جهان گشایی وسیطره استعماری انگلیس ها درکشورهای جهان دریک قرن واندی درلابلای تاریخ 

 

عـلی رستـمی

 بخش نخست

 انگلیس ها بعد ازاینکه به مثابه یک ملت شکل گرفتند، برای اهداف استعماری خود از هیچ نوع دزدی وغارت سرمایه های ملی و کشتار و نسل کشی مردم در آسیا ،افریقا ،امریکا وغیره نقاط جهان دریغ نه کرده، تا این که سلطه استعماری خود را به زور نیزه بالایی جهانیان تامین ساخته که امروزخودرا پاک ترین ملت جهان معرفی می نمایند!

 درسرزمین انگلستان نخست «سلت ها» وبعدأ جرمن ها واسکاندیناوی ها جایگزین شدند، مردمی که تا قرن پانزدهم دزد دریای بودند وکشتی های سایرملل جهان را می دزدیند و بعد ازآن به تجارت وبازرگانی روی آوردند. سرزمین کهن سال ما زمانیکه هفت قرن قبل از میلاد، کتاب اوستا مردم این سرزمین را به شهر نشینی و زراعت و راه نیک خیر وبر ضد شر تعلیم و آموزش می داد ؛ در انگلستان سلت ها از اروپای غربی وارد آن شده وبه مالداری وبازرگانی مشغول شدند .

 انگلوساکسون ها سایر اقوام دیگری اروپای شمالی و مرکزی از قوم نرمان هستند که ازشبه جزیره اسکاندینوی ویا دنمارک امروزی بودند؛ وبنام قوم وحشی و راهزن مشهوربودند، نرمان ها دریک دوره غارت گری ودزدی به خاطر اقامت دایمی به تصرف اراضی اقدام کردند، در سده  پنجم شمال شرقی انگلستان را اشغال کردند، سپس درآغاز سده  پنجم میلادی که رومی ها جزیره بریتانیا را تخلیه کردند ، طوایفی ازاقوم ژرمن که ساکسون  وانگل نام داشتند وازلحاظ تاریخی از ناحیه الب بودند به آنجا آمدند. سپس این سرزمین را انگل (انگلستان) نامیدند وبعدها طوایف « نارمن»از ناروی ودنمارک و« اسکات ها » از اسپانیا سرازیر شدند وملت انگلیس تشکیل کردید. اقوام بومی این منطقه که بنام پیکت واسکوت بود به کوهای شمالی انجا رفتند وجایگزین شدند. قوم بومی بریتانیا درمنطقه ساحل "اموریک" درخاک گل رفتندوزبانی سلت را دران محل مروج کردندوحکومت نوبریتانیایی را بوجود اوردند. درسدهء ششم هفت مملکتی از دودمان انگلوساکسون، کنت درجنوب؛ استانگلی ، مرسی ونورتمبری درشمال ومرکز حاکم بودند. بریتانیایی ها مذهب مسحیت داشتند ترویج مذهب کاتولیک زیر رهبری  سن پاتریک رهبر روحانیون بریتانیا که ازنژاد سلت بودند به مسحیت دعوت  شده ورهبری کردیدند. تاسال ۸۰۰ میلادی وسکس در انگلستان پادشاهی میکرد؛ بعد ازآن وایکنیک ها که قوم وحشی بودند وبنام دنمارکی ها مشهوراند، به انگلستان حمله کرده اما  پادشاهان انگلوساکسون  که الفرد نام داشت با این مهاجمین به سختی جنگ ومقاومت کرده وآنها را شکست داده وبرتمامی اراضی انگلوساکسون تسلط یافت و برای نخستین بار تمام انگلستان به صورت کشوری واحد  وبا ثبات را بوجود  آورده که این پادشاه بنام « الفرد کبیر» شهرت پیدا کرد. بعد ازآن جنگ میان دنمارکی ها و انگلیس ها ادامه داشت تا اینکه ساکسون ها درسال ۱۰۴۲ بردنمارکی ها غلبه کردند.،در سال ۱۰۴۲ میلادی ادوارد کانفسور پادشاه انگلستان شد که  پدراو از ساکسون ها ومادرش از نرمان های وحشی بود؛ب عد از آن ازمیان قومش شخصی دیگری بنام  ویلیام  درتخت پادشاهی جلوس کرد، ویلیام که فاتح وقهرمان نامید می شد، انگلوساکسون ها را یاغی و نافرمان می دانست زمین های آنها را ضبط  ومیان سربازان خود تقسیم کرد. در قرن یازدهم نورمان های فرانسه به سرکرده گی ویلیان به انگلستان حمله کرده وآنرا فتح نمود وهارولد پادشاهی انگلیس کشته شد. همین نورمان های فرانسوی بودند که انگلیس هارا به تمدن نو ویا متنمدن ساختند. درانگلستان  از فتح نورمان ها تا زمان اداوارد سوم زبان شان فرانسوی بود وسپس انگلیسی اعلام و رسمی شد.

درقرن پانزدهم انگلستان  تا پادشاهی ریچارد سوم درجنگ های داخلی مصروف بود ؛ درزمان ادوارد چهارم بود که باراول مطبعه  درانگلستان بوجود آمد، درآخر قرن پانزدهم بود که بار اول بیرق انگلیس درجزیره«نیوفوندلند» که درکشور کانادا قرار دارد بلند گردید، این اولین اقدام برای تاسس امپراتوری انگلستان بود. درزمان هانری هشتم کلیسای انگلیس از کلیسای روم جدا وخون های بسیاردرجنگ فرقه ای ریخت.

 بعدازآنکه اروپا دارای نیروی دریایی وموافق به کشف امریکا و راهپیمایی دورادوردنیا توسط نیروی دریایی پرتگال و اسپانیا شد،انگلیس درآن زمان کشور درجه اول نه بود .،انگلیس ها با استفاده از شورشی که درنیدرلند (بلژیک وهالند) بر ضد حکومت اسپانیا صورت گرفت می خواستند از لحاظ حسادت نسبت به اسپانیای ها با هالندی ها همدردی نشان دهند وهمدست شدند. بعضی از دریانوردان انگلیسی  به پهنه های دریاها میرفتند وه شکل دزدانه به کشتی های ثروتمندان اسپانیای که از امریکا می آمدند حمله می بردند واموال شانرا غارت می کردند وخودشانرا نابود می نمودند، سرگرده گان انها مانند : «سرفرانسیس دریک»و«سروالترراله» بود،همین راله بود که کوچ نشینی را به امریکا برد و این کوچ نشینی به افتخار ملکه الیزابت « ویرجینا» نامیده شد.همچنان راله بود که برای اولین بار عادت دود کردن تنباکو را از امریکا به اروپا آورد، این امر باعث گردید که جنگی میان اسپانیا وانگلیس بروز نمایید.

درزمانی هنری هشتم که به پادشاه  چند زنه مشهوراست ، وی مخالفت با پاپ داشت مبنی براینکه میخواست که هانر ی هشتم همسرش را طلاق دهد وبا زنی جدیدی ازدواج نماید وباپ مطابق به قوانین کلیسا بااین امر مخالف بود که باعث مناقشه وگرویدن هانری هشتم به جانب پروتستان ها شد که مخالف کلیسا و پاپ بودند، ازآنزما ن به بعد دولت های مابعد جانب پروتستان ها وبر ضد کاتولیک ها بوداند وجامعه انگلیس بدین مناسبت سیکولارگردید،همچنان شاه تمام املاک وسرمایه های کلیسا را مصادره نمود. در جنگ های مذهبی ودرختم ان خاندان جدیدی بنام « تودورها» به تخت شاهی جلوس کرد وبا قدرت مطلقه حکومت می کرد وهنری هشتم که باپاپ مخالف بودو دخترش الیزابت ملکه مشهور انگلستان ازهمین خاندان تودور میباشد؛ الیزابت درسال ۱۶۰۳ درگذشت وبجای ان پادشاهی وقت  اسکاتلند  بنام جیمز اول به سلطنت انگلیس رسید،درزمانی اوبود که انگلیسهای که مذهب پروتستان داشتند به امریکا با کشتی « می فلوریدا» یا (گل ماه می) درسال ۱۶۲۰ به امریکا مهاجرت کردند.درسال ۱۶۴۲ جنگ داخلی  درانگلستان آغازشد، دراین اختلاف ها شاه وگروهی از اشرف و ارتش دریک سوی؛ وبازرگانان وپارلمان مردمان ثروتمند وشهروندان لندن در سوی دیگرقرارگرفتند، این جنگ چندین سال ادامه یافت بعد یک رهبر بزرگ بنام « اولیور کرومول» پیداشد که یک سازماندهی قوی بود وشور شوق مذهبی برای تحقق ایدیال های خود داشت؛جنگ میان کرومول وشاه چارلز در گرفت وکرومول ارتش تازه تنظیم کرده بودکه بنام « رویین تنان » نامیده میشد اوتوانست که با نیروهای پارلمان شاه را دستگیروزندانی نماید. بعد ازان چارلز را محکمه کرده وبنام خاین  درسال 1649 درمیدان « وایت هال» لندن  اعدام کردند. در انگلستان دولت جمهوری اعلان شد اما عمر زیادی نکرده  کرومول درسال 1658 درگذشت ودوسال بعد ان چارالز اول که درخارج فرار کرده بود به انگلستان بازامده وبه نام چارلز دوم تاجگذاری کرد. پارلمان انگلستان یک ونیم قرن واندی پیش  قسمیکه امروز جریان دارد اعضای ان به شکل دموکراتیک نه بوده چنانکه تاریخ گواهی میدهد :" تا حدود یکونیم قرن اندی پیش درانگلستان تعدادی مناظق بنام« قصبه های جیبی » وجودداشت، یعنی بنابرقوانین حوزه های انتخابتی  قصبه ها به اختیار مردم سرشناس قرارداشت بطوری که یک نماینده پارلمان فقط با رای یک دونفراین قصبه ها انتخاب میشد!"چنانچه گفته شده است که درسال 1793 مجموع 306 نفر عضو پارلمان برای مجلس عامه فقط از طرف 160 نفر انتخاب شدند. انتخابات بطور فرمایشی برپا میشدکه دران تمام مردم خق رای را نداشتند،پارلمان بدست یک مشت سرمایدار قرارداشت؛بعدازویلیام ومری خواهر مری که «ان» نام داشت ملکه شد وپس ازمرگ وی درسال 1714 دوباره بالای پادشاهی چالشهای بوقوع پیوست و بی پادشاه شدند،عاقبت پارلمان پادشاه را ازیک خانواده المانی انتخاب کردند. این فرد از ایالت هانورد المان بود که یک شخصی بی کفایت و کثیف بود وبه همین خاطر انرا تعین کرده بودند که مردی ابله ونادان بود وعمال خودرا پارلمان میتوانست بالایش تحمیل کند، حتی اونمیتوانست که به زبان انگلیسی صحبت نماید، پسرش که بنام جرج دوم پادشاه شده اوهم زبان انگلیس را نمیدانست.

انگلیسها  تومار طویل از تجاوز وجنگهاوکشتارها که دران عمال شان سیاه  است ،درحافظه تاریح از دورانیکه نیرومند شده ا ند، ثبت دارند ؛بنابراین  غرض افشای وتازه ساختن چهره اصلی فساد پیشه گان ، متجاوزین وغاصبین سرزمینهای کشورهای بی دفاع درجهان که سر شار ازمنابع طبیعی ونیروی بشری بودند قسمتی از این تومارا ،نظر به تقسیم قاره یی  بطور کوتاه پیشکش خواننده گان عزیز میگردد.

 درقاره اروپا وامریکا:

تجاوز در ایرلند توسط هانری دوم درسال 1169 میلادی که دوبلین وسواحل مجاور اورا تحت تسلط خود بیاورد شروع شد،انگلیسها ازاغازیکه دربریتانیا بنام انگلوــ نورمان یاد میشدند به ایرلند تجاوز کرده وقسمتی انرا تسخیرنموده وانرا پال نامیدند. این هجوم واشغال درسال 1171 ترسایی بود . انگلیسها سالهای متمادی باایرلند داخل جنگ ومنازعه بود ،این جنگها روحیه مذهبی ونژادی واقتصادی داشت . دومذهب بزرگ مسحیت کاتولیک وپروتستانها این کشوررا به دو قسمت جدا کردند که سالهاتی متمادی باهم درگیر جنگ بوده اند؛ این پروتستانها قصدآ ازطرف شاه انگلیس برای تامین منافع انگلیسها به ایرلند ارسال شده وانجارا تسخیر کرده اند وگرنه ایرلند همه کاتولیک مذهب بوده اند ؛در قرن شانزده وهفدهم میان ایرلند وانگلیس اختلافهای در زمانی سلطنت  الیزابت وجیمزاول بوجود امدکه شورشهاوکشتارهای زیادی روی داده ومقداری زیاد اموال مردم  مصادره شد؛کینه ونفاق وجدایی تشدید کردیدو ازاین نفاق انگلیسها متابق سیاستهای خویش استفاده نموده  یعنی "تفرقه به نداز وحکومت کن "را به کار  بردند. حتی امروز هم مسئله ملی ایرلند همان موضوع « اولستر» وایرلند شمالی می باشد که پروتستانهامسلط هستند وسایر نواحی ایرلند جدا میباشد. با این اختلاف درایرلند قتل وکشتارهای بی نهایت زیادی صورت گرفته است که برگهای زیادی را میتوان درموردش سیاه کرد.

قیام ملی سال 1798ترسایی خونین ترین شورش مردم ایرلندبود که برای کسب استقلال خود نموده بودند که جانبین تلفات زیادی را متقبل شده اند. ایرلند به مثابه منبع بزرگ زراعتی صنعتی وبازرگانی برای انگلیسها ازاهمیت بالای برخودارهست.

در روزهای مذهبی مردم ایرلند که بنام عید پاک مشهوراست درسال 1916 قیام بزرگی برای اعلام نطام جمهوری در شهردوپلین پایتخت ایرلنداعلام شد،چند روز بعدازجنگ این جمهوری از طرف ارتش بریتانیا سرکوب و مبارزین ورهبران انهامحکمه و زندانی وسپس  تیر باران شدند،این قیام بنام" قیام عید پاک" معروف هست؛بازهم درسال 1919 تحت رهبری نهضت "سین فاین" قیام یی را در دوپلین ایرلند اعلام داشتند،درسال 1920 پارلمان بریتانیا کشور ایرلند را به دوقسمت بنام اولستر یا ایرلند شمالی (پروتسنتهای مهاجر انگلیسی زندگی دارند) ودیگر قسمت را سایر نواحی ایرلند نامیدند، خواستند که درانجا دومنطقه پارلمان جداگانه بوجود اید.

مبارزه سر سختانه ایرلندی ها علیه انگلیسها بدون عقب نشین ادامه داشت وهیچ گونه سازش را قبول نداشتند و انگلیسها از طریق سرکوب مسلحانه نتوانستند ایرلندی هارا خاموش سازند دست به تقرقه میان ایرلندیها کردیدند؛بازهم  همان سیاست کهنه" تفرقه  بی اانداز وحکومت کن "را پیش گرفته وایرلندی هارا بجان هم انداخت ،جنگ داخلی  تشدیدکردید وسپس پایان یافت ، با انهم جمهوریخواهان خاموش نه نشسته هواخوای مطلق استقلال از بریتایابودند؛انگلیسها سیاست" دومنیون" را پیش گرفته وخواستند که یکجا  ایرلند رابا سایرکشور های عضو دومینون خودشامل سازدکه سپس به کشورهای مشترک المنافع ارتقا وتبدیل گردید.

جنگ اقتصادی میان ایرلند وبریتانیا ادامه  داشت  ،تا اینکه قراردادی را مبنی بر پرداخت جق الارضی سالیانه وسایر تعهدات مالی را به نفع ایرلند امضا و حل نمایند.دولت ایرلند تحت رهبری" دووالر" گام بسوی جمهوری شدن برداشته وروابط خودرا باحکومت بریتانیا وسلطنت انگلستان قطع ،بالاخره  به یک حکومت مستقل از انگلستان مبدل شد.

 انگلیسها کشور خودرا با غضب ثروت بزرگ از هند  به کشور بزرگی تجارتی دراروپا تبدیل کردند. ازسوی دیگر کشمکشهای بالای مستعمرات امریکا واسیا میان فرانسه وانگلستان تشدید میافت .؛انگلیس درجنگها ی هفت ساله که میان اروپا وامریکا رخ داده بود موفق بیرون برامد وبه نفع انگلیسها پایان یافت . انگلیسها درفروش وغارت غلامها طالمانه سهم داشتند وانرا دنبال میکرد ندوبا کشف امریکا این تجارت رونق بیشتر پیدا نمود. درانگلیس قدرت شاه نسبت به گروه یی اشراف مالکین ثروتمند اهمیت اش زیاد نه بود وافکارسیاسی ان نسبت به فرانسویها کمتر بود فرانسویها یک انقلاب بزرگ را پشت سرگذارندند و انگلیسها همه ترقی  را به ارامی سپری میکردند وتغییرات تدریجی درانجا بوجودمی امد. زمانیکه اسپانیا شورش نیدرلند(  کشوربلژیک وهالیندقبل از استقلا ل خویش از هسپانسویها نیدرلند نامیده میشدندودرسال 1830 دربلژیک شورشی بوجودامد که سبب جدایی بلژیک وهالیند کردید)را  سرکوب میکرد تعداد ازنیدرلندیها به انگلستان امدند که تعدادشان به 30000 خانوار میرسید ، ملکه الیزابت به شرطی برایشان اجازه اقامت میداد که هر خانواده یک نفر انگلیس را شاکرد وکاراموز قبول وانهارا صنعت پارچه بافی را یاد بدهند. وقتیکه انگلیسها دراین کارموفق شدند ورود منسوجات نیدرلند را در کشور خود ممنوع اعلام کرد. بدین ترتیب قومی بنام« والونها»از بلژیک پارچه بافی را به انگلیسها اموختند. درنیمه قرن هفدهم بود که تعداد زیادی هنرمندان وکارگران ماهراز گوشه های مختلفی اروپا به این کشور میامدند وانگلیسها ازانها کارهای بزرگ را می اموختند، تا انکه انگلستا ن ترقی کرد که مرکز بازرگانی شد وجمعیت ان افزایش یافت اما ازاین حال چالزاول شاه انگلیس از بازرگانان  پارلمان خوشش نمی امد، پایتخت خودرا از لندن به اکسفورد انتقال داد، بعدازانکه اختراعات پی درپی ماشینهای بافندگی توسط انگلیسا بوجودامد نسبت بیکاری کارگران دستی درخیابانها مردم ماشنیها را ازترس انها نابود وازبین می بردند. تا جلو بیکاری کارگران دستی گرفته شود. مقدار زیادی سرمایه ماشین الات را انگلیسها از غارت سرمایه وثروت هند بدست اورده بودند.سپس تمام امکانات خودرا درهند بکارانداختند تا جلورشد صنایع هند را بگیرند وانرا به سقوط مواجه سازند تامردم هند محصولات انگلیسی را خریدار نمایند. انگلستان بعد ازجنگهای هفت ساله درسالهای 1756تا 1763 ادامه داشت علیه کانادا وفرانسه پیروزشد وانگلستان به تمام مهاجرنشین امریکا تسلط پیدا کرد. ارسال چای از کمپنی شرقی هند به امریکا باعث اغتشاش بزرگی مهاجرنشین امریکایی علیه دولت جورج سوم شاهی انگلیس شد برای اینکه خود امریکاییها چای را کشت مینمودند و به خارج صادرمیکردند درصورت ورود چای کمپنی شرقی هند تجارت چای انها صدمه میدید وجنگ بزرگی درسال 1775شروع شد که درسال 1776 باعث استقلال امریکاشد.

انگلیس بعد از شکست ناپلئون  نفسی ارام کشیدند، متوجه گسترش امپراطوری خود در بحیره اطلس گردید . واشنگتن پایتخت ایالات متحده امریکارا محاصره ومتصرف کردند. انگلیسها تمام عمارات وابادی های بزرگ را درتمام شهر ویران وازبین برده وانر سوزاندند. عمارات کاپیتال و کاخ سفید را که محل برپایی کنگره امریکا واقامت رئیس جمهور ان میباشد ویرا ن وسوختاندندو بعد ازان شکست خوردند. سیزده ایالت بحیره اطلس که درسال 1775 مستقل وازادی خودرا ازانگلستان (ازبرادرکلان)  گرفتند ومستقل شدند واهسته اهسته به اقیانوس ارام خودرا رسانیدندکه امروز بنام اضلاح متحده امریکا  وغول بزرگ سر مایه درجهان میباشد.

 انگلیسها برای بازرگانی و رونق بیشتر خرید وفروش برده گان  از افریقا شهر لیورپول را به بندر بزرگی برده فروشی تبدیل کرده بودند ودرسال 1730 شهر لیورپول 15 کشتی  داشت ودرسال 1792 نسبت رشد برده فروشی و صادرات واردات ان به انگلستان وامریکا به 132 کشتی رسید.؛انگلیسها عملآ انحصار تجارت برده را مطابق معاهده « پیمان اوترشت» درسال 1713بعد از شکست هسپانیا درجنگ ،بدست اورده بودند. دراین کشتی ها برای اسکان برده ها جای مخصوصی دردالانهای تنگ وتیره  وبسته ترتیب داده بودند که برای هربرده کمتر از دومتر طول وکمتر از 40 سانتی متر عرض   داشت،تعین شده بود.درسال 1790 درایالت متحده امریکا 697000برده بود ودرسال 1861تعداد برده گان به 4میلیون نفر رسیده بود وهرروز به تعداشان افزایش می یافت .  ادامه دارد...

بامداد ـ  سیاسی ـ ۴/ ۱۶ـ ۱۲۰۷