نویسنده : سرژه حلیمی

« هیچ کشوری نمی پذیرد که موشک هایی که از خارج مرزهای آن شلیک می شوند همچون رگبار بر سر شهروندانش فرود آیند » . رییس جمهور ایالات متحده هنگام ابراز چنین جمله عاقلانه ای به فلسطینی های غزه نمی اندیشید که درمانده  شاهد بارش بمب ها و موشک های اسراییلی اند که گاه توسط جنگنده های 16 Fو یا بالگردهای Apache  ساخت امریکا شلیک می شوند.

 

 

از سالها پیش، با قانونمندی دردناک، همان جعلیات درمورد وقایع فلسطین بازگو می شود. در درجه اول، داستان تکراری که براساس آن « تروریسم» محاصره شدگان لزوماً توجیه کننده « پاسخ » محاصره کنندگان است. سپس نوبت پذیرش مصونیت متخاصمی می رسد که از برتری نظامی خرد کننده ای برخوردار است و همواره پیش از یک یورش جدید نطامی خود را قربانی جلوه می دهد. و نهایتاً حکایت طبیعت دمکراتیک اسراییل از سر گرفته می شود، کشوری که در دولت آن یک نماینده جریان راست افراطی مسوولیت وزارت امور خارجه را بعهده دارد.

 

آیا «بهار عرب» آنچنان در خاورمیانه کم تاثیر بوده که همان سناریوی چهار سال پیش عملیات « سرب گداخته » بتواند مجدداً در غزه تکرار شود ؟ (۱) رابرت مالی و حسین آقا اخیرا در مقاله ای سستی قرایت های معمول از منطقه را نمایانده اند:

« ایالات متحده همپیمان عراق است. عراق متحد ایران و ایران مدافع رژیم سوریه است که ایالات متحده قصد سرنگون آنرا دارد. ایالات متحده هم چنین همپیمان قطر است که از حماس حمایت مالی می کند. متحد دیگر امریکا عربستان سعودی است که تامین کننده نیازهای مالی سلفیست ها ست، یعنی همان کسانی که از لحاظ فکری جهادگرایانی را تغذیه می کنند که هدفشان کشتن امریکائی هاست»(۲). لااقل در غزه مسایل از اول روشن تر بنظر می رسیدند....آقای بنیامین نتانیاهو که شرط بندی اش برروی پیروزی کاندیدای حزب جمهوری خواه آقای میت رامنی با شکست روبرو شد، برآن بود که به هزینه فلسطینی ها بر اعتبار انتخاباتی اش بیفزاید. او ارزیابی می کرد که شلیک موشک های حماس به سوی شهرهای اسراییل امکان تنبیه کردن مجدد این سازمان را برای وی فراهم می آورد، سازمانی که به نظر او امکان جلوگیری از این امر را نداشت. آقای نتانیاهو به راحتی « فراموش» کرده بود که حمله موشکی حماس در ۱۰ فبروری ۲۰۰۲ آغاز شده بود ، یعنی زمانی که ارتش اسراییل غزه را در تسخیر کامل خود داشت.

 

در این ماجرا، اروپا مانند آنتن دیپلماتیک تل آویو عمل کرده و فرانسه به این تعهد یاری رسانده است. در آغاز ماه نوامبر، در حضور نخست وزیر اسراییل، ریس جمهور فرانسه ، آقای فرانسوا هولاند حکومت خودگردان فلسطین را سزاوار سرزنش دانست چرا که بنظر وی « در سازمان ملل متحد بدنبال آن چیزی می گردد که در مذاکره بدست نمی آورد.»(۳) بحث از کدام مذاکرات است ؟ چند روز بعد، وزیر امور خارجه ، آقای لوران فابیوس دلایل بحران غزه را این چنین خلاصه می کند:

« حملات موشکی در تمام طول تعطیلات هفته برروی اسراییل ادامه یافت و در نتیجه این کشور به آنها پاسخ داد»(۴). آنهایی که از اعلامیه های رسمی امریکا شاکی اند از سرنوشت سیاست خارجی فرانسه بی خبرند.

دسامبر ٢٠١٢  ـ ل.د

 

 

۱-  مقاله « خلقی به حال خود رها شده » ، لوموند دیپلماتیک فبروری ۲۰۰۹ http://ir.mondediplo.com/article138...

۲ « This is not a revolution », The New York Review of Books, 8 novembre 2012.-

۳Lire Alain Gresh, « Palestine : Hollande en recul par rapport à Sarkozy »,- Nouvelles d’Orient, 2 novembre 2012. Lire aussi l’article de Leila Farsakh, « Quand la Palestine refuse de disparaître ».

۴ RTL, 15 novembre 2012. -