گفت و گزاری در مفاهیم انتخابات

بخش دوم

احزاب ونامزد ها درانتخابات

 گردآورد از دکترنجیب الله مسیر

 برابری امکانات درکاندیداتوری:

نخستین مفهوم برابری در مرحله نامزدی به انتخابات و کاندیداتوری، دستیابی به ابزار و زمینه هایی است که نسبت همه نا مزدها را به تساوی امکانات در انتخابات همگون، همانند و مشترک میسازد، پیش از همه منظوراز برابری تقریبی امکانات مادی ورسانه یی میباشد.

چنین برابری را تنها ازراه تعین حداعظم مصارف برای راه اندازی انتخابات، محدود ساختن اعانه و یاری و سهمگیری سازمان ها و اشخاص معین برای ایجاد فوند های انتخاباتی( سرچشمه های مالی و هزینه های مادی ) احزاب وکاندید ها و نیز دسترسی برابرازامکانات رسانه یی اعم از خصوصی و دولتی می توان تامین نمود.

اما در کشورهای جهان سومی و بویژه ملل تازه به دوران آمده و روبه سامان یابندگی، برابری شانس و دسترسی به امکانات، اصلی است که درعمل پیوسته نقض گردیده و دموکراتیک بودن روند انتخابات را پرسش برانگیز میسازد. در چنین احوال نخبگان سیاسی– قومی با ادبیات دموکراتیک بحث می کنند، اما با عادات بروکراتیک و ناخوش هنجاری توتالتر به میدان مصاف و عمل می روند.  در برخی کشورهایی که انتخابات را یک امر سیاسی دولتی می دانند، تمویل کارزار انتخاباتی رسما دولتی بوده و ازسوی دولت صورت میگیرد.

رسالت(ماموریت) انتخابات دردموکراسی

انتخابات در جوامع امروزه  بر روند زندگی مردم  تاثیر گذار می باشد.  در جوامعی که دموکراسی نهادینه باشد، گذار دموکراتیک و ادبیات علمی، ماموریت های زیر  رابرای انتخابات پذیرا می شود:

  •  بیان، انبوهش و نمایش خواست های گوناگون مردم،
  •  کنترول برنهادهای حاکمیت:

 درنتیجه انتخابات عمده ترین نهاد کنترول برحکومت – پارلمان ایجادمیگردد وهمچنان اپوزیسیون شکل میگیرد وحسودانه بررعایت قانون اساسی وسایرقوانین واجراات رهبری سیاسی نظارت میکند.

  • همگرایی:

 در پنداشت و شکل گیری اراده عمومی سیاسی ازراه اتحاد شهروندان به دورپلاتفورم معین سیاسی و رهبرانی که این پلاتفورم را ارایه میکنند.

  • مشروعیت وثبات:

مشروعیت و ثبات  سیستم سیاسی و همچنان مشروعیت نهاد های مشخص حاکمیت؛ پارلمان، حکومت، رییس جمهور و... مشارکت شهروندان درانتخابات طبق معمول بدین معنی است که آنها این گونه ای سیستم سیاسی را می پذیرند. انتخابات این امکان را به میان می آورد که اعضای حکومت نمایندگان نابکارمجلس را تعویض نمایند و به جای آنها انسانهایی را انتخاب کنند که ازاعتماد شان برخوردارباشد. ازین راه  بحران حکومت، درمجموع، سبب دوری شهروندان ازنظام سیاسی نشده  وسیستم سیاسی به بی ثباتی کشانیده نمی شود.

  •  گسترش روابط و مناسبات میان نهادهای حاکمیت و شهروندان:

انتخابات – عمده ترین راه بازگشت میان شهروندان وحاکمیت است.

  •  بسترسازی:

بستر سازی  وکشانیدن درگیری ها و ناسازگاری ها دربسترمسالمت آمیز و درسطح نهادهای تنظیم کننده آن(مدیریت). انتخابات این امکان را میسرمیسازد که منافع، ارزش ها، پندارهای متضاد  آزادانه وآشکاربه پیشگاه وقضاوت مردم مطرح شده وپیشتبانی واقعی مردم ازین ویا آنطرف درگیرمعین گردد.

  • تجهیز رای دهندگان برای حل مسایل رویدست اجتماعی:
  • کشاندن مردم بسوی سیاست ورشد آگاهی ومشارکت سیاسی مردم:

 دردوران انتخابات معلومات زیاد سیاسی دردسترس شهروندان قرارگرفته  و آنها (شهروندان) تجارب ومهارت سیاسی کسب میکنند.

  • جلب وجذب نخبگان سیاسی:

 انتخابات عمده ترین راه ورودی شهروندان به ترکیب نخبگان سیاسی، تثبیت وافول رهبران سیاسی می باشد.

  • تولید برنامه های نوسازی جامعه:

 انتخابات برای نیروهای گوناگون سیاسی این امکان را میسرمیسازد تا درک شانرا ازپرابلم های اجتماعی مطرح کرده، برنامه های حل آن را پیشنهاد نموده و راه های مناسب توسعه را جستجو  نمایند.

انچه دربالا ارایه گردید تنها درسیستم های سیاسی دموکراتیک – جاییکه روند انتخاباتی کرکتر دموکراتیک داشته باشد، تجربه میشود.

انتخابات دموکراتیک واحزاب سیاسی

آیا رای دهی شهروندان درانتخابات به مفهوم مشارکت آنها درمدیریت کشورمی باشد؟ آیا کثرت احزاب سیاسی درکشور و مشارکت آنها درانتخابات محکی برای دموکراتیک بودن آن است؟ آیا همیشه نام حزب بیانگرسمت وسوی پنداری وایدیالوژیکی آن می باشد؟ چگونه میتوان رییس جمهور، نماینده مجلس و حزب سیاسی را درست، دانسته وآگاهانه انتخاب نمود؟

آنگونه که می دانیم انتخابات یکی ازنشانی های مهم دموکراسی می باشد. مردم (درمقام انتخاب کننده) ازراه انتخابات برای نمایندگان خود حق می دهد تا حاکمیت نمایند. به همین ترتیب است که شهروندان باداشتن نماینده درسیاست مشارکت مینمایند. ولی نمایندگی ازخواست های مردم تنها درصورتی ممکن می باشد که انتخابات دموکراتیک باشد. این امربیشتروابسته به سیستم یا نظام انتخاباتی می باشد.

نظام انتخاباتی:

نظام انتخاباتی چگونگی انتخاب نمایندگان و مسوولین امور وهمچنان تثبیت وتعیین نتایج رای گیری می باشد؛ این نظام دو سازمایه و رکن بهم بسته دارد:

۱ـ قانون انتخابات (سازمایه حقوقی):

 بخشی ازقانون اساسی بوده وعبارت است از مجموعه ای ازنورم های حقوقی وترتیب انتخابات؛ روش ها ومیکانیزم های مربوطه نیزشامل سازمایه حقوقی میگردد.

۲ـ روند انتخابات:

 مجموعه ای ازکارکردها درجریان انتخابات است. روند انتخابات براساس قانون انتخابات شکل میگیرد. این روند شامل مراحل زیرمیباشد:

  •   آمادگی(تعیین تاریخ انتخابات، ثبت وراجستر رای دهندگان).
  •   راجستریشن وثبت شهرت کاندید ها؛
  •   تبلیغات پیش ازانتخابات وتمویل انتخابات؛
  •   رای گیری وشمارش آرا و اعلام نتایج.

گونه های نظام انتخاباتی

نظام های انتخاباتی راه دور و درازی را پیموده و رشد کرده اند. درپایان این راه ، دموکراسی نمایندگی یا وکالتی دو گونه ی شکل دهی ارگان های حاکمیت دولتی وخودگردانی های محلی را ازسوی شهروندان، برجسته ساخته است: 

۱ ـ اکثریتی (ماژوریتار)

 ۲ـ تناسبی( نسبى، همزمان ، متناسب ، به نسبت)

براساس آمیزه ای ازروش های بالا گونه ی اکثریتی – تناسبی نیزشکل گرفته است.

براساس نظام انتخاباتی اکثریتی کشوربه واحد های منطقوی –  انتخاباتی تقسیم می شود. ازهر واحد تنها یک نماینده و هرازگاهی هم دونماینده  و یا بیشترازآن انتخاب می شود. نفوس واحد ها نقش اساسی را بازی میکند وازهمین رو این واحد ها باید درحد ا مکان نفوس برا برداشته باشند. درغیرآن ا صل برا برحقوقی شهروندان نقض می گردد.

ویژه گی دیگرنظام اکثریتی درآن است که رای دهندگان درحقیقت برای شخص کاندید و با شناختی که ازوی دارند، رای می دهند. اینکه کاندید به کدام حزب وابسته است تفاوتی ندارد، حتی اگراین وابستگی آشکارهم باشد.

ودرفرجام نظام اکثریتی متکی برچنان نظمی است که هرکاندیدی که اکثریت آرا را بدست آورد،  برنده میشود؛ ازهمین رو است که این نظام بنام نظام اکثریتی (Majorite ) یاد میشود.   

تااکنون دوگونه ی سیستم اکثریتی بازشناختی شده است:

۱ـ اکثریت مطلق( دراسترلیا )

۲ـ اکثریت نسبی( درایالات متحده وکانادا )

درنظام اکثریتی مطلق،  هرکاندیدی که% ۵۰ +۱ آرا را و درنظام اکثریتی نسبی هرکسی که بیشترین آرا را نسبت به تمام همچشمان بدست آورد، برنده شناخته می شود.

درنظام انتخاباتی اکثریتی ممکن است که راگیری به دودور به فرجام برسد. هرگاه هیچ یک ازکاندید ها رای اکثریت مطلق را بدست نیاورد، درآنصورت انتخابات به دوردوم میگذرد ودر دوردوم تنها دوکاندید که نسبت به دیگران بیشترین رای را کسب کرده اند، اشتراک می ورزند.

جهت مثبت نظام اکثریتی درآنست که طبق معمول میان نامزد(کسی که درآینده نماینده خواهد بود) ورای دهندگان رابطه بوجود میاید ومستحکم میگردد. نامزد ها وضع را درواحد انتخاباتی خویش به خوبی میدانند، وبا مردم وفعالان محل شخصآ آشنایی دارند؛ ورای دهندگان هم میدانند که کی وچه کسی را بحیث نماینده خویش درارگان حاکمیت دولتی انتخاب کرده اند.

کمبود این سیستم درآنست که آن بخشی از آرای مردم که به صندوق نامزد هایی که برنده نشده اند، ریخته شده است، ضایع میشود وکسی که پیروزمی گردد درحقیقت نماینده اکثریت نمی باشد. به گونه مثال اگردریک واحد انتخاباتی سه نفرکاندید باشند وهریک ۲۵%، ۳۸% و ۳۵% آرا را بدست بیاورند؛ درصورتیکه نظام اکثریتی نسبی باشد، کاندیدی که ۳۸% آرا را داشته باشد، برنده حساب میشود. درواقع ۶۰% آرا که به دوکاندید ناکام داده شده بود واکثریت آرا را تشکیل میدهد، درنظرگرفته نشده وبرنده درحقیقت نماینده اقلیت میباشد. نماینده ای که با اقلیت آرا انتخاب شده است ازمنافع همه درارگان حاکمیت دفاع خواهد کرد.

نظام انتخاباتی تناسبی درجهان کنونی نسبتاً گسترده ترمی باشد، درحالیکه گونه های زیاد دارد، محتوی اساسی آن را میتوان اینگونه آشکارساخت: بیشترینه چنین است که کشوردرمجموع بحیث یک واحد انتخاباتی درنظرگرفته می شود. احزاب سیاسی، ائتلاف ها (بلاک های انتخاباتی) فهرست کاندیدان خود را پیشکش می کنند.

ازرای دهندگان خواسته می شود تا برای یکی ازین فهرست ها رای بدهند. در واقع رای دهندگان نه برای یک نفرازین وآن حزب، بلکه برای حزب درمقیاس تمام کشوررای می دهد. پس از شمارش آرا احزاب سیاسی متناسب به آرای بدست آورده تعداد معین کرسی ها درارگان حاکمیت دولتی را نصیب می شوند.

درنظام انتخاباتی تناسبی، تناسب میان آرای بدست آمده وکرسی های پارلمان نسبت به نظام اکثریتی عادلانه ترمی باشد، درواقع وضعیت طرفین همچشم یا رقیب وآرایش نیروهای سیاسی قرین به واقعیت می باشد. ولی این سیستم نیزکمبود هایی دارد.

این سیستم درکشورهایی کارا می باشد که دارای دو- سه حزب کلان باشند. ولی درکشورهایی که دارای ده ها حزب کوچک وکلان باشند، نمایندگان در ارگان حاکمیت به گروه ها وفرکسیون های کوچک تقسیم می شود. کاربا چنین پاره گروه وگروهگ ها دشوارمی باشد. ازهمین لحاظ است که بسیاری ازکشورها موانعی را ایجاد می کنند تا ازورود گروهک ها درپارلمان جلوگیری شود. به گونه مثال هرحزبی که ازیک فیصدی معین آرا کمتربدست آورده باشد، به پارلمان راه پیدا نمی کند. وآرای آنها به گونه تناسبی بالای آحزابی که برنده شده اند  تقسیم میشود.

کمبود دیگراین نظام درآنست که رای دهنده با همه شخصیت های شامل فهرست احزاب آشنایی نداشته ودرواقع ازروی رهبریا یک دوشخص ویا برنامه حزب به گونه مجرد نه مشخص رای میدهد. درحالیکه درسیستم اکثریتی رای دهنده ورای گیرنده هردورابطه مستقیم ومشخص داشته و نه به شکل مجرد بلکه به گونه مشخص رای میدهد.

درنظام انتخاباتی آمیخته یا مختلط هر دوسیستم انتخاباتی با تناسب های گوناگون به کارگرفته می شود.

دردولت های فاسد، سیستم تناسبی یگانه راه نجات ازفساد وخرید وفروش رای و.... خواهد بود.

پایان

 

سیاسی ـ بامداد۱۳/۲ـ ۲۲۰۹