همه تهدید به جنگ داخلی میکنند

 

محمد ولـی

 

دولت جدید افغانستان طی حدود چهارماه تشکیل آن در تنگنای فشار دو گانه جهانی قرار گرفته است ، غرب و امریکا بصورت دوامدار بر فشارهای سیاسی ، تبلیغاتی و اقتصادی پرداخته حمایه گران شرقی دولت چون روسیه ، چین ، پاکستان و قسماْ ایران با بازی کج دار ومریز با اینکه موقف صریح مخالف رژیم ندارند تهدید به جنگ داخلی میکنند . منجمله شاه محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان در پیش در آمد کنفرانس کشورهای اسلامی در اسلام  آباد در مورد افغانستان سخن از جنگ داخلی زد . این بیانیه در حقیقت تهدید به افغانستان نه ، بلکه هوشدار به جهان است که اگر رژیم را حمایت نکنند ، کمک های مالی وبشری ننمایند ، آنرا برسمیت نشناسند کشور دربحران های اقتصادی ، اجتماعی ، بحرانات بانکی فرو رفته باعث اوج گیری نارضایتی مردم ودر نهایت توسل به قوه قهریه و جنگ داخلی میگردد ، او از بحران مهاجرت های ناشی ازین جنگ اخطار داده جهان را تهدید به توسعه بی سابقه مهاجرت نمود .

سوال اینجاست که پاکستان میتواند دایه شیرین تر از مادر برای افغانها باشد ؟

اگر سردمداران پاکستان شب و روز و چپ و راست دم  ازغمخواری با افغانها بزنند هیچ افغان اگاه از تاریخ تاسیس تا اکنون پاکستان نمیتواند به این غمخواری باور کند ، زیرا آنها ویرانی ملک شانرا با بربادی قوای مسلح بحیث حامی سرزمین و ناموس شان از یاد نمی برند و خوب میدانند که در استراتیژی پاکستان چیزی جز بربادی افغانستان وجود ندارد .

پیشگویی جنگ داخلی افغانستان توسط قریشی بزعم خودش تهدید جهان به بحرانات ناشی از آن بوده میخواهد پس از چهار ماه لابیگری بی نتیجه به سیاست تخویف و تهدید بپردازد ، این بلند پروازی پاکستان قطعآ با حالت موجود و وضعیت افغانها تطابق نمی کند ، گرچه دست استخبارات خارجی در طول چهار دهه اخیر به شدت در امور افغانستان دراز شده است و میتواند با اغواگری و ایجاد تشنجات و ماجراجویی توسط اجنتان شان عمل کرده این بار بحران اجتماعی و مالی و اقتصادی را مایه تبلیغاتی قرار دهد اما حوادث چهل ساله شیمه هر نوع عکس العمل قهری و مسلحانه را از مردم ‌گرفته است ، مردم جنگ و اثرات انرا با گوشت وپوست و استخوان خود وزن وفرزند خود درک کرده است که دیگر حاضر به باز کشایی صفحه جدید جنگی در کشور نمی باشد ولو که خارجی ها به این آتش پطرول بریزند ، آنها نتیجه ای بدست نمی آورند چنانچه در طول بیست نیاوردند .

فقر ، گرسنگی ، بی خانگی ، مهاجرت ها، بی دوایی ، بیکاری وده ها مصیبت دیگر در حق مردم بیداد میکند ، پاکستان و کشورهای شریر و بد نیت نسبت به افغانستان نباید از این عوامل برای پیشبرد اهداف خود شان استفاده جویی کنند .

اهل خبره ، تحلیلگران و اگاهان امور بین المللی در تحلیل هایشان در تلویزیونها ، رادیوها و نوشتار ها همه بر تغیر موقف حاکمیت جدید تاکید میورزند و پیوسته میگویند باید حالت مشروعیت متکی بر قانونیت و رضایت مردم به میان آید ، معیارهای انکارناپذیر جهانی در امور دولتداری رعایت گردد تا شرایط برای برسمیت شناسی آماده شده جامعه افغانی از بحران خطرناک آغاز شده نجات یابد در غیر آن وضعیت موجود بهترین زمینه ها را برای پیشبرد کار استخبارات بیرونی اماده کرده خطرات جدی و حوادث غیر قابل پیشبینی را میتواند بر مردم تحمیل کند و سالهای سال مردم در زیر چنگال های خونین بازیگران جهانی و منطقه وی رنج بکشند و روی خوبی را نبینند .

چهار ماه توقف در امور اداری ، تعلیمی و تربیتی ، تولید و کار برای یک کشور پسا جنگ مدت کمی نیست در حالیکه پیشرفت وجود ندارد عقب روی به شدت محسوس است . بالاخره این ملت بیچاره وجنگ زده اعم از زن ومرد وطفل وجوان حق خوردن ، زنده گی کردن ، درس خواندن ، صحتمند بودن را دارد یانه ؟ چرا با پافشاری روی اصول یک روند فکری این حق طبیعی از مردم گرفته شود ؟ حال مردم و وضع کشور مقتضی آنست تا در سیاست های پیش گرفته شده بخصوص سیاست های ضیق دوره جنگی خاتمه داده شده دولت داری بر حد اقل معیارهای معاصر جهان با اشتراک وسیع و فعال همه طیف های اجتماعی ، قومی و مذهبی کشور نه در وجود یک تنظیم بلکه در وجود خط مشی های متنوع و کثرت گرا عیار گردد . این به معنا عقبگرد به حکومت های فساد زده و عاملان مزدور آنها نمی باشد.

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۰۹۱۲

 مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021