درحاشیه رخدادهای حوزه قفقاز :

جنگ تازه درقره باغ پای ایران را به میان می کشد؟

 

جنگ در قره باغ چرا باردیگر آغاز شد و ارمنستان و آذربایجان آتش توپخانه های خود را به روی هم باز کردند؟

آیا این بار نیز باید منتظر جنگ جدیدی مانند جون سال گذشته در منطقه بود؟

دو کشور باردیگر تجربه ای شکست خورده را آزمایش خواهند کرد؟

مقامات دو کشور ترکیه و آذربایجان تکرار می کنند که آنها « یک ملت در دو کشور » هستند و این یعنی ورود تمام عیار ترکیه در کنار آذربایجان در جنگ جدید. هدف از جنگ جدید بدون شک پایان دادن به جمهوری « قره باغ » است.

مساله ملیت و مذهب بهانه ایست برای دسترسی به « گاز و نفت ». در جون سال گذشته، درگیری در منطقه مرزی تووز، نه چندان دور از مناطق عبور خطوط لوله انتقال گاز و نفت آذربایجان از گرجستان به ترکیه که انقره آن را راهی برای وابستگی کمتر به روسیه می داند آغاز شد. دلیل دیگر این حمله نظامی را می توان در تمایل ژیوپولیتیک برای طراحی مجدد قفقاز جنوبی در تصویری از امپراتوری عثمانی یافت، زمینه ساز حمایت ترکیه از آذربایجان در جنگ جدید شده است. از نگاه ترکیه  و آذربایجان، ارمنستان و قره باغ « زگیل هایی » هستند که باید ریشه کن شوند. انقره احساس کرد که شرایط منطقه ای و بین المللی برای انجام این دو ماموریت فراهم شده است.

 آرنود دوبین ، رییس رصد خانه فرانسه ـ روسیه، تحلیل می کند: « ارمنستان - که در جنگ با حمایت روسیه در سال 1994ترسایی پیروز شد - هیچ علاقه ای به زیر سوال رفتن وضع موجود ندارد».

در طول سه دهه، ارمنستان و آذربایجان بارها بر سر قره باغ کوهستانی درگیر شده اند. نبردها به سال 1988 ترسایی برمی گردد.

جمعیت عمدتا ارمنی منطقه قره باغ که در محاصره جدید نیروهای آذربایجان قرارگرفته خواستار پیوستن آن به جمهوری ارمنستان است.

پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی کشتار در سومگیت، و پاکسازی قومی علیه آذری ها صورت گرفت. شش سال بعد، تعداد کشته شده گان این فاجعه ها با 20 هزار کشته و بیش از یک میلیون آواره در آذربایجان و ارمنستان خاتمه یافت. آتش بس در مسکو در 16 م 1994 ترسایی با توافق باکو برای متوقف کردن جنگ امضا شد. ایروان کنترول قره باغ و مناطق مجاور آن را که تا 14٪ جمهوری شوروی آذربایجان سابق را شامل می شود بدست گرفت. این خطوط مرزی به سختی محافظت شد تا اینکه درگیری در سال 2016 ترسایی از سرگرفته شد.

اما دو کشوری که مدت ها برای این سرزمین می جنگیدند (1905 ، 1917 ، 1921 ، 1988 ، 1991 ، 2016 ...) ادعاهای خود را با استناد به گذشته های تاریخی مطرح می کنند.

رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه جاه طلبی های خود را پنهان نمی کند:

تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ درمدیترانه، خاورنزدیک و میانه و در نتیجه، در قفقاز. حداقل در قسمت جنوبی آن.

سربازان و نیروهای کمکی ترکیه در لیبیا، عراق، سوریه و آذربایجان حضور دارند، جایی که گفته می شود شبه نظامیان از سوریه (اعراب سنی و ترکمن ها) را به آنجا اعزام کرده است. در شرق مدیترانه، ناوگان نظامی ترکیه به بهانه حفاظت از انرژی « گاز » انقره مستقر شده است.

زبان و مذهب بهانه ترکیه برای دامن زدن به جنگ میان آذربایجان و ارمنستان است زیرا مساله اصلی گاز و نفت آذربایجان است. ترکیه در قفقاز می داند که در میدان مین گذاری شده در حال پیشروی است.

ارمنستان کوتاه ترین سکوی پرش برای ترکیه است. از سوی دیگر ایران را نمی توان دراین معادلات نادیده گرفت. انقره سعی می کند روابط خود را با روسیه و ایران که در موقعیت محاصره اقتصادی قرار دارند حفظ کند.

روسیه اولین کشوری بود که آغاز جنگ جدید در قره باغ را محکوم کرد و خواستار آتش بس فوری شد.

روسیه روابط دیپلوماتیک و اقتصادی خوبی با همه قهرمانان اصلی تنش های منطقه ای دارد. مسکو روابط تجاری گسترده ای با باکو دارد و درعین حال، نگران از گسترش نفوذ و حضور ناتو در قفقاز، می کوشد حضور خود در قفقاز را حفظ کند و در همین چارچوب روابط تجاری خود را با گرجستان حفظ کرده است.

ایلام علی اف رییس جمهور آذربایحان به مصارف نظامی خود در سالهای اخیر افزوده است. این کشور توانسته از ابتدای دهه 2000 روسیه را برای خرید تسلیحات نظامی از آن کشور قانع کند اما جنگ آذربایجان و ارمنستان میتواند مانع تحقق خرید تسلیحات از روسیه شود. دخالت نظامی ترکیه در جنگ میان ارمنستان و آذربایجان به هیچ وجه برای روسیه قابل تحمل نیست و آن را خطرناک تر از حضور ترکیه در لیبیا و سوریه میداند. این نکته ای بود که وزیر خارجه روسیه در ابتدای جنگ جدید در قره باغ در تماس تلفونی با وزیر خارجه ترکیه آن را به اطلاع دولت ترکیه رساند.

روسیه شریک مهم ارمنستان است و با این کشور در یک اتحاد نظامی در چارچوب سازمان پیمان امنیت «او ت اس ث » قرار دارد. برای ایران حفظ توازن رابطه خود با ارمنستان و آذربایجان و ترکیه بسیار دشوار شده است. از یکسو سالهاست با ارمنستان نزدیک ترین رابطه را دارد، از سوی دیگر نیازمند همکاری با ترکیه است و از سوی دیگر نگران احساس پیوند مردم آذربایجان ایران با مردم جمهوری آذربایجان است. پیوندی که درجنگ قره باغ تا مرز پیوستن داوطلبان جنگی از آذربایجان ایران به جمهوری آذربایجان می تواند پیش برود. بدین ترتیب، ایران که می خواست با نزدیکی به طالبان و پیوستن به مذاکرات صلح آن کشور برای خود پایگاهی در افغانستان دست و پا کند، حالا در خلیج فارس با حضور نظامی و اقتصادی اسراییل بدنبال پیوند با امارات متحده  عربی و بحرین روبرو شده، درعراق با دولتی روبرو شده که به خواست مردم آن کشور می خواهد استقلال خود از ایران را تقویت کند و عمدتا به جهان عرب بپیوندد، ترکیه برای مناسبات اقتصادی با ایران تحت تحریم امریکا ناز می کند و از ایران امتیاز می خواهد و حالا با جنگ میان ترکیه و ارمنستان و آذربایجان روبرو شده است.

شتاب ایران برای پیوستن به مانور نظامی اخیر « قفقازـ 2020 » در دریای خزر و دریای سیاه را باید در همین چارچوب و نیاز روزافرون ایران به متحدی بنام روسیه باید جست وجو کرد.

آیا می توان برای برقراری آتش بس در قره باغ و جلوگیری از گسترش جنگ جدید در منطقه روی مذاکرات و قول و قرارهای کنفرانس مینسک حساب کرد؟ کنفرانسی که ایالات متحده امریکا و فرانسه نیز در آن حضور داشته و بر یک راه حل غیر نظامی برای پایان مناقشه قره باغ تاکید کرده بود. این درحالی است که اکنون امریکا و فرانسه می کوشند دولت مینسک پایتخت جمهوری بلاروس را سرنگون کنند.

یک دیپلومات روسی می گوید: «حتا اگر در چارچوب گروه مینسک هم نتوان جلوی جنگ را گرفت ، نباید استفاده از هر گفت وگوی دیگری غفلت کرد.»

( منبع راه توده ، هیومانیته ، ترجمه آذرنگ )

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۰ـ ۰۳۱۰

استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.

Copyright ©bamdaad 2020