از دیكتاتوری به دیكتاتوری
س. رخش
« هرجا رنجی نادیده گرفته می شود، بذر نزاع کاشته خواهد شد، چون رنج شأن فرد را پایین می آورد، کامش را تلخ می کند و خونش را به جوش می آورد ». این عبارت بخشی از سخنرانی آنگ سان سوچی ( Aung San Suu Kyi ) بود بعد از دریافت جایزه صلح نوبل. کسی که بازداشت سالیان درازش در زمان دیکتاتوری نظامی میانمار کارزارهای زیادی را در سرتاسر جهان با مطالبه آزادی او به راه انداخت. وقتی در سال ١٩٩١ترسایی برنده جایزه صلح نوبل شد بسیاری او را شایسته چنین عنوانی می دانستند و آزادیاش در سال ٢٠١٠ موجی از جشن و سرور به راه انداخت. پنج سال بعد و پس از اصلاحات دولت میانمار، او در انتخابات عمومی سال ٢٠١٥ ترسایی شرکت کرد و برنده کارزار انتخاباتی شد تا امیدها به صلح و شکوفایی در کشوری بحران زده بیش تر شود. او رهبر اولین دولتی در میانمار شد که از سال ١٩٦٢ ترسایی به این سو از دل انتخابات بیرون آمده بود، اما مثل همه تراژدی های سیاسی و پارلمانتاریستی، پیروزی او همراه شد با سرخورده گی جمعی منادیان «امید». بارها پیش از او ثابت شده بود که نمی توان دل در گرو لفاظیهای رهبران سیاسی نهاد اما او بی رحمانه به امیدها خیانت کرد. سازمان ملل مردم روهینگیا، اقلیت مسلمان میانمار، را « جفا دیده ترین اقلیت جهان» خوانده و در دوره قدرت آنگ سان سوچی این گزاره همچنان، و حتا با صحت بیش تری، توصیف مناسبی است از آنچه بر مسلمانان میانمار می رود. كار به جایی رسید كه جورج مونبی و، نوی سنده انگلی سی ، در یادداشتی در گاردین، خواستار پس گرفتن جایزه صلح نوبل او شد.
اگر تعریف نسل کشی را « نابودی کامل یا بخشی از یک گروه ملی، قومی، نژادی و یا مذهبی » در نظر بگیریم، ارتش میانمار درست پیش چشم آنگ سان سوچی، که حالا عملا فرد شماره یک این کشور است، آشکارا در حال ازبین بردن نسل مسلمانان روهینگیاست. گزارش سازمان ملل درباره وضعیت مسلمانان میانمار گویای ابعاد وحشتناک این جنایت است. بر پایه این گزارش زنان مسلمانان روهینگیا به طور دسته جمعی مورد تجاوز قرار گرفته اند و تعدادی از آنها به دلیل آسیبهای جنسی پس از این تجاوزها جان دادهاند. کودکان و بزرگ سالان را در مقابل خانوادههایشان گردن زدهاند و معلمان و رهبران این اقلیت هم اعدام شدهاند. خانه های اهالی این منطقه را آتش زدهاند و بسیاری از ساکنان را زنده زنده سوزاندهاند. تخریب عمدی خانه ها و سوزاندن روستاها با هدف راندن این اقلیت از خانههایشان است، سیاست هولناکی که کارساز بوده و هزاران نفر را مجبور کرده به بنگلادش، کشور همسایه میانمار، پناه ببرند.
پاسخ آنگ سان سوچی به این خشونتها، متهم کردن مسلمانان میانمار به خشونت است. به رغم شواهد مستدل از سرکوب مسلمانان روهینگیا و درست در زمانی که ناظران از او به خاطر سکوت بزدلانهاش انتقاد می کردند او روز چهارشنبه و در مطلبی در صفحه فیس بوک خود سکوتش را این چنین شکست: « وجود کوه یخ اطلاعات نادرست دراین مورد باعث ارایه تصویری معوج از واقعیات شده است». در همین سال جاری ترسایی هم وقتی زنی روهینگیایی جزییاتی از تجاوز سربازان میانماری به زنان این گروه و آسیب های ناشی از آن را فاش کرد، دفتر سوچی در صفحه فیس بوک این طور واکنش نشان داد: « تجاوز جعلی ». آنگ سان سوچی نه تنها جنایتها علیه اقلیت مسلمان میانمار را رد کرده بلکه تلاش کرده از ارتش و نظامیان این کشور در برابر سیل انتقادها محافظت کند. او هویت افراد مورد حمله را هم رد کرده و حتا سال گذشته از سفیر ایالات متحده در این کشور خواست که از به کاربردن اصطلاح روهینگیا خود داری کند. این درخواست در راستای سیاستهای دولت میانمار است که این گروه را، گرچه قرنهاست در این کشور زنده گی می کنند، اقلیتی قومی به شمار نمی آورد. او همچنین یکی از حامیان قانون شهروندی ١٩٨٢ ترسایی است که حقوق این گروه را نادیده می گیرد.
البته نادیدهگرفتن حقوق مسلمانان روهینگیا تنها بخشی از اقدامات سرکوبگرانه دولت سوچی است. از آغاز سال ٢٠١٧، دست کم ٣٨ نفر با اتهامات انتقاد از دولت بازداشت شدهاند که دو نفر از آنها به دلیل بدگویی و ناسزا به شخص آنگ سان سوچی بوده است.
همه این اقدامات برخلاف وعدههای انتخاباتی حزب سوچی و نطقهای آتشین پیشین اوست اما مانند همیشه هستند کسانی که با هزار بهانه ناکارآمدی دولتها را توجیه می کنند. برخی می گویند او نمی خواهد چشمانداز انتخابات را به خطر بیندازد، گروه دیگری بر این باورند که او نمی خواهد بهانه ای به دست ارتش دهد تا از این طریق فشار بر حلقه دولت را تنگ تر کند. روزی آنگ سان سوچی گفته بود: « این قدرت نیست که فاسد می کند، بلکه ترس است. ترس ازدست دادن قدرت، قدرتمندان را فاسد می کند». او حالا به هزار دلیل حجت موجه این گفته خودش است.
*منابع:
ـ گاردین
ـ سایت دیده بان حقوق بشر
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۷۰۹