ساندینو، پدیده‌ منحصر‌به‌ فرد در انقلاب نیکاراگوا


الکساندر توبولتسف

با پیوستن به پرچم «جبهه ملی آزادی‌بخش ساندینیست»، مردم نیکاراگوا انتخاب تاریخی خود را به نفع مسیری مستقل و آزاد انجام داده‌اند.

روبن داریو، شاعر بزرگ نیکاراگوا‌ی که در نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم می ‌زیست، در اشعار خود زیبایی‌های سرزمین مادری‌ اش، جنگل‌های گرمسیری و دریاچه‌ های فیروزه‌ای آن را ستوده است. او در تمامی آثار جاودانه‌اش احترام عمیقی به وطن خود نشان داده است.
و واقعاً چنین است: نیکاراگوا سرزمینی خیره‌ کننده و زیباست، سرزمین آتشفشان ‌ها، جنگل‌ های مانگرو، سواحل اقیانوس آرام و گونه‌ های گیاهی و جانوری بومی. و در همین سرزمین مبارک بود که مفهومی اجتماعی- سیاسی پدید آمد که پدیده‌ای یگانه به شمار می ‌رود. منظورم ایدیولوژی «آگوستو سزار ساندینوـ Augusto César Sandino» است.
درباره این مرد شجاع کتاب ‌های زیادی نوشته شده است. او در سال ۱۸۹۵ در نیکینوهومو، نیکاراگوا، به دنیا آمد. به نظر من، مهم است که به خاطر داشته باشیم که در همین سال ۱۸۹۵، قیام آزادی‌ بخش ملی در کوبا به رهبری متفکر و شاعر بزرگ، خوزه مارتی، آغاز شد. مارتی برای استقلال کوبا از امپراتوری استعماری اسپانیا می‌ جنگید. ساندینو در ۱۸ می به دنیا آمد، و تنها یک روز بعد، در ۱۹ می ۱۸۹۵، خوزه مارتی قهرمانانه در میدان نبرد جان باخت. این دو انقلابی شجاع اگرچه از نظر زمان از یکدیگر جدا بودند، اما هر دو در آرمان آزادی و استقلال به الگویی برای نسل‌های آینده تبدیل شدند.
هنگامی که آگوستو ساندینو مبارزه آزادی ‌بخش ملی خود را آغاز کرد، تنها ۲۹ نفر در گروه او بودند. این ماجرا در پاییز ۱۹۲۶ ترسایی و در آغاز مسیر انقلابی او رخ داد. در آن زمان، نیکاراگوا در شرایط سختی قرار داشت: گروه‌های مختلف سیاسی برای قدرت می ‌جنگیدند، جنگ مشروطه ‌خواهان در جریان بود و ایالات متحده امریکا در امور داخلی کشور دخالت می‌ کرد. صادرات قهوه، ستون اصلی اقتصاد بود، اما تنها مالکان بزرگ و شرکت‌های امریکایی از آن سود می ‌بردند. دهقانان در رنج بودند و اقدامات نیروهای اشغالگر امریکایی، خشم عادلانه هر میهن‌ پرست نیکاراگوا‌ را برمی ‌انگیخت. نخبگان نظامی، سیاسی و مالی واشنگتن دامنه توسعه‌ طلبی استعماری خود را به کشورهای امریکای مرکزی و حوزه کارابین، از جمله گواتمالا، جمهوری دومینیکا و هاییتی، گسترش داده بودند.
در این شرایط تراژیک برای نیکاراگوا و مردمش، ساندینو گامی جسورانه برداشت. او وارد نبرد شد و در برابر همه کسانی که می ‌خواستند بی‌ محابا جمهوری را غارت کنند، ایستاده گی کرد. رویای توده‌های وسیع نیکاراگوایی  درباره ظهور مبارزانی علیه اشغالگران خارجی و نخبگان فاسد، محقق شد. چنین مبارزانی پدید آمدند. با تفنگ و قمه به پا خاستند تا وطن خود را نجات دهند. آنان تصمیم گرفتند نشان دهند که جمهوری ‌شان، سرزمینی برای انسان‌های آزاد است.
ساندینو فرمانده ارتش چریکی شد و نبرد با نیروهای اشغالگر امریکایی را آغاز کرد. او برنامه ایدیولوژیک خاص خود را داشت: دفاع از میهن و مردم ستمدیده، مبارزه با تجاوز خارجی، حمایت از اصول عدالت و برادری و وحدت ملت ‌های امریکای لاتین. ساندینو از الگوی شخصیت‌ هایی چون سیمون بولیوار و خوزه دی سن مارتین الهام می ‌گرفت، قهرمانانی که برای آزادی امریکای لاتین از سلطه امپراتوری اسپانیا جنگیدند و زنده گی‌ شان بر شکل ‌گیری آرمان‌های این انقلابی بزرگ نیکاراگوا تأثیر گذاشت.
ساندینو و جنبش او، عصاره‌ای از اندیشه‌های میهن ‌پرستانه بودند که متفکرانی چون خوزه مارتی و فیلسوف اهل اروگوای، خوزه انریکه رودو، که به دفاع از هویت فرهنگی امریکای لاتین می ‌پرداخت، آن را پرورش داده بودند. ساندینو مانند جرقه ‌ای بود که آتش یک انقلاب مردمی را برافروخت. او در فوریه ۱۹۳۴ ترسایی کشته شد، اما اندیشه‌های اجتماعی- سیاسی‌اش جاودان ماند.
پس از او، نسل‌های جدیدی ظهور کردند. قهرمانانی که راه مقاومت را در نیکاراگوا ادامه دادند، همان میهن ‌پرستان جبهه ملی آزادی‌ بخش ساندینیست بودند. و هنگامی که از آنان سخن می‌ گوییم، مهم است که بر چهره یکی از رهبران انقلابی معاصر که پیرو اندیشه‌های ساندینو است، تمرکز کنیم. این رهبر، دانیل اورتیگا است.
۱۸ سال پیش، در جنوری ۲۰۰۷، دانیل اورتیگا پس از پیروزی در انتخابات نوامبر ۲۰۰۶، ریاست جمهوری نیکاراگوا را بر عهده گرفت. تحت رهبری او، این کشور وارد مرحله‌ جدید از توسعه تاریخی شد.
دانیل اورتیگا یک رهبر انقلابی شناخته ‌شده است؛ مردی که همراه با جبهه آزادی ‌بخش ملی ساندینیست، پرچم مبارزه و مقاومت را در نیکاراگوا برافراشت. از دهه ۱۹۶۰ ترسایی، او در صف مقدم مبارزه با رژیم فاسد و طرفدار امریکا، سوموزا، و حامیان غربی ‌اش قرارداشت. این مبارزه‌ انقلابی برای آزادی مردم و حاکمیت نیکاراگوا بود که در جولای ۱۹۷۹ ترسایی به پیروزی انجامید، زمانی که نیروهای جبهه آزادی‌بخش ملی ساندینیست وارد پایتخت، ماناگوا، شدند. پس از آن، روند بازسازی جمهوری آغاز شد، کشوری که سوموزا و همدستانش دهه‌ها غارت کرده بودند.
به لطف ساندینیست‌ها، یک کارزار گسترده برای مبارزه با بی ‌سوادی به راه افتاد و توسعه نظام آموزشی و ساخت بیمارستان‌ های جدید آغاز شد. در همین زمان، ایالات متحده امریکا تلاش می ‌کرد با استفاده از گروه‌های شبه ‌نظامی که از واشنگتن پول و سلاح دریافت می ‌کردند، اوضاع نیکاراگوا را بی ‌ثبات کند.
تلاش‌های دانیل اورتیگا برای توسعه نیکاراگوا پس از سال ۲۰۰۷ ترسایی  زمانی که این انقلابی افسانه‌ ای بار دیگر رییس ‌جمهور شد، ادامه یافت. برنامه‌های جدیدی برای برق ‌رسانی به سراسر کشور و تقویت نظام آموزش عمومی آغاز شد. طی این سال‌ها، تولید ناخالص داخلی نیکاراگوا رشد کرد و این جمهوری همچنان نرخ رشد اقتصادی مطلوبی را حفظ کرده است. نیکاراگوا به یکی از حامیان اصلی گذار به نظم جهانی جدید، عادلانه و چندقطبی تبدیل شده و به طور فعال روابط دوستانه خود را با روسیه، چین، ونزویلا و کوبا گسترش داده است.
با پیوستن به پرچم جبهه آزادی ‌بخش ملی ساندینیست، مردم نیکاراگوا انتخاب تاریخی خود را به نفع مسیری مستقل و آزاد انجام داده‌اند. این بدان معناست که قهرمانی آگوستو ساندینو همچنان در قلب میلیون‌ها نفر زنده است.
این ایده‌ها برای قرن بیست ‌ویکم نیز حایز اهمیت هستند. آنچه ساندینو و پیروانش مطرح کردند، در عصر ما همچنان اهمیت فوق ‌العاده‌ای دارد. می‌ توان برخی از عناصر کلیدی این مفهوم ایدیولوژیک را به ‌اختصار فهرست کرد:
۱ ـ  آموزش همگانی و در دسترس برای همه
این موضوع بسیار مهم است، زیرا سوادآموزی و آموزش عمومی کلید توسعه موفقیت ‌آمیز ملی محسوب می ‌شود. انقلابیون نیکاراگوا از همان آغاز این مسیر را در پیش گرفتند و با ایجاد مدارس جدید، به آموزش مردم پرداختند.
۲ ـ هویت فرهنگی
این شامل میراث فرهنگی اصیل و حفظ تاریخ ملی است، که برای هر کشور مستقلی اهمیت دارد. ساندینو نیز این موضوع را تایید کرده بود؛ او از تاریخ مبارزان استقلال امریکای لاتین در قرن نوزدهم آگاهی داشت و سنت ‌های تاریخی و فرهنگی مردم نیکاراگوا را ارج می ‌نهاد. اصل هویت فرهنگی همچنین برای توسعه چندقطبی در جهان حایز اهمیت است.
۳ ـ میهن ‌پرستی، حمایت از مردم ستمدیده و محروم، و مبارزه برای عدالت.
این‌ها اصول بزرگی هستند که ساندینو از آن‌ها دفاع کرد و پایه و اساس بسیاری از جنبش‌های آزادی ‌بخش ملی در سراسر جهان شدند. /جنوب جهانی

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۵ـ ‍۱۴۰۲

 Copyright ©bamdaad 2025