جنرال دوستم در کمینگاه یک توطیه بزرگ

 

عارف عرفان

در بستر استراتیژی جهانی آمریکا وشرکای آن در حوزه « محوریت آسیا ـ Asia pivot » افغانستان ، یکی ازکلیدی ترین وبا اهمیت ترین منطقه ژیواستراتیژیک را در بازی های رقابتی میان ابرقدرت های جهان وکشورگشایان تشکیل می دهد.
شمال دهلیزگاه اصلی این استراتیژی است.در تداوم ترور های زنجیرهٔ و برنامه ریزی شده سران و فرماندهان جمیعت،جنرال دوستم یکی از بارزترین ستون مقاومت بازدارنده درین چرخه استراتیژیک محسوب می گردد‌.
موج سواری ها و شنا های خلاف امواج متعارف سیاسی در خارج از اتمسفیر ارگ ، رفتارهای مستقلانه این ارتش مرد  کارآزموده برای درهم کوبیدن مستدام گروه های تروریستی در شمال و انهدام پایگاه های تروریستی در آن بلاد، موقعیت او را در راستای اهداف « گستره تروریسم درشمال » در آن سوی خط قرمر ترسیم نموده بود.هکذا برنامه ریزی کمین برای امحای فزیکی جنرال در امتداد راه ولسوالی غورماچ چندان غافل انگیز نبود وبه طرز تصادف بار نخست جنرال ازین تله پرش نمود.
بلافاصله جنرالی از دام رهیده خواستار تحقیق ومحاکمه مقامات عالیرتبه امنیتی و کاربرد تغییرات ساختاری نظام گردید.
تداوم یخ بندی درمناسبات جنرال با ارگ وبنبست های ایجاد شده، پندار های واکنشی از سوی جنرال، وضرورت سریع جابجای گروه های تروریستی از جمله لشکریان شکست خورده در سوریه وعراق در شمال وایجاد معبرگاه های معین به سوی چین ، روسیه و آسیای میانه به ویژه پس از سقوط «حلب » به مثابه ممثل لیننگراد ثانی که شکست مفتضحانه غرب، زایش جهان نوین ودنیای چند قطبی را بشارت داد ، این ها همه شکل دهنده اتمسفیر جدید سیاسی در شمال افغانستان بود واز ضرورت فوری تغییرات در شمال در راستای اهداف تلافی جویانه شکست های غرب در خلیج سخن می گفت.


فاز نخست «  ترور شخصیتی »جنرال دوستم
‌ جنرال دوستم از جمله شناخته شده ترین سپاهی افغانستان است که طی چهار دهه پیکار وحضور سیاسی اش در میدان رزم ، نام اش با واژه های جسارت، صداقت ، پاکی ، عیاری، ایثارگری ، فداکاری، مردانه گی، وناموس داری گره یافته و در سینه های مردم نقش یافته است.
او ساله است که بدون کوچک ترین لغزش اخلاقی درفش دفاع از خاک ونوامس ملی را بردوش داشته و دراین راه قربانی های عظیم بجا گذاشته است .جنرال پیاده عادی تخته شطرنج سیاست افغانستان بود که با زور شمشیر خویش هزاران گذرگاه پرمخاطره را مردانه وار طی کرد ودر مقام وزیر رسید، وتا همین اکنون چون دژ استوار وشکوهمند دربرابر هیولای تروریستی ولشکریان نیابتی دشمنان افغانستان ایستاده است.
او دیگر به مثابه مدافع صدیق وطن در قلب های هموطنان مان ره گشوده و تا پایانی ترین لایه های زمین ریشه گسترده بنا برآن دیگر دستان خون آلود شکارچیان وحامیان تروریسم از آستین بیرون آمده و قادر نیستند تا کرارآ به صورت فزیکی قتل او را برنامه ریزی نمایند ،ازینرو به روش های ماکیاولیزم وتاکتیک های ننگین دست یازیده و به طرز مضحک یکی از کثیف ترین بازی ها را برای درهم شکستن شخصیت،اعتبار ومعنویات این وطن پرست پرشور وفرزند راستین خلق افغانستان برگزیده ویکتن از بازیگران نو کاره وبی تجربه را در ازای وعده های ثروت وقدرت بنام « احمد ایشچی » درین نمایشنامه شرم آور برگزیده اند.
در راستای برنامه حذف سیاسی جنرال دوستم ،احمد ایشچی دریک بازی بزرگ وسهمگین در بیان گویا « آزار جنسی »  از سوی جنرال که در فرهنگ سنتی جامعه ما ادای آن به ویژه در پرده تلویزیون دل شیر می خواهد، باخونسردی کامل ولب های پرشگوفه و تبسم بار و روایت یک داستان نا متجانس، متناقض و تصنعی که هیچ آمیزه وهمخوانی با شخصیت شناخته شدهٔ جنرال دوستم ندارد ،شرف، حیثیت و وقار خویش را در برابر میلیون ها انسان به حراج گذاشت وبرای خود شرم خریداری کرد!
سرگذشت احمد ایشچی،روابط  و پیشینه تنگاتنگ او با اصحاب قدرت در ارگ، تقرر فرزند ارشد او به حیث ولسوال « اقچه »وواگذاری آن ولسوالی برای طالبان ،متعقبآ برکناری او از سوی جنرال دو ستم وتقرر مجدد او از سوی مقامات ارگ به حیث ولسوال«  خواجه دکو » وتبدیل آن ولسوالی به میدانگاه رزمی طالبان، اندوختن بی پیشینه و یکباره گی سرمایه های قارونی احمد ایشچی ،همه وهمه رشته های اند که سرنوشت خانواده ایشچی را با دشمنان مردم افغانستان وحامیان تروریسم واضحآ پیوند می دهند،ازینرو گزینش احمد ایشچی به مثابه کارگردان نه چندان لایق این نمایشنامه‌ مضحک، تصادفی بنظر نمی رسد.


صدای مهیب بلند گویان حقوق بشر
یکی از بارزترین فاکتوری که بطلان نمایشنامه ناکام احمد ایشچی را آفتابی می سازد، مظلوم نمایی ها وصدای هماهنگ وهمزمان نماینده گان غرب برای داد خواهی احمد ایشچی است.این صدا ها از حنجره های برتافته شد که چتر پرورشی و محافظتی را برای گروه های تروریستی داعش در سوریه گسترده بودند وتا آخرین لحظات کوچیگری این گروه تروریست از حلب سوریه ، از دولت های روسیه ، سوریه ومتحدین برای آنها پناه مطالبه می نمودند. ‌تعجب انگیز است که روزانه صد ها جنایت عریان ومستند در اطراف واکناف سیاره مان ،منجمله جامعه  فلک زده وجنایت بار افغانستان اتفاق می افتد که سراغی ازین بلند گویان حقوق بشر به نظر نمی رسد اما در یک ادعای واهی ونامستند ،این کمین اندازان کهنه کار درین وادی گرگان ، چون کرگسان ولاشخوران بر بالای « تنبان » احمد ایشچی سایه انداخته و تقاضای برسی موضوع خیالی را نموده تا دامی برای گرفتاری جنرال دوستم پهن کرده باشند.


بازتاب بازیهای آتش افروزانه
رخ بازی ترسیم کننده  دورنمای جهنمی در مقیاس کُل کشور، به ویژه دهلیزگاه کنونی استراتیژی شمال با زورآزمایی غرب از یکسو و روسیه، هند ، چین، ایران و پاکستان از سوی دیگر می باشد.در راستای برنامه ریزی قصر سفید وبه استناد افسر باز نشسته پنتاگون این جنگ ویرانگرنیم قرن تداوم خواهد یافت که بدون شک این اژدهای جنگی جمع بی شمار از مردمان مانرا تا آن زمان خواهد بلعید.
تکرار برنامه های دسیسه انگیز و فقدان مراجع عدلی و قضایی بی طرف برای برسی ادعا های واهی وتوهم انگیز احمد ایشچی ،هیچ گونه پُل عقبی برای جنرال دوستم باقی نمی گذارد جز اینکه جنرال ، شمال را به« غزه » ثانی مبدل نماید.بی گمان در وضع بحرانزای کنونی اتخاذ چنین رویکرد مجبره خسارات بزرگی را بر پیکر دولت مافیای کابل ومردمان ستمدیده افغانستان تحمیل نموده وضرورت تغییرات وبازنگری سیاسی و هوشمندانه را از سوی کاخ وحامیان ان در دستور روز قرار میدهد.
گزینه های که برای مردم افغانستان وبرای نجات شان باقی می ماند بسیج سراسری وحمایت قاطع از پیشقراولان نبرد، فرزندان راستین و وطنپرستان واقعی کشور به ویژه آنانیست که در آزمونگاه نبرد، شجاعت ، دلیری و وطنپرستی خویش را به اثبات رسانیده اند.
جنرال دو ستم که به واکنش خشماگین ارگ وحامیان تروریسم جهانی مبدل شده است ،بی هیچ گمانی گناه بزرگ وطن پرستی وحمایت از خاک و وطن را بدوش کشیده است.اوچون ستون پولادین در برابر تروریزم قد برافراشت، لذا او فرزند راستین وطن است .

او در پراتیک سیاسی از فرازهای قومی عبور نموده و متعلق به همه ساکنان کشور بوده دفاع از او وظیفه و وجیبه هر انسان وطن پرست است!

آن نخل ناخلف که تبر شد از ما نبود !

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۶ـ ۱۷۱۲