فاشیزم در اسراییل حکومت می کند
مصاحبه با ریم هازان ، منشی روابط بین المللی حزب کمونیست اسراییل
از آغاز جنگ، فاشیزم به وضوح روح دولت نتانیاهو و افکار عمومی را تسخیر کرده است و دیگر نمی توان آن را پنهان کرد. جنگ سود صنایع نظامی اسراییل را ۲۴ درصد افزایش داده است. درآمد بیش از ۱۵۰ هزار خانواده در اسراییل به صنعت نظامی بستگی دارد. حمایت نظامی که اسراییل از امریکا و اروپا دریافت می کند، قطعا به نفع صنایع نظامی این کشورها است. این شرکت ها برای آزمایش محصولات خود و اطمینان از اینکه « تولیدات آنها در خدمت هدف هستند » به جنگ و درگیری متکی هستند. جبهه دموکراتیک برای صلح و برابری، که در کنست نماینده گی دارد، و یهودیان چپ واقعی در اسراییل که مخالف نسل کشی و نظامی گری هستند، همزمان به پیش می رود. نخست وزیر (یا جنایتکار ارشد) نتانیاهو در ماه اکتوبر گفت که اسراییل در چهار جبهه می جنگد: در غزه، کرانه باختری اشغالی، در شمال ( حزب الله و ایران ) و در داخل اسراییل، که اشاره او به جبهه چهارم همان شهروندان فلسطینی اسراییل است.
***
بیش از ۴۰ هزار کشته در غزه، افزون بر آن قربانیان بی شماری که هنوز در زیر آوارها مدفون هستند، گسترش جنگ تا کرانه باختری، نسل کشی و حملات اسراییل به لبنان و سوریه.
این فاجعه در حالی ادامه دارد که جهان نظاره گر آنست.
هفته نامه «عصرما UZ» در این باره و این پرسش که صهیونیزم نژادپرست چه فایده ای برای امپریالیزم دارد با ریم هازان، منشی روابط بین المللی حزب کمونیست اسراییل گفتگو کرده است.
عصرما: جهان از جنگ دولت اسراییل علیه مردم فلسطین مبهوت شده است. آیا می توانید چیزی در مورد اینکه جامعه اسراییل به مناقشه کنونی چگونه نگاه می کند، به ما بگویید؟
ریم هازان: سالها اشغال، محاصره، نظامی گری فزاینده و تحریک علیه مردم فلسطین، جامعه اسراییل را به این باور رسانده است که مردم فلسطین حق زنده گی و آزادی ندارند. سی سال پس از توافق اسلو ( که آشکارا هرگز قصد ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی را نداشت ) امیدها برای صلح، غیرواقعی و بی اهمیت به نظر می رسند. دولت نتانیاهو به شیوه ای خصمانه از آسیب روحی مردم اینجا پس از حمله ۷ اکتوبر، بهره برداری نموده، و برای ادامه قتل عام در غزه، سنگ اندازی می کند و در هر فرصتی برای خود داری ازآتش بس و توافق سواستفاده کرده است.
افزون بر آن، با به قدرت رسیدن جناح راست افراطی مذهبی، که حاشیه های باریک باقی مانده دموکراسی را نیز تضعیف می کند، وضعی بوجود آمده است که جامعه اسراییلی- یهودی، تحت تأثیر آسیب های روحی جمعی، فقط خواهان بازگشت گروگان هاست و بدنبال یک توافق جامع و پایانی برای این جنگ نسل کشی در غزه و نه راه حلی پایدارنیستند.
حمایت مستمر قدرتهای غربی به رهبری دولت امریکا از سیاستهای اسراییل، گواه مواضع ریاکارانه و استانداردهای دوگانه در مورد زنده گی فلسطینیان است. این قدرتها، همان نیروهایی هستند که در ۲۰ سال گذشته به عراق، افغانستان، سوریه، یمن و لیبیا حمله کرده و آنها را ویران کرده اند. چنین طرز فکر و چنین حمایتی، این پیام را به جامعه اسراییل می دهد که آنها نیز حق کشتن و اشغال را دارند. ما به خوبی می دانیم که وقتی کشوری منافع غرب یا ناتو را « نقض » می کند، تحریم های بین المللی چگونه عمل می کند. اما در مورد اسراییل اینطور نیست. حمایت دیپلوماتیک و نظامی از اسراییل نشان می دهد که هیچگونه تمایلی برای پایان دادن به جنگ علیه مردم فلسطین وجود ندارد.
در میان جمعیت اسراییل جامعه ای از فلسطینی ها وجود دارد، فلسطینی هایی که پس از « نکبه » (فاجعه) در سال ۱۹۴۸ ترسایی در سرزمین خود و در خانه های خود باقی مانده اند. از آغاز جنگ، فاشیزم به وضوح روح دولت نتانیاهو و افکارعمومی را تسخیر کرده است و دیگر نمی توان آن را پنهان کرد: سرکوب، آزار و اذیت کارگران، هنرمندان و فعالان، دستگیری ها، محدودیت های شدید برای هرگونه فعالیت سیاسی مخالفان، آشکارا ادامه دارد. جنگ در غزه، آزار و اذیت نماینده گان ما (حزب کمونیست اسراییل بخشی از فهرست چاداش است - جبهه دموکراتیک برای صلح و برابری، که در کنست نماینده گی دارد- یادداشت سردبیر) و یهودیان چپ واقعی در اسراییل که مخالف نسل کشی و نظامی گری هستند، همزمان به پیش می رود. نخست وزیر (یا جنایتکار ارشد) نتانیاهو در ماه اکتوبر گفت که اسراییل درچهار جبهه می جنگد: در غزه، کرانه باختری اشغالی، در شمال - حزب الله و ایران - و در داخل اسراییل،که اشاره او به جبهه چهارم همان شهروندان فلسطینی اسراییل است.
این واقعاً یک فاجعه است که مردم اسراییل نمی خواهند کشتار جمعی و گرسنگی در غزه، پاکسازی قومی در کرانه باختری و جنایات روزانه شهرک نشینان تحت حمایت ارتش مسلح اسراییل را ببینند، یا به آن اهمیت دهند. این جنگ سود صنایع نظامی اسراییل را 24 درصد افزایش داده است. درآمد بیش از ۱۵۰ هزار خانواده در اسراییل به صنعت نظامی بستگی دارد. حمایت نظامی که اسراییل از امریکا و اروپا دریافت می کند، قطعا به نفع صنایع نظامی این کشورها است. این شرکت ها برای آزمایش محصولات خود و اطمینان از اینکه « تولیدات آنها در خدمت هدف هستند » به جنگ و درگیری متکی هستند.
عصرما: اثرات اجتماعی سیاست جنگی اسراییل چیست؟
ریم هازان: در بودجه پیشنهادی جدید، حذف تمام « مزایای اجتماعی » از افراد نیازمند، در نظر گرفته شده است. هزینه زنده گی که قبلاً به طرز وحشتناکی بالا بود، به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. مالیات های جدید به کارگران، معلولان، افراد مسن، والدین مجرد و طبقه متوسط ضربه می زند ( نه به شرکت ها و سرمایه های بزرگ). هزینه های جنگ بر دوش کارگران و اقشار آسیب پذیر است - اگر ثروتمندان هم زیر فشار هزینه های جنگ، شروع به رنج و عذاب کنند، مقامات ممکن است به تغییراتی در شرایط تن بدهند.
ده ها هزار نفر این روزها در خیابان ها هستند و اگرچه ما در بسیاری از مسایل سیاسی با آنها مخالفیم، اما باید به واکنش بسیار وحشیانه پولیس برای سرکوب این اعتراضات اشاره کنم. انسان تعجب می کند که این تودهها چه زمانی متوجه خواهند شد، که اگر این نظام سیاسی و ارزشهایی که بر آن استوار است تغییری اساسی پیدا نکند، این ظلم بر سایر جنبه های زنده گی آنها نیز تأثیرگذار خواهد بود. دموکراسی با آپارتاید یا اشغال یا فاشیزم نمی تواند وجود داشته باشد.
تنها درخواست برکناری این دولت و سرنگونی بنیامین نتانیاهو از طریق انتخابات جدید کافی نیست، بلکه باید کل ذهنیت و درک از واقعیت ها تغییر کند تا واقعاً این جنگ پایان یابد و این تنها از طریق، تغییر داخلی در اسراییل و بافشار و حمایت بین المللی انجام می شود. کسانی که به دنبال دموکراسی در اسراییل هستند نمی توانند اجازه دهند جنگ، اشغال و فاشیزم ادامه یابد. این معادله معتبری در تاریخ مبارزات مردم برای رهایی و آزادی نیست.
عصرما: در حالی که ارتش اسراییل مردم غزه را بمباران می کند، شهرک نشینان در کرانه باختری جبهه دیگری را علیه فلسطینی های ساکن در آنجا گشوده اند. می توانید برای ما توضیح دهید که آنجا چه خبر است؟
ریم هازان: جبهه در کرانه باختری از مدت ها پیش باز بوده است. از زمان روی کار آمدن این دولت، کشتارها و حملات شهرک نشینان بر علیه فلسطینی ها شدت گرفته و از اکتوبر سال گذشته، دست آنها برای ارتکاب هر جنایتی علیه فلسطینیان باز شده است. از ماه اکتوبر تا اکنون، بیش از ۶۰۰ فلسطینی در کرانه باختری توسط ارتش اشغالگر اسراییل کشته شده اند که بیش از ۱۴۰ نوجوان، از جمله آنها هستند.
در سال ۲۰۱۷ ترسایی وزیر مالیه فعلی بزالل اسموتریچ ، (که خود یک شهرک نشین است) « طرح قاطع اسراییل » را ارایه کرد ، دستورالعملی روشن به مقامات دولتی برای شروع مقدمات اسکان نیم میلیون شهرک نشین دیگر در کرانه باختری. این بدان معناست که تحت برنامههای او هرگز یک کشور مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ وجود نخواهد داشت و بدین ترتیب با اجرای این طرح، هیچ فلسطینی در کرانه باختری باقی نمی ماند.
جوامع فلسطینی در کرانه باختری رود اردن مورد حملات روزانه شهرک نشینان تحت نظارت و مسلح ارتش اسراییل قرار دارند. آنها گله های حیوانات را می دزدند، محصولات را از بین می برند و ماشین ها و خانه ها را می سوزانند. حملات فیزیکی روزانه، باعث شده است که عده زیادی از این جوامع فلسطینی سرزمین خود را ترک کنند تا مکان امن تری برای زنده گی پیدا کنند. تهاجم ارتش اسراییل به « اردوگاه آواره گان جنین »، تخریب زیرساخت ها، خانهها و مغازه ها، بمباران غیرنظامیان با هواپیماهای بدون سرنشین (پهپادها) و سرکوب هرگونه نشانه ای از مقاومت، در برابر اشغالگری در سراسر کرانه باختری به وضوح نشان می دهد که آنها می خواهند این مکان ها را دقیقاً مانند غزه غیرقابل سکونت کنند.
عصرما: دادگاه بین المللی دادگستری در ماه جولای حکم غیرقانونی بودن شهرک سازی یهودیان را صادر کرد. برخورد جامعه اسراییل با چنین تصمیمات دادگاه های بین المللی یا قطعنامه های سازمان ملل چگونه است؟
ریم هازان: در « نکبه » (فاجعه) تا به امروز در کرانه باختری و نوار غزه، دستور کار دولت اسراییل دستیابی به برتری نژادی بر تمام مناطق تحت کنترول خود است. تصاحب منابع طبیعی، اخراج مردم از سرزمینشان، همه اینها استعمار مدرن و در خدمت امپریالیزم است.
شهرک سازی ها در کرانه باختری مدتهاست که از سوی ایالات متحده و اتحادیه اروپا نیز غیرقانونی شناخته شده است اما هیچ گام واقعی برای تغییر این برنامه برداشته نشده و هیچگونه تلاشی برای برچیدن شهرک ها و ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ ترسایی با پایتختی بیتالمقدس شرقی و اجرای راه حلی که منجر به حل و فصل این مشکل و بازگشت پناهنده گان بر اساس قطعنامه های سازمان ملل باشد، انجام نشده است.
اسراییل در ۷۷ سال گذشته قطعنامه های سازمان ملل و شورای امنیت سازمان ملل را نادیده گرفته است. دولتهای اسراییل چندین دهه است که قوانین بینالمللی را نادیده می گیرند و این امر تا اکنون پیامدهای چندانی برای اسراییل به همراه نداشته است. شاید درگذشته، رهبران اسراییل نقش دیپلوماتیک خود را در سطح بین المللی بهتر ایفا می کردند، اما امروز جهان شاهد نابودی یک جمعیت به طور کامل است. وقتی رسانه های جریان اصلی اسراییل به طور سیستماتیک مواضع و دستور کار دولت را منعکس می کنند، این مواضع در افکارعمومی اسراییل غالب و درونی میشود. چرا افکار عمومی در اسراییل باید فکر کنند که این اشتباه است که اسراییل از عواقب هر جنگی مبرا بوده است؟ چرا یک اسراییلی عادی در سال ۲۰۲۴ ترسایی پس از سال ها شستشوی مغزی توسط رسانه ها و سیستم آموزشی، باید به قوانین بین المللی یا قطعنامه های آن احترام بگذارد، در حالی که دولت های متوالی اسراییل سازمان ملل متحد را به سخره گرفته اند و ایالات متحده امریکا هر تصمیم مهمی علیه اسراییل را ویتو می کند؟ جامعه اسراییل به این قطعنامه ها احترام نمی گذارد، زیرا دولت آن از سال ۱۹۴۷ ترسایی تا اکنون هرگز پاسخگوی نقض آنها نبوده است.
تظاهرات گسترده ای که خواستار پایان دادن به این جنگ و پاکسازی قومی هستند، به مبارزه و پایداری مردم فلسطین قدرت زیادی می بخشد. آنها باید به یک تغییر واقعی در سیاست، در مورد عملیات نظامی و تلاش برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین تبدیل شوند، زیرا این می تواند تأثیر فوری بر وضعیت فلسطینی ها داشته باشد./ر ت
*کلمه عربی نکبه به معنای فاجعه یا بدبختی (نکبت) است. در رابطه با درگیری اسراییل و فلسطین، اصطلاح نکبه (همچنین: النکبه) برای یادآوری این نکته به کار می رود که بسیاری از فلسطینی ها وطن اجدادی خود را در خلال و پس از اولین جنگ اعراب و اسراییل در سال ۱۹۴۸ ترسایی از دست دادند.
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۴ـ ۰۱۱۲
Copyright ©bamdaad 2024