میهن پرستان درآغوش میهن آرام اند. هر جای دیگر دنیا با تمام آرامش بی قرار اند، با آن که می دانند ، همه جا انسان وهمین کره خاکی است و چیزی دیگری نیست و حتا می شود برای رفاه وسعادت انسان وآرمان های بزرگ درآن جاها نیز رزمید.اما عواطف ،احساس، ادراک  و خرد این مبارزه درکجایی که شکل گرفته به آن می تپد.

مرگ این کلمه کوتاه سه حرفی که سهمناک ، خشن و جدایی مطلق است برای شخص  میرنده پایانی است که هیچ وقوفی براین پایان و آنچه واقع می شود ندارد . عزیزانی درآن فراق و جدایی دردمند می گردند که دیگر چاره ای جز اندوه داری ندارند.

 انسان بزرگی با همه آرزوهای بزرگ درگذشت .

رفیق شفیق الله توده ای  درعنفوان  جوانی راه مبارزه را به خاطر انسان میهنش آغاز کرد.  مبارزه نستوه و پیگیر که سعادت انسان و رهایی اش را از هر قید وبند به ارمغان آورد .

خیلی جوان بود و انرژی بی پایان داشت که بنابر دستور حزب راهی ولایت باستانی بغلان شد  تا درمیان دهقانان و کارگران آن ولا کار کند . کارکرد، خوش درخشید و خود به خاطر آرمانش به شغل شریف دهقانی پرداخت .از شرق افغانستان عزیز از ولایت مرد خیز لغمان به شمال کشور رفته بود تاعلیه هر نوع بی عدالتی که در حق  مردم میهن دوست داشتنی اش اعمال می شد، مبارزه وآنها را آگاهی دهد تا رهایی یابند. دراین مبارزه پیروز بود زیرا  با توده ها آمیخت وتوده یی شد.

مبارزه راکه انجام نیست ،راه دشوار گذرش  را در جامعه یی پراز سنت های کهن  وعقب مانی قرون وسطائی که به ویژه نیم قرن پیش مانند به فرق سربه ارش کوه دویدن بود استوار وسرفراز پیمود . به همراهان ،صداقت ،پایمردی وجوانمردی آموخت .عاشقانه زیست وقلبش مملو از عشق به انسان زحمتکش میهنش بود.

 باتاسف فراوان واندوه برزگ که این قلب سرشار از محبت وشجاعت از تپیدن بازماند  وانسانی بزرگی که الگوی رفاقت ومبارزه بوداز جهان رفت . او میگفت دنیا چیزی بالاتر از رفاقت نیست.

یادگار مبارزان درجهان ، مبارزه می ماند.

رفیق توده ای عزیز!

راهت ادامه   دارد،  و آرمان برزگ انسانی ات را برای سعادت خلق زحمتکش همراهانت با درفش کاویان بردوش ادامه می دهند.

 

پوهاند داکترمحمد داوود راوش

رییس حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان

 

بامداد ـ  سیاسی ـ ۹/ ۱۶ـ ۳۰۰۶