حزب آبادی افغانستان حزب دادخواه و برنامه محور است

داود کرنزی

احزاب و سازمانهای سیاسی فعالیت شانرا بریک سلسه اصول و موازینی استوارمینمایند که در مبارزه و پیکارکوتاه مدت و درازمدت ازآن پیروی نموده ، و در پیاده نمودن آن اعضای و هواداران خود را بسیج می نمایند. درحزب آبادی افغانستان اساسنامه آن که دموکراسی گسترده درحیات حزبی ، همبستگی ،مسوولیت پذیری ، تعهد و پابندی به اراده جمعی ، وقف ، پاسخدهی و آماده گی در مبارزه وپیکارصادقانه عملی روحیه کلی آنرا تشکیل میدهــد ، موجودیت وساختارسازمانی ، یا همان خانه سازمانی برآن بنایافته است .

افزن براین سند معتبرکه زنده گی درون سازمان برآن بنا یافته است ، حزب ما دارای یک سند معتبر دیگر نیز میباشد که اهداف و خواستهای حزب را برای مبارزه سیاسی دربرمیگیرد. این سند معتبر که اعضای حزب دروقت کسب عضویت حزب در کنار پذیرش اساسنامه جزب برای تحقق آن داوطلبانه تعهد میسارند ، برنامه عمل حزب آبادی افغانستان میباشد.

این دوسند پراعتبارحزب ما با تکیه برواقعبینی و بررسی از وضع عینی موجود اجتماعی و اقتصادی کشور و جهان ، و سطح رشد و اگاهی مردم تهیه شده است .

خواست ها پیشکش شده در مرامنامه حزب ما با خواست زمان ، و وضع نیروهای مولده درکشور همخوانی داشته و دراین راه اندوخته های بزرگ جنبش دادخواهی کشوربصورت گسترده مورد بهره قرارگرفته است .

یکی ازاصول مرامنامه حزب آبادی افغانستان را مساله برخورد با جنبش های دادخواهی کشور در گذشته تشکیل میدهد. درهمین مورد در برنامه عمل حزب میخوانیم که  :
« حزب آبادی افغانستان با الهام از اندیشه ها و آرمان های جنبش مشروطه خواهان وتجدد طلبان سده پیشین کشورما سازمان می یابد که در طی این سده، سنت غنی مبارزه برای آزادی، دموکراسی، جمهوریت و عدالت اجتماعی را درکشورما پی ریخت و تلاش برای پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورما را درمرکزتعهد جانبازانه ای خود قرارداد.حزب ما بی آنکه در صدد احیا سازمانها وجنبش های متعلق به گذشته باشد، به سنن پرافتخار این جنبش ها ارج می گذارد.برای حفظ و تحکیم دستآوردهای ملی و تاریخی آن سعی می ورزد، از تجارب آن می آموزد و میکوشد که سیاست هاوعملکردهای خود را با واقعیت های امروزی جهان، منطقه و روان جامعه ما عیارسازد. حزب بر نسل جوان وبالنده کشورمتکی است ما به آینده ای کشور خوشبین هستیم واین آینده به خرد و بازوی توانایی نسل جوان کشورما ساخته میشود.»

با آنکه درباره جنبش ها وسازمانهای متعلق به گذشته دیدگاه حزب روشن است ، شماری از اعضای حزب گاه گاهی خواست هایی برای احیای سازمانهای سیاسی اثرگزار مربوطه به گذشته را طرح نموده ، و یا دربخش اتحادهای سیاسی دیدگاه های را پیشکش می نمایند که سوالات بیشماری در پی داشته ، و رهروان جنبش درنزدیک به سه دهه گذشته با وجود تلاش های فراوان نتوانستند بدیل ویک نسخه قابل پذیرش برای همه را ارایه بدارند .

کسانی شعار « احیای ح د خ ا » را سرمیدهند ، و تعدادی ازاتحاد « چپ افغانستان » یاد میکنند.

همین دیدگاه های و بحث و گفت و گوها دربین رفقا و وابسته گان ح د خ ا نشان میدهد که نمی توان راه سپری شده را پس گشته ، تا به آغازو همان روزهای اول سال ۱۹۶۵ میلادی برسیم. اگر این مسیر را پس پسکی برگردیم خواهیم دید که درهمین حزب افراد و گروه هایی به دلیل های عینی و ذهنی با سازمان بریده و راه شانرا ازحزب مادرجدا کرده اند. مهمترین عاملی که این مساله را ناممکن میسازد همانا واقعیت تاریخی است که درآن این حزب پیدا ، رشد و سقوط نمود. این عوامل جنبه تاریخی ( ملی و بین المللی  ) دارد که هیچ کس نمی تواند از تفاوت های ماهوی امروز با آن چشم پوشی نماید.

عده ای هم  بدون اینکه خود را درجریان حوادث دراماتیک و واقعی کشور قراردهند ذوق حزب سازی شان به شور وبه تورآمده  وشعار ساختن حزب دیگر را سر داده و ایجاد حزب « ولو کوچک ولی جسور وداد خواه » را منحیث « ضرورت زمان » مطرح مینمایند.

اگر مساله حزب سازی و کاپی از گذشته جنبش میتوانست درد جامعه ، اقشار و طبقات زحمتکش و فرودست کشور را دوا نماید حتماْ کسانی از جمع بیش از ۸۰ حزب رسمی ثبت شده  در وزارت عدالیه ، و ده ها سازمان و گروه ثبت ناشده اینکار را میکردند. چنان که در بالا نوشتم این خواست غیرعلمی و نابجا بوده و خودفریبی محض میباشد و بس !

تا حال این مساله درهیچ کشوری ازجهان تجربه نشده است که یک ساختار فروپاشیده شده پیشین باردیگرمطابق شرایط دوران گذشته ، سراز نو پی ریزی شود.

دربخش دیگری ازمباحث داغ رهروان جنبش های مربوطه به گذشته مساله اتحاد های سیاسی قرار دارد. در این میدان نیز همه روزه خواست ها و آرزوهای بیشماری مطرح میگردد که بخشی از آن با شرایط زمان ، وضع کشور و سطح رشد و سازمانیافته گی نیروهای اجتماعی کشورهمخوانی ندارد.

کسانی وحدت نیروهای « دموکرات » ، دیگری « نیروهای ملی و مترقی »  و سومی نیروهای « چپ افغانی » را طرح مینمایند. بربنیاد اصول سیاسی ـ سازمانی احزاب موجود در کشور شمار کمتر احزاب را می توان سراغ نمود که خود را « دموکرات » ، « ملی » ، « مترقی » و « دادخواه » ندانند.

و درمورد « چپ » نیزدربین همین احزاب سیاسی موجود کشور و سازمانهای راجسترناشده تعداد زیادی از سازمانهای وجود دارند که خود را «سوسیال دموکرات » ، «سوسیالیست »  و «کمونیست » اعلان میدارند.

درچنین وضع برخوردهای ذهنی گرایانه و بدوراز واقعیت های موجود جامعه ، و پیشکش نمودن شعارهای غیرعملی به مشکل جنبش می افزاید.

حزب آبادی افغانستان مطابق اصول مرامی خود مساله وحدت ها و همکاریهای سیاسی را یکی از وظایف مبرم خود تشخیص نموده و با صداقت و درک شرایط و نیازهای جنبش در راه تحقق این اصول گام بر میدارد.

این دیگر یک واقعیت انکارناپذیراست که حزب آبادی افغانستان خود ثمره همین تعهد مرامی در راه وحدت خواهی میباشد .

حزب ما مطابق اصول مرامی خود نه تنها به وحدت های سیاسی ـ سازمانی توجه دارد ، بلکه کوشیده و میکوشد تا با احزاب و سازمانهای مختلف سیاسی چوکات های مختلف همکاری های موقت و دوامدار را پی ریزی نماید.

حزب ما تا حال در این بخش با شرکت دراتحادهای انتخاباتی ( از جمله انتخابات پارلمانی سال گذشته ) ، تفاهمنامه های همکاری با احزاب سیاسی، حضور درشوراهای محلی احزاب و سازمانهای سیاسی  ، و ایجاد «ایتلاف احزاب ملی دموکرات و ترقی خواه » بخاطر پی ریزی یک حزب بزرگتر و اثرگزارترسیاسی گام های سنجیده شده عملی را برداشته و به تعهدات خود در این همکاری ها صادق میباشد.

همین شیوه های متنوع همکاری های سیاسی باعث شده است تا حزب ما در شرایط سخت دشوار و خونین حاکم بر جامعه توانسته است با امکانات  ناچیز دست داشته کارهای معینی را در دفاع از منافع لایه های زحمتکش و فرودست کشور انجام دهد.

همه این اقدامات و دستاوردها فقط در نتیجه پابندی حزب و هیات رهبری آن به اصول مرامی ، فیصله ها و میکانیزم های ایجاد شده در حزب استوار بوده و روز تا روز این اندوخته های حزب ما بیشتر و اثرگزارتر میگردند. در اینجا لازم است بر پیام ها و اعلامیه های روشن حزب ما از جمله پیام پلینوم سوم عقرب کمیته مرکزی عنوانی تمام احزاب و سازمانهای سیاسی ملی مترقی و عدالتخواه کشور اشاره کرد. علاوتاْ حزب ما بخاطرتحقق اصول مرامی خود دربخش اتحاد های سیاسی شعبه ایی بنام « شعبه تفاهم و روابط سیاسی » را ایجاد کرده است که مطابق اصول و پرنسیپ های قبول شده حزب ما که عبارت است از : تفاهم ، تدارک و وحدت ، پروسه های همسویی و اتحاد را از پیش میبرد.

در راه پیروزی های بیشتر حزب ما و جنبش عدالت اجتماعی درکشور پابندی اعضای حزب به این اصول و میکانیزم های آزمون شده  بالایی و دوری از هرنوع کلی گویی و ذهنی گری لازم میباشد.
خوشبختانه حزب ما امروز بطرف بزرگ شدن میرود. ما ازچارسال به اینطرف در ایتلاف بزرگ احزاب ( متشکل از دوازده حزب سیاسی ) شریکیم که درسرخط هدف و منظورشان ایجاد یک حزب بزرگ تر و موثرتر قرار دارد. اکنون درگام نخست شش حزب سیاسی که عده ای شان ثبت و راجستر شده ای وزارت عدلیه کشوراند آماده ای ایجاد چنین حزب اند.
از اعضای پرافتخار حزب آبادی‌ افغانستان بخصوص دراروپا تقاضا می نمایم که مبلغ اصول برنامه ، اساسنامه  و سیاست های حزب پرافتخار خود باشند.
به پیش درراه تطبیق اصول و آرمانهای انسانی و آینده نگر حزب محبوب ما !
زنده باد حزب آبادی افغانستان!

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۰ـ ۲۱۰۴

اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2020