مواد سوخت شعله های جنگ مردم افغانستان است

آیا صلح امید است یا آرمان!

علی رستمی

مدت چهل سال از جنگ های خانمانسوز تجاوزکارانه ونیابتی  کشورهای  زورمند جهانی در راس امریکا ومتحدینش درافغانستان به بهانه های مختلفی  سپری میشود. درآتش این جنگ مردم بلیه دار و بی دفاع شهروندان کشور به مثابه مواد سوخت  آن ازبین میروند وصدمه  بزرگ مادی ومعنوی را متقبل میشوند . این  جنگ غیرمتعارف توسط حلقات جهانی و منطقوی برای تامین منافع خویش  دروجود گروه های بنیاد گرایی دینی  که ساخته وبافته خودشان است مانند :مجاهد ، القاعده، طالب داعش وغیره  براه انداخته شده است.این گروه های تحجرگرا همه به مثابه پدیده های  تاریک  در روند تاریخ با نفی یکدیگر بوجود آمده وازوجود آنها کشورهای بیگانه به حیث  ابزارو وسیله  برای رسیدن به هدف  برضد کشورهای رقیب خود استفاده کرده اند.

طوریکه نویسنده مشهور امریکایی جانیلی ویلینا درکتاب  جنگ نیابتی درافغانستان مینویسد: « علاوه، و برخلاف عقیده رایج که معتقدست جنگ در افغانستان در سال ۲۰۰۱  ترسایی شروع شده است، دقیق‌ تراست که گفته شود جنگ در سال ۱۹۷۹ آغاز شد.

در حقیقت، دلیلی که چرا این کشور در شرایطی است که تا به امروز ادامه دارد، به تصمیمی برمی‌ گردد که دولت کارتر در سال ۱۹۷۹ جهت سرنگونی حزب دموکراتیک خلق افغانستان و بی‌ ثباتی افغانستان گرفت.»

 امریکا ومتحدیشن بازهم بعداز بیست یک سپتمبر ۲۰۰۱ برای تحقق ارمان وهداف جیوپولیتکی  خود به افغانستان این بار مستقیماً  با خود کامه گی و اقتدارگرانه  برای دستگیری بن الادن رهبر القاعده لشکر کشی کرد که درآنزمان امارات اسلامی طالبا ن  درافغانستان استوار بود ،سرنگون شد  . بعد ازسرنگونی امارات طالبان حکومت موقت نظر به فیصله کنفرانس بن به رهبری حامد کرزی شکل گرفت که بعداز سپری شدن موعد حکومت موقت ، و با براه اندازی انتخابات ریاست جمهوری  به حیث رییس جمهور دولت اسلامی افغانستان درچند دوره انتخاب که  درحدود سیزده سال به حیث رییس جمهور به کار خود ادامه داد. زمانیکه امریکا حکومت طالبی را سرنگون کرد، عده یی آنها به قتل رسیده وعده یی دیگری دستگیر زندانی شده وعده قلیلی ان به قریجات در پاکستان فراری ومخفی  شدند. اما دیری نه گذشت این گروه مکار ساخت انگلیس  و پاکستان دوباره خون خشونت وانتقام جویی شان به جوشش آمده وباپشتبانی کمک های مادی ومعنوی دولت پاکستان قوت نظامی گرفته ، و حمله های دهشت افکنانه انتحاری خود را برای ترس ارعاب  و کشتارهای رنگارنگ مردم آغاز کردند؛ هر روزه کمیت آنها افزایش یافته و از لحاظ تکتیک نظامی نیرومند میشدند ،که تا به حال این روند ادامه دارد .دولت جمهوری اسلامی افغانستان در زمان حامد کرزی و اشرف غنی ، برای بیرون رفت ازاین بحران بوجود آمده مشی مصالحه ملی را با گروه های مخالف  ازجمله با طالبان اعلام نمود. به این اساس طالبان نیز حاضر به مذاکره با شروط مختلفی با دولت افغاسنتان گردیدند که نتایج به ارمغان نه آوردند وخصومت ها و حمله های انتخاری و جنگ های چریکی گروهی  ادامه یافت که هرروز تلفات سنگی به نیروهای نظامی و ملکی زیر تسلط دولت وارد میشود . بالاخره امریکا  دراواخر حکومتداری اشرف غنی رییس جمهور دولت اسلامی افغانستان، برای نجات  این بن بست حاضر شد، تا با تعین نماینده ویژه  خود آقای زلمی خلیل زاد وبا کمک  کشورهای عربی روسیه ، ایران و چین برای حل مناقشه میان دولت اسلامی افغانستان وطالبان داخل مذاکره شود.به این منظور دید وبازدید های را با اشتراک سران گروه های جهادی وسایر احزاب سیاسی و گروهاوشخصیت های مستقل سیاسی و اجتماعی انجام داده تا در این روند او را کمک کنند. ناگفته نباید گذرکرد که هرکدام  ازاین کشورها،گروه ها واحزاب سیاسی خواست ها و اهداف معین را برای تامین منافع خود تعقیب میکند.   نشست های را که خلیل زاد به طور جداگانه تا به حال در دوبی ، قطر ، انجام داده ،فیصله ها ونتیجه آن مبهم و به طوردقیق افشا نه شده است. تمام اقدام وی بدون نماینده دولت افغانستان ومشوره آن  با طالبان صورت گرفته است. همچنان نشست وسیع به خواست طالبان باسران جهادی وشخصیتهای اجتماعی سیاسی و مستقل در  روسیه واسلام اباد صورت گرفت،  نتیجه آن امیدوارکننده  وملموسی نیست. یگانه رویداد مهم که  دراین نشست ها رخ داده عبارت از  پیشنهاد طالبان درزمینه خروج عساکر  امریکا ازافغانستان و عدم به رسمیت شناختن دولت فعلی افغانستان که درموجودیت عساکر امریکایی به قدرت رسیده میباشد. به این دلیل مذاکره مستقیم را با دولت افغانستان  رد میکنند، به گمان اغلب به توافق نزدیک شده باشند!

 این زورآزمایی ها زمانی پدید شد که حامد کرزی در دوران حکومتداری خود بااستفاده از شناخت های   قومی ومنطقه وی پیشنهاد صلح را به آنها ارایه کرده تا  شریک دولت خود بسازد. به این رو  وزیردفاع اسبق امریکا درکتاب خود درمورد افغانستان تحریر نموده است:« حامد کرزی طالبان را یکجابا اعضای القاعده و داعش  که از جنگ درسوریه شکست خورده بود اند ازخاک پاکستان به شمال افغانستان زیر نام مهاجرین وقبایل کوچی  توسط هواپیماهای نظامی امریکا  انتقال میداد».

این عمل باعث افزایش نیرومندی  طالبان والقاعده وداعش درافغانستان شد که زمنیه سقوط و اشغال عده یی از ولایات کشور مساعد گردید؛  این روند هنوزهم ادامه دارد. جای سوال اینجاست که چرا دولت های  قبلی و حال با داشتن نیروهای نظامی ملی وخارجی نه توانستند که تجاوزهای نظامی وخواست های  مشروع وغیرمشروع پاکستان را مهار بسازند؟.

اختلاف های تاریخی اخص سرحدی درتمام دوران حکومت های قبلی بعد از نادرخان به بعد یک نوع سیاست بهانه جویانه برای دریافت مقاصد استراتیژیکی راه اندازی کردیده که همه تعقیب کننده سیاستهای مشابه بوده، به نتایج مثبت نایل نه شدند. برعکس باعث خصومت ها وجنگ های تبلیغاتی و نظامی  کردیده است. کشورهای که خود  درحل قضایای افغانستان مانند امریکا وانگلیس از لحاظ تاریخی  دخیل هستند، به نوع دراین روند نمی خواهند عمیقاً پیش بروند وتصمیم مشخص به نفع یکی ازآنها بگیرند!. با رویکردهای محاقظه گرانه  برای حفظ منافع خویش عمل نموده نه می خواهند برضرر منافع یکی ازآنها موضع گیری نماید.  درحالیکه  می تواند با درنظرداشت  اسناد تاریخی  راهی سومی راکه به ضررهردوکشور نه باشد زیر نظر هیات با صلاخیت با موجودیت نماینده سامان ملل متحد تصمیم اتخاذ نمایند.

« نه باید گره که بادست باز شود ،با دندان بازکردد!»، به این رو  معلوم میشود که این ابرقدرت ها نمی خواهند که این دوکشور وسایر همسایگان خویش درصلح برادری که با عده یی آنها، دارای مناسبات فرهنگی وتاریخی  دارند دوست باشند. بلکه هردو کشور را درسیاست های شان جداگانه درعقب پرده تشویق نموده تا بالای اجرای خواست های خود پافشاری نمایند تا آب را گِل الود نمایند وماهی بگیرند!  به جای صداقت ،همدردی وهمدلی بشری  منافع اقتصادی و نظامی  خود را تحمیل نموده اند، به گفته نیچه: « سیاست حذف تقابل است »  . طوریکه تاریخ معاصر کشور شاهد است ، یگانه چالش که سر راهی این معصله قرارگرفته خودخواهی ،اقتدارگرایی و خصومتهای قومی و زبانی میباشد که جناح های متعصب قومی از این غایله به نفع خود استفاده نموده و وضع را بیشتر پیچیده وبغرنج ساخته اند . هیچگونه رویکرد ابتکارانه در عمل که ناشی از معرفت تاریخی ،علمی   باشد،ازجانب رهبران دولت موجود وگذشته صورت نگرفته است؛برای مردم بنیاد اختلاف ها  که چه میباشد، واز کجا آغاز یافته اگاهی داده نه شده است .درحالیکه بدون اگاهی تاریخی ازادی وصلح واقعی دریک کشور بوجود نمی اید، به گفته کانت:«  بهترین عامل پیشرفت وتکامل انسآنها دریک جامعه تعلیم وآموزش واگاهی دادن به مردم است . درآن جا تنها اگاهی انبار دانش واطلاعات نیست بلکه تفکیک خوب بد شروخیر است». به این رو باید مردم به طور شفاف براصل واقعیت ها  اگاهی حاصل نمایند ؛جایگاهی اصلی این چالش ها ازموضع تاریخی ،علمی مطابق به وضع جهانی و ارزشهای حقوق بین الدول  ومدنی مورد بررسی وتحلیل درحضور نماینده گان مردم قرارگیرد ، وغرض تفاهم ملی نظرجمعی مردم مطالبه شود تا درتصمیم نهایی اراده مردم نیز شامل باشد. شوربختانه دولتمندان  ما مقاصد خود را درلابلای الفاظ متداول سیاسی  که برای اکثریت مردم گنگ وقابل درک نیست تبلیغ مینمایند، به خاطراینکه  اکثریت مردم اگاهی سیاسی ، دانش تاریخی وسواد کافی  بالا ندارند ، تا آنرامانند نخبه گان سیاسی  درک و هضم نمایند. تا مردم درحل قضایا بزرگ جامعه بر شالوده پرسشگری واراده خردمندانه جمعی عمل  نکنند ، تفاهم وهمدلی وصلح پایداردریک کشوربوجود نخواهد امد. باداشتن اگاهی سیاسی است که انسآنها به آزادی رسیده وبه گفته مارکس تاریخ خود را میسازند.

چنانچه  نشست های صلح زیر نام تفاهم «بین الاافغانی » ( طالب و کسانیکه دراین نشست ها اشتراک ورزیدند همه نماینده گی ازمردم افغانستان میکنند!) که با طالبان درکشورهای عربی  تابحال انجام شده هیچگونه اطلاع دقیق مردم از این فیصله ها ندارند که درمورد سرنوشت آینده یی شان چه تصمیم اتخاذ گردید ویا میگردد؟. 

چگونه صلح بوجود خواهد آمد؟ ایا پیش از انتخابات ریاست جمهوری وبعد ازآن ویا راهی سومی درپیش است؟ طوریکه خبرنگار تلویزیون طلوع درشهر دوحه به تاریخ ۷ جولای ۲۰۱۹ با آقای خلیلیزاد مصاحبه داشت، دراین زمینه از آقای خلیل زاد پرسش نمود، اما وی جواب قناعت بخش وشفاف ارایه نکرد که جزییات هنوزدرهاله ابهام قراردارد.

مردم نمی دانند که این دشمنی واختلاف های ما با همسایگان و اخص با پاکستان برای چیست؟

علت پیدایش  طالب و داعش القاعده به خاک افغانستان برای چیست؟

اگر مبارزه علیه امریکاست ، نظر به اسناد تاریخی اینها خود دست پرورنده امریکا ، انگلیس و پاکستان استند، تجهیزسلاح وتربیه نظامی وپناه دادن به ایشان دراین سرزمین با مشوره امریکا وانگلیس صورت گرفته وتمام تجهیزات مادی ومعنوی شان از جانب آنها با کمک عربستان سعودی انجام میشود. حتا عده یی از طالبان نمی داند که چرا امروز ما با جهادیون که علیه آنها قیام کردیم ،آنها را رافضی و زندیق ضد اسلام میگفتیم، وحکومت را ازنزدی شان گرفتیم وسرنگون شان ساختیم چرا بازهم باایشان مذاکره وصلح میکنیم؟ 

اگر آنزمان خطا کار ومقصر بودند، حالاچه باعث شد که مانند موسیچه بی گناه ،مورد ترحم قرار گرفته اند.

مشکل اساسی مردم افغانستان  از این نقطعه شروع میشود که هدف اصلی  نزد همه  گنگ است وشفاف نیست، یکی امارات اسلامی می خواهد ، دیگری حکومت خلافت اسلامی صدراسلام میخواهد،  زمانی علیه  روسیه به نام کقر میجنگیدند،  زمانی دوستی میکنند وبه گفته مردم « آب نمک » میشوند  ازآنجا به سوی قبیله مسلمانان از میان صدها دیوارهای کفرو قبرهای کافران به خداوند ادای احترام میگذارند.

 هرروز درکشوری جدید نشست صورت میکرد بالاخره این غایله  به کجا وچگونه پایان خواهد یافت. از یک سو در دوحه نشست و سخن از صلح زده میشود، ازسوی دیگر انتحاری ها مکرر درکابل غزنی صورت میکرد که به اثران صدها نفر کشته و زخمی میشوند. این روند صلح است، یا روند جنگ و صلح ستیزی.

بنابراین دراین وضع حساس تاریخی وظایف نیروهای مترقی ودموکرات و جوانان روشنگر وبا سواد است ، تا مردم را  برشالوده یی مدارک تاریخی با جراات روشنگرانه ازواقعیت ها اگاه ساخت  ،نه باید بازهم شکست های تاریخی  که پیآمدهای تلخ امروزی را باخود دارد دوباره تکرار شود ،مردم باید خود سرنوشت خود را برای اقدام به آرمان  صلح وامید  دوستی را با کشورها اتخاذ نمایند؛

« صلح هم آرمان است وهم امید». صدا  وخواستهای مردم رابه گوش مسوولین نهادهای مدنی جهان وملی رسانید، مردم را از زیر سلطه گروه هایکه  به نام قوم « بزرگ و کوچک »، زبان ودین مذهب قراردارد، رها بخشید، این سنت گرایی کهنه را اربین برد.چنانچه هگل فیلسوف المان میگوید: « آزادی چیزی نیست که با شعار سیاسی به دست آید، آزادی زمانی به دست میاید که فرد به دنبال مفهوم آن باشد وآنرا پیدا کند.»

کنفرانس که  با نماینده گان گلچین مردم افغانستان وطالبان برای مشوره کردن غرض رسیدن به صلح ملی درافغانستان، به ابتکار کشورالمان در دوحه بتاریخ  ۷ جولای ۲۰۱۹ تدویر یافته بود، بعد از دو روز بتاریخ  ۸ جولای ۲۰۱۹ با قطعه نامه که حاوی کلی گویی وحرف های تکراری وعدم مسوولیت پذیری است به پایان رسید. 

بعدازطالب با داعش چه باید کرد؟

 

 

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۹ـ ۲۹۰۷ 

 

 یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.

 

  Copyright © bamdaad 2019