اطفال مستحق بهترین ها اند 

روز کودک خجسته باد!

داکتر نظیفه توخی


بیایید بخاطررنج های بیکران وناملایمات اجباری که ازچندین دهه بدینسو اطفال نازنین کشورما متحمل شده اند وهنوزهم با آن مواجه اند، لحظه ای مکث کنیم.

اول جون (۱۱جوزا) دراکثرکشورها منحیث روز بین المللی طفل شناخته شده وازآن تجلیل بعمل میآید. اما اطفال زحمتکش کشورم ازاین روز آگاهی نداشته ومصروف پیدا نمودن لقمه نان برای خود و فامیل اش است.

اطفال منحیث آینده سازان جوامع بشری که چشم امید همه اند، باید همیشه حق اولویت داشته باشند. دراکثریت مطلق کشورها به استثنای کشورهای فقیر وعقب نگهداشته شده، اطفال ازحقوق بیشتر برخورداراند ، سوادآموزی و مکتب رفتن جبری بوده و ازجانب مقامات مربوطه کنترول شدید از آن به عمل می آید. هرگاه والدین مانع آموزش طفل گردند، مجازات و یا جریمه نقدی میشودند. به همین ارتباط دولت والدین را هم مکلف میداند تا دراین زمینه کنترول جدی نمایند. با آنهم دراین کشورها تعداد قابل ملاحظه ازاطفال، ازرفتن به مکتب محروم اند. طورمثال در کشورهای غربی اطفالی که مبتلا به مریضی دایمی اند، و یا اطفال پناهنده گانی که دراین کشورها به شکل غیرقانونی زیست دارند.

مساله نهایت مهم و قابل توجه، خشونت بیش ازحد و فراوان علیه کودکان است. به اساس ارقام نشر شده، تقریبأ ۹۱ فیصد از کودکان کشورما به اشکال گوناگون به خشونت در اجتماع مواجه اند. این خشونت ها نهایت وسیع و گسترده است که از محیط خانه و خانواده ها گرفته تا مکتب، محل کار و محیط اجتماعی را در برمی گیرد. اکثر خانواده ها برخورد خشن و خشونت آمیز در قبال کودکان دارند. پدران و مادران بدون اینکه توجه ای به پیامدها و تاثیرات ناگوار این نوع برخوردها داشته باشند، همیشه با جبر و زور با کودکان شان برخورد می کنند. این برخوردهای خشونت آمیز چنان تاثیری سو و ناگواری در ذهن و ضمیر کودکان برجا می گذارند که حتا تا زمان پیری و مرگ هم، فراموش شان نمی شود. تحقیر کودکان و نادیده گرفتن شخصیت شان، زخم بزرگ بر روح و روان شان وارد می کند که تا اخیر زنده گی التیام نمی یابد.

اطفال کشورهای عقب نگهداشته شده که افغانستان هم جُزاین کشورها شمرده می شود، درخطر مواجه اند و وضعیت شان نگران کننده است. زیرا اگراز این اطفال حمایت نگردد و زمینه تحصیل برایشان مهیا نگردد وضعیت اطفال ازاین هم بدتر شده و درآینده باردوش جامعه خواهند بود.
به اساس پژوهشی که بوسیله یونسکو صورت گرفته است وضع اطفال درافغانستان نگران کننده است. یونسکو اظهارداشته که باید دولت افغانستان حق اولویت دهی براطفال را بیآموزد و رعایت کند.

بیشتراطفال درافغانستان به دلیل فقراقتصادی وازدست دادن سرپرست خانواده مجبوربه انجام کارشاقه شده اند. نا امنی، فقر و بیکاری عوامل دیگری اند که اطفال کارهای شاقه را انجام میدهند وازآموزش محروم شده اند. این اطفال درشرایط دشوار، با دستمزد اندک تا ناوقت های روزمصروف انجام کارهای شاقه اند.
طورمثال: بیشتراین اطفال مصروف کاردرداش های خشت پزی، موتر شویی ها، قالین بافی، مستری خانه ها، و دربرخی از کارخانه ها مصروف کار اند.

در یکی ازمواد کنوانسیون حقوق اطفال آمده است که باید ازحقوق طفل دربرابرهرکاری که مشقت بار باشد ویا مانع تحصیل طفل گردد یا به رشد جسمی، ذهنی، روحی، معنوی یا اجتماعی طفل صدمه وارد کند، حمایت گردد. کاراطفال ازلحاظ قانونی منع قرار داده شده است.

همچنان درماده چهل و نهم قانون اساسی افغانستان آمده است که تحمیل کاربراطفال جواز ندارد.

سن استخدام بوسیله سازمان بین المللی کار با توجه به شرایط اقتصادی - اجتماعی کشورها،سن ۱۸ سالگی تثبیت گردیده است. درعین حال، دربعضی اسناد دیگر، دولت ها را موظف ساخته که حد اقل سن را درقانون داخلی خود تعیین نمایند. قانون کارافغانستان درماده ۲۰، سن استخدام را ۱۵ سالگی وسن کارآموزی را ۱۴ سالگی تعیین نموده است. اما در شرایط خاص (موافقه ممثل قانونی و تایید شورای نماینده گان مربوط ) استخدام در۱۴ سالگی و کارآموزی در۱۳ سالگی نیز مجوز است.

ساعات کارطبق قانون کار، حد اکثر۴۰ ساعت درهفته (البته روز پنجشنبه ۵ ساعت) و کارهای مضربه صحت وکارهای زیرزمینی ۳۵ ساعت درهفته می باشد. اما برای نوجوانان کمتراز ۱۶ سال ۳۰ ساعت درهفته مقررشده است. ساعات کارشبانه یک ساعت کمتر می باشد.

مزد کارگرمطابق کمیت وکیفیت کاربا رعایت درجه، رتبه، بست یا حرفه، دوره کار و سایر شرایط، بدون هیچگونه تبعیض پرداخت می شود. قانون کار راجع به مزد کارگران خردسال یک مقرره حمایتی وضع نموده که مزد نوجوانان مساوی با بزرگ سالان، بدون در نظرداشت تقلیل ساعات کار، پرداخت می شود. نکته مهم دیگر اینکه قانون کار، دولت را موظف کرده که «حد اقلِ مزد » را تعیین نماید. تعیین حد اقل مزد در تمام کشورها معمول و حتا الزامی است. کشورهایی که با تورم و بیکاری مواجه هستند، دراول هرسال، حد اقل مزد را براساس معیارهای مختلف از جمله نرخ تورم، تعیین می نماید.

با تاسف باید گفت درافغانستان اطفال زیادی که کمترازهجده سال سن دارند، به دلیل فقر و تنگدستی به انجام کار های شاقه ودشوارمشغول اند. عده از این اطفال که حتا به سنین پایین ترهم قراردارند، جبرآ برای امرارحیات خود و فامیل شان مشغول کاراند.
متاسفانه این قوانین درافغانستان درروی کاغذ ثبت و در «آرشیف» نگهداری میگردد، اصلا از جانب مقامات مربوطه ازتطبیق آن کتنرول و بررسی بعمل نمی آید.

کاراطفال به دلیل فقر، درحقیقت ادامه دهنده فقر نیزمی باشد زیرا اطفالی که به علت رهایی از فقر توسط فامیل ها بکار گماشته می شوند فرصت های آموزش وارتقای ظرفیت ها ی شانرا از دست می دهند و در نتیجه درزنده گی آینده شان بازهم فاقد امکانات و بار دوش جامعه می باشند.

براساس ارقام نشرشده یونسکو، درافغانستان ۳۰ فیصد ازکودکان افغان مشغول کار می ‌باشند. چنانچه کمیسیون مستقل حقوق بشرافغانستان با ابراز نگرانی ازوضعیت اطفال درکشورمی گوید، بیش از دو میلیون طفل درحال حاضر مصروف انجام کارهای شاقه وحتا کارهای که از توان فزیکی آنان بالاتراست میباشند و بیشترشان سرپرست خانواده هستند.

از اینکه اطفال درسنین بی نهایت پایین درساحه کار قرارمیگیرند، درجریان کاراز آنها سواستفاده هم صورت می گیرد به اساس گزارش ها، پنجاه درصد این اطفال محیط کاری مصوون نداشته و توسط صاحبان کاربا خشونت های مختلف مواجه میگردند.
گفته میشود که شماری ازاین کودکان حتا مورد تجاوزجنسی قرارگرفته، ازآنان در قاچاق مواد مخدراستفاده شده وبالاخره به مواد مخدرمعتاد ساخته میشوند.

موضوع دیگری که قابل مکث میدانم مزد کار اطفال است. که آنها مجبوراند با مزد نهایت ناچیز (بخورو نمیر) کار کنند. چنانچه به اساس اظهارات ذکرشده تعدادی ازاطفال، آنها مجبور اند تا با عاید سیصد افغانی درهفته، مصارف خانواده هفت نفرهً شان را مهیا بسازند.

به نظرمن زمانی که بودجه یک کشورترتیب میگردد، باید مقدار کافی پول برای تربیه و پرورش اطفال هم اختصاص داده شود چون اینها، نونهالان و آینده سازان جوامع بشری اند اگر از اطفال بصورت درست حمایت نشود و زمینه تحصیل برایشان فراهم نگردد از تعلیم وتربیه سالم عقب میمانند و باردوش جامعه میگردند. چنانچه روانشناسان به این عقیده اند: افرادی که سبب بزرگترین مشکلات برای خود و اجتماع میگردند، اکثراْ کسانی اند که درکودکی صدمه دیده اند. به همین منظور باید با اطفال قسمی برخورد گردد که آنها زنده گی را منحیث یک نعمت بشناسند نه به عنوان یک کار اجباری که آنرا باید سپری کنند.

متاسفانه حکومت هیچگونه برنامه مناسب واستراتیژی مشخص برای بهبود وضعیت اطفال کارگر ندارد. دولت باید برای اطفالی که مجبوربه کاراند، زمینه های تعلیم را مساعد بسازد، حکومت افغانستان دراین بخش طوریکه هویدا است ناکام بوده و هیچ نوع پلان مشخص دراین خصوص تهیه ننموده است.

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۰ـ ۰۱۰۶

  یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

 Copyright ©bamdaad 2020