سندرز فرانسوی در حال از میدان به درکردن سوسیالیست هاست !


 

ژان لوک ملانشون  ۳۲ ساعت کار در هفته و سخت گیری بیش تر در امور مالی وعده می دهد آن شعارهایی که چپ های رادیکال در عرصه سیاسی دنبال می کنند.

« فارین پالیسی» با اشاره به انتخابات پیش رو  در فرانسه به اقبال قابل توجه و کم سابقه به چپ های رادیکال در این انتخابات اشاره می کند و می نویسد:« اوایل این ماه نزدیک به ۱۳۰ هزار نفر از فرانسوی های هوادار ژان لوک ملانشون نامزد ریاست جمهوری چپ رادیکال در باستیل حضور داشتند. آنان می خواهند انتخابات پیش رو به عصری برای آغاز جمهوری ششم تبدیل شود. 

ملانشون معتقد است که جمهوری پنجم که توسط شارل دوگول در سال ۱۹۵۸ ترسایی اعلام شد، به پایان عمر خود رسیده است و زمان برای جمهوری   دموکراتیک تر و مساوات طلبانه تر در فرانسه فرارسیده است. ملانشون یک سیاستمدار پوپولیست از جناح چپ  فرانسه است و شباهت زیادی به سندرز دارد. او مانند سندرز از سیاست های چپ رادیکال صحبت می کند». 

فارین پالیسی در ادامه درباره او می نویسد:« ملانشون ۶۵ ساله کار خود را در حزب سوسیالیست فرانسه تا سال ۲۰۰۸ ترسایی  ادامه داد زمانی که از حزب خارج شد و حزب چپ را به رهبری خود تشکیل داد. او در سال ۲۰۱۲ ترسایی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و ۱۱ درصد از آرا را از آن خود کرد.  در آن انتخابات فرانسوا اولاند از حزب سوسیالیست رقیب خود نیکلا سارکوزی از جناح راست را شکست داد پیروزی اولاند نتیجه شکست نیولیبرالیزم و طرح ریاضت اقتصادی مالی بود. ملانشون اما هر دو سیاستمدار یعنی اولاند و سارکوزی را خدمتگزاران نهاد اروپایی می دانست و به آنان را نقد وارد می کرد. 

ملانشون در فبروری  سال ۲۰۱۶ ترسایی بار دیگر اعلام کرد که در رقابت های انتخاباتی شرکت خواهد کرد. اما واقعیت آن است که ملانشون و هواداران او یک پیروزی اخلاقی و معنوی کسب کرده اند و این فاجعه ای مطلق برای سوسیالیست ها و احزاب چپ میانه سنتی در سرتاسر اروپا خواهد بود و به معنای سقوط ازادی برای آن هاست. ملانشون گفته است که حزب سوسیالیست به چپ ها خیانت کرده است. او گفته است که اولاند علیرغم  شعارهایی که درباره ازدواج برای همه و یا ازدواج همجنس گرایان داده بود وعده های خود را در زمان ریاست جمهوری عملی نکرده است. 

فارین پالیسی اشاره می کند که واقعیت آن است که اگرچه اولاند خود را چپ میانه می داند اما نه چپ و نه راست را توانسته  راضی کند. این نشریه می نویسد: « او برای مقابله با مشکل کسری مالی فرانسه به کاهش بودجه روی آورده است و مقاومت کمی در مقابل طرح ریاضت اقتصادی اتحادیه اروپا به رهبری المان از خود نشان داده است.  بدتر ازهمه آن که او در دوران کارزار انتخابات در مقابل سارکوزی وعده تنظیم قوانین به نفع کارگران فرانسه و قانون استخدامی پیشروتری را داد که در آن ساعات کار کارگران کاهش یابد اما آن را تحقق نبخشید.  ملانشون اما در مقابل با وعده تنظیم قراردادها به نفع کارگران قول مذاکره مجدد با اتحادیه اروپا را داده ؛ و گفته که آن نهاد اروپایی یا باید خواسته های فرانسه را بپذیرد و یا فرانسه از آن خارج خواهد شد. او خواستار فعال شدن کمیته های کارگری در قلب شرکت های بزرگ شرکت هایی که تاکنون اختیار اخراج کارگران را داشته اند». 

فارین پالیسی اشاره می کند که در جوانی  ملانشون  یک تروتسکیست بود، اما در میان سالی به حزب سوسیالیست پیوست زمانی که حزب کمونیست به طور فزاینده ای از دهه ۷۰ ترسایی به این سو به حاشیه رانده شده بود. او در نهایت به عنوان یکی از وزرای ارشد در کابینه لیونل ژوسپن نخست وزیر فرانسه در فاصله سال های۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ ترسایی خدمت کرد. او هم چنین به عنوان معلم کار کرده است. 

 

او هرگز به طور کامل هضم در فرهنگ نخبه گرایانه حزبی نشد و جذب اصول غالب جریان سوسیال دموکراتیک حاکم بر اروپا نشد. او در حال حاضر البته با اکراه از پشتیبانی حزب کمونیست برخوردار شده است چرا که حزب کمونیست به او بیش تر به عنوان فردی بی پروا می نگرد، تا یک عضو منظم از کادر حزبی.  پرچم سرخ در دست طرفداران او در مسیر راهپیمایی ها در هفته های اخیر بوده است. هواداران او شعارهایی می دهند چون:

ـ ما سهم مان را از ثروت می خواهیم،

ـ ما دموکراسی در محل کار را می خواهیم،

ـ مرگ با عزت را ترجیح می دهیم. 

 

فارین پالیسی اشاره می کند که یکی دیگر از خصوصیات ملانشون آن است که او به شدت اکولوژیست و حامی محیط زیست است و مخالف ادامه کار تاسیسات هسته ای است و معتقد است که باید از انرژی خورشیدی و بادی به جای انرژی هسته ای استفاده کرد.

این نشریه می نویسد:« او دشمن قسم خورده سرمایه داران و قدرتمندان پولدار است. ملانشون از حقوق مهاجران و پناهنده گان نیز حمایت می کند و همین موضوع سبب شده تا راست های فرانسه از او متنفر باشند. با این حال احساسات بومی گرایانه و شعارهای پوپولیستی نیز سر می دهد و مثلا می گوید که اعزام کارگران با دستمزد پایین از کشورهای عضو اتحادیه اروپا به فرانسه باعث شده تا نان از دهان کارگری فرانسه گرفته شود و به ضرر این کارگران وضعیت تغییر یابد. 

فارین پالیسی اشاره می کند که طرفداران او در راهیپمایی هایی که در هواداری از ملانشون برگزار کرده اند جملاتی را از ویکتور هوگو می گویند، در ستایش کمون پاریس در سال ۱۸۷۱ ترسایی سخن می گویند، شعرهای پابلو نرودا شاعر شیلیایی را می خوانند از البر کامو درباره ضرورت مقاومت در برابر فاشیسم نقل قول می آورند و جمله معروف ژان پل سارتر را می گویند که انسان هیچ طبیعت  و ذاتی ندارد انسان همان چیزی است که انجام می دهد. 

فارین پالیسی در ادامه اشاره می کند که ملانشون اکثرا با یک ژاکت سیاه و کراواتی قرمز در میان جمعیت هوادارانش حاضر می شود همیشه قرمز نمادی از رنگ سرخ کمونیستی. این نشریه میوی:« ملانشون به خوبی می داند در جایگاه یک سخنران چگونه با احساسات توده ها بازی کند از واژگان ملودرامی چون انقلاب، کمون و مبارزه ضد فاشیستی صخبت می کند. ملانشون می گوید که ریاست جمهوری در فرانسه اکنون شبیه نقش پادشاه در دوران سلطنتی شده است. او می گوید که اولاند نیز مانند سلف دست راستی اش سارکوزی مستقیما  تحت تسلط  صاحبان سرمایه و بخش مالی قرار گرفته است. ملانشون می گوید کارگران باید کنترول بیش تری بر همه زیرساخت ها داشته باشند. او از رسانه های اجتماعی به طور گسترده برای ارتباط با هوادارانش استفاده می کنند». 

 

فارین پالیسی اشاره می کند که احزاب چپ میان اروپا برای چندین دهه بر حوزه سیاست و فرهنگ تسلط داشته اند اما اکنون این سلطه را از دست داده اند در انتخابات هالند در ماه گذشته حزب کارگر در جایگاه هفتم قرار گرفت و تعداد کرسی هایش در پارلمان از ۳۸ کرسی به ۹ کرسی کاهش یافت. حزب کارگر بریتانیا نیز دچار تشتت در صفوف خود شده است و بین جرمی کوربین رهبر سرسخت آن حزب با اعضای دیگر اختلاف نظرهایی وجود دارد. حزب سوسیالیست فرانسه هنوز هم اکثریت کرسی ها را در مجلس ملی برخوردار است و بسیاری از شهرداران در سرتاسر کشور از آن حزب هستند ؛  اما اولاند از عدم محبوبیت بی سابقه ای رنج می برد. با این حال، در المان حزب سوسیال دموکرات هنوز هم از حمایتی  قابل توجه برخوردار است. 

نشریه فارین پالیسی اشاره می کند که حزب کمونیست فرانسه  در دوران پس از پایان جنگ جهانی دوم حزبی پیش رو بود تا آن که در سال ۱۹۵۸ ترسایی دوگول راست گرا به قدرت رسید و آن حزب تضعیف شد. 

این نشریه اشاره می کند که در مناظره اخیر نامزدهای ریاست جمهوری فرانسه به موضوع رسوایی های مالی و لیست  طولانی ازهزینه های نامزدهای انتخاباتی به خصوص فرانسوا فیون از جناح راست پرداخته شد و این موضوع سبب  آسیب وارد شدن به جبهه راست میانه نیز شده است. 

فارین پالیسی اشاره می کند که در این مناظره مارین لوپن رهبرجبهه ملی فرانسه جناح راست افراطی آن کشور مدعی بود که فرانسه سالانه ۲۰ هزار مهاجر را جذب می کند که اکثرا غیر قانونی هستند او از آنان به عنوان افرادی که ظرفیت بالقوه تبدیل شدن به تروریست را داشته اند یاد کرده است او در کارزار اسلام هراسانه خود نیز به موضوع پوشش حجاب و نخوردن گوشت خوک توسط دانش آموزان مسلمان در مدارس فرانسه اشاره کرده است در مقابل فیون ازجریان راست میانه که نمی خواهد به تندی لوپن صحبت کند اما گفته که باید با روند مقاومت مسلمانان از ادغام در جامعه فرانسه مقابله کرد. 

او هم چنین خواستار لغو استخدام امامان اعزامی از کشورهای مسلمان در فرانسه و کمک های مالی  خارجی به مساجد در فرانسه شده است. 

فارین پالیسی می نویسد ملانشون که نمی خواهد آرای رای دهنده گان طبقه کارگر فرانسوی را از دست دهد با تمسخر لوپن گفت که آیا شما می خواهید مهاجران و پناه جویان را به دریا بریزید.

او می گوید که باید با رویکرد اخلاقی به موضوع مهاجران نگاه کرد.

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۲۰۴