قـواعـد حاکـم بر شناخـت دولـت

 

عبدالاحمد فیض

 

موضوع شناخت دولت از سوی دولتهای دیگرازمباحث بنیادی درحقوق بین المللی معاصر پنداشته میشود، زیرا دولتهاست كه بمثابه عالیترین شخصیت درحقوق بین المللی به نماینده گی ازملت های خویش نظام بین المللی راشكل میدهند.

بحث شناخت دولت جدید، درحقوق بین المللی سنتی با درنظرداشت نا محدود دانستن حق حاكمیت دولت درچهارچوب منافع منحصربه فرد دولت قدیم صورت می پذیرفت، بدین مفهوم كه دولت ها از اختیارات كامل درخوزه صلاحیت وحق حاكمیت خود برخورداربوده و میتوانست تا هرپدیده جدیدی بنام دولت را قطع نظر ازچگونگی حقوقی ظهوراش و بدون درنظرداشت نحوه رفتار دولت جدید با نظام بین المللی موردشناسایی قراردهد.

اما روش های حاكم درشناخت حقوقی دولت جدید درحقوق بین المللی معاصرمتحول اند ، لذا قواعد، اصول ودكتورین معینی، آزادی درنحوه رفتاردولت ها را درقبال تامین مناسبات سیاسی وشناخت دولت جدید محدود نموده است، كه به برخی محدودیت های حقوقی درزمینه پرداخته میشود:

 ۱- منع شناخت به تصمیم سازمان ملل متحد، لذا دولت ها مكلف به رعایت منشوریازمان ملل متحد بوده و ایجاد ممنوعیت شناخت توسط سازمان ملل متحد، اعضا را ازشناخت دولتی كه در تنازع وتقابل با اصول ملل متحد ظهور نموده است، باز میدارد.

 ۲- منع شناخت قبل ازوقت، یعنی شناخت شورشیان داخلی كه تسلط موثری بر قلمرو مشخص نداشته و اینگونه شناخت در تضاد به اصل احترام به حق حاكمیت دولت حاكم و مداخله صریح در امور غیر تعریف میگردد.

 ۳- منع شناسایی دولت جدید كه برپایه زور استوار است.

۴- منع استرداد شناخت.

كمیته حقوق بین المللی سازمان ملل متحد دراجلاس بروكسل درسال ( ١٩٦٣ ترسایی) تعریفی مشخصی ازشناخت دولت بدین شرح ارایه داده است:

« شناسایی دولت جدید عملی است كه برمبنای آن دولت های موجود درصحنه روابط بین المللی یک جامعه ویایک شخصیت نوظهوری راكه قادراست اصول بین المللی را رعایت نماید، و در سرزمین معین تسلط كامل داشته باشد، برسمیت شناخته وموجودیت آنرا بمثابه عضو جامعه جهانی تصدیق نماید.»

با بذل توجه به تعریف فوق دولت جدید كه نیازمند شناخت بین المللی است میبایست شروط ذیل را تكمیل نموده باشد:

۱ - قلمرو یعنی دریک پهنای جغرافیای معین اعلام موجودیت نموده باشد.

 ۲ ـ استقلال سیاسی داشته باشد.

۳ ـ ثبات داخلی: دولت جدید قادر به تامین ثبات داخلی باشد.

۴- مشروعیت ملی.

۵- تعامل با جامعه بین المللی با رعایت هنجارهای بین المللی

با امعان به معیارها و پرنسیپ های نافذ درجامعه بین المللی، سناریوی شناخت رژیم طالبان بمثابه دولت دركجا قراردارد، آیا اداره جدید شرایط حقوقی مبنی بر شناخت از سوی جامعه بین المللی را حایزاست، حكومت طالبان به كدام چون وچرا ها بایست پاسخ دهد.

رژیم كنونی درمجموع افغانستان حاكم و قادر به اعمال حاكمیت است، این بدان معناست كه حاكمیت طالبان بیک واقعیت غیر قابل انكارمبدل شده است و تمام علایم یك دولت را با خود دارد، اما آنچه كه با توجه به معیارهای جهانی كه از آن به اختصاریادهانی گردید، مانع شناخت حكومت جدید میگردد، تعامل دولت طالبان با دنیای امروز با تمكین نمودن هنجارهای جهانشمول است، معیارهای كه از اداره جدید رعایت بی تاخیر آنرا می طلبد، مانند،رعایت قوانین بین المللی استاندردهای حقوق بشری بویژه حقوق زنان و اقلیت های قومی، پاسداری از ارزشهای حقوق مدنی وسیاسی شهروندان ، رعایت اصل منع تبعیض نژادی وجنسی و اقدامات عملی درجهت همكاری ثبات منطقه وی و جهانی، حكومت طالبان مسوولیت بین المللی دارند تا به جهان این اطمینان رابخشد كه دولت شان باپذیرش اصول جهانی وارد تعاملات بین المللی خواهند شد.

طالبان اداره ای را ایجاد كرده است كه اقدامات زور وتوسل بقوه ماهیت وكركتر واقعی این ساختار را توصیف مینماید كه این موضوع با عطف توجه به قواعد بین المللی منع استفاده از قوه درگرفتن قدرت سیاسی كه درفوق وضاحت داده شد، مانعی در شناخت خواهد بود كه دولت جدید بوضوح بدان مواجه است، نبود اداره ممثل قدرت همگانی وتمركز قدرت بیک جمعیت خاص كه نبود اصل مشروعیت داخلی را مطرح مینماید وهكذا درسطح داخلی منع حضور زنان در فعالیت های سیاسی و اجتماعی از موانعی پنداشته میشود كه كسب مشروعیت بین المللی حكومت جدید را به مخاطره مواجه نموده است.

لازم به یادآوری است كه قواعد بین المللی درزمینه تامین مناسبات سیاسی كه از شناسایی دولت جدید ناشی میشود، مبین موانع در شناخت دولت های است كه در ورای اصول جهانی دولتی را ایجاد كه شناخت آن از سوی یک دولت كه مدعی رفتارمسوولانه درعرصه بین المللی است، مسوولیت حقوقی دولت را مطرح خواهندنمود، لذا دوگانگی برسمیت شناسی واحدهای سیاسی نوین بنام دولت، به صورت دوژرو( قانونی ) و دفاكتو(عملی) برپایه همین منطق سیاسی وحقوقی استواراست تا دولت ها با احتیاط لازم در شناخت قدرت های مماثل گام بردارند، بگونه مثال شناخت دفاكتو یا عملی شناخت دایمی پنداشته نشده وعده ای از دولت ها بدلیل عدم اعتماد بیک ساختاری  جدید، ازچنین روش استفاده نموده تا دقت لازم را به هدف جلوگیری از شرمساری ومسوولیت جهانی خود انجام داده باشد.

بدیهی است كه هیچ دولتی قادر به تداوم حاكمیت و حیات سیاسی بدون مشروعیت و درانزوای بین المللی نخواهد بود و نظام طالبان ناگزیر خواهند بود تا با رعایت اصول بین المللی راه را با توجه به منافع و مصالح ملی در راستای شناخت بین المللی خواهند گشود.

 

رویکردها:

چکیده ای ازبایسته های حقوق بین المللی، دکتور موسی زاده

 

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۰۵۱۰

 مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021