خاورمیانه باردیگرشاهد اوج گیری « پان عربیزم » میشود؟

 

ژرژکورم، کارشناس خاورمیانه درباره نهضت های خاورمیانه با روزنامه اومانیته گفت و گویی کرده که ترجمه فارسی آنرا برای خواننده گان تارنمای بامداد پیشکش میداریم .

 

اومانیته: چگونه امروز درباره « بهار عربی » صحبت کنیم؟

ژرژ کورم: من اصطلاح « بهار عربی » را دوست ندارم. این عبارت از تاریخ قاره اروپا گرفته شده است و مانع از آن می شود که تاریخ واقعی و کنونی این شورش ها را در نظر بگیریم. بنابراین من ترجیح می دهم از  « شورش های عربی ۲۰۱۱ » صحبت کنم، که فصل جدیدی را در تاریخ عرب گشود.

علاوه بر این، من متعجب هستم که یادآوری می کنم که تحقیقات اکادمیک و مقالات دانشگاهی غربی تأثیرات این شورش ها بر قیام هایی که پس از آنها در سراسر مدیترانه رخ داد وحتا به آنسوی اقیانوس کشانده شد را در رسانه ها و همچنین مقالات محققین غربی مکرر حذف میکند و واقعیت را پنهان میکند. علیرغم وجود جریان های دانشگاهی پسااستعماری یا پست مدرن وغیره ...این نوع حذف واقعیت، نشانگر تداوم چشم انداز اساسی جهان عرب درجهان است .

شورش خشمگینان در اسپانیا، یونان، که به ایالات متحده و جنبش وال استریت ختم شد،  شورش های سال ۲۰۱۱ ترسایی مستقیماً ضد استعمار یا ضد امپریالیزم نیستند. با این حال ، « آزادی » ، که اغلب در شعارهای تظاهرکننده گان سر داده می شود، باید به عنوان ادامه مبارزات ضد استعماری درک شود. این خواسته آزادی جمعی است.

از اوایل سال ۱۸۴۰ ترسایی  حتا قبل ازتولد جنبش صهیونیستی، انگلیسی ها طرفدار متقاعد کردن شهروندان انگلیسی از دین یهودی برای استقرار در فلسطین برای مقابله با نفوذ فرانسه در شرق مدیترانه بودند. بیانیه بالفور (۱۹۱۷) و به طور كلی حمایت اروپا از صهیونیزم بخشی از كنترول استعماری جهان عرب است. از منظر تقسیم بندی « تکه تکه کردن » ، خود اسراییل از نظر جغرافیایی مغرب عرب را از مشرق عرب و مصر را از ناصریه جدا کرده است.

اومانیته: آیا فراتر از جنبش مردم، چشم انداز خاصی از جهان عرب زیر سوال رفته است؟

ژرژ کورم: از یک سو جنگ مهیبی علیه پان عربیزم از طریق تهاجم مستقیم نظامی انجام شد. از طرف دیگر، با ابزارسازی جنبش های اسلامگرا... منابع مالی عظیمی برای تبلیغ وهابیت سعودی به منظور مقابله با اجتماعی شدن « سوسیالیزم » پان عربیزم در متن جنگ سرد به کار گرفته شد و این جنگ تا امروز ادامه دارد. امپریالیزم ایالات متحده حضور کشورهای بزرگ عربی را که تابع آن نیستند و روابط خصمانه با اسراییل دارند را تحمل نمی کند.

اومانیته :چرا یک شورش مسلحانه در سوریه و لیبیا اغاز شد ؟.

ژرژ کورم: وزیر امور خارجه سابق فرانسه لوران فابیوس، در مورد سوریه در سال ۲۰۱۲ ترسایی گفته بود: « النصره (القاعده) کار خوبی در منطقه انجام می دهد. »

 از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ ترسایی جنبش های تروریستی به طرز حیرت انگیزی در« گفت وگوهای پنهان» و ایدیولوژیک به جنبش هایی برای آزادی سوریه در رسانه های غربی تبدیل شدند. از آغاز دهه ۲۰۰۰، حمله فرانسه و امریکا علیه رژیم سوریه به دلیل حمایت از حزب الله لبنان و اتحاد آن با ایران آغاز گردید . در اکتوبر ۲۰۰۳ ترسایی جورج بوش قانون پاسخگویی به سوریه و ترمیم حاکمیت لبنان را تصویب کرد وسوریه را به «حمایت از تروریزم بین المللی » متهم می کند و سوریه را در صورت ادامه سیاست خود تهدید به مجازات و تحریم های اقتصادی کرد. یک ماه بعد، بوش توضیح داد که این مساله برای ایجاد « خاورمیانه جدید »  است و از رژیم های عربی خواسته می شود دموکراتیک شوند و ارزشهای غرب را در سیاست خود در نظر بگیرند و رعایت کنند، ازجمله نگرانی غرب از امنیت اسراییل که به عادی سازی روابط دیپلوماتیک با کشورهای عربی با اسراییل حاصل خواهد شد .

در سال ۲۰۰۸ ترسایی سارکوزی ، رییس جمهور وقت فرانسه رویکرد دیگری را امتحان کرد:

وادار کردن سوریه به عضویت اتحادیه مدیترانه، به این امید که موقعیت ژیواستراتیژیک سوریه را تغییر دهد. با این حال ، نتایج پیش بینی شده دنبال نشد. در لیبیا ، سناریوی کاملا متفاوتی بازی شده است. رژیم لیبیا نیز استبدادی بود که منجر به خشم مردم شد، اما توزیع مجدد درآمد حاصل از بهره برداری از نفت برای لیبیایی ها، همچنین مصری ها و تونسی هایی که در لیبیا کار می کردند، یک استاندارد مناسب زنده گی را فراهم می کرد. سقوط قذافی به آن سرعت، به این دلیل بود که ناتو دست به بمباران گسترده زد، که هدف اصلی آن نابودی قذافی و رژیم او بود. هیچ چیز نمی تواند در برابر این واقعیت مقاومت کند.

اومانیته: چگونه می توانیم به نگرش ارتش ، به ویژه در تونس و مصر نگاه کنیم؟

ژرژ کورم: یک عامل اساسی وجود دارد که سقوط این رژیم ها را توضیح می دهد: موقعیت ارتش. بدون شک تحلیل عمیق تری از روابط بین رژیم های قدرتمند در این کشورها و ارتش های آنها لازم است. به طور تقریبی، در هر دو مورد در تونس و مصر، فشار عظیم خیزش های مردمی اختلاف بین ارتش ها و رژیم ها را ایجاد یا آن را تشدید کرد. به گونه ای که ( در مقطعی ) ارتش ها رژیم ها را رها کردند. این عامل تعیین کننده است و در عین حال به طرز حیرت انگیزی در تحلیل هایی که از این انقلاب ها در غرب رسانه ای شده این عامل تعین کننده یعنی «ارتش» وجود ندارد.

اومانیته :آیا فاز جدیدی افتتاح می شود؟

ژرژ کورم: من اعتقادی به شکست یا کناره گیری مردم ندارم.

ایده پان عربی معاصر از اواخر قرن نوزدهم در جهان عرب راه خود را باز کرد. آرمان های مردمی بسیار قوی و بسیار سنتی را متراکم میکند .هنگامی که اسراییل در سال ۱۹۴۸ترسایی با ربودن بخشی از سرزمین فلسطین به رسمیت شناخته شد و دولت اسراییل تاسیس شد مردم عرب مغرب و مشرق احساس نگرانی مستقیم کردند و در جنگی که از پیش باخته بودند، در حد توان خود شرکت کردند. هنگامی که ناصر پان عربیزم را دوباره زنده کرد، از سال ۱۹۵۶ به بعد، مردمان عرب به طور خودجوش همراه او بودند. آزادسازی سرزمین های اشغالی فلسطین، حصول اطمینان از استقلال سیاسی و اقتصادی از امپریالیزم غربی و ساختن اقتصاد اجتماعی در مقیاس منطقه ای تنها راه حل ممكن برای اقوام عرب از ركود فعلی است.

وحدت عرب را باید به شکل مشخصی در یک فدراسیون، نه یک کشور- ملت در نظر گرفت. من فکر می کنم آنچه امروز از دست رفته است یک کشور شاخص است که می تواند مانند الجزایر در صحنه عرب حضور داشته و فعال باشد. فلسطین احساسات پان عربی را تقویت می کند و من اعتقاد ندارم که می توان مساله فلسطین را به هر طریقی شتاب داد و با عجله حل کرد. از این نظر، مقاومت فلسطین واقعاً تحسین برانگیز می دانم. سرانجام با طرح حل جامع مساله فلسطین است که خطوط یک پان عربیزم جدید پدیدار می شود./راه توده

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۱ـ ۱۸۰۱

استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2021