک ها، سهمگیری و فعالیت تقریباً پنجاه کشور مرتبط به غرب و ناتو درجنگ اوکرایین همآهنگی می شود. نکته دیگری را که ترامپ گفته این است که اروپایی هامصارف این جنگ را بپردازند و امریکا سلاح های موردنظررا تامین می کند. یک مطلب دراین میان ماهرانه در سایه قرارداده می شود وآن اینکه دردنیای امروزی این سلاح ها فقط به اجازه کشور تهیه کننده می توانند مورد استفاده قراربگیرند. هیچ  کسی تجاوز صهیونیست ها برقطر و خاموشی کامل پیشرفته ترین سلاح های دفاعی ساخت امریکا را که قطردراختیاردارد، از یاد نبرده است. درهرجایی که سلاح امریکا مورد استفاده قرارمی گیرد باید امریکا کود استفاده ازآن را آزاد کند. درنتیجه این که چه کسی به شرکت های بزرگ مجتمع های نظامی- صنعتی امریکا پول بپردازد، تا وقتی که رهبری پنهانی جنگ درپشت پرده در دست امریکایی ها است، تغییری درصورت واقع جنگ وارد نخواهد کرد. این جنگ، از روزاول؛ از آوانی که امریکایی ها در اوکرایین کودتای فاشیستی را به راه انداختند جنگ امریکایی ها بوده و همچنان تا آخر مال آنها باقی خواهد ماند. مرتبط با این حوادث، یکی از ویژگی های سیاست های امریکا ازطریق ترامپ دراین ماجرا و سایر معضلات امروزی دنیا بی مسوولیتی فوق تصور در ابراز واعلام و تغییرمتداوم سیاست ها است؛ به نحوی که هیچگاه نمی شود از نیات واقعی امریکا درقبال موضوعات مطروحه سردرآورد و این محتملاً از جانب سردمداران حکومت پنهان یک امیتاز درجهت انعطاف پذیری درمیدان عمل تلقی شود ولی بی اعتباری شدید نسبت به قول و قرار امریکایی هارا درپی دارد، به عقیده آگاهان سیاسی، هرنوع استتارنقش رهبری کننده امریکا دراین جنگ نمی تواند کسی به ویژه روس ها را فریب بدهد. نه تنها دراین زمینه بلکه به طورکلی موضع گیری های ضد ونقیض، بی پشتوانه، عامیانه وغیرقابل اعتماد ترامپ به ویژه فضای رسانه ای جهان را به افتضاح کشانیده است. در واقع ترامپ به گفته حتا تحلیلگران امریکایی به یک دلقک شباهت پیدا کرده است. می توان به این عقیده رسید که شاید موضع گیری ها واظهارات ترامپ نقش به رسوایی کشاندن سیاست وموضع گیری های مسوولانه را ایفامی کند تا مردم هرچه بیشتر در برابرسیاست بی تفاوت بمانند و ازآن نفرت پیدا کنند. یا شاید این هم موردنظرباشد که درنتیجه سردرگمی ای که خود مسوولین امریکایی به ویژه حکومت پنهان با مارک ترامپ درمسیرحوادث دراماتیک، انبوه ومتراکم روند تغییر نظم جهانی درشرایط دشوار کنونی با آن روبرو شده اند، تلاش دارند با چنین شیوه ای مردم راهم سردرگم سازند. با توجه به این وضع وعلایم فراوانی که وجود دارد، به سادگی می توان به این نتیجه رسید که سیاست های امریکا درگردباد بی اعتمادی و درعین زمان خودشیفتگی خطرناکی دست وپا می زند. درشرایط بغرنج و تا حدودی نامکشوف کنونی، این سیاست ها می تواند کسانی را که درمقام تصمیم گیری قراردارند به اشتباهات بزرگی که برسرنوشت بشریت تاثیرعظیمی خواهد داشت، بکشاند. باید توجه داشت که درچنین بغرنجی های دنیای درحال تغییر، از یک سوسکوت دوستان مطیع وسربه راه امریکا مانند اتحادیه اروپا و«غرب جمعی » و از جانب دیگرترس کشورهایی که به ناحق مورد تجاوز قرارگرفته اند، سردمداران حکومت پنهان را محتملاً به سوی این ایده فریبنده می بردکه امریکا همیشه حق به جانب است وهنوزهم نیرویی است که می تواند هرچه بخواهدهمان خواهد شد. اگرچنین باشد، این خطای بزرگ و وحشتناکی است که زمینه های تامین صلح جهانی را شکننده ترساخته و جهان را به سوی تشنج و بی امنی بیشتر خواهد کشاند. این به این معنی نیست که دیگرامریکا نقشی ندارد وهمه باید از او روبرگردانند. نه؛ چنین نیست تا هنوزهم دربسی موارد امریکا حرف اول رامی زند ولی روندی که آغازشده و پرازبغرنجی های دوران های گذاربا اهمیت تاریخی است، اتفاقاً آغاز گسل ازهمین نقشی است که امریکا به ایفای آن پافشاری ورزد.

بناً بخشی ازحکومت پنهان وسردمداران هوشیارامریکا درحال هضم این واقعیت دردناک هستند ودرفکر چاره جویی برای تلافی امکانات ازدست رفته خود درجاهایی دیگر و یافتن راه های دیگری جهت ایجاد مزاحمت برای دشمن سرسخت و تاریخی خویش یعنی روسیه تقلا و تلاش دارند. دراین زمینه یکی از راه هایی را که امریکایی ها به احتمال قوی درکنارسایر بازی های سیاسی وعملیاتی خویش درپیش خواهند گرفت استفاده از سرمایه گذاری های پنهانی، هوشیارانه، درازمدت و با اهمیت شان درافغانستان خواهد بود. دراین عرصه دراین روزها بعد ازاظهارات جنجالی ترامپ همه جا صحبت ازبگرام است.

ادامه دارد

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ‍ ۰۶۱۰      

Copyright ©bamdaad 2025