پیروزی آقای ترامپ، واقعیتی که به حقیقت پیوست


داکترآرین


عنوانی که سرلوحه این نوشته می باشد واقعیتی روشن و مشروع، صحت کامل یک تحلیل درست و واقعیت انتخاباتی ایالات متحده امریکاست که به حقیقت مبدل شد. به تاریخ دوم ماه سپتامبرسال روان نگارنده نوشته ای را به سایت های وزین  وطندار، بامـداد  و  آزادی رو  با سرنویس« پیروزی آقای ترامپ و آینده افغانستان » فرستاده بودم که جریان انتخابات ریاست جمهوری امریکا در آن بررسی و از پیروزی آقای  دونالد ترامپ  سخن رفته بود، سرانجام بتاریخ هشتم نوامبر صحت این تحلیل و تجزیه درستی خویش را ثابت نمود.
تحلیل گران و سیاست مداران اکثراً بررسی ها و گوارش های ارزنده ارایه می دارند و گاه گاهی هم ریشه یابی ها و کاوش های آنان در گشودن مسایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خلاف آنچه که تحلیل کرده اند ثابت می شود، در انتخابات ایالات متحده امریکا خانم کلنتون توانسته بود با کمک دولت امریکا و اتحادیه اروپا توسط مطبوعات و رسانه ها در افکار عمومی جهان نفوذ کرده و ذهنیت صاحب نظران و تحلیل گران را تغییر بدهد و به همین سبب بود که اکثریت تحلیل گران سیاسی به این نظر بودند پیروزی حتمی از خانم کلینتون است، به هرحال آنچه که مهم است اظهار نظر مستقلانه و تحلیل از موضوعات سیاسی، نظامی، دیپلوماتیک و فرآیند حال و آینده آن می باشد و نه باید از نتایج مثبت و منفی آن مایوس و آزرده خاطر شد
نگارنده در حالیکه انتخاب بجا مردم امریکا و برگزیدن آقای دونالد ترامپ را به صفت چهل و پنجمین رئیس جمهور امریکا تبریک می گویم، امید وارم به تراژیدی افغانستان بعد چهل سال جنگ تحمیلی پایان داده شود، نظریات آقای ترامپ که با اسقبال توده های وسیع مردم امریکا و اکثریت کشورهای جهان مواجه شده است پاسخ بایسته ای به نیازهای ملی و شرایط بین المللی درجهان می باشد در بخشی از نوشته ای دوم سپتامبر در ترامپ ، چنین مشخص شده است. «آنطور که پیداست چانس پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا بیشتراز آقای  دونالد ترامپ است، بنا براین با تکیه بر دلایل فراوان می توانیم بگوییم که سیاست های طرح شده از جانب دونالد ترامپ نامزد ریاست جمهوری امریکا در نیم قرن گذشته سابقه ندارد، در صورت پیروزی آقای ترامپ در انتخابات ما شاهد تغییرات ژرفی در سیاست خارجی امریکا و در بازنگری روابط این کشور با ممالک جهان می باشیم، که در این میان افغانستان از اولین کشور ها خواهد بود .»
افزون براین آقای ترامپ در جریان انتخابات ریاست جمهوری قاطعیت و اعتماد به نفس قابل توجه از خود نشان داد که توجه تمام ناظران سیاسی جهان را به خود جلب نموده بود، زیرا هیچ کس پیش از آن چنین پیش بینی را نمی کردند و اکنون همه امید وارند تا دولت جدید امریکا اثرات مثبت خویش را بالای حل مسالمت آمیز بحران های سیاسی، امنیتی و اقتصادی در جهان بگذارد، نگارنده در نوشته ماه سپتامبر خویش به این بحران چنین اشاره نموده بودم: « وقایعی که در حال حاضر در جهان می گذرد خواستار طرح های نو و سیاست های نوین است، خواستار " بازسازی و تفکر نوین" می باشد، اکنون جهانیان در یافته اند و به واقعیت این حقیقت رسیده اند که سر نوشت همه ملل دنیا به هم وابسته است و نه باید بی اعتنائی به یکدیگر نماییم، جریان تحولات در سطح جهان نمایانگر آن است که تنها دوستی خلق ها و هبسته گی بین المللی ضامن آرامش و آسایش، رفاه و ترقی جهانیان می باشد و قرن بیست و یکم دیر یا زود باید راه خویش را در این جاده ای پرخم و پیچ پیدا می نماید، زیرا مردم جهان از جنگ، خونریزی، دشمنی، بنیادگرایی و تروریزم خسته شده و نفرت دارند و همه به این نتیجه رسیده اند که:  چرا باید صدای فیر تروریست ها ما را بیدار کند و نه صدای فریاد قربانیان بی عدالتی ها؟ آنچه که امیدواری ها را نسبت به آرامش وضع متشنج بین اللملی بیش تر می سازد نظریات آقای ترامپ مبنی برکاهش تنش ها بین شرق وغرب و توافق نظردرمبارزه مشترک علیه تروریزم می باشد. در مقاله دوم سپتامبر چنین آمده است : « کاندید برجسته ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا آقای دونالد ترامپ در سیاست خارجی خویش رفع اختلافات بین المللی و کاهش تشنج را درصدر قرار داده است و همواره به ضرورت وارد نمودن اصلاحات در این زمینه ها اشاره می نماید : گرفتن مناسبات نوین با جمهوری فدراتیف روسیه، پایان بخشیدن به جنگ سرد، مناسبات نو با جمهوری مردم چین، برخورد نو در حل و فصل قضایای سوریه، اتخاذ سیاست های نو در مناسبات با اوکرایین، انحلال و یا تداوم پیمان ناتو، اتخاذ شیوه های جدید مبارزه با تروریزم و دولت اسلامی داعش، برخورد نوین با اتحادیه اروپا، مساله پناهندگان و ده ها مسله مهم و حیاتی دیگر شامل طرح های آقای ترامپ می گردد. » بدون تردید که کاهش تشنج و همزیستی مسالمت آمیز قدرت های بزرگ دنیا باعث آن می شود تا اختلافات بین المللی که اساس وعلل بی امنیتی ها و بی ثباتی ها و جنگ های خانمانسوز در جهان است به صورت صلح آمیز حل و فصل گردد؛ و راه را برای تفاهم متقابل، اعتماد متقابل، اعتماد بین کشور ها و شناسایی حق هر خلقی، احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی همه کشور ها و ترویج همکاری های اقتصادی، فرهنگی بر اساس منافع متقابل باز می نماید. نگارنده در نوشته ای دوم سپتامبر تردید نموده بودم: « آشکار نیست که آقای ترامپ بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری مایل خواهد بود تا به استراتیژی دولت آقای اوباما درافغانستان که هر روز از اهمیت آن کاسته می شود و مصارف گزاف آن هم قابل لمس است ادامه بدهد؟ بدتر از همه که در افغانستان با یک دولت فساد پیشه و ترکیبی از بنیاد گرایان جهادی، طالبی و داعشی مواجع خواهد بود و سروکار خواهد داشت. » آنچه را که آقای ترامپ مصمم است مبارزه جدی و وسیع را علیه آن براه بیندازد، این سوال برای احزاب چپ و ترقی خواه افغانستان نیز مطرح خواهد شد و از اهمیت فراوان برخوردار می باشد، زیرا الترناتیف دیگر به جزاز نیروهای مترقی، در صورت جمع نمودن بارو پندک بنیاد گرایی و تروریزم از افغانستان، در افغانستان وجود ندارد.
در چهل سال اخیر به خصوص در زمان جنگ سرد با  اتحاد شوروی سابق ، دولت امریکا از گروه های بنیادگرای افراطی و حلقات اوباش و قطاع الطریق که تحت حمایت عربستان سعودی و کشورقطر بود در افغانستان پشتیبانی نموده ؛ و همواره دولت های راست گرا و افراطی منجمله دولت بنیادگرای آقای کرزی و دولت بنیادگرای آقای غنی از پشتیبانی سیاسی، نظامی و اقتصادی دولت امریکا برخوردار بوده است، این دولت ها از یک سو مانع ترقی فرهنگ و پیشرفت و آگاهی توده های مردم شده اند، از سوی دیگر به خاطر کمک به باند های تروریستی، تشویق فساد و جنایت، اسکان و احیای گروپ های تازه نفس تروریستی در داخل خاک افغانستان فعالانه کمک می نمایند، تا بدین ترتیب تضمینی برای بقای خویش و شرکای مافیایی شان و غارت هرچه بی رحمانه مردم و دزدی ثروت های ملی کشور، تهدید و مداخله در امور داخلی کشور های همسایه با سلاح تروریزم به وجود بیاورند، آرزوی که با پیروزی آقای ترامپ در انتخابات اکنون زیر سوال رفته است، اما نادیده نباید گرفت که شرکت های نظامی در امریکا یکی از موانع بزرگ بر سر راه پایان جنگ ها در جهان اند، این که تا به چه حد و اندازه در دولت آینده جناح نظامی گرایان نقش خواهند داشت در آینده نزدیک دیده خواهد شد، ولی نگارنده نهایت خوشبین به یک تغییرمثبت و اثرات سیاست جدید امریکا به نفع صلح و امنیت در سراسر جهان و به خصوص مناطق داغ که افغانستان عزیز نیز جز آن خواهد بود می باشد.

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۶ـ ۱۲۱۱