گفت و گزاری در مفاهیم انتخابات
گردآورد از دکترنجیب الله مسیر
بخش نخست:
اصول اساسی
انتخابات آزاد ودموکراتیک
انتخابات درجایگاه اساسی ترین نهاد دموکراتیک تنها زمانی میتواند رسالت اجتماعی اش را انجام بدهد که براصول معین استوارباشد. درحوزه تجربه و در مقام عمل، دودسته یی ازین اصول را برجسته میسازند:
نخست - اصول حقوقی انتخابات که مقام و موقف هرشهروند را درانتخابات تعیین مینماید.
دوم - اصول اساسی سازماندهی انتخابات که شرایط اساسی سازماندهی ودموکراتیک بودن آن را آشکار می سازد.
اصول حقوقی انتخابات دموکراتیک:
انتخابات هنگامی میتواند پایه و مایه ی تعهد اجتماعی در تحقق ارزشها تلقی شود که برمبنای آن برخی شرایط و براهین قابل توضیح و تاأمین بشوند. بنابرین موارد زیر در اصول انتخابات آزاد و در ماهیت دموکراتیک بودن آن اجتناب ناپذیراند:
۱ـ همگانی بودن:
تمام شهروندان ، بدون درنظرداشت وابستگی های جنسی- تباری، ملی- طبقاتی ، مذهبی- زبانی، حرفه - آموزشی ، سطح عواید، دارایی، باورهای دینی وسیاسی دارای حق مشارکت اکتیف ( بحیث انتخاب کننده) یا پاسیف( بحیث انتخاب شونده ) می باشند.
باید یادآورشد که با حفظ همگانی بودن انتخابات، براساس مفهوم شهروندی و بار حقوقی این اصطلاح، برخی محدویت ها و شرط های زیرین می توانند وجود داشته باشند:
- شرط سن:
به گونه ای که پذیرفته شده است، تنها آنانی می توانند در انتخابات شرکت نمایندکه به سن معین رسیده باشند. شهروندان بالغ میتواننددر همه اشکال انتخابات سهم بگیرند. سن کسانیکه انتخاب میشوند، باید بالاترباشد.
- شرط توانایی:
آنهایی که ازلحاظ روانی بیمارباشند و این ناتوانی ازسوی دادگستری پذیرفته شده باشد، نمی توانند درانتخابات سهم بگیرند. چون تامین اراده و اعمال رای مستلزم تندرستی در شخص است.
- شرط اخلاقی:
آنهایی که مرتکب اعمال جرمی شده و براساس حکم محکمه زندانی باشند، حق مشارکت در انتخابات را ندارند.
- شرط باشندگی:
این شرط خیلی گسترده بکارگرفته میشود. برای مشارکت درانتخابات شرط این که مدت معینی را درمحل مربوطه یا درکشورزندگی کرده باشد، مطرح میگردد.
درکشورهای غربی، سالهای دراز شرط های چون ثروتمندی وتهیدستی وشماری دیگرازین دست شرط ها که زحمتکشان، تهیدستان و زنان را به روند انتخاباتی راه نمیداد، وجود داشته و باگذشت سالها ازبین رفته است. این ممانعت غیر دموکراتیک و شرط مانع (درفرانسه در ۱۹۴۴، درایتالیا وجاپان درسال ۱۹۴۵، دریونان درسال ۱۹۵۱ درسویس درسال ۱۹۷۱ درپرتگال در سال ۱۹۷۴ ) ازبین برده شده است.
انتخابات همگانی درسالهای پس ازجنگ جهانی دوم درکشورهای متکی به دموکراسی درقانون انتخابات گنجانیده شده است. این کار به حق مرحله نو در رشد دموکراسی، آغازدوره« سیاست همگانی» و انگیزه ایجاد سیستمهای سیاسی وحزبی به گونه ی امروزه آن شناخته میشود.
۲ـ اصل برابری:
هرانتخاب کننده تنها حق یک رای برابر با دیگران را دارد؛ ثروت، مقام وسایر ویژه گیهای فردی بالای موقف برابر شهروند بحیث انتخاب کننده تاثیرندارد.
۳ـ سری بودن انتخابات:
تصمیم رای دهنده باید محرم باقی بماند. این اصل آزادی گزینش یا انتخاب را تامین می نماید، شهروندان را ازپیگرد های معین وقایه کرده وهمچنان ازخریداری رای میتواند جلوگیری نماید.
۴ـ مستقیم بودن انتخابات:
انتخاب کننده درمورد شخص وکاندیدنامزد مشخص تصمیم می گیرد وابراز رای می کند. بین اشخاص انتخاب کننده و انتخاب شونده هیچ میانجی و جود ندارد. هرگاه انتخاب کنندگان به انتخاب یک ارگان میانجی مبادرت ورزند، درآن صورت این عمل یک گزینش غیرمستقیم خواهد بود نه یک انتخابات. درچنین حالت علاقمندی مردم نسبت به انتخابات فروکش میکند. بربنیاد حقوق انتخاباتی، اصول و موازینی پیریزی شده اندکه سازماندهی روند انتخابات را مشخص میسازد:
انتخابات آزاد بدین معنی است که بالای انتخاب کنندگان، فعالین، کاندیدها وسازماندهندگان انتخابات هیچگونه فشار سیاسی، اداری، اقتصادی – اجتماعی، روانی ورسانه یی وارد نشود. نمونه های فشار چنین برشمرده شود:
- فشارسیاسی:
انجام اِعمال خشونت علیه مخالفان، فعالان یا هواداران احزاب رقیب، این امر زیر مفهوم استفاده از قدرت دربرابر اپوزیشن و سؤ استفاده از پوزیشن است.
- فشار اداری:
تهدید برکناری رییس ها و مدیرهایی که نتوانستند پیروزی حزب حاکم را "سازمان" بدهند، ترساندن کارمندانی که درجمع آوری امضا ازامضا کردن ابامی ورزند، وغیره.
- فشاراقتصادی:
فشار اقتصادی- اجتماعی عبارت از تهدید به تحریم یا اِعمال تحریم یا بلند بردن سطح معاشات، سرپناه و یا وعده امتیازات، تقاعد و غیره از سوی نامزد های انتخاباتی است.
وجود گزینه ویا کاندید های بدیل. خود واژه انتخابات بدین معنی است که ازمیان انبوه پیشنهادات یکی آن را انتخاب نمایند. هرگاه یک کاندید ویا یک حزب کاندیدباشد درآن صورت سخن برسررد یا تایید خواهد بود نه درباره انتخابات.
بی گمان درکشورهایی که تا هنوزسیستم چند حزبی پدیدارنشده وشکل نگرفته است، درعمل وضعیتی بوجود می آید که ازبرکت اتوریته و یا پشتیبانی قوی مالی رهبرسیاسی ملی، اپوزیسیون شانس زیادی برای پیروزی نداشته وازهمین لحاظ کاندید شدن خود را پیشکش نمی نمایند. درچنین حالت پوتانسیال دموکراتیک انتخابات محدود میگردد. ولی درشرایط پلورالیزم سیاسی وموجودیت کاندید های بدیل میتوان ازدموکراسی سخن گفت.
- رقابت وهمچشمی درانتخابات:
نیروهای گوناگون سیاسی باید امکان مبارزه برای کسب اعتماد مردم وانتخاب کنندگان را داشته باشند. آنها باید این امکان را داشته باشند که مردم را با برنامه انتخاباتی خویش آشنا بسازند وآنها را باورمند به درست بودن برنامه خود وناتوان بودن پلاتفورم انتخاباتی حریف وهمچشمان بسازند.
آشکاراست که حقیقت دربحث های خرد پایه و آزاد سیاسی، زاده می شود. درروند انتخابات « حقیقت سیاسی» یا برنامه ی حزب وکاندیدی که مورد تایید بیشترینه شهرندوان قرارمی گیرد، آشکارومعرفی میگردد.
- دوره یی بودن ( هنجارمندی باقاعده بودن انتخابات ):
انتخابات میتواند ماموریت رقابتی را انجام بدهد، ابزاری باشد برای دموکراسی، درصورتیکه انتخاب شوندگان برای مدت معین ونه چندان دراز انتخاب شوند. ضرورت این گفته درآن نهفته است که انتخاب کنندگان بتوانند نمایندگان خود را کنترول نمایند وازبد رفتاری وکاربرد ناجایز قدرت جلوگیری نمایند و سیاست های حکومت را تنظیم و نظارت نمایند.
( ادامه دارد)
سیاسی ـ بامداد۱۳/۱ـ ۲۲۰۹